اگر شهید بهشتی امروز زنده بودند، درباره احیای جهاد سازندگی چه می‌گفتند؟ نفی «جهاد دولتی» از سوی یکی از بنیانگذاران جهاد

اخیراً متنی از سخنرانی آیت‌الله شهید بهشتی به خبرگزاری تسنیم واصل شد که نشان می‌دهد سوگیری پروندۀ جهاد سازندگی در این خبرگزاری، از حیث مبنایی و بنایی، طی سالیان گذشته کاملاً صحیح بوده است.

خبرگزاری تسنیم، پروندۀ ویژۀ «جهادسازندگی»

پیشتر در همین پرونده، بصورت مکرر تأکید شد که «الگوی نهادی» خوش‌ساخت جهادسازندگی را نمی‌توان به مدل توسعۀ روستایی یا موارد مشابه از این دست فروکاست؛ چه اینکه جهادسازندگی، بسیار فراتر از ظرفیت‌های یک‌چنین نهادهایی، در جایگاه حل‌المسائل مشکلات گوناگون کشور در دو دهۀ آغازین انقلاب قرار داشته است. و به همین دلیل باید دقت کرد که با چگونه الگویی، و با چه ظرفیت درونی و ذاتی، و با چه مبنایی این نهاد تکرارناشونده‌ پابه‌عرصۀ وجود گذاشته است. این سؤال بسیار حیاتی است که چرا با وجود اینکه عناوین منتسب به جهاد ــ همچون مدیریت و فرهنگ جهادی یا جهاد علمی ــ جزو واژگان مقبول و مقدس و پرتکرار و برند در بیانیۀ گام دوم و همچنین در سایر اسناد بالادستی حکمرانی کشور است، در عین حال ساختار جمهوری اسلامی این الگوی نهادی را برنتابید و از سال 1362 در کار ریشه‌کنی او شد! عرض شد بسیار ساده‌انگاری است که ــ چنان‌که بخش‌هایی از دولت سیزدهم پیگیر است ــ این الگوی تمدنی رفیع را به یک سازمان فرعی ذیل یک وزارتخانه فروبکاهیم.

شاید خامۀ ما، به دلایل گوناگون بر جان مسئولان کم‌اثر باشد یا اصولاً کارگر نباشد؛ لیکن شهید بهشتی شخصیتی نیست که این عزیزان بتوانند از کنار بیانات او به‌سادگی گذر کنند. پیشتر هم عرض شد یکی از بنیانگذاران اصلی جهادسازندگی و شاید مؤثرترین افراد که رابطه فکری و گفتمانی نهضت دانشجوییِ مؤسس جهاد با حضرت امام را برقرار می‌کرد، این شهید والامقام است. اخیراً خبرگزاری تسنیم به سخنرانی این شهید بزرگوار در تاریخ اسفندماه 1359 و با موضوع «آسیب‌شناسی نهادی جهادسازندگی» دست‌ یافته که در آن نقاط قوت و ضعف این نهاد  از نگاه شهید بهشتی کاملاً واشکافی شده است. طرفه اینکه جهادسازندگی پس از شهادت این شهید والامقام از همان محلی خورد که ایشان پیش‌بینی کرده بود. متن این سخنرانی که در سال‌های دور در روزنامۀ جمهوری اسلامی به چاپ رسیده، به این شرح است: 

"بسم الله الرحمن الرحیم

با خوشبختی از حضور در این جمع مبارکِ شوراهای جهاد سازندگی، که هم میهمان هستند و هم میزبان، [و] مسئول‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که شریک پیشتاز جهاد هستند، و نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی ــ که باید همیشه به‌عنوان اساسی‌ترین رکن جمهوری اسلامی هم ان‌شاءاللّه اسلامی بماند و هم مردمی ــ و برادران از هیئت دولت و قوۀ مجریه. چیزی که در این جمع پر اثر می‌توانم مطرح کنم و به همۀ شرکت‌کنندگان هم مربوط می‌شود، این است که در تداوم انقلاب و در تداوم حیات جامعه‌مان نهادهای نوخاسته و نورسته از انقلاب چه نقشی را برعهده خواهند داشت.

