چشمانداز روابط عربستان و افغانستان بعد از شکست آمریکا
بعد از شکست آمریکا در افغانستان و تحرکات واشنگتن در خارج کردن تجهیزات نظامی خود از در عربستان، سوالاتی درباره مرحله آینده روابط ریاض و کابل مطرح میشود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از الخلیج الجدید، روابط عربستان و افغانستان همیشه پیچیده بوده است. این روابط به قرن نوزدهم برمی گردد که افغانستان اولین کشور اسلامی بود که از سال 1824 تا 1891 دومین دولت سعودی را به رسمیت شناخت. در سال 1930، «ابن سعود» حکومت «نادرشاه» را در افغانستان به رسمیت شناخت. در سال 1932 دو کشور همچنین اولین قرارداد دوستی خود را امضا کردند. روابط عربستان با افغانستان طی دهههای بعد همچنان نزدیک بود.
اشغال افغانستان توسط شوروی از سال 1979 نشان دهنده اوج نفوذ عربستان بود. سعودیها با هماهنگی پاکستان و ایالات متحده از «مجاهدین» حمایت کردند. در طول دهه 1980 عربستان بر گروههای مختلف اسلام گرا در افغانستان نفوذ مستقیم داشت و بسیاری از سعودیها برای جنگ با شوروی به آنجا سفر کردند.
پس از خروج اتحاد جماهیر شوروی در سال 1989؛ در طول جنگ داخلی بعدی در افغانستان ، سعودیها نقش خود را در دستکاری سیاستمداران و جناحهای افغان به نمایندگی از ایالات متحده ، با استفاده از دلارهای نفتی و نفوذ مذهبی ادامه دادند.
عربستان از کشورهایی است که در افغانستان، دغدغه امنیتی دارد؛ دغدغه ای که آن را از مسیرهای ایدئولوژیک، مانند رابطه با گروههای تروریستی، تبلیغ و اشاعه وهابیت و راه اندازی مراکز شبه فرهنگی مانند مدرسه علمیه و دانشگاه و... دنبال میکند.
روابط عربستان با طالبان
پس از به دست گرفتن قدرت طالبان در افغانستان در آگوست 2021 ، برخی از کارشناسان عربستان را تشویق کردند تا دوباره با کارت مذهبی بازی کند.
علمای مسلمان از پاکستان، افغانستان و عربستان سعودی در ماه ژوئن «اعلامیه صلح» را در مکه امضا کردند که روزنامههای سعودی آن را یک رویداد تاریخی و مهم در راه آشتی همه جانبه در افغانستان توصیف کردند درحالیکه این نشست تاثیری بر صلح میان طالبان و حکومت افغانستان نداشت.
نفوذ عربستان بر طالبان با تأمین بودجه مدارس دینی در پاکستان آغاز شد و در واقع این تامین مالی در سال 1996 با کنترل طالبان برای اولین بار در افغانستان پایان یافت. در پایان دهه 1990، شهروندان سعودی رسماً از اهدای پول به هر موسسه خیریه غیر رسمی دولتی منع شدند، این بدان معناست که کمک مالی عربستان به طالبان تا حدود زیادی متوقف شد، به جز چند نفری که بدون اطلاع دولت اقدام کردند.
یک مقاله تحقیقی در سال 2013 توسط موسسه آلمانی برای امور بینالمللی و امنیتی اعلام کرد : زمانی که طالبان در گذشته از 1996 تا 2001 بر افغانستان حکومت میکردند ، عربستان یکی از سه کشوری بود که به طور رسمی دولت خود را به رسمیت شناخت. این امر به دلیل حمایت عربستان از طالبان نبود، بلکه به این دلیل بود که آنها به دنبال راهی برای تسهیل مذاکرات به رهبری شاهزاده «ترکی الفیصل» رئیس اطلاعات عربستان سعودی درخصوص متقاعد کردن طالبان برای تحویل «اسامه بن لادن» بودند.
سعودیها احساس کردند که با به رسمیت شناختن دولت طالبان ، میتوانند مانند گذشته در سایر جناحها نفوذ داشته باشند ، اما وقتی شاهزاده ترکی در سال 1998 به همراه هیئتی از چهرههای اسلامی به افغانستان سفر کرد، درخواست وی توسط «ملا محمد عمر» رهبر سابق طالبان رد شد.
موضع عربستان نسبت به طالبان
خاندان سعود در حال حاضر با موضع سردرگمی در مورد افغانستان روبرو است و یکی از دلایل اصلی این امر این است که خانواده سلطنتی در اتکای خود به ایالات متحده برای محافظت در برابر دشمنان خارجی و تهدیدات داخلی به دولت قبلی افغانستان شباهت دارد.
