ناگفته‌ عباس محبی از یک نوستالژی ۲۰ ساله و گلایه‌هایش از تلویزیون/ چرا جمیله شیخی به جای شیر، چسبِ چوب خورد؟

ناگفته‌ عباس محبی از یک نوستالژی 20 ساله و گلایه‌هایش از تلویزیون/ چرا جمیله شیخی به جای شیر، چسبِ چوب خورد؟

محبوبیت سریال‌های قدیمی نشان می‌دهد که برخی از آثار نمایشی جدید با مردم فاصله دارند. متأسفانه در سال‌های اخیر بیشتر به ظاهر، صورت، لباس، آرایش و چیدمان شیک صحنه در سریال‌ها توجه می‌شود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هرچند بیشتر فعالیت‌های هنری عباس محبی به فعالیت در رادیو متمرکز است؛ اما این هنرمند سابقه بازی در سریال‌هایی از جمله ازدواج پرماجرا، مرز خوشبختی، کامیون، جاده چالوس، محله عمودی و تولدی دیگر را نیز در کارنامه خود دارد.

محبی در سریال «تولدی دیگر» ایفاگر نقش جعفر است که به همراه مادرش در یک خانه بزرگ و اشرافی خدمت می‌کنند. این بازیگر حضورش در این سریال را حاصل اعتماد داریوش فرهنگ می‌‌داند و تأکید می‌‌کند پیش از «تولدی دیگر» در سریال «محاکمه» هم نقش جدّی محرم علی‌خان، سانسورچی دوران رضاشاه را داشته است.

او تأکید می‌کند داریوش فرهنگ در کسوت کارگردان به نظر بازیگران اهمیت می‌دهد و با آنها شور و مشورت می‌‌کند. محبی همچنین حضور و فعالیت پررنگ در رادیو را یکی از شانس‌‌های حرفه‌ای خود برمی‌شمرد و می‌‌گوید به این رسانه شنیداری تعلق خاطر خاصی دارد که با هیچ‌چیز عوضش نمی‌‌کند. او همچنین گلایه می‌‌کند که در سال‌‌های اخیر مورد بی‌مهری قرار گرفته و پیشنهاد چندانی برای بازیگری ندارد.

تلویزیون این شب‌ها سریال «تولدی دیگر» به کارگردانی داریوش فرهنگ را روی آنتن داشت که پخش آن به تازگی به پایان رسیده است. به همین مناسبت، گفت‌‌و‌گویی داشته‌‌ایم با عباس محبی بازیگر  نقش جعفر در این آثار نمایشی جذاب و دیدنی که البته مدت‌هاست در تلویزیون کاری از او نمی‌بینیم.

سریال , صدا و سیما ,

مشروح این گفت‌وگو به شرح ذیل است:

* تماشای دوباره سریال «تولدی دیگر» چه حال و هوایی برایتان دارد و چه خاطراتی را زنده می‌کند؟

مثل کسی هستم که آلبوم خانوادگی قدیمی را ورق می‌‌زند و خاطرات برایش زنده می‌شود. مخصوصاً وقتی می‌بینم در آن عکس‌‌ها و تصاویر دوستانی‌ حضور دارند که دیگر نیستند، مثل مرحوم نعمت‌الله گرجی که خیلی با هم رفیق بودیم و سرکار خانم جمیله شیخی که سر صحنه خیلی از ایشان یاد گرفتیم و خاطره‌ها داریم.

* نقش جعفر در سریال «تولدی دیگر» یکی از نقش‌آفرینی‌های جدّی شما در تلویزیون به شمار می‌رود، از این لحاظ که مخاطب شما را بیشتر با کارهای کمدی‌تان به یاد می‌آورد.

لطف و هنر آقای فرهنگ بود که باعث شد در کنار بازیگران بزرگ نقش جعفر را بازی کنم. نقش جدّی‌ترم در سریال «محاکمه» بود که با آقایان فرهنگ و زنده‌یاد عزت‌الله انتظامی همبازی بودم و نقش خیلی متفاوتی داشتم.

