اسرار مکتوم جنگ ۸ ساله| ناگفتههایی از معنویت رزمندگان و امدادهای غیبی در جبههها/ عراقیها بدون هیچ دلیلی کشته میشدند
گروه استانها ـ همرزم شهیدان باکری گفت: از امدادهای غیبی پروردگار در زمان جنگ، صحبت چندانی به میان نیامده چون زمانی که رزمندگان به سنگر خاکریز دشمن وارد میشدند، مشاهده میکردند که پیش از ورود آنها، عراقیها بدون هیچ دلیلی کشته شدهاند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ارومیه، میگوید رزمندگان اسلام در زمان هشت سال دفاع مقدس، فعل«ما میتوانیم» را به خوبی صرف کرده و از هیچمطلق، همه چیز را به وجود آوردند و هماکنون تسلیحات موشکی و الکترونیکی و دفاعی سپاه پاسداران، همه در سایه «خودباوری» به وجود آمده است.
«جعفر باقری» که در 15 سالگی دوره پاسداری را آموزش دیده بود، در زمان دانشآموزی به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد و در زمان نوجوانی به واسطه پسرخالهاش«سردار شهید فریدون کشتگر» با مسائل سیاسی و انقلاب آشنا و پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد جهاد سازندگی و سپاه شد و با توجه به اینکه سن کمی داشت در سپاه، به صورت نیروی نیمهفعال فعالیت میکرد.
وی از سال 58 و زمان آغاز درگیریهای اشرار یعنی حزب کومله و دموکرات تا زمان آغاز جنگ تحمیلی فعالیت کرد و در قالب، نخستین گروه دانشآموزی پس از یک دوره آموزش رزمی سخت و فشرده 45 روزه در تبریز به جبهه جنوب اعزام شد.
باقری سپس به جبهه گیلان غرب که مصادف با عملیات«مطلعالفجر» بود اعزام شد و پس از آن در عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس شرکت کرد و زمانی که به مرخصی بازگشت، از سوی شهید باکری با وی تماس گرفته شد و به صورت امدادگر به جبهه اعزام و به شهیدمهدی باکری ملحق شد.
این فرمانده جنگی که خود فرماندهی دسته، گروهان و فرماندهی و جانشینی گردان را نیز در زمان جنگ بر عهده داشت، میگوید: در آنجا به عنوان فرماندهان گروهان و دسته و اطلاعات عملیات گردان با شهیدان مهدی و حمید باکری فعالیت کردم تا این روند ادامه یافت.
مادرم به عنوان بسیجی در جبهه خدمت کرد
حتی عنوان کرد که مادرش نیز به عنوان فرمانده گروهان بسیج خواهران بود و به مدت دو و نیم ماه سابقه حضور در جبهه جنوب را دارد و برای یاری رساندن به رزمندگان لشکر عاشورا، لباسها و پتوهای رزمندگان را میشستند و در عملیات والفجر 2 نیز لباسهای گرم برای رزمندگان میبافتند و خود اقدام به بستهبندی کرده و همراه با بسته تنقلات، در منطقه حاج عمران و جنوب در بین رزمندگان تقسیم میکردند.
این فرمانده دفاع مقدس تاکید میکند که در زمان دفاع مقدس، از امدادهای غیبی پروردگار صحبت چندانی به میان نیامده و برای مثال زمانی که به سنگر خاکریز دشمن وارد میشدیم، مشاهده میکردیم که پیش از ورود ما، عراقیها بدون هیچ دلیلی کشته شدهاند گویی که گلوله و یا صاعقهای به آنها اصابت کرده باشد همانگونه که امام خمینی(ره) به صراحت اعلام کرده بود که این مسئله از امدادهای غیبی پروردگار بوده است.
باقری اینگونه ادامه میدهد که در زمان جنگ، توپ گلولهای که کاملا آماده انفجار بود، به دو متری رزمندگان اسلام میافتاد اما منفجر نمیشد و یا اینکه آتش گلوله بر سر رزمندگان سرازیر میشد اما گلوله از کنار آنها رد میشد و به رزمندگان اصابت نمیکرد و آنان به سلامت عبور میکردند.
