پژوهشگر ارتباطات: افول آمریکا و فضای مجازی با یکدیگر گره خورده است
به باور یک پژوهشگر ارتباطات و رسانه فروپاشی آمریکا با ذات و ماهیت فضای مجازی گره خورده و تمدن آمریکایی، به رسانه و هر آنچه که به این عنوان میشناسیم وابسته است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، دبیرخانه همایش بین المللی جهان پساآمریکا در قالب پیش رویدادها و برنامه های خود، مجموعه مصاحبه های را با صاحب نظران داخلی و بین المللی مبتنی بر محورهای های همایش انجام داده است. در این مصاحبه که با دکتر محمد حسنی، پژوهشگر ارتباطات و رسانه انجام شده تلاش شد تا نسبت میان افول ایالات متحده و فضای سایبر درجهان کنونی مورد کنکاش قرار گیرد.
نگاهتان به افول آمریکا چیست و آیا فرآیند افول آمریکا در فضای مجازی را میتوان به عنوان یک بخشی از پایان آمریکا دانست؟
برای پاسخ، باید ابتدا مشخص کنید که مقصود از افول، صرفا افول آمریکای سیاسی- جغرافیایی است یا «آمریکای تمدنی» ؟ وقتی به مفهوم افول میپردازیم، باید به وجهی از آمریکا که توجه کنیم که عمقی فراتر از دامنه سیاسی و جغرافیایی دارد. در حقیقت منظور از افول، از بین رفتن و افول تمدنی آمریکا است. این افول به نوعی گره خورده با افول مدرنیته نیز هست چراکه از حیث تمدنی آمریکا را میتوان نماد و غایت مدرنیته دانست. اگرچه مدرنیته در اروپا و فلورانس ایتالیا ظهور یافت اما اروپا نمی توانست بستر مناسبی برای ذات وحشی مدرنیته باشد. اگرچه میتوانست مولود خوبی برای آن باشد؛ بنابراین، مدرنیته به یک صفحه سفیدی نیاز داشت که تمامی نقش هایی که می خواست را بر آن ترسیم کند. آمریکا به بستری بدل شد که محدودیتهای اروپایی و سنتی را نداشت و مأمنی شد برای ظهور و بروز مدرنیته.
تکنولوژی، مولود مدرنیته و فضای مجازی نیز مولود نهایی تمدن تکنولوژیک است؛ تکنولوژی ابتدا خواست تا با یک چرخش آشکار نسبت به تعریف پیشین علم، طبیعت را تصرف کند ولذا از زاویه تنیافتگی و توسعه جسمانیت آغاز کرد اما در نهایت امر، تصرف انسان را در دستور کار دید چراکه مهمترین مرحله و درواقع پله آخر تصرف طبیعت سیطره بر انسان است که مهمترین رکن طبیعت است. غایت تصرف انسان نیز تصرف هوش و ذهن انسان اوست؛ بنا به این تعبیر، غایت فناوری، تصرف انسان است و انتهای تصرف انسان نیز منصرف در تصرف هوش و ذهن و قوای ادراکی شناختی او است. کیتلر و امثال او نیز همین فرایند را رسیدن از تنیافتگی به تنزدودگی و برون افکندگی هوش و استقلال دادن به او و نهایتا سیطره هوش مصنوعی به هوش طبیعی دانسته اند.
از آنجاییکه تکنولوژی، مولود مدرنیته و آمریکا نیز غایت مدرنیته و نیز فناوریهای هوش است، میتوان یک پیوستگی متافیزیکی و ارگانیکی بین آمریکا، مدرنیته و تکنولوژی و در نهایت فضای مجازی مشاهده کرد؛ پس میتوان افول آمریکای تمدنی را به معنای از بین رفتن فضای مجازی و اساسا امر مجاز و تمدن مبتنی بر وهم دانست. درحالیکه در افول صرفا سیاسی جغرافیایی می توان افول آمریکا را متصور بود در حالیکه فضای مجازی و تکنولوژیهای شناختی و ذهن محور همچنان امتداد داشته باشند. البته شکی نیست که آمریکای سیاسی نیز ضعف ها و افول خود را در پس قدرت رسانه ای و تفوقش در امر مجاز و اوهام رسانهساخته پنهان کرده است.
بنابراین، آیا فضای مجازی بدون آمریکا، متصور هست؟
ایالات متحده آمریکای در ساحت جغرافیایی و سیاسی، یعنی یک آمریکا با بیش از 52 ایالت، قابل فروپاشی است، اما از دل آن ممکن است آمریکای دیگری ظهور پیدا کند. همانگونه که آمریکا از دل اروپا متولد شد. شاید در عرصه جغرافیایی و سیاسی مچ آمریکا را بخوابانیم اما این چرخه و روند همچنان ادامه خواهد یافت. همچنانی که تا ظهور حضرت مهدی موعود(عج) فتنهها همچنان ادامه خواهند یافت و تشدید خواهند شد. اگر فروپاشی آمریکا با ظهور حضرت مقارن باشد در کنار افول آمریکای سیاسی، کار آمریکای تمدنی هم تمام است، اما اگر این روند با زمان ظهور، فاصله داشته باشد، فتنه دیگری ظهور خواهد کرد و شاهد آمریکای دیگری خواهیم بود. بنابراین ناظر به تفاوت آمریکای جغرافیایی و آمریکای تمدنی، باید مباحث را تفکیک و تدقیق کرد.
آمریکای تمدنی چه ارتباطی با فضای مجازی پساافول دارد؟
به یک تعبیر میتوان گفت، فضای مجازی و بستر وهم و فراواقعیت، مصداقی از ماهیت آمریکا است. بودریار از آمریکای حاد واقعیت صحبت میکند و معتقد است که این کشور همه چیزش بر اساس فرا واقعها شکل گرفته است. آمریکا در ذات خود این توهم را داراست و بر اساس آن ساخته شده است. آن قدر مرز بین واقعیت و غیر واقعیت در هم امیخته شده که تشخیص امر واقعی کلاسیک به تدریج غیر ممکن می شود و این هم قدرت آمریکاست و نقطه ضعف آن. آمریکا، سمبل مجاز در دنیای امروز است. رسانه کارخانه تولید امر مجاز است و جنگ دنیای امروز جنگ روایتها و تصویرها است. صنعت این مجاز و توهم رسانه ای از جمله صنعت هالیوود نیز در دست آمریکا است و این تکنولوژی جادویی برای کشوری که به دنبال سلطه بر شناخت و ذهن جهانیان است، امری فرعی و تفننی نیست، ذاتی است. ابزار قدرتمند تصویرگری و روایتگری در دست آمریکا است و آمریکا با استفاده از این ابزار و به عنوان تمدنی مقابل و مخالف تمدن دینی، در پی ارائه تصویر خود از جهان است.
فضای مجازی در دوران پساآمریکا ی جغرافیایی-سیاسی در امتداد مسیر احاطه یافته توسط مدرنیته است و این سطح درگیری همچنان تا عصر ظهور باقی میماند.
فضاهای مجازی موازی مانند آمریکایی، چینی و روسی که در پی ایجاد قلمروهایی هستند تا از خود حفاظت کنند تا چه اندازه موفق بودهاند؟ فضای مجازی ایدهآل مد نظر ماچیست؟ آیا ما نیز برای حفاظت از خودمان باید چنین مرزگذاری انجام دهیم یا به کل از این فضا دور باشیم؟
ما نمیتوانیم دور خودمان دیوار بکشیم و نمی توان با قوه قهریه، مردم را از این فضا دور کرد .اصلا در این سطح از درگیری جغرافیای مبارزه و مقاومت اهمیت خود را از دست میدهد. چین و روسیه هم نمیتوانند دور خود دیوار بکشند، اگر مصادیق و الگوهای آمریکای تمدنی غلبه کرد آنوقت فیلم و سریالهای کره ای یا ژاپنی هم در امتداد زیست و نگره ی آمریکایی هستند هرچند به ظاهر اسمش باشد رشد صنعت رسانه ای فلان کشور! اینها شوخی است. اینها هیچکدام وارد درگیری با آمریکای تمدنی نشده اند، تاحدی آنهم خفیف وارد درگیری با آمریکای سیاسی جغرافیایی شده اند در حالیکه رسانه های نوین و فضای مجازی امری در مقیاس تمدنی است لذا به تناقض می رسند. تنها کشوری که وارد درگیری تمدنی و بنیادین با آمریکا شده ایران امروز است. ما تاحدی میتوانیم از تجارب مقاومتی چین یا روسیه یا حتی برخی کشورهای اروپایی در مقابل فضای مجازی آمریکایی استفاده کنیم اما یادمان باشد مساله ما با آمریکا با مساله آنها با آمریکا تفاوت اساسی دارد و ممکن است برای آنها موفقیت محسوب شود ولی برای ما نه.لذا به طراحی پایه ای خودمان نیاز داریم و این بسیار مهم است.
نقش ما و تمدنی ایرانی- انقلابی در این فضا چیست؟
فروپاشی آمریکا حتی در جهان منهای انقلاب اسلامی هم متصور و بلکه سرنوشت محتوم است. کما این که قرآن سرنوشت تمدنهایی را بیان می کند که فروپاشیدند ۞ أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا كَیْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ كَانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ كَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَآثَارًا فِی الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍدر و مقابلشان پدیده ای مثل انقلاب اسلامی به این ابعاد هم نبود است. حتی فارغ از این حیث، بسیاری از محققان و فیلسوفان فناوری، از بیم نابودی به دست همین فناوری بسیار گفته اند و این خودبنیاد شدن و بزرگ شدن فناوری، به تعبیر بسیاری از دانشمندان، خود به ابزاری برای نابودی تبدیل می شود. ما میتوانیم در مسیر فروپاشی این تمدن که حتمی است، نقش کاتالیزور را داشته باشیم و در این مسیر بر ابزارهای خود این تمدن یعنی فضای مجازی هم باید تا حدمقدور مسلط و مسلح باشیم. در این طریق، به الزامهای دیگری نیز نیاز داریم. این سلطه رسانهای، که جهان را به یک اتاق شیشه ای بدل کرده، به یکباره فرو می پاشد و دانشمندان به صرافت طبع خود، آموخته و دریافته اند که این پرده پندار دروغین مقابل چشم جهانیان، تا ابد ادامه پیدا نمی کند و این دیوار به یک باره فرو می ریزد. به تعبیر شهید آوینی، آگاهیهای جمعی که انقلابزا هستند به یک باره ظهور پیدا می کنند و در حوزه فضای مجازی نیز این موضوع ممکن و بلکه حتمی است. این گونه نیست که این شر همواره سوار باشد و این دور باطل تا ابد ادامه پیدا کند. انقلاب اسلامی هم به تسریع این روند کمک کرده و باعث شده غربی ها، نمایان تر ذات متناقض خود را نشان دهند و فروپاشی تمدن آمریکا در سایه این جریان، شتاب میگیرد. اما این نقش آفرینی، به لازمه هایی غیر از ابعاد فنی هم نیاز دارد. مهمترین نکته معرفی تمدن جایگزین است. غرب در حال فروپاشی است چه بپذیریم چه نپذیریم، نکته اینجاست که ما چه داریم و چه میکنیم. ما حتی در نگرش تمدنی به میراث خود عقبیم و حجیم ترین افعال ما بیشتر انفعالی است، ما حداکثر مراقبیم که هضم نشویم در حالیکه باید به ساختن راه سوم و تمدن جدید بیندیشیم.
آیا مصادیق و شواهد افول تمدن آمریکایی ظهور پیدا کرده یا هنوز در دوران پیش از ظهور این نشانهها قرار داریم؟
این افول از حیث تمدنی، اساساً از زمان آغاز مدرنیته کلید خورده است . مانیفست مارکس یا آثار چارلز دیکنز را بخوانید تا چالشهای دوره انقلاب صنعتی در زادگاه مدرنیته ببینید. جرقههای آشکارتر آن به دوره نیچه باز میگردد، بعدها ظهور جنگ جهانی دوم بارزترین نشانه افول جهان مدرن بود که خود بحثهای مفصلی میطلبد، ظهور جریانهای پسامدرن هم به شکل پیچیده ای مبانی مدرن را به چالش نظری بیشتری کشید. اما نکته مهم و پیچیده ماجرا اینجاست که آمریکا به سلاحی مجهز شده بود که اساسا خود، بارزترین وجه پست مدرنیته بود یعنی تکنولوژی های رسانه ای، شناختی و وهمی . در اینجا یک پارادوکس عجیب پیش آمد: هرآنچه مدرنیته را به چالش میکشید تبدیل به سوخت بیشتری برای کارخانه اوهام سازی آمریکایی میشد. یعنی همان چیزی که تو را زمین میزند را تبدیل کنی به عنصر قدرت خودت این تناقض شکرف فقط به مدد ابزارهای تصویر جهان میسر میشد که آمریکا پیشتاز آن بود. حادواقعیت که بودریار از آن صحبت میکند به امری شبه واقعی یا به شدت واقعنما اشاره دارد که مبدا آن امری مجازی است نه واقعی و جهان آمریکایی جهان حادواقعیت است. تقابل با آن درگیری با خود دجال است. پیچیده ترین جدال جریان حق و باطل اینجا رخ میدهد نه در جنگ نظامی. در این جدال، کشتههای بیشتری داشتهایم که عرصه فضای مجازی، جنگ شناختی و فناوریهای هوش است. با اینحال همانطور که پیشتر هم گفتم این جادوی مدرن نقطه ضعف تمدنی آمریکا نیز هست. این جادو تا جایی کاربرد دارد که همه مطیع آن باشند ولی اگر جمعیتی، ملتی، امتی از این خلسه جادویی به در آیند و با سنگ آگاهی فرامدرن، شیشه عمر این جادوگر خوش خط و خال را نشانه بگیرند و آن آگاهی جمعی ظهور یابد، افول آمریکا مقارن سقوط خواهد شد. عمیقترین وجه خودآگاه و ناخودآگاه دشمنی آمریکا با انقلاب اسلامی را باید در همین ساحت جست.
بنابراین حال که افول آمریکا مدتهاست شروع شده، آیا این فضای مجازی راه حلی است که افول خود را به تعویق بیندازند؟
از آن جایی که آمریکا نوک پیکان مدرنیته است و آخرین آوردگاه و دستاورد مدرنیته همان فناوری فضای مجازی است، بنابراین فروپاشی آمریکا با ذات و ماهیت فضای مجازی گره خورده و تمدن آمریکایی، به رسانه و هر آنچه که به این عنوان میشناسیم وابسته است. اگر در جنگ روایت و تصویر بتوانیم ان پرده پندار و شیشه دروغین را بشکنیم، آن واقعیت آمریکا نخست برای خودش و بعد برای جهانیان عریان خواهد شد. و این آغاز یک دنیای جدید خواهد بود.
ما بر اساس جایگاه تاریخی که داریم، در فضای مجازی چه باید کنیم؟
میباید تفاوت جنگ در میدان فضای مجازی را با فضای واقعیت بدانیم و با فهم و تسلط کافی به فرهنگ و تاریخ خود در این فرآیند نقش آفرین باشیم. خود را بخشی از این جریان موجود و بی تاثیر در مقابل آن ندانیم. اگر بدانیم این جنگ نبرد روایتها و تصویرها است و به ساحت قوای شناختی و ادراکی انسانها کشیده شده است، باید نقشآفرینی خود را در مجال ها و میدان های این تقابل و از جمله فضای موسوم به مجازی توسعه دهیم. خوشبختانه فهم خوبی در این حوزه ایجاد شده است اگرچه برای افزایش آگاهی نسبت به این حوزه هنوز جای کار بسیاری داریم. باید بدانیم این یک جنگ سیاسی، فناورانه و فرهنگی است که ابزار، راهبرد، عناصر و الزامهای مختص فضای خودش را نیاز دارد. در دوره جدید رسانهای که مصرف کنندگان پیشین خود به تولید کننده های بالقوه بدل شده اند ما به نسلی آگاه و جسور و آتش به اختیار نیاز داریم که قدرت و هوش طغیان در برابر سیل جریان مرجح اطلاعات را داشته باشند و الزامات نقش آفرینی در این فضا را بدانند.
باید بدانیم که طیف گسترده ای از اقدامات قابل انجام در مقابل ما است که باید انجام داد که مهمترین لازمه تحقق ان، شناخت فضا، الزامات زمانه و مهمتر از همه، شناخت خود این پدیده است.