آقای داریوش فرهنگ برای «تولدی دیگر» به من پیشنهاد بازی دادند و گفتند نقشی است که ذات روستایی دارد و نوعی صداقت و سادگی در رفتارش مشاهده می‌شود و به همین دلیل، رئال و راحت است. متأسفانه در ایران اگر در نقشی موفق باشی تبدیل به کلیشه می‌شوی و تمام پیشنهادات به آن سمت و سو می‌رود.

* به نظر می‌‌رسد با توجه به خاطرات خوب از همبازی بودن با داریوش فرهنگ در سریال محاکمه، برای همکاری با ایشان در تولدی دیگر هم مشتاق بوده‌اید؟

آقای فرهنگ کارگردان خیلی خوبی است. ریشه اصلی ایشان در تئاتر است و بیشتر به عنوان یک تئاتری شناخته می‌شوند. خود آقای فرهنگ همیشه به شوخی و طنز می‌گفت که من الکی‌الکی به سینما آمدم اما جدّی جدّی ماندگار شدم. با ورودشان به تلویزیون توانایی ‌هایشان را در سریال «سلطان و شبان» به خوبی نشان داده بودند. آقای فرهنگ در کسوت کارگردان خیلی به نظر بازیگران اهمیت می ‌دهند و شور و مشورت می‌‌کنند.

* جعفر را چگونه شخصیتی دیدید؟

 جعفر یک آدم نادان، ساده و ناکام بود. در کنار مادرش زندگی می‌کرد و به مادر عشق می‌ورزید. نقش مادر را هم خانم طاهری بازی می‌کردند و یک ارتباط شیرین و واقعی مادر و فرزندی بین ما شکل گرفته بود. آقای فرهنگ هم به خوبی فرصت می‌دادند تا این حسّ و حال مادر و فرزندی ایجاد شود.

اگر بخواهم تحلیل درستی از شخصیت جعفر داشته باشم باید بگویم او همه چیزش را در مادر می‌‌دید و از ازدواج هم منصرف شده بود و مادر هم متقابلاً شیفته فرزندش بود و دلش نمی‌خواست جعفر زن بگیرد.

* جعفر سال‌‌ها به همراه مادرش به عنوان خدمتکار خانم بزرگ خدمت کرده بودند؛ اما به نظر می‌رسید از کار و زندگی‌اش راضی نیست.

هیچ‌کس از این که نوکر و پیش‌خدمت باشد راضی نیست و شخصیت و غرور انسان، این بردگی مدرن را نمی‌پذیرد. جعفر استقلال فکری چندانی ندارد و اگر تشکیل زندگی هم می‌داد باز بیشتر وقت و انرژی‌اش باید صرف خدمت می‌شد.

طبیعی است که خانم بزرگ و خانواده‌اش دوست نداشتند جعفر سر و سامان بگیرد چرا که از نظر آنها باید همیشه چاکر، نوکر و خانه زاد باقی می‌‌ماند و فقط کار می‌کرد. با این حال، جعفر احساس کمبود محبت و توجه می‌کرد و حتی دلش می‌‌خواست با ابراز علاقه به مهربان، این کمبود را جبران کند که برخی از این صحنه‌ها در پخش حذف شد.

* اتفاقاً سؤال بعدی‌ام در همین مورد است به نظرتان علاقه جعفر به مهربان یا همان فروغ سابق چقدر می‌‌تواند برای مخاطب باورپذیر و واقعی به نظر برسد؟

فکر می‌‌کنم باورپذیر باشد. کمبود محبت و نیاز به توجه ممکن است هر اتفاقی را رقم بزند. جعفر هم می‌‌خواست تیری در تاریکی بیندازد و امیدوار بود که به هدف بخورد.