طلب شهادت نوجوانان 14 ساله در دوران جنگ تحمیلی
این فرمانده جنگی همچنین ابراز میکند که از معنویت جبهه نیز کمتر سخنی به میان آمده چون نوجوان 14 و 15 ساله که معصیت خاصی نداشتند در پشت خاکریز، چالهای حفر و نماز شب میخواندند و با خدا نجوا و راز و نیاز میکردند و با ضجه از خدا طلب شهادت میکردند.
وی اعتقاد دارد که این مسئله از درسهای عاشورا بوده و صحنه کربلا را تداعی می کند و حتی جانباز 70 درصد با پای مصنوعی در خط مقدم جنگ کرده و با الهام از قیام عاشورا،به امام حسین(ع) لبیک گفته است.
باقری به حضور بیبدیل و پرشور مردم نیز اشاره و تاکید میکند که جنگ را مردم اداره کردند و به گفته امام خمینی(ره)، این ملت، ملت الهی است و اگر حضور آنها در صحنه نبود، در نخستین روزهای جنگ تحمیلی، شکست را تجربه میکردیم.
وی ادامه داد: زمانی که امام(ره) پیام داد که«حصر آبادان باید شکسته شود» با همین یک جمله، ملت به جبهه سرازیر شدند و یا زمانی که فرمود«خرمشهر باید آزاد شود» حضور میلیونی مردم در پشت جبهه یا حضور صدها هزار نفری رزمندگان اسلام را در جبههها شاهد شدیم.
منافقان داخلی ضربات مهلکی در زمان دفاع مقدس بر کشور وارد کردند
این فرمانده دفاع مقدس با اشاره به اینکه «خیانت» ستون پنجمی است که چندان بازگو نشده است افزود: در جنگ تحمیلی برخی عوامل نفوذی داخلی در پشت جبهه، باعث ضربههای مهلکی شدند؛ عواملی که امروزه در دانشگاههای مختلف سخنرانی کرده و آمریکا را برای خود بت قرار دادهاند و خیانت آنها در جایی بازگو نشده است.
باقری در ادامه با اشاره به همرزمی با شهیدان مهدی و حمید باکری میگوید: امام خامنهای فرمود که«مهدی باکری» نماد و تبلور غیرت آذربایجان است و با وجود اینکه در داستانهای فولکلوریک آذربایجان، از افرادی با عنوان قهرمان یاد میشود اما در واقع قهرمان واقعی شهیدان باکریها بود.
وی با بیان اینکه شهید مهدی باکری، اخلاق، ایمان، اطاعت، اخلاص و روح بسیار لطیفی داشت افزود: ایشان به گونهای لباس پوشیده و سخن میگفت و حرکت میکرد که معمولا با یک فرد بسیجی ساده قابل تشخیص نبود و از سوی دیگر، هیچ زمانی لباس تازه نپوشید و لباسهای خود را تا چند سال استفاده میکرد.
شهید باکری؛ فرمانده لشکری که زباله رزمندگان را جمعآوری میکرد
این فرمانده هشت سال دفاع مقدس، شهید مهدی باکری را به عنوان«شیران روز و زاهدان شب» خطاب کرد و گفت: همچنین ایشان در حالی که شبها همه خواب بودند زبالهها را از محوطه تمیز میکرد و چنین شخصی در تاریخ نیامده و دیگر نخواهد آمد.
وی در ادامه نیز تاکید میکند که مسئولان امروزی باید شهید باکری را به عنوان الگو انتخاب کنند چون در سنگر فرماندهی وی، نگهبان، سنگربان و آجودانی وجود نداشت و سنگر وی به روی همه بسیجیان باز بود در حالی که مسئولان امروزی بر سر درب خود نوشتهاند که بدون هماهنگی وارد نشوید و یا اینکه پیش از ورود، کفشهای خود را پاک کنید.
باقری اظهار کرد که شهید باکری هیچ زمانی در پشت میز ریاست ننشست و به کسی دستور نداد بلکه حتی همیشه پیش پای بسیجی بلند میشد و برای آنها یاور بود و اگر در لشکر، غذای رنگینتری نسبت به سایر بسیجیان میآورند از آن استفاده نمیکرد.
انتهای پیام/7548/ش