فضای مجازی مطلقا غربی و یا غربگرا میتواند مصداق امروزین همان تعبیر قرآنی محیط نجوای دشمنان خدا و رسولالله باشد إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
کارکرد این محیط نجوا به تعبیر قرآن، ایجاد حزن و ناراحتی در دل مومنان است. برای مقابله با این فضای نجوا باید کنشگری کنیم و به تناسب، راهبرد ایجاد رعب و نگرانی در دل دشمن را در دستور کار داشته باشیم. محیط نجوای جریان حق هم میتوان داشت و قرآن کریم در همان سوره مجادله ملاحظات و اصول آن را بیان کرده است: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَیْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِیَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ اینکه بیان شد ما علاوه بر فناوری به ملزومات دیگری هم نیاز داریم تا از این ابزار و محیط در راستای حق بهره ببریم و آن را ابزار مبارزه کنیم اینگونه موارد است که این آیه اشاره دارد. برای تصرف و سلطه بر خوی وحشی تکنولوژی به گونه ای از تنزه و تزکیه و تقوا نیاز است.
سطح درگیری در این فضا هم حد یقف ندارد و هرکاری را که می شود، باید در این راستا انجام داد. نباید از ضربه های سختافزاری نیز فروگذار کرد و حتی در ساحتی دیگر در این فضای فراواقعیت که ابدا واقعیت قابل مشاده نیست، همه چیزش مجاز است و غیر واقعی، نسل های آینده با عارضههایی ناشناخته مواجه خواهند بود، باید جامعه را برای مقاومت با این عارضه آماده کرد. در این جنگ برای ترمیم آسیب دیدگان کارهای جدی باید صورت بگیرد. این که بیماری های فضای مجازی چه هستند، چرا به وجود آمده اند و چه راهکارهایی برای علاج ان ها وجود دارد، باید مورد توجه و مطالعه قرار گیرد. میبایست رویکردمان به راهکارهای مواجهه با این فضا، پویا و دینامیک باشد و نه استاتیک .
الگوی مطلوب و مدل مناسب برای حکمرانی در فضای مجازی چگونه باید باشد؟
الگوی مطلوب، الگویی مبتنی بر همصدایی و هماهنگی همه بخشها و نهادها در رویکرد با این فضاست. همه بخش های نقشآفرین و حکمرانی متاسفانه از آموزش و پرورش تا بخش های حکمرانی دیگر در این فضا دیدگاههای متفاوتی دارند و همگونی مشخصی ندارند؛ تلفات جمعی این فضا نسبت به همهگیری کرونا خیلی بیشتر است. اما به اندازه یک دهم کرونا هم جدی گرفته نمیشود. عارضهای که میتواند مرگ دلها تلقی شود. اگر باور حکمرانان این باشد که فضای مجازی به اندازه فضای واقعی اهمیت دارد، همان گونه که رهبری بارها بر آن تاکید فرمودند، به این جدال باورمندی داشته باشند قطعا برای حکمرانی، چارهاندیشی و نقش آفرینی در این فضا گام جدی بر می دارند. اگر نظام حکمرانیمان را بر این فضای اصلاح کنیم، قطعا از آسیب های خطرناکتر جلوگیری میشود.
وقتی رهبری به جنبش نرمافزاری، اصلاح جریان آموزش، دانشگاه اسلامی یا علوم انسانی اسلمی تاکید می کردند ، ناظر به همین موضوعات مهمی بود که کشور لاجرم در آینده با آن درگیر میشد...نهادهای مختلفی ایجاد شده اند ولی در هیچ کدام، برای مصون کردن جامعه از این آسیبها اقدامی جدی صورت نگرفته است. اگرچه دیر شده ولی باید اقشار مختلف را چه از طریق رسانه، چه از طریق آموزش و پرورش و چه از طرق دیگر نسبت به آسیبها آگاه و آماده کرد. باید در مسیر معرفتزایی گام برداریم و باید معرفت جامعه را افزایش دهیم؛ تنها راه نجات به نظر من افزایش معرفت و آگاهی است و همین سرمایه ما را از این پیچ تاریخی عبور می دهد. انشاالله... .
دومین همایش بینالمللی «افول آمریکا؛ جهان پساآمریکا به همت دانشگاه جامع امام حسین (ع) و دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام، و با همکاری دانشگاه و موسسات پژوهشی در تاریخ 11 آبان ماه 1400 برگزار خواهد شد. علاقهمندان میتوانند برای اطلاعات بیشتر، به تارنمای همایش به نشانی www.usdecline.ir و صفحات مجازی دبیرخانه همایش در رسانههای اجتماعی به آدرس usdecline@ مراجعه کنند.
انتهای پیام/