* استقبال مردم از سریال «تولدی دیگر» چگونه بود؟

 سریال در آن زمان خیلی مورد توجه مردم قرار گرفت و بازخوردهای خیلی خوبی گرفتیم.

*چه عوامل و جذابیت‌هایی را در این ارتباط گیری موفق با مخاطب دخیل می‌‌دانید؟

 محبوبیت سریال‌های قدیمی نشان می‌‌دهد که برخی از آثار نمایشی جدید با مردم فاصله دارند. متأسفانه در سال‌های اخیر بیشتر به ظاهر، صورت، لباس، آرایش و چیدمان شیک صحنه در سریال‌ها توجه می‌شود. در سال‌های گذشته حتی اگر خانواده‌ای در سریال بودند که خانه بزرگ و اشرافی داشتند، ساده و صمیمی به نظر می‌‌رسیدند اما در حال حاضر در زندگی‌های لوکس دست و پا می‌زنند و بیشتر به دنبال چشم و هم‌چشمی‌اند.

متأسفانه مردم این روزها بیشتر کمیّت را در سریال‌‌های تلویزیونی می‌‌بینند تا کیفیت را. مردم قدرت تشخیص دارند و آدم‌‌ها و ظواهر و صحنه‌‌ها را تحلیل می‌کنند. یک حسّ تصنعی در برخی از سریال‌‌ها موج می‌زند و باعث می‌شود که مخاطب نتواند با آنها ارتباط برقرار کند.

* خاطره جالب و ناگفته‌ای از سریال «تولدی دیگر» دارید؟

 خانم شیخی همیشه عادت داشتند یک لیوان شیر و بیسکویت می‌خوردند. لیوان ایشان هم معمولاً کنار پنجره قرار داشت. روزی طراح صحنه که لیوان خالی را دیده بود و از ماجرا هم خبر نداشت داخل لیوان چسب چوب ریخته بود که سفید و شبیه شیر است. صحنه کات خورد و خانم شیخی رفتند که شیر روزانه‌شان را بخورند و به اشتباه چسب چوب را خوردند. چسب چوب خوردن همانا و داد و فریاد همانا. خودتان مجسم کنید با اخلاق منظم و دیسیپلینی که ایشان داشتند چه اتفاقی افتاد.

* شما سال‌هاست که در رادیو حضوری فعال دارید. خودتان بازیگری را ترجیح می‌‌دهید یا گویندگی و صداپیشگی را؟

بازیگری قانون خودش را دارد اما متأسفانه در سال‌های اخیر مورد بی‌مهری قرار گرفته‌‌ام که فدای سر مردم عزیزم. علاقه اصلی‌ام به رادیو است و گاهی بزرگانی مثل آقایان مشایخی، کشاورز، انتظامی، نصیریان و هاشمی می‌‌گفتند خوش به حالت محبی که در رادیو کار می‌کنی.

وقتی در رادیو کار می‌کنی، شنونده کارگردان است و در خیال و فکر خودش نورپردازی، گریم و ... را انجام می‌‌دهد. من که در حال حاضر 60 سال سن دارم می‌ توانم در رادیو از نقش یک بچه 9 ساله تا 90 ساله را بازی کنم و برای همه هم باورپذیر باشد اما در تلویزیون این‌گونه نیست. در تلویزیون همه‌چیز باید درست باشد، مثلاً متن خوب، بازی‌های خوب، کارگردانی خوب و غیره.

* این روزها مشغول چه کاری هستید؟

 در رادیو فرهنگ می‌نویسم و کارگردانی می‌‌کنم. در برنامه «صبح جمعه با شما» هم حضور دارم. به اندازه کافی سرم شلوغ هست اما گلایه هم دارم. از اوایل دهه 1360 که فقط یک شبکه در تلویزیون بود کار می‌کردیم اما به دلایلی ما را کنار گذاشتند و کم‌لطفی کردند. ما هم آنها را واگذار کردیم به خودشان.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران