پاسخی به مدعیات اخیر محسن رنانی/ ترکیب غلط، ترکیب جمهوری اسلامی بود با سه دهه مدیریت لیبرال
پاسخ آقای رنانی یک جمله است: ترکیب جمهوری و اسلامی درست است اما ترکیب غلط، ترکیب جمهوری اسلامی بود با سه دهه مدیریت لیبرال غربگرا.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، از ابتداى تشکیل حکومت جمهورى اسلامى در ایران با رهبرى امام خمینى (ره) به عنوان فقیه جامعالشرایط، یکى از شبهاتى که به دفعات و از سوی چهرههای متفاوتی مطرح شده، تضاد بین حکومت جمهورى و حکومت اسلامى مبتنى بر ولایت فقیه (= حکومت ولایى) بوده است.
مقاله دکتر محسن رنانی با عنوان "جمهوریِ خطای ترکیب" تنها یک نمونه از این پرشمار شبهاتی است که به تازگی منتشر شده و در آن ریشه همه مشکلات کشور را به "خطای ترکیبی" ربط میدهد که به قول خودش در ناسازواره "جمهوری اسلامی" به چشم میخورد.
حمیدرضا ابراهیمی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه قم در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است، نگاهی کرده است به این یادداشت رنانی که متن کامل آن را در زیر میخوانیم:
آقای دکتر محسن رنانی در نوشتاری، به خوشحالی خود در دوران نوجوانی از این کلام امام راحل که فرمودند "ما هم دنیا را آباد میکنیم و هم آخرت را..." اشاره میکند؛ اما بعد این گونه اوضاع کنونی را تحلیل میکنند که نقطه آغازین بحرانهای موجود در کشور حاصل خطای ترکیب جمهوریت و اسلامیت در قالب نظامی به نام جمهوری اسلامی است. جواب ایشان یک جمله است: ترکیب جمهوری و اسلامی درست است اما ترکیب غلط، ترکیب جمهوری اسلامی بود با سه دهه مدیریت لیبرال غربگرا....
در ادامه چند نکته در اینباره تقدیم میشود:
1-یک اشتباه اساسی در فهم جمهوری اسلامی که از ابتدای انقلاب وجود داشته این بوده است که در این نظام دو مفهوم جدا از هم به نام "جمهوریت" و "اسلامیت" به هم سنجاق شدهاند و ترکیبی را به وجود آوردند که با تصور غربی بودن جمهوریت در کنار الهی بودن اسلامیت، اساسا ناسازگار هستند.
در حالیکه اساساً در دیدگاه امام راحل و به تعبیر رهبر انقلاب در جمهوری اسلامی، مردم سالاری و جمهوریت بخشی از احکام اسلامی است. در قرآن کریم در سوره حدید هم روی این نکته تاکید شده است که هدف اصلی ارسال پیامبران کتابهای آسمانی این است که مردم عدالت را پیاده کنند. بنابراین در جمهوری اسلامی جمهوریت مفهوم عاریتی از غرب نیست بلکه ضرورتی محوری و برخاسته از متن قرآن و سنت پیامبر(ص) و اهل بیت است.
2-اعتقاد به ظهور منجی و حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) در واقع اعتقاد به پیاده شدن کامل اسلام از طریق سامان یافتن یک نظام جامع سیاسی و اجتماعی است. از سوی دیگر انتظار فرج و تحقق ظهور مستلزم پذیرش عمیق و اشتیاق عاشقانه ملتها برای تحقق آن نظام سیاسی اجتماعی موعود است که حول محور امام معصوم شکل میگیرد. بنابراین طبیعی است که حکومت زمینهساز ظهور باید شبیهترین نظامها به دوران ظهور باشد.
3- بررسی عملکرد نظام اسلامی در طول 40 سال نشان میدهد که عمل به آموزههای اسلامی جامعه ایرانی را تقریباً در همه حوزهها با جهش مواجه ساخته است. از حوزه عدالت اجتماعی و معنویت گرفته تا عزت ملی، تمامیت ارضی، سلامت و دانش و فناوری.
هرچند پیشرفتهای خیرهکننده این سالها به معنای ندیدن راه طولانی باقی مانده نیست اما قطعاً دیدگان منصف و بازوان قدرتمندی میطلبد که از این داشتهها، انگیزه گرفته و برای کسب نداشتهها حرکت کند.
4- سوگمندانه باید گفت آن چه که در این سالها موجب کندی حرکت کشور در برخی بخشها شده است، ترکیب اسلامیت و جمهوریت نیست بلکه ترکیب یا بهتر بگوییم التقاط اندیشگانی برخی نخبگان و درهم آمیختن نامتجانس برخی اندیشههای باطل غربی با فرهنگ بومی و تحمیل آن بر ملتی با سابقه و متمدن است.
5- آنچه دردآور است این است که برخی گاهی کسوت "دولتی" به تن میکنند و گاهی بر "کرسی علم آموزی" مینشینند، در بازار پر سر و صدای غرب خود را میبازند و دچار خودباختگی میشوند و یا چرب و شیرین دنیا مزه دهان آنها را تغییر میدهد و به جای ادای دین به اندیشههای اسلامی، چهره نظام را به ناخن بی انصافی میخراشند و بلندگوی اندیشههای استعمارگران میشوند.
بنابراین اگر دنبال نقطه آغازین بحرانهای موجود هستید باید آن را در عملکرد افرادی جستجو کرد که با تفکرات غربگرای لیبرالمآبانه در این کشور مسئولیت اجرا یا قانونگذاری داشتند اما با فهم غلط از مبانی اسلام و نظام موجب شدند که هم به اسلامیت نظام و هم به جمهوریت آسیب برسد.
6- آقای دکتر، کاش همچنان مفهوم قرآنی قرض الحسنه را در رده جدیدترین نظریات اقتصادی برای دولتها بدانید و امثال نظریه پرطمطراق "مازلو" را در ترازوی نقد قرار دهید...
پ.ن: کاش در میان سوت و کف و لایکهای مبهم، اندکی هم به همان زلالی سیزده سالگی بیندیشید...
انتهای پیام/