تفاهمنامه دفاعی آمریکا و استرالیا تداعی کننده جنگ سرد/ آیا جهان در آستانه یک نبرد تسلیحاتی قرار دارد؟
انعقاد پیمان آکوس بین استرالیا، آمریکا و انگلیس برای مقابله با قدرت چین را می توان به نوعی تداعی کننده جنگ سرد و آغاز یک رقابت تسلیحاتی بین چین و آمریکا قلمداد کرد.
به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری تسنیم، بامداد روز جمعه سران کشورهای آمریکا، استرالیا و انگلیس در یک نشست سه جانبه از انعقاد یک معاهده نظامی دفاعی با نام پیمان آکوس (AUKUS) به منظور به اشتراک گذاشتن فناوری های پیشرفته نظامی خبر دادند.
این تفاهمنامه که به گفته سران کشورهای امضا کننده آن به منظور مقابله با قدرت فزاینده چین منعقد شده است، با واکنش پکن نیز همراه شد و در این رابطه سخنگوی سفارت چین در واشنگتن گفته است که کشورش با تشکیل هر بلوک انحصاری که ممکن است به منافع طرف سوم آسیب برساند، مخالف است. سفارت چین در واشنگتن گفته که کشورها باید "ذهنیت جنگ سرد و تعصبات عقیدتی را کنار بگذارند."
تمرکز این تفاهمنامه بر تجهیز ارتش استرالیا توسط آمریکا و انگلیس قرار گرفته است و شاید مهمترین بخش آن فروش زیردریایی با پیشران اتمی به این کشور است. موضوعی که عصبانیت شدید فرانسه را نیز در پی داشته است تا جایی که این کشور سفرای خود را از آمریکا، انگلیس و استرالیا فراخوانده است.
عصبانیت فرانسه به این دلیل است که در سال 2016 این کشور قراردادی 50 میلیارد دلاری با استرالیا برای تجهیز این کشور به زیردریایی های اتمی امضا کرده بود و حالا استرالیا با لغو قرار داد خود با فرانسه، بنا دارد این نوع زیردریایی را از آمریکا خریداری کند.
البته قرارداد اخیر استرالیا با آمریکا و انگلیس شامل تجهیز ارتش این کشور به فناوری های پیشرفته ای همچون هوش مصنوعی و جنگ سایبری نیز می شود.
این سه کشور همچنین با تاکید بر اینکه منطقه اقیانوس هند و آرام خط مقدم چالشهای تازه امنیتی، از جمله فضای سایبری است هدف خود از انعقاد این قرار داد را جلوگیری از تهدیدات تروریستی و امنیتی و جرائم سازمان یافته اعلام کرده اند.
در چند سال اخیر چالش در روابط بین چین و آمریکا رو به افزایش بوده است و این موضوع تا جایی پیشرفته است که در برخی موارد دو کشور یکدیگر را تحریم و تهدید نیز کرده اند. از سوی دیگر آمریکا نیز در چند سال اخیر با تغییر رویکرد، حوزه تهدیدات خود را از غرب آسیا به منطقه شرق آسیا منتقل کرده است و چین را به عنوان خطر و تهدید بالقوه برای منافع آمریکا در این منطقه قلمداد کرده است.
از این منظر شاید بتوان یکی از دلایل خروج نیروهای آمریکایی از منطقه را نیز سرمایه گذاری این کشور برای مقابله با آنچه تهدید چین می خواند دانست.
علاوه بر این آمریکا در چند سال اخیر نیز روند تجهیز بیش از پیش متحدان خود در منطقه شرق آسیا را در پیش گرفته است تا از این طریق بتواند هم با تهدید کره شمالی مقابله کند و هم بتواند از آنچه تهدید فزاینده چین می داند بکاهد.
لغو محدودیت برد موشکهای بالستیک کره جنوبی از جمله این اقدامات بوده است که به عقیده کارشناسان این اقدام آمریکا برای مقابله با توان موشکی کره شمالی صورت گرفته است.
از سوی دیگر تجهیز استرالیا به زیر دریایی با پیشران هسته ای که یکی از کاربردهایش شلیک موشک های بالستیک زیردریایی پرتاب است نیز موضوعی است که با توجه به قرارگیری این کشور در منطقه جنوب قاره آسیا و بخصوص جنوب چین می تواند برای مقابله با گسترش قدرت چین در این منطقه دسته بندی شود.
اما نکته حائز اهمیت در این بین این است که اقدامات آمریکا در چند سال اخیر و در جریان مقابله با چین تداعی کننده اقدامات این کشور در جریان جنگ سرد و مقابله باقدرت شوروی سابق است. به نظر می رسد مقامات آمریکایی برای مقابله با قدرت چین برنامه ای شبیه به آنچه در دوران جنگ سرد برای مقابله با شوروی در پیش گرفته بودند در سر می پرورانند.
به بیان دیگر به نظر می رسد آمریکایی ها قصد دارند تا با تجهیز ارتش کشورهایی نظیر کره جنوبی، ژاپن، تایلند و اخیرا نیز استرالیا که متحدان این کشور در منطقه شرق و جنوب آسیا هستند به نوعی چین را وارد یک رقابت تسلیحاتی کاذب نماید تا از این طریق علاوه بر کاستن از قدرت اقتصادی این کشور، در آمد سرشاری از طریق فروش تسلیحات به کشورهای متحد خود بدست آورند و سر و سامانی به اوضاع اقتصادی خود بدهد.
اما رفتار آمریکایی ها با متحدانشان در منطقه غرب آسیا و بخصوص فرار آنها بعد از بیست سال از افغانستان و اخیرا هم خارج کردن سامانه های پاتریوت از عربستان شاید زنگ هشداری برای متحدان شرقی آنها باشد که ممکن است آنها نیز بعد از چند سال دوشیده شدن توسط آمریکایی ها به یکباره به حال خود رها شوند.
از سوی دیگر قدرت وساختار اقتصادی چین با شوروی سابق تفاوت های بسیاری دارد و از این رو نیز به نظر نمی رسد آمریکایی ها راه همواری برای مقابله با قدرت چین آنهم از طریق به راه انداختن یک نبرد تسلیحاتی داشته باشند.
چه اینکه چین نیز طی سال های اخیر سرمایه گذاری های سنگینی در حوزه دفاعی و امنیتی خود کرده است و توانسته خود را به عنوان یک قدرت نظامی در تراز جهانی مطرح کند.
حال باید منتظر ماند و دید که آیا بعد از گذشت حدود سه دهه از پایان جنگ سرد جهان دوباره شاهد یک نبرد تسلیحاتی بین شرق و غرب خواهد بود یا نه؟
انتهای پیام/