اعطای مدرک "کارشناسی علوم قرآن و حدیث" به حافظان قرآن؛ آسیبها و فرصتها
قانون اعطای مدرک به حافظان، موجبات برانگیختن آنان برای تحصیل و متمرکز شدن در مباحث مرتبط با قرآن و همچنین انتفاع بیشتر ایشان از بحر عمیق کلمات خداوند را فراهم کرده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از امتیازات قابل توجهی که برای حافظان قرآن کریم در نظر گرفته شده، امکان شرکت در کنکور ارشد علوم قرآن و حدیث، بدون گذراندن دورۀ کارشناسی این رشته در دانشگاه است.
طبق قانون مصوّب، حافظان قرآن پس از اخذ مدرک درجه سه سازمان تبلیغات اسلامی از طریق آزمون حفظ کلّ (در دو مرحله شفاهی و کتبی)، مجاز به شرکت در کنکور ارشد علوم قرآن و حدیث خواهند بود.
این داوطلبان پس از شرکت در کنکور ارشد، در صورت کسب امتیازی معادل یکسوم نفر اول، از سوی وزارت علوم، مدرک "کارشناسی علوم قرآن و حدیث" را دریافت کرده و چنانچه قصد ادامه تحصیل و ورود به دورۀ ارشد رشتۀ مذکور را داشته باشند، لازم است مجدد در کنکور ارشد شرکت نموده و با توجه به رتبۀ حاصل آمده، نسبت به انتخاب رشته و دانشگاه اقدام کنند.
اما پس از ورود به دانشگاه، چه چالشها و مسائلی پیش روی این افراد قرار میگیرد؟ چه محاسن و فرصتهایی در این مسیر برای این دسته از حافظان وحی، وجود دارد؟ آیا این دانشجویان فرصت برابر رشد تحصیلی نسبت به دیگر دانشجویان را خواهند داشت؟
سپیده مرادیان، حافظ قرآن و دانشجوی کارشناسی ارشد علوم حدیث دانشگاه تهران، در مطلب پیش رو که آن را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است، درصدد بررسی پرسشهای فوق و دستیابی به پاسخهای مناسب، از رهگذر تجربیات شخصی خودش بوده که در کنار ارزیابی برخی نظرسنجیها و بررسیهای انجام شده، صورت پذیرفته است:
به طور معمول حافظانی که از مسیر حفظ قرآن وارد دانشگاه میشوند، دوره کارشناسی را به صورت آکادمیک نگذرانده و ورود به مقطع ارشد، اولین تجربۀ تحصیلات دانشگاهی آنها به شمار میرود، همچنانکه بسیاری از این دانشجویان، در سنین پایینتری نسبت به همکلاسیهای خود قرار داشته و از اثرات طبیعی این موضوع، وجود تجربۀ کمتر ایشان نسبت به سایر دانشجویان همدوره است.
ضمن اینکه مقطع ارشد، ویژگیهای خاصی دارد و دانشجو را با چالشهایی همچون تحقیقات و پژوهشهای گسترده، نگارش مقاله و در آخِر نیز با پایاننامهنویسی روبهرو میکند و ورود بدون پیشینۀ آکادمیک حافظان به این فضا، کار آنان را با دشواریهای بیشتری همراه میسازد.
علاوه بر آن، این دسته از دانشجویان معمولا به جهت عدم برخورداری از سابقه علمی و پژوهشی، نگرانیهای بیشتری در مقایسه با دیگر دانشجویان به هنگام تحصیل دارند.
عدم تسلط کافی به ادبیات عرب، مشکل دیگری است که آنها را در این دوره با دشواری ترجمه کتب و متون مورد نیاز مواجه میسازد؛ چراکه پیش از این فرصت کافی برای فراگیری این دانش مهم را نداشته، در نتیجه توجه خویش را معطوف به سایر دروس کردهاند؛ پس از ورود به مقطع ارشد نیز به دروس مرتبط با ادبیات عرب (از جمله صرف، نحو و ...) به طور تخصصی پرداخته نمیشود؛ زیرا پیشفرض آن است که دانشجو در دورۀ کارشناسی این دانش را بهخوبی فرا گرفته است.
گذشته از موارد یاد شده، کوتاهی بازۀ زمانی دورۀ کارشناسی ارشد نیز معضل دیگری به شمار میرود که با توجه به عدم تجربۀ دانشجویان حافظ در تحصیلات دانشگاهی، این زمانِ کوتاه فرصت کافی برای کسب تجربه علمی و پژوهشی را برای ایشان فراهم نمیآورد؛ لذا ایشان ناگزیرند به سرعت با اقتضائات و محیط دانشگاه و دوره ارشد، آشنایی پیدا کرده و همگام با سایر دانشجویان حرکت کنند.
فرصتها و محاسن:
گذشته از همۀ آسیبها و مشکلات، نمیتوان از فرصتهای خوب این شیوه تحصیلی و مزایای منحصر به فرد آن چشمپوشی کرد ضمن اینکه میتوان گفت با کمک عوامل مهمی همچون خودباوری، انگیزه و تلاش مضاعف، میتوان آسیبهای موجود و پیشگفته را جبران و به فرصت تبدیل کرد.
این نکته را نیز باید متذکر شد که کاستیها و ضعفهای احتمالی حافظان به واسطۀ دروس پیش نیازی که دانشگاه برای آنها در نظر میگیرد، تا حد زیادی مرتفع خواهد شد.
قانون اعطای مدرک به حافظان، موجبات برانگیختن آنان برای تحصیل و متمرکز شدن در مباحث مرتبط با قرآن و همچنین انتفاع بیشتر ایشان از بحر عمیق کلمات خداوند را فراهم کرده است.
نکته حائز اهمیت دیگر در رابطه با این بحث، این است که حافظ قرآن کریم بودن میتواند عامل بسیار مهمی در فهم بهتر و دقیقتر مطالب حوزۀ الهیات (که ارتباط تنگاتنگی با قرآن دارند) باشد به این علت که داشتن آشنایی و نگرشی جامع به تمامی آیات قرآن، در درک مفاهیم علوم قرآن و حتی علوم حدیث بسیار راهگشا است و چنانچه احاطه و تسلط به ترجمه و مفاهیم قرآن نیز به همراه آن باشد، ایشان به کمک این عامل میتوانند به خوبی رشد و ترقی کنند.
البته شاید بتوان گفت مهمترین ابزار موثر در رشد و پیشرفت این گروه، انگیزه و هدف ایشان از انتخاب این مسیر است؛ بیشک حافظانی که به سبب علاقه و اشتیاق خود و نیز احساس نیاز به مباحث این رشته، وارد دانشگاهها میشوند، امکان پیشرفت بسیار بیشتری خواهند داشت و با تلاش و همت و مطالعات افزون خود میتوانند در مدت زمان کمتری به رشد چشمگیری برسند؛ نیز میتوان اذعان داشت این جهش تحصیلی و صرفهجویی در زمان به نوعی میتواند زمینۀ ورود ایشان را پس از فارغ التحصیلی به سایر رشتههای تحصیلی ایجاد کند و یا آنکه سریعتر در مشاغل مدنظر خویش، مشغول به کار شوند.
از طرفی ورود حافظان از این طریق به عرصه دانشگاه، اثرات مثبتی را نیز بر افرادی که با آنها در تعاملاند میگذارد و به عنوان کنشگران فرهنگی میتوانند محرک و مشوق دیگران برای حفظ قرآن باشند.
بایدها و نبایدها:
انتخاب این مسیر از سوی حافظان باید با دیدی باز و سنجش تمام جوانب، صورت گیرد به این خاطر که عدم شرایط مذکور، آسیبهایی را در پی خواهد داشت.
برای مثال برخی از حافظان نوجوان به منظور برخورداری از امتیاز جهش تحصیلی، دروس مدرسه را رها کرده تا در مسیر آمادگی برای آزمون ارشد قرار گیرند اما چنانچه موفق به قبولی در مراحل ورود به دانشگاه از طریق حفظ نشوند، برای بازگشت به مدرسه و ادامه تحصیل از گذر طبیعی، ممکن است انگیزه خود را از دست بدهند؛ چراکه با ترک مدرسه، از همسالان خود عقب افتادهاند و یا آن دسته از دانش آموزانی که پس از حافظ شدن با نادیده گرفتن تواناییها و استعدادهای خود، به صرف تاثیرپذیری از محیط و موقعیتشان، به این شیوۀ تحصیلی روی آورده و اسباب ورود آنها به رشتههایی که در آن از توانمندی بیشتری برخوردارند و چه بسا در آن زمینهها موفقتر عمل کنند، فراهم نمیشود.
موضوع درخور توجه دیگر در رابطه با این گروه، دیدگاه برخی از مردم جامعه و حتی نگرش برخی از اساتید و دانشجویان است که غالبا اعتبار چندانی برای مدرک این گروه قائل نبوده و با تصور اینکه حافظان بدون شرکت در کنکور یا با واسطه سهمیه و بدون سواد کافی، مدرک خود را دریافت کردهاند، تمام تلاش و زحمات آنان را نادیده میگیرند در حالیکه، این دسته از حافظان، در کنکور هیچ سهمیهای نداشته و تنها امتیاز آنها امکان شرکت در کنکور بدون مدرک کارشناسی است.
ضمن آنکه این دانشجویان بهجهت قبولی در کنکور، لازم است تمام منابع آزمون ارشد را مطالعه کرده و در شرایط یکسانی با دیگر داوطلبان رقابت کنند. افزون بر آن مطالعۀ منابع ارشد در طی دومرتبهای که حافظان در کنکور شرکت میکنند، باعث تثبیت و پختگی بیشتر مطالب برای ایشان خواهد شد.
گفتنی است مراحل ورود به دانشگاه از این طریق نیز، چندان که بهنظر میرسد سهل و هموار نیست و تعداد محدودی از حافظان موفق به قبولی در آزمونهای مربوطه و ورود به دانشگاه از این گذر میشوند که این مطلب، خود گواهی بر مدعایی است که بیان شد.
افزون بر آنچه گفته شد، باید توجه داشت هرساله تعداد قابل توجهی از دانشجویان رشتههای غیر مرتبط نیز وارد مقطع ارشد رشته علوم قرآن و حدیث میشوند که در یک مقایسه کلی بین حافظان و دانشجویان غیر مرتبط میتوان گفت: دانشجویان غیر مرتبط گرچه دارای مدرک لیسانس از طریق تحصیلات دانشگاهی هستند، اما چهارسال در رشتههایی متمایز از الهیات درس خواندهاند.
در مقابل، حافظان با دروس حوزه علوم قرآن و حدیث، آشنایی و مؤانست بیشتری دارند، بدان جهت که به منظور آمادگی برای شرکت در کنکور ارشد، زمانی را برای فراگیری دروس دوره کارشناسی رشته فوق الذکر گذراندهاند.
در برابر گروهی که گفته شد چندان با اعطای مدرک به حافظان موافق نیستند، گروه قابل توجهی نیز دیدگاهی مثبت و مشوقانه نسبت به این دانشجویان دارند که پشتیبانی و تشویق ایشان در ایجاد اعتماد به نفس و حفظ روحیه تلاشگرانه دانشجویان حافظ بسی تاثیرگذار است.
با گذر از آنچه تا به اینجا بیان شد میتوان نتیجه گرفت که این قانون (اعطای مدرک کارشناسی علوم قرآن و حدیث به حافظان) با تمام آسیبها و چالشهایی که دارد، نمیتواند مانع اثربخشی مثبت آن شود، در حالیکه فرصتهای سودبخشی برپایه آن فراهم میآید و این دانشجویان نیز علاوه بر آنکه تا حدود زیادی برای ورود به مقطع ارشد آمادگی پیدا کرده و در سطح نسبتاً خوبی از سواد و آگاهی هستند، میتوانند با پشتکار و تلاش افزون -که برای کسانی که شیوه جهش تحصیلی را انتخاب میکنند، امری بایسته و ضروری است- در کسب اطلاعات و دانش و تجربه بیشتر، فرصت برابر رشد تحصیلی را برای خود ایجاد کرده و در مسیر موفقیت تحصیلی و کسب مدارج عالی قدم بگذارند.
انتهای پیام/