از خرمشهر تا آلمان؛ گشتی در یک میلیون نامه مردمی که به امام(ره) ارسال شد/ نامه دختر یهودی به پیر جماران

هرکدام از حدود ۱۰۰ نامه کتاب «روحی جان سلام»، داستانی دارند خواندنی و شیرین؛ نامه‌هایی که هرکدام به عشق اظهار ارادت به امام(ره) نوشته و ارسال شده‌اند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ کتاب «روحی جان سلام»، به کوشش پژمان عرب توسط انتشارات راه یار منتشر شد و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. کتاب حاضر شامل گزیده‌ای از نامه‌های مردمی به امام خمینی(ره) و بعضاً پاسخ ایشان به این نامه‌ها است.

عرب در مقدمه کتاب به چگونگی تدوین این اثر اشاره کرده و نوشته است: زمانی که مشغول فکر کردن به موضوعات و سوژه‌های جدید از بین آرشیوهای غنی و مغفول انقلاب اسلامی بودم، عنوان «نامه‌های مردمی به امام» به ذهنم آمد. قبلاً در مطالعه صحیفه امام چندباری به نامه‌های خاصی برخورده بودم،‌ناگهان حلاوت و شیرینی آن نامه‌ها را دوباره در خاطرم چشیدم. مرور و جست‌وجوی مجددی کردم. تعدادی نامه در جلدهای صحیفه امام موجود بود که غالباً به دلیل پاسخ دادن حضرت امام(ره) آنجا آمده بودند و تعدادی هم در سایت‌ها و مجلات مرتبط با مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام کار شده بودند و یکی دو جلد کتاب دیگر هم در سال‌های پیش با همین موضوع- البته به صورت کشکول‌وار- از سوی آنها منتشر شده بود. بعد از تهیه کتاب‌ها، خبری عجیب در مقدمه کتاب، ذائقه‌ام را به شدت تلخ کرد. خبر این بود که «در آرشیو مؤسسه، بیش از یک میلیون نامه مردمی موجود است...»! یعنی کمتر از یک‌هزارم نامه‌ها تا به امروز منتشر شده است.

در آن ایام، نامه‌نگاری سهل‌ترین و شاید صمیمی‌ترین ابزار ارتباطی بوده است که مردم به واسطه آن از سرتاسر جهان و علی‌الخصوص از شهرهای مختلف ایران با حضرت امام(ره) در ارتباط بوده‌اند.

عرب برای تدوین کتاب «روحی جان سلام» به سراغ نامه‌های مختلفی رفته که از مناطق دور و نزدیک به بیت امام(ره) ارسال شده بود و از میان آنها بیش از 100 نامه را انتخاب و منتشر کرده است؛ نامه‌هایی که هر کدام از آنها بیانگر دلدادگی مردم مناطق مختلف به پیر جماران است. نامه‌ها همواره منابعی بی‌واسطه برای بررسی روحیات و خلقیات و آرمان‌ها و آرزوها است؛ در تک‌تک نامه‌های منتخب در کتاب «روحی جان سلام» نیز می‌توان بی‌واسطه به سراغ تمامی نگارندگان این نامه‌ها رفت، از دغدغه‌های آنها آگاه شد، به زندگی و آنچه به آن می‌اندیشند سری زد و در نهایت پاسخ رهبر کبیر انقلاب اسلامی را نیز خواند. هریک از نامه‌های مندرج در این کتاب نکته‌ای شیرین دارد؛ برخی از افراد با وجود سختی در معیشت، آنچه را که برایشان ارزشمند است، به خدمت امام(ره) می‌فرستند، برخی از اسرا از اردوگاه‌های عراق به شکلی که نیروهای بعث متوجه نشوند، یادی از امام می‌کنند، زنی از راه دور ژاکتی برای امام(ره) بافته و فرستاده است، دختران و پسران دانش‌آموز عرض اراداتی به امام امت کرده‌اند .... نمونه‌هایی از این دست در دل نامه‌های مندرج در «روحی جان سلام» بسیار است.

یکی از نکات جالب در این کتاب، ارائه نامه‌هایی از غیر ایرانی‌ها و اظهار ارادت آنها به امام خمینی(ره) است؛ البته نویسنده در مقدمه تأکید کرده است که قرار است نامه‌های مفصلی از این افراد به زبان اردو منتشر شود. در بخش‌هایی از نامه‌های این کتاب می‌خوانیم:

من، دختری از پاکستان

سلام به رهبر کبیر و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران

امیدوارم که حال رهبر محبوب انقلاب اسلامی خوب باشد، و از درگاه ایزد متعال سلامتی شما را خواستارم و امیدوارم که این نامه کوتاه مرا پذیرا باشید.

من دختری از پاکستان هستم. من از راه دوری برای زیارت و ملاقات با رهبر ایران آمده‌ام. امیدوارم که مرا اجازه دهید تا ملاقات کوتاهی با شما بنمایم؛ اگر هم لیاقت دیدار با شما را نداشته باشم، برایم دعا کنید؛ چون من خیلی مریض هستم و تا حالا معالجه نشده‌ام. آمدم ایران تا پیش شما و امام هشتم(ع) روم.

دیگر نامه خود را به پایان می‌رسانم و وقت عزیز شما را نمی‌گیرم. به امید پیروزی رزمندگان ایران در جبهه‌های نور علیه باطل. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار؛ والسلام. (زکیه رضوی)

***

نامه‌ای از دانش‌آموزان مدرسه اسپرینگ دال آمریکا

نامه‌ای از سوی دانش‌آموزان مدرسه اسپرینگ دال، واقع در ارکانزاس آمریکا، همراه با یک جفت جوراب برای حضرت امام(ره) ارسال شده بود و ضمن آن تقاضا کرده بودند که حضرت امام(ره) یک جفت جوراب مستعمل و کهنه، یا هر لباس دیگری را از خودشان که بی‌ارزش و کهنه باشد، برای آنان بفرستند. بعد از ترجمه،‌همراه با جوراب خدمت امام تقدیم شد. امام(ره) دستور فرمودند کتابی که به وسیله کانون پرروش فکری کودکان و نوجوانان از سخنان پیغمبر اکرم(ص) درباره کودکان و نوجوانان تهیه شده بود، ترجمه و همراه با نامه‌ای برای آنان ارسال شود.

پاسخ امام

فرزندان عزیز خوب دبیرستان اسپرینگ دال ایالت ارکانزاس آمریکا. نامه محبت‌آمیز شما و هدیه ارزشمند شما عزیزان را دریافت نمودم. من می‌دانم که سرخ‌پوستان و سیاه‌پوستان در زحمت هستند. در تعلیمات اسلامی فرقی بین سفید و سرخ و سیاه نیست، آنچه انسان