ماجرای نذر جالب برای سفرهداری امام حسن و هیئتی که هیچ وقت نباید تعطیل شود!
دغدغه بابا رضای هیئتیها امام حسن بود و همواره با حسرت میگفت روزی میرسد شیعه برای امام حسن(ع) حرم بسازد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پیرغلام کسی است که حضرت سیدالشهداء(ع) تمام درجات دنیایی را از او گرفته و آن حضرت به او نزدیک میشود؛ لذا پیرغلامان امام حسین(ع) دعا میکنند و مستجاب میشود. امتیازات آنها پنهان است چون ظواهر را از دست دادهاند.
70 سال از عمر نوکریاش میگذرد به او پیرغلام میگویند؛ حالا بابا رضا کیست؟ چرا هیئتیها آنقدر با او صمیمی بودند و او را «بابا» خطاب میکردند؟ در این گزارش به پیرغلامی میپردازیم که سالها سفرهدار کریم اهلبیت و در این سالهای اخیر که دارفانی را وداع گفته فرزندان و خانوادهاش این راه را ادامه میدهند.
دوستان و اطرافیانش میگفتند حتی در روزهای پایانی عمر با برکتش هم میگفت "میخواهم تا آخرین نفس نوکر امام حسن(ع) بمانم". حاج حسین الله اکرم که در سفر به کربلای معلی با او مأنوس شده بود خاطرهای جالب از دلدادگی عجیب سیدرضا خانیان به کریم اهلبیت نقل میکند.
حاج محمود ژولیده شاعر جانباز اهلبیت عصمت و طهارت هم او را اسوه اخلاق میداند و اعتقاد دارد هیئتیها میبایست رفتار اصولی، منطقی، جاذبه رفتار و کرامت در گفتار را از او بیاموزند.
بابای رضای هیئتیها اولین روز از یازدهمین سال شمسی در لواسانات بدنیا آمد؛ جایی که بعدها به آن روستای جورد یا آبادی سادات میگفتند. پدرش سیداسماعیل در میان مردم به مؤذن معروف بود؛ البته بعدها سیدرضا فرزندش هم از او تبعیت کرد و در بالای مناره مسجد کوچک جورد اذان میگفت تا اقامه نماز اول وقت در میان مردم به یک اصل تبدیل شود. در منطقه مجاور امامزاده یحیی و سرآسیاب پرورش پیدا کرد.
قبل از انقلاب روحیه نوعدوستی سیدرضا باعث شد تا از مغازه کوچک الکتریکیاش به توسعه آبادانی روستایی در زمینه گاز و برقرسانی در روستاهای شمال کشور روی آورد. حتی برای ساختن یک مسجد در روستای محمودآباد کیاکلا در بابل دغدغه عجیبی داشت و خودش به میدان آمد و کمکهای مردمی و پشتیبانیهای مسئولان را متوجه احداث این مکان عبادی-سیاسی در این منطقه کرد.
اما در این حین، هیچ چیزی باعث نشد تا سیدرضا از حضور فعالانه در هیئتهای مذهبی کشور غافل شود. مخصوصاً هیئتی که یکی از مؤسسان آن مرحوم آیتالله مهدویکنی بودند. محفلی که سالهای بعد از انقلاب اسلامی از حالت تمرکز در یک محل خارج شد و برای پررنگکردن روضههای خانگی به طور سیّار به منازل عاشقان امام زمان(عج) در هیئت عاشقان صاحبالزمان(عج) که در صبح جمعهها دعای ندبه قرائت میشد.
سیدحمید خانیان از اعضای هیئت امنای مسجد ارک و فعالان و برپا کنندگان هیئتهای مذهبی در کشور نکته جالبی از پدرش نقل میکند: یادم هست در دوران جوانیام پدرم نذر خودش را برای سفرهداری در شهادت امام حسن مجتبی(ع) با 14 کاسه اطعام به نیت 14 معصوم آغاز کرد و واقعاً لذت و شادمانی را در چشمان پدرم میدیدم.
او همچنین میگوید یادم میآید وقتی به ایشان گفتم هیئت محبانالمرتضی که بعد از جنگ با حضور حاج حسین سازور، حاج حسین اللهکرم و حاج محمود ژولیده و دیگر دوستان برپا شد یک جلسه در طول سال را میخواهیم در منزل شما داشته باشیم آنقدر از این پیشنهاد خوشحال شدند که وقتی به ایشان میگفتیم قرار است این جلسه شما را در جای دیگری داشته باشیم با اصرار و ناراحتی توأمان مانع شد هیئت در جای دیگری برگزار شود.
اما بیش از همهچیز دغدغه بابای رضای هیئتیها امام حسن بود و همواره با حسرت میگفت روزی میرسد شیعه برای امام حسن(ع) حرم بسازد. البته به تعبیرِ فرزندش، سیدرضا روضهخانگی را فقط یکی دو بار در سال برگزار نمیکرد و در دهه آخر صفر و مناسبتهای دیگر روضه خانگی خانمها را هم در منازل خودشان داشتند.