« کوافت کریستین اولریکسن » یکی از همکاران متخصص در امور خاورمیانه در موسسه سیاست عمومی «بیکر» دانشگاه «رایس» در گزارشی از «ویکی استرات» یک شرکت مشاوره در مورد پیامدهای نفوذ طالبان در افغانستان بر عربستان سعودی میگوید: به احتمال زیاد ریاض سوالاتی در مورد اطمینان ضمانتهای امنیتی ایالات متحده دارد که از زمان حملات سپتامبر 2019 به زیرساختهای نفتی عربستان در تردید زیادی بوده است.
وی افزود: عقبنشینی آمریکا از افغانستان به ریاست جمهوری جوبایدن در میان شرکای منطقهای ایالت متحده آمریکا طنین انداز شد؛چرا که پیش از این نیز «باراک اوباما» رئیس جمهور پیشین آمریکا «حسنی مبارک» رئیس جمهور مصر را در سال 2011 برکنار کرد و این امر موجب تردید کشورهای همپیمان آمریکا نسبت به انگیزههای این کشور در خاورمیانه شد که این موضوع در دوران «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق آمریکا نیز ادامه داشت.
«نیل کویلیام» تحلیلگر خاورمیانهای اعلام کرد: رهبری طالبان به احتمال زیاد کمپینی را برای به چالش کشیدن مشروعیت خاندان سعود آغاز کرده و مستقیماً از مردم عربستان میخواهد تا حکومت آل سعود را به چالش بکشند.
وی افزود: ماهیت خروج آمریکا از افغانستان باعث نگرانی عربستان سعودی شد و سخنرانی «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا در خصوص پایان ماموریت نیروهای نظامی در افغانستان خشم ریاض را برانگیخت.
طالبان ممکن است در جنگ رسانهای به عربستان حمله کنند و گروههایی مانند «القاعده» نیز ممکن است عربستان را بار دیگر از افغانستان تهدید کنند.
اما همانطور که کارشناس «سامی حمدی» در پادکست «عرب دایجست» اعلام کرد دلایلی وجود دارد که ممکن است «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی از نفوذ در افغانستان برای یافتن نقش جدیدی برای ایالات متحده استفاده کند.
رویترز به نقل از یک دیپلمات خارجی در ریاض گفته است که عربستان رویکردی عملگرا خواهد داشت و سعودیها با افغانستان رابطه تاریخی دارند و سرانجام باید طالبان را دوباره بپذیرند، آنها چاره دیگری ندارند.
آمریکا از عربستان خارج نمیشود
ایالات متحده هرگز از عربستان سعودی مانند افغانستان به دلیل هیدروکربنها (اگرچه خاورمیانه هنوز 31 درصد از تولید جهانی نفت و 16 درصد از گاز طبیعی جهان را تأمین می کند)، خارج نمیشود.
همچنین این امر عمدتاً به دلیل تمرکز آمریکا بر امنیت اسرائیل نیست ؛اگرچه ایالات متحده و متحدان غربی آن مطمئناً میخواهند امنیت اسرائیل را درخاورمیانه تضمین کنند و تمایل دارند با هر رژیم عربی، به ویژه عربستان سعودی همکاری کنند تا اسرائیل را بر اساس شرایط ایالات متحده به رسمیت بشناسند.
اما دلیل اصلی این است که خروج آمریکا از عربستان بسیار دشوار میباشد و اگر عربستان سعودی کنترل دو مسجد مقدس اسلامی را به دست القاعده یا جنبش دیگر از دست بدهد ، پیامدهای غیرقابل تصوری را به دنبال دارد و به همین دلیل است که حمایت آمریکا از عربستان با وجود نگرانیهای هر دو طرف، محکم است.
همچنین در پی این تحولات بسیاری تصور میکنند که روابط ریاض و واشنگتن به بنبست میرسد؛اما بنابر اهمیت راهبردی روابط این دو کشور، چنین تصوری قطعی نیست. ایالات متحده بعد از رژیم صهیونیستی، عمیقترین و استراتژیکترین سیاستهای خود را در غرب آسیا از خلال عربستان مدیریت و پیگیری میکند. عربستان سعودی به عنوان قدرت اول کشورهای عربی در مقابل نفوذ منطقهای ایران و یک کشور مهم در مسیر حفظ ثبات و امنیت اسرائیل است. از طرف دیگر ریاض خریدار سلاح و تامین کننده امنیت آمریکا است و همیشه از همپیمانی با آمریکا سود برده است که در حقیقت آنچه که تاکنون سعودیها را از عواقب و نتایج اشتباهات بزرگی همچون جنگ علیه یمن و انتقادهای بینالمللی و حقوق بشری علیه آنها مصون نگه داشته، حمایتهای سیاسی و دیپلماتیک واشنگتن است.
انتهای پیام/