سپاه پاسداران انقلاب یک نهاد انقلابی است که با انقلاب و با پیروزی انقلاب متولد شده و با پیشرفت انقلاب هم رشد می‌کند، کمیته‌های انقلاب اسلامی نهادی است که با پیروزی انقلاب متولد شد با پیشرفت انقلاب همراهی کرد، جهاد سازندگی یک نهاد انقلابی است که با پیروزی انقلاب متولد شد و با پیروزی انقلاب پیشرفت محسوسی داشته است. خب، اینها در چه خطی حرکت خواهند کرد؟ به کدام سو خواهند رفت؟ مشکل کارشان در آینده همین است که تابه‌حال بوده یا باید تغییر کند؟ اصولاً بدون تغییر قابل دوام است یا باید حتماً تغییر کند؟ و اگر قرار است که تغییر پیدا کند چگونه و در کدام خط؟

در مورد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مسئله یک مقدار روشن‌تر است، ولی آن هم به روشن‌تر شدن نیاز دارد؛ چون در قانون اساسی اصلی مخصوص سپاه گنجانیده شده و به‌عنوان یک نهاد رسمی اما انقلابی تا حدودی وضعیش مشخص شد ولی جهاد و کمیته‌ها چی؟ دادگاه‌های انقلاب هم تا حدودی وضعش مشخص شد؛ برای اینکه وقتی قرار شد همۀ قوۀقضاییه بشود یک قوۀ‌قضاییۀ انقلابی خب تکلیف دادگاه‌های انقلاب هم روشن است، ولی جهاد و کمیته‌های انقلاب چی؟ عرض من این است که ــ با آشنایی کم‌وبیشی که با کار کمیته‌ها و کار جهادسازندگی دارم، البته با کار جهاد بیشتر ــ از هریک از این دو نهاد باید دو تجربه و دو برنامۀ تجربه‌شدۀ انقلابی سودمند جدید متولد بشود.

چگونه می‌شود با مردم کار کرد؟ هم کمیته‌ها و هم جهاد کار مهم‌شان این بوده که با مردم کار کرده‌اند، طوری کار کرده‌اند که مردم آنها را از خودشان یافته‌اند، گویی کار را خود مردم می‌کنند. در برخی موارد که جهاد خیلی دایه‌وار برای مردم کار می‌کرد، به آنها عرض شد که برادران و خواهران که در جهاد کار می‌کنید، برای مردم دایه نشوید، [که] لقمه را آماده کنید و و بجوید و دهن مردم بخواهید بگذارید. طوری کنید که با مردم کار کنید و مردم با شما کار کنند.

کمیته‌های انقلاب در بسیاری از جاها همین حالا هم ارزشش این است که یک کاسب [که] صبح تا شب رفته سرکارش، هفته‌ای دو شب هم ــ آمده تمرین دیده ــ سلاح به دوش می‌گیرد و در محله پاسداری می‌دهد؛ یک دانش‌آموز، یکی از فرزندان من که از نظر تحصیلی هم چنان نیست که به وقتش بی‌نیاز باشد، گاهی وقت‌ها روز می‌رود سردرسش و شب می رود و در نوبتش شبگردی می‌کند [و] کمک می‌کند به امنیت شهر. هم درسش را می‌خواند، هم تمرینش را می‌کند، هم هفته‌ای یک شب، دو شب کمک می‌کند. این معنایش این است که «امنیت با خود مردم در شهر است».
این تجربه و این بُعد [از] کار باید کاملاً حفظ بشود و حتی رشد بکند. چه در جهاد و چه در کمیته‌ها، مکرر در بحث‌هایی که می‌شد احساس می‌شد یک خط فکری این است که کمیته‌ها ادغام بشود در شهربانی، و جهاد هم ادغام شود در وزارت کشاورزی و عمران روستایی؛ یک خط فکری دیگر این است که کمیته‌ها بشوند یک نهاد دولتی جدید اما انقلابی، جهاد هم بشود یک نهاد دولتی جدید اما انقلابی؛ خب، این دومی از اولی بهتر است اما دومی هم چیزی به دست ما نمی‌دهد.

خط فکری سوم که پیشنهاد می‌شود این است که کمیته‌ها همچون کمیته‌های مردمی بمانند ــ [البته] هم انقلابی هم مردمی ــ اما با کمک دولت؛ یعنی طوری باشد که دولت و ملت در اینجا یکی بشوند. در جمهوری اسلامی اصلاً باید دولت و ملت یکی باشند، جهاد هم همین‌طور است؛  دولت به جهاد کمک بکند اما جهاد دولتی نشود  دولت به کمیته‌های انقلاب کمک بکند اما این کمیته‌ها دولتی نشوند. این آن برداشتی است که بر اساس تجربه‌های این مدت روی این دو نهاد [شکل گرفته] است.

حتی در مورد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیشنهادی که ما مطرح کردیم و در این مواضع فکری منتشر هم کردیم، در آنجا تأکید کردیم که سپاه پاسداران هم باید به‌صورتی دربیاید که بخش عظیمی از اعضای سپاه تمام‌وقت نباشند؛ هم مهارت‌های لازم را برای یک پاسدار سپاه بودن به‌دست بیاورند، حضور و انضباط لازم را برای نقش یک پاسدار انقلاب داشته باشند، اما طوری باشد که نیمی از وقت را هم با مردم باشند و یک کار دیگر هم داشته باشند و با مردم هم زندگی کنند و در یک کار اقتصادی و فرهنگی و امثال اینها هم با مردم شریک باشند. سپاه هم می‌تواند این بعد را تا حدود زیادی حفظ بکند، ولی کمیته و جهاد بیشتر می‌توانند حفظ کنند.

 بنابراین در رابطه با جهاد، پیشنهادی که امروز مطرح می‌کنیم ــ و امیدوارم که مسئول‌ها، شوراها و شورای مرکزی با توجه به همۀ تجاربی که به‌دست آورده‌اند، رویش کار کرده باشند یا کار بکنند و نتیجه را زودتر برای تصویب به مجلس شورای اسلامی عرضه کنند ــ این است که خزانۀ و بیت‌المال اسلامی ما باید در دسترس جهاد (برای برداشت در راه خدمت به مردم، [و] با حساب و کتاب معین) باشد، اما جهاد به‌هیچ‌عنوان یک نهاد دولتی جدید نشود. جهاد در خطی حرکت کند که این خصلت و خاصیتش را که مردم دارند کار می‌کنند، با کمک‌هایی که دولت از نظر مالی می‌کند و عناصر مجاهد جهاد سازندگی از نظر نیروی انسانی می‌کنند، این ویژگی را حفظ کند و حتی رشد دهد.

یک خاصیت مهم این نهادهای انقلابی، اسلامی، مردمی این است که خطرهای ناشی از جدایی دست اندرکاران از بینش و خط فکری و آرمان و نیاز مردم از اینها دور شود. در دنیای امروز مسئلۀ دولت‌ها در همهۀ سیستم‌های شرقی و غربی این است که دولت‌ها چنین حس می‌کنند که یک مجموعه هستند گویی جدا از مردم یا یک مجموعه هستند که مردم همیشه از آنها توقع کار کردن دارند. مردم از آنها توقع دارند بیندیشند و کار کنند، گویی دولت‌ها تولیدکنندۀ برنامه و خدمات هستند و مردم مصرف‌کننده، و این خطر است. تجربۀ جهاد باید این باشد که جهاد یک ارگان و نهاد و سازمانی است، برنامه و راهی را دنبال می‌کند که دولت در اختیار حرکت خودسازِ خلاق ملت است، و ملت در خط حرکت برنامه‌ریزی شدۀ کلی دولت. گویی در برنامۀ کلی کشور یک میدان کم و بیش بازی که تحمل نوسان داشته باشد، وجود دارد، که در این میدان آماده برای نوسان و برای مانورهای گوناگونِ آزاد، استعدادها می‌توانند بی‌تشریفات بیایند کار بکنند و خودجوش باشند و متکی به نیروهای مردمی باشند، اما درعین‌حال پرت‌وپلا هم نباشند.

از اشکالاتی که در این مدت به کار جهاد می‌شود و شما لابد شنیده‌اید این است که جهاد برای خودش یک کارهایی می‌کند که احیاناً گاهی تکراری است، گاهی سطحی و به‌سرعت رو به زوال. این اشکال است که مکرر توی بحث‌ها با آقایان مسئولان مطرح شده. خب، این دو نقیصه چگونه برطرف می‌شود؟ یا اینکه جهاد در عین مردمی و خودجوش و آزاد بودن و امکان بیشتر برای حرکت داشتن، در عین حال ناظر برنامه‌های کلی مجلس و دولت هم باشد.

