یادداشت سلیمی نمین| شبهات در فقدان تبیین
عباس سلیمی نمین پژوهشگر تاریخ معاصر نوشت: گرامیداشت هفته دفاع مقدس ملت ایران در برابر تهاجم صدام و طیف گسترده محرکان و حامیان وی به صورت رسمی در حالی برگزار شد که حجم شبهات به منظور مخدوش کردن این مقطع از تاریخ مرز و بوممان بهشدت رو به افزایش است.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم - عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران نوشت:
گرامیداشت سالگرد هفته دفاع مقدس ملت ایران در برابر تهاجم صدام و طیف گسترده محرکان و حامیان وی به صورت رسمی در حالی برگزار شد که حجم شبهات به منظور مخدوش کردن این مقطع از تاریخ مرز و بوممان بهشدت رو به افزایش است. اکتفا به تجلیل رسمی و بیتوجهی به آن چه در لایههای ارتباطات اجتماعی صورت میگیرد آثار مخرب نامحسوسی را در دراز مدت بهبار خواهد آورد.
مروری گذرا بر آثار به نگارش در آمده در مورد هشت سال جانفشانی با هدف صیانت از کیان وطن برای هر محققی که دل در گرو این آب و خاک دارد تلخ است. تولیدات مکتوب مربوط به این دوران عمدتاً متمرکز بر خاطرهنویسی و ادبیات داستانی است و عدد آثار پژوهشی- تبیینی شاید از تعداد انگشتان دست تجاوز نکند. میتوان مدعی شد قابل اتکاترین اثر در این میان (از آغاز تا پایان) مربوط به بیست و پنج سال پیش است.
مقایسه آثار تبیینی منتشر شده در ایران با آن چه در خارج تحقیق و عرضه شده آزار دهنده است؛ صرفاً 560 عنوان به زبان انگلیسی پیرامون این مقطع از تاریخ ایران با اغراض و اهداف مختلف به نگارش در آمده است. با چنین بیتوجهی به پژوهش و تبیین، آیا جز این انتظار میرود که امروز حتی شناخت متجاوز و پیادهنظام آن (فرقه رجویه) برای بسیاری از جوانانی که آن مقطع را درک نکردهاند مخدوش باشد؟
همچنین ابهامات فراوان دیگر همچون چرایی پایان نیافتن این تهاجم قبل از پذیرش قطعنامه 598 و ... امروز اذهان را به خود مشغول کند. افزایش شبهات رابطه معکوسی با قدر و منزلت درخشندگی مطلوبانه این ملت در این مقطع دارد. تکرار مستمر برخی خلاف واقعگوییها همچون این ادعا که ایران میتوانست با برخی اقدامات از تجاوز صدام جلوگیری کند، اگر تهران پیشنهاد ریاض به پرداخت غرامت را میپذیرفت جنگ خیلی زودتر پایان مییافت و دهها گزاره غلط، حاصل تلاش مخالفان استقلال ملت ایران و کم توجهی مشهود دستاندرکاران رسمی دفاع از تاریخ دفاع مقدس است. این در حالی است که صدام از روز 23 بهمن 57 با هماهنگی کاملی با اسرائیل تحرکات نظامی علیه ایران (چه از طریق تجزیهطلبان و چه از طریق ایادی پهلوی) را آغاز کرده بود تا در فقدان محمدرضا در کانون توجه غرب قرار گیرد. مستندات در این زمینه عزم راسخ متجاوز را برای نابودی خیزش سراسری یک ملت به نمایش میگذارد.
در مورد اعلام آمادگی سعودیها برای پرداخت غرامت به ایران هم باید گفت این دروغ بزرگ تاریخی است؛ برداخت غرامت به معنای پذیرش متجاوز بودن صدام بود که هرگز حاضر به انجام آن نبودند. مقاومت چشمگیر ملت ایران موجب شد که شخصیتهایی همچون دبیرکل سازمان ملل در اواخر به متجاوز بودن صدام اذعان نمایند. قبل از این تاریخ اگر آتشبس پذیرفته میشد آیا به متجاوز بودن صدام اذعان میشد؟! قطعاً پاسخ منفی است.
البته در این زمینه این شبهه مطرح میشود که قبل از پذیرش قطعنامه 598، ایران در شرایط بهتری قرار داشت، پس چرا در آن موقعیت به چنین اقدامی مبادرت نورزید؟ ایران قطعنامه مذکور را دارای برخی ویژگیهای مثبت یافته بود؛ لذا بر خلاف پیشنهادهای قبل که به نوعی متضمن خارج ساختن متجاوز از بحران بود به آن جواب رد نداد، اما یکسال طول کشید تا بر دستاوردهای خود حول محور آن بیفزاید. در اواخر جنگ، غرب با تمام توان به میدان آمده بود؛ بنابراین توسل به سبوعانهترین جنایات جنگی به کمک پیشرفتهترین تجهیزات غربی به معنی قدرت گرفتن مجدد صدام نبود و دیکتاتور بغداد برای مدت طولانی نمیتوانست بر حجم جنایات خود در حلبچه، فاو و... بیفزاید.
قدرت روز افزون ملت ایران در اتکا به قدرت ملی در این دفاع مقدس به اثبات رسیده بود و مجبود بودند در برابر آن به صورت محدود صدام را متجاوز اعلام کنند. زیرا جنایات هولناکی که به کمک آمریکا، انگلیس و... صورت میگرفت نه نشان از قدرت جنگی داشت و نه قابل تداوم بود؛ بنابراین پذیرش قطعنامه 598 در بهترین زمان ممکن، مورد پذیرش رهبری ایران واقع شد و در نهایت به حذف صدام متورم شده انجامید.
انتهای پیام/