چرا آنقدر به روضهخانگی اهمیت میداد؟ سیدحمید خانیان فرزندش دلیلِ آن را چنین مطرح میکند: پدرم حقیقتاً اعتقاد داشت این سفرهها برای منازل و فضای خانوادهها، مصونیت از همگسستگی و تقویت روحیه انسجام و همدلی میدهد.
البته سیدرضا باز به این روضهخانگی بسنده نکرد و یک پیشنهاد جدیدتر، مسیر تازهای را به رویِ خانواده خانیان باز کرد و آن بازگشایی صندوق قرضالحسنهای در هیئتهای خانگی بود. آنطور که فرزندِ این پیرغلام میگوید:
«روضههای خانگی ادامه پیدا کرد تا روزی پدرمان پیشنهاد دادند یک صندوق قرضالحسنهای هم باشد مشکلات شرکتکنندگان در این روضهها را برطرف کند. البته جالب است که پس از درگذشت پدرم یک روحانی آمد که برای ایشان نماز میت اقامه کند تازه فهمیدیم که در خیریه دیگری هم عضو بوده و کمک کرده اما هیچگاه برای این قدمها سر و صدایی نکرده است.»
حسین اللهکرم درباره این پیرغلام اهلبیت که او را از نزدیک میشناسد، میگوید: همه هیئتیها او را به عشق و دلدادگی مکتب اهلبیت میشناسند؛ میدانند او چقدر به امام حسن(ع) علاقهمند بود. در کربلا هم بحث این طور شروع شد که ایشان گفتند "آن چشمی که بر امام حسن گریه کند در بهشت گریان نخواهد بود" در بینالحرمین حال عجیبی داشت و همواره از غربت امام حسن(ع) میگفت. به مصائب اهلبیت اشاره میکرد و در آخر گریزی به غربت و مظلومیت امام حسن مجتبی(ع) داشت. چقدر عاشقانه برای مظلومیت کریم اهلبیت گریه میکرد. آنچیزی که من در سفر کربلا دیدم و برایم جالب بود همه اذکار و عقایدش را به امام حسن(ع) ختم میکرد.
وی با اشاره به قدمهای اجتماعی و سازندگیِ این پیرغلام، تأکید کرد: من ایشان را تقریباً از اوایل انقلاب میشناسم؛ یادم میآید آن موقع اوج گازرسانی و نهضت خدمت به مردم رنگ و بوی مجاهدتگونهای داشت. چون همه به میدان آمدند روستاها را مورد پوشش قرار دهند و ایشان هم سلحشورانه در این میدان قدم برداشتند. حتی آثار این رفتارهای دلسوزانه و بزرگ منشانه را در زندگی ایشان هم میتوان به وضوح مشاهده کرد.
حاج محمود ژولیده شاعر جانباز اهلبیت با اشاره به اینکه در وادی نوکری و پیرغلامی هرچه تلاشها بیشتر شود، اهل آن را آسمانی و نورانی میکند، تصریح کرد: در سیدرضا خانیان حکایت، حکایت پیرغلامی و سن بالا در نوکری امام حسین(ع) نیست. او همه چیزش فرق میکرد و نورانیت خاصی داشت تا به مقام پیرغلامی دستگاه امام حسین(ع) رسید.
وی با اشاره به اینکه در هیچ شرایطی نمیگذاشت هیئت تعطیل شود، گفت: هیئتیهای ما باید در مرور زندگی ایشان، اخلاق را یاد بگیرند. واقعاً سیدرضا در طول زندگیاش با مرام، رفتار، گفتار و کرداری رفتار میکرد که همه جذب او میشدند. سفرهداری ایشان برای بنده جالب بود که در هیچ شرایطی حاضر نبود هیئتی که قرار است در منزل او برگزار شود را تعطیل کنند. سالهای سال در منزلش دعای ندبه برگزار بود و دوستان دوران جوانیاش امروز در این هیئت پیرغلامانی شدهاند که برای ظهور مولایشان دعا میخوانند.
ژولیده در پایان خاطرنشان کرد: برای سیدرضا شمال و دیگر شهرهای کشور نداشت هرکجا بود باید جمعهها خودش را به هیئت میرساند. سفرهداری باشکوهی هم برای اهل بیت داشت؛ صبحانههای مفصل او نقل بسیاری از محافل و مجالس بود. همه میدانستند حاج رضا در منزل خود صبحانه کلهپاچه میدهد؛ بارها هم گفته بود باید از مستمع و گریهکن امام حسین(ع) به خوبی پذیرایی شود. نام ایشان انشاالله همچون پرچم بین هیئتیها خواهد ماند و خواهد گشت.
انتهای پیام/