گزارش تسنیم| ۵ نکته مغفول در "فریاد بیآبی" مرکز ایران/ از بیان حقایق تلخ به مردم نترسیم
جای خالی طرح آمایش سرزمین، بارگذاری عجیب روی زایندهرود، نبود الگوی کشت و کشاورزی بیقاعده، آگاهی پایین برخی از مردم از وضعیت فعلی طرحهای آبی و جایگزین شدن نگاه قبیلهای به آب به جای نگاه ملی، ۵ چالش مهم بوده که کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، روزهای گذشته شاهد برگزاری تجمعات مردمی با محور آب در استانهای اصفهان و چهارمحالوبختیاری بودیم؛ دو استان همجوار که قرار گرفتن در حوضه آبریز زایندهرود، تنها یکی از دهها اشتراک آنها است.
درخصوص اینکه چرا استانهای واقع شده در فلاتمرکزی ایران دچار مشکلات ناشی از کمآبی شدهاند به طوری که در میانه سال جاری، تعداد قابل توجهی از مردم در دو استان همجوار اصفهان و چهارمحالوبختیاری خواسته بهحق خود را در دسترسی به آب پایدار در تجمعاتی مسالمتآمیز به گوش مسئولان رساندند، سخنان بسیاری در روزهای اخیر بیان شده اما در تمامی پرداختها و اظهارنظرها، به چند نکته مهم کمتر پرداخته شده و برخی نکات مهم مغفول ماندهاند.
1. جای خالی طرح آمایش سرزمین
طرح آمایش سرزمین که بر اساس آن میتوان میزان جمعیت ساکن در هر نقطه کشور را بر اساس ظرفیتهای موجود تعیین کرد و بر اساس آن برنامهریزیهای آتی را انجام داد، تا امروز مبنای تصمیمگیری نبوده و بهعبارتی، افزایش جمعیت و افزایش بارگذاری روی حوضهآبریز زایندهرود، بدون نظارت آگاهانه و به صورت مدیریتنشده انجام گرفته است.
2. بارگذاری عجیب و غریب روی زایندهرود
درحالی که آورد طبیعی زایندهرود در درازمدت به طور متوسط سالانه 800 میلیون مترمکعب است و با انتقال آب از طریق سه مسیر، بیشترین میزان آورد سالانه رودخانه به حدود 1.5 میلیارد مترمکعب در سال میرسد، که به گفته رئیس حوضه آبریز زاینده رود، در سالهای اخیر، به دلیل خشکسالیها و کاهش بارشها در این حوضه آبریز، این 1.5 میلیارد مترمکعب نیز در مجموع به حدود 800 میلیون مترمکعب رسیده است؛ در چنین شرایطی، حدود 2 میلیارد مترمکعب بارگذاری روی زایندهرود شده که با احتساب حقآبههایی که در طول این رودخانه، علاوه بر تخصیصهای رسمی صورت گرفته، بهرهبرداران قائل هستند، میزان بارگذاری روی این رودخانه به 3 میلیارد مترمکعب می رسد. این بارگذاریها در بخشهای مختلف شرب، صنعت و کشاورزی بوده و بیشترین سهم را بخش کشاورزی به خود اختصاص داده است.
3. نبود الگوی کشت و کشاورزی بیقاعده در چند دهه
انواع کشتهای آببر در طول رودخانه زاینده رود از جمله کشت برنج صورت میگیرد؛ در حالی که استان اصفهان، هیچگاه در طول تاریخ، استانی پرآب نبوده که چنین بارگذاریهایی توجیهپذیر باشد و هیچگاه برای اصلاح تخصیصها و اصلاح روند نادرست کشت محصولات آببر در این استان کم آب، اقدام نشده است.
4. آگاهی پایین برخی از مردم از وضعیت فعلی طرحهای آبی
در اعتراضات مردم اصفهان، درخواست اجرای تونل بهشتآباد و در اعتراض مردم چهارمحالوبختیاری، توقف اجرای طرح تونل بهشتآباد دیده میشد و حتی برخی از مردم، با در دست داشتن دست نوشتهها و بنرهایی، خواستار توقف اجرای این طرح شدند. در حالی که طرح بهشتآباد و تونل آن، مدتهاست متوقف شده و دلیل توقف این پروژه که با هدف تأمین آب شرب بوده، نه اعتراضات بخشی از ذینفعان، بلکه برخی ملاحظات اقتصادی - اجتماعی و مشکلات فنی طرح بوده است.
5. جایگزین شدن نگاه قبیلهای به آب به جای نگاه ملی
در پهنه سرزمین ایران، نعمتهای خدادادی بسیاری از جمله معادن کانیهای فلزی، زمینهای حاصلخیز کشت و زرع، وجود دریا در شمال و جنوب، منابع نفتی و گازی و ... وجود دارد که بدون توجه به محل قرارگیری این منابع، تمامی آنها به عنوان "انفال" و متعلق به تمامی مردم ایران است و منابع آب شیرین نیز جزو همین نعمتهای خدادادی است و به جای وجود نگاه ملی به آب، گاهی نگاه انحصارطلبانه به آب در کشور دیده می شود که در گوشه و کنار اعتراضات اخیر آبی در فلات مرکزی نیز، نگاه قبیلهای، شهری و استانی به منابع آب دیده میشد؛ در حالی که تلاش شده با تعریف مدیریتهای یکپارچه حوضهآبریز، نگاه و منافع ملی جایگزین این نگاههای جزیرهای شده و از مدیریتهای استانی و برداشتهای غیرملی و رقابتگونه بین استانها جلوگیری شود.
* محمدرضا کیاشمشکی
انتهای پیام/