سینمای ایران چگونه از بحران فقر ژانر رهایی خواهد یافت؟
این پرسش مهم همواره مطرح بوده که چرا سینمای ایران فاقد آثاری در ژانرهای گوناگون است و اساسا علت عدم یا کمبود ساخت فیلمهای ژنریک در سینمای ایران چیست؟
خبرگزاری تسنیم ـ محمد خاجی:
ژانر یکی از مهمترین عناصر مقوم و هویتبخش به سینما محسوب میشود. عنصر ژانر که همواره شیوهای برای سازماندهی و طبقهبندی فیلمهای سینمایی به شمار آمده، از بدو تولد سینما تا به امروز با کارکرد پویا و تمایزبخش خود موجب بقا و غنای صنعت سینما شده است. چه اینکه سینما همواره و در مقاطع متعدد تاریخی با انسدادهای تکنیکال و فرمی گوناگونی مواجه شده است و در چنین مواقعی یکی از کلیدیترین راهکارهای خروج سینما از این وضعیت انسدادگونه، زایش و پیدایش ژانرهای نو بوده است. به بیان دیگر، خلق ژانرهای تازه همواره امکان و ظرفیت بدیع و بیبدیلی برای پوستاندازی و بازآفرینی سینما فراهم آورده است.
در پوستاندازی سینما بهواسطه ابزار ژانر، نقش مخاطبان از حیث لزوم انطباق ژانرهای تازه با ذائقه آنها از اهمیتی برجسته و غیرقابل انکار برخوردار بوده است. چه اینکه به تعبیر نیل، ژانر نهتنها به نوع فیلم بلکه به انتظارات و پیشفرضهای مخاطب از آنچه تماشا میکند نیز مرتبط است. در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که ژانرهای سینمایی در آغاز پیدایش خود بر قواعد و فرمولهایی نانوشته میان استودیوهای فیلمسازی و مخاطبان دلالت میکردند؛ بدین معنا، انتظارات تماشاگران از فیلمها و میزان استقبال آنها از آثار سینمایی، فیلمسازان و تهیهکنندگان را به سوی تولید آثاری با فرمولهای امتحانپسداده ترغیب میکرد تا با تکرار این فرمولها، راه مطمئنی برای تضمین بازگشت سرمایههای خود پیدا کنند. در این میان، مخاطبان هم غالبا از چنین طبقهبندیهایی استقبال میکردند و بیشتر به تماشای فیلمهایی مینشستند که با سلایق و علایقشان انطباق و سازگاری مضاعفی داشت.
با اینوجود، ژانرهای سینمایی از حیث فراگیری و توسعه در کشورهای صاحب سینما از وضعیت پراکنش یکسانی برخوردار نبوده و نیستند. برای مثال در آمریکا، کشورهای اروپایی و برخی از کشورهای شرق آسیا، تنوع و گستردگی ژنریک بیشتری نسبت به سایر کشورهای صاحب سینما ازجمله ایران مشاهده میشود. اساسا باید به این نکته اذعان داشت که در سینمای ایران، جایگاه، مفهوم و اهمیت ژانر همواره مسئلهای مبهم و سوء تفاهمبرانگیز بوده و چهبسا همین وضعیت موجب شده است که سینمای ایران با تأخیری قابل توجه به سراغ تجربه برخی ژانرهای تازه برود.
گرچه نباید از بیان این نکته غافل شد که از دههها قبل تاکنون این پرسش اساسی در میان اهالی سینما مطرح و رایج بوده است که سینمای ایران سینمایی ژانرپذیر است یا خیر و آیا ملودرامها، آثار اکشن یا کمدیهای پرشمار وطنی ما در جرگه الگوهای پذیرفتهشده ژانر در سینمای جهان جای میگیرند یا تافتهای جدابافته از این الگوها به شمار میآیند. از دیگر سو محور دیگری که همواره در میان منتقدان و مخاطبان سینمای ایران طرح شده این است که چرا سینمای ایران فاقد آثار گوناگون ژنریک است و فیالمثل علت عدم یا قلت ساخت فیلمهای فانتزی، وسترن، جنایی، علمی-تخیلی، دلهرهآور، ابرقهرمانی، موزیکال و غیره در سینمای ما چیست؟ آیا فقدان ساخت آثار گوناگون ژنریک در سینمای ایران تنها به اقتضائات خاص و تفاوتهای فرهنگی ما با سایر کشورهای صاحب سینما بازمیگردد یا علت را باید در مسائل دیگری مانند: توسعه غیرعادی تجاریسازی در سینمای ایران(که همواره در پی ساخت فیلمهای اصطلاحا «بفروش» و کسب سود بوده و سیطره خود را بر جریان تولیدات سینمایی کشور حاکم ساخته است)، شناخت ناکافی فیلمسازان ایرانی نسبت به مباحث تئوریک مرتبط به ژانر و چگونگی کاربست این مباحث در سینما، عادت نداشتن بخش عمده تماشاگران ایرانی به دیدن فیلمهای ژانر و موارد دیگری از این دست جستوجو کرد.
به نظر میرسد که کلیه عوامل فوقالذکر در ایجاد وضعیت بغرنجی که سینمای ایران اکنون از آن رنج میبرد، دخیل و موثر هستند؛ وضعیتی که از آن با عنوان «فقر ژانر در سینمای ایران» یاد میشود. پرواضح و مبرهن است که نیاز به تماشای آثار متنوع ژنریک حق مسلم مخاطب بوده و وظیفه سینماگران این است که بهمنظور احقاق این حق مفقود و فراموششده، جسارت به خرج دهند و اهم ظرفیتهای بالقوه و همواره مغفولمانده سینمای ایران را در زمینه تولید آثار ژنریک بالفعل کنند.
اگرچه امروز با نگاهی به فیلمهای در حال اکران که برخی از آنها مثل: «پوست» (ساخته برادران ارک) یا «زاوالا» (ساخته ارسلان امیری که قرار است در آینده نزدیک روی پرده سینما بیاید)، دارای تمایز ژنریک با جریان غالب تولیدات سینمایی در کشور هستند، بارقههای کمرنگی از امید به خلق تنوع ژانر در سینمای ایران در دل مخاطبان و اهالی سینما جوانه زده است اما به نظر میرسد که این بارقههای کمرمق تا تبدیل شدن به شعاع پررنگی از امید، مسیر طولانی و دشواری را در پیش خواهند داشت؛ مسیری که عبور از آن مستلزم کمرنگ شدن تمایلات تجاری بخش عمدهای از سرمایهگذاران و تهیهکنندگان سینمای ایران و قناعتپیشگی آنها نسبت به کسب سودهای انبوه است.
انتهای پیام/