این است که امید ما این است که از این دو یا سه نهاد انقلابی یعنی حتی سپاه پاسداران تجربۀ جدیدی به‌وجود بیاید و آن اینکه «چگونه می‌توان میدان‌های مناسبی برای خودیاری مردم، خودجوشی مردم، با اعتماد به حمایت دولت و در رابطه با برنامه‌ریزی‌های کلی دولت، که آن هم دولتی مردمی است، به‌دست آورد؟»، این یک مسئله.

مسئلۀ دوم که این را مکرر توی جلسات جهاد و سپاه عرض کردم این‌که این نهادهای انقلاب، نه‌تنها عهده‌دار انجام خدمات در جامعۀ نیازمند ما هستند، بلکه بیش از آن می‌خواهند رسانندۀ پیام اسلامِ انقلاب‌آفرین به مردم باشند. این شعار که «جهاد پیام است پاسدار حامل پیام است، برادر و خواهر عضو جهاد سازندگی پیامبر یک پیام است» این شعار باید روزبه‌روز برای مردم زنده‌تر شود. مبادا میدان‌های عمل جهاد سازندگی یا سپاه پاسداران یا کمیته‌ها به یک میدان عمل ساده تبدیل بشود: عمل فیزیکی بی‌روح! مبادا پاسداران انقلاب اسلامی ما صرفاً یک قدرت رزمی بشود بی آن‌که این قدرت رزمی قبل از آن که سلاحش را به دیگران نشان بدهد آرمانش را نشان بدهد. اول باید آرمانش را نشان بدهد و مشخص کند که این سلاح در خدمت‌ آن آرمان است. کمیته‌ها هم همینطورند. و جهاد بخصوص در این بعد باید خیلی نیرومندتر کار کند، چون امکانات برای جهاد خیلی بیشتر فراهم است.

بنابراین این اصلی را که برخی از شورای مرکزی جهاد رویش تکیه داشتند که افراد منتسب به جهاد و کادرهای جهاد سازندگی باید الگوهای نیروهای بینش مترقی و اصیل اسلامی و رفتار و منش و اخلاق و صلاح و تقوای یک مسلمان باشند چه برادر و چه خواهر، این اصل مورد تقدیر است، و این اصل باید مورد تأکید قرار بگیرد، تا کادرهای جهاد ــ آن کسانی که انتصابشان به جهاد روشن است ــ این‌ها به‌راستی پیامبران پیام انقلاب اسلامی در روستاها و توده‌ها باشند. جاهایی که هنوز صدا و سیمای جمهوری اسلامی نمی‌رسد، این صدا را باید مجاهد جهاد سازندگی و پاسدار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و طلبۀ روحانیِ جوانِ کوه و دشت پیمایِ همیشه در میان امت برساند. امید ما این است که این تجربۀ دوم و این آرمان و بعد دوم روز به روز در این نهادهای انقلابی بیشتر تقویت بشود، واحدهای آموزش در این نهادهای انقلابی روی این بیشتر کار کنند، بیشتر موفق باشند. آقایان و خواهرانی که در این زمینه می‌توانند کمک بکنند از جان و دل مثل همیشه کمک کنند. برادران روحانی که می‌توانند در این زمینه همکاری کنند خدمت مفید داشته باشند، خدمت کنند، تا به یاری خداوند انقلاب اسلامی عزیزمان با این بال‌های توانا که از پیکر خودش روییده روز به روز با قدرت پرواز بیشتر در این فضای بیکران جهان‌مان پرواز بکند و از دستبرد کسانی که می خواهند او را مورد آسیب قرار دهند مصون و محفوظ باقی بماند.

با دعای خیر برای سلامت و دوام رهبری امام و برای توفیق و دوام حضور امت قهرمانمان در صحنه‌های گوناگون تداوم انقلاب و درود بر همۀ شهیدان انقلاب اسلامی مخصوصاً شهدای جهاد سازندگی و تبریک به خانواده‌های عزیز شهدای جهاد سازندگی که در این محل حاضر هستند و یاد آن عزیزان همیشه زنده را در این محفل ما زنده‌تر نگه می دارند.

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته"

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط