نگرش متفاوت گل و اردوغان به اوراسیا و جهان ترک

عبدالله گل در نشست قزاقستان، از کنار موضوعاتی همچون«سازمان دولت‌های ترک» گذشت و بر ضرورت تعامل با قدرت‌هایی همچون روسیه، چین و هندوستان تاکید کرد.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، حضور در قفقاز و اوراسیا بیش از هر زمان دیگری برای سیاست مداران ترکیه اهمیت پیدا کرده است. اما چنین به نظر می رسد که بین رویکرد کلی دولت اردوغان و دیگر سیاست مداران ترکیه، تفاوت های آشکاری در این حوزه وجود دارد.

در ماه های اخیر و به ویژه پس از تحولات اخیر قره باغ، ائتلاف اردوغان – باغچلی، بارها بر مفاهیم ملی گرایی ترکیه بر اساس رویکرد زبانی و نژادی تاکید کرده، اما رئیس جمهور سابق ترکیه، به این اشاره کرد که تلاش برای توسعه اقتصادی کشورهای منطقه، از هر هدف دیگری، مهم تر است.

عبدالله گل در سخنرانی خود در نشست باشگاه آستانه در قزاقستان، از کنار موضوعاتی همچون«سازمان دولت های ترک» گذشت و بر ضرورت تعامل با قدرت هایی همچون روسیه، چین و هندوستان تاکید کرد.

مهمترین سرفصل های سخنرانی گل در آستانه

سخنرانی یازدهمین رئیس جمهور عبدالله گل با عنوان «اوراسیا بزرگ: چشم انداز جدید آینده جهان» در جلسه عمومی باشگاه آستانه در قزاقستان در 17 نوامبر 2021 حاوی نکاتی بود که به مهم ترین بخش آن اشاره می شود:«مفتخرم که بعد از سال 2017 برای دومین بار در این نشست شرکت می کنم. مایلم از این فرصت استفاده کنم و از کمیته برگزاری به خاطر دعوت محبت آمیزشان و برای گردهم آوردن ما تشکر کنم. به لطف تلاش‌های جهانی واکسن، بالاخره نور انتهای تونل را می‌بینیم و به صورت فیزیکی در رویدادهایی مانند مجمع آستانه شرکت می کنیم. امیدوارم این بیماری همه گیر هر چه زودتر به پایان برسد و محدودیت های زندگی ما بالاخره به پایان برسد.حضور در قزاقستان برای من همیشه باعث خوشحالی بوده است. من از زمان استقلال این کشور بارها از کشور زیبای شما دیدن کرده ام. در این سال ها شخصاً شاهد موفقیت های چشمگیر قزاقستان در توسعه و دولت و ملت سازی تحت رهبری خردمندانه برادر عزیزم رئیس جمهور نظربایف بوده ام. شما امسال سی امین سالگرد استقلال خود را به عنوان عضوی معتبر در جامعه بین المللی جشن می گیرید. معتقدم که آینده قزاقستان روشن تر خواهد بود و این کشور ضامن صلح، امنیت و ثبات در اوراسیا است.
ما در حال گذر از یک تغییر بزرگ در نظام بین‌الملل هستیم. مراکز ثقل اقتصادی و سیاسی جهان در حال تغییر به سمت آسیا هستند. نظم جهانی تک قطبی به پایان رسیده و ایالات متحده با یک سیستم بین المللی نه تنها با یک یا دو مرکز قدرت، بلکه با چندین مرکز قدرت مواجه است. قدرت‌های بزرگ اوراسیا، چین، روسیه و اخیراً هند در حال گسترش حوزه‌های نفوذ خود هستند.»

گل در ادامه در مورد رقابت قدرت گفته است:«همه ما به عنوان دانشجویان تاریخ می دانیم که مبارزه قدرت های بزرگ در آسیا در قرون گذشته، بدبختی و ویرانی و مرگ را به ارمغان آورد. امیدوارم قرن 21 داستان متفاوتی باشد و این قرن عصر همکاری و همزیستی مسالمت آمیز کشورها باشد. معتقدم که دولت ها باید به عنوان اعضای منطقی و مسئولیت پذیر نظام بین الملل عمل کنند و از سیاست خارجی ماجراجویانه و غیرقابل باوری که به صلح، امنیت، ثبات و توسعه اقتصادی لطمه می زند اجتناب کنند. نظام باید به قوانین بین المللی و نظم بین المللی مبتنی بر قاعده احترام بگذارد و مصمم باشد که مشکلات دوجانبه و چندجانبه خود را از طریق دیپلماسی به صورت مسالمت آمیز حل و فصل کند. هر کشوری باید ابتدا خانه خود را سر و سامان دهد و معیارهای اساسی مانند حاکمیت قانون، حکمرانی خوب و رعایت حقوق بشر جهانی را رعایت کند.»

گل درباره دموکراسی در اوراسیا گفته است:«من آدم ساده لوحی نیستم و نمی گویم که همه کشورهای اوراسیا باید در مدتی کوتاه، کاملاً دموکراتیک شوند. ایجاد یک دموکراسی واقعی، مستلزم عبور از  یک روند طولانی است و نمی تواند در مدت کوتاهی محقق شود. آن چه امروز بر آن تمرکز می‌کنم این است که دولت‌ها باید از تمایلات مستبدانه اجتناب کنند. حداقل باید معیارهای اساسی مانند حاکمیت قانون، احترام به حقوق بشر، حکمرانی خوب و پاسخگویی را رعایت کنیم. من ایمان کامل دارم که قرن بیست و یکم، قرن اوراسیا خواهد بود و ما شاهد درخشش ثروت های آن خواهیم بود. اوراسیا خانه برخی از بزرگترین تمدن های جهان است. دولت های این منطقه مانند چین، روسیه و هند، دارای هزاران سال فرهنگ و سنت هستند. کشورهای اوراسیا در نهایت، اهمیت پایبندی به معیارهای جهانی آزموده شده محیط بین المللی صلح آمیز را برای توسعه و رشد اقتصادی، می پذیرند. اقدامات استبدادی سختگیرانه برای کنترل جامعه نمی تواند رشد اقتصادی پایدار و جامعه ای مرفه ایجاد کند.»

آن چه که گل گفت و آن چه که نگفت

نگاهی به سخنان رئیس جمهور یازدهم ترکیه در قزاقستان، این واقعیت را نشان می دهد که مهمترین بسامد سخنان او، تمرکز بر مفاهیمی همچون تعامل، ثبات، ارتباط، توسعه اقتصادی، دموکراسی، نظارت، بازار آزاد، توسعه روابط کشورهای منطقه و تاکید ویژه و مکرر، بر نقش قدرت های مهمی همچون روسیه، چین و هندوستان است.

بنابراین می توان شالوده ذهنی رویکرد سیاسی گل نسبت به آسیای میانه و قفقا را چنین تعریف کرد:

1.پرهیز از حمله به آمریکا و اروپا و دوقطبی سازی مرسوم برجسته کردن قدرت شرق در برابر غرب.

2.توجه دقیق و عینی به ابعاد سیاست خارجی بازگشت به آسیا، مبتنی بر منافع اقتصادی و تجاری.

3.پرهیز از طرح شعارهایی همچون توسعه روابط در جغرافیایی که تیم اردوغان، آن را توران زمین و جهان ترک نامیده است.

معیارهای متفاوت گل و اردوغان

عبدالله گل و رجب طیب اردوغان، هر دو، از مهم ترین شاگردان مرحوم نجم الدین اربکان در مکتب سیاسی – فکری «نگرش ملی» (میلی گوروش) هستند و هر دو آنها پس از آن که نتوانستند از طریق جناح تجددطلب حزب فضیلت به قدرت برسند، انشعاب کرده و با دیگر رفقای خود، حزب عدالت و توسعه را تاسیس کردند.

با این حال، از همان آغاز راه نیز، بین گل و اردوغان، تفاوت های بارزی وجود داشت. گل در سال 1983 میلادی در دانشگاه استانبول مدرک دکترای اقتصاد را دریافت کرده و مدت ها در لندن به تحقیقات اقتصادی مشغول بوده و در یکی از بانک های مهم آسیا نیز در عربستان سعودی، به عنوان مشاور، کار کرده است. این در حالی است که حتی در مورد مدرک لیسانس اردوغان نیز اطلاعات چندانی وجود ندارد.

گل از همان آغاز مسیر فعالیت سیاسی خود، اهل نظر، تئوری و بها دادن به جایگاه پارلمان و قوه مقننه بوده و در رویکرد فعالیت حزبی نیز اهل جذب نخبگان و کادرسازی بوده، اما اردوغان، مداوماً در حال سخنرانی میدانی، تهییج احساسات و یارگیری به شیوه رفاقتی و فارغ از پس زمینه آکادمیک و تحصیلات دانشگاهی بوده است.

گل همواره معتقد به اهمیت اصل تفکیک قوا و مکانیسم چک بالانس (نظارت و اعتدال) بود اما اردوغان، قدرت را به شکلی تمامیت خواهانه تعریف کرده است. در نتیجه همچنان که پیش بینی می شد، گل و اردوغان، بر سر موضوع مهمی به نام تغییر نظام سیاسی از پارلمانی به ریاستی و حذف مکانیسم چک بالانس به اختلاف و جدایی رسیدند.

عبدالله گل، در سخنرانی طولانی خود، حتی یک بار نیز به اهمیت موضوعی همچون «سازمان دولت های ترک» و ضرورت وحدت کشورهای ترک زبان اشاره نکرده و به جای آن، به طور مکرر، به این اشاره می کند که کشورهای کوچک منطقه باید تلاش کنند در تعامل با قدرت هایی همچون روسیه، چین و هندوستان، ظرفیت های خود را توسعه دهند.

به عبارتی روشن، در شرایطی که اردوغان و باغچلی، به احیای مفهوم جهان ترک، توران زمین و وحدت ترکیه، آذربایجان، قرقیزستان، ازبکستان، قزاقستان و ترکمنستان اشاره می کنند، گل ترجیح می دهد از دریچه و منظر واقع گرایی به منطقه بنگرد و به جای تاکید بر وحدت قومی، زبانی و نژادی، تعامل اقتصادی را برجسته کند.

در پایان باید گفت، استفاده از ظرفیت های اقتصادی و فرهنگی در توسعه همکاری با کشورهای آسیای میانه قفقاز، نزد احزاب مخالف اردوغان نیز موضوع مهم و ارزشمندی است، اما در حال حاضر و در دوران اقتدار حزب عدالت و توسعه و تیم اردوغان، این معنی و مفهوم «تقویت مفهوم ملی گرایی ترکی» و تهییج احساسات قومی و نژادی است که برای آنکارا، اهمیتی بیش از تجارت و توسعه اقتصادی پیدا کرده است.

سخنان عبدالله گل، منعکس کننده این واقعیت است که بخش مهمی از موسسین و اندیشمندان حزب عدالت و توسعه ترکیه همچون گل، باباجان و دیگران، سودای بازگشت ترکیه به دوران قلمروگشایی عثمانی را رویایی بی فایده و مضر می دانند و به جای آن، توجه به سیاست درهای باز، اقتصاد آزاد و تعامل با غرب و شرق جهان را بر دیدگاه های تنگ نظرانه و راست افراطی اردوغان – باغچلی، ترجیح می دهند.

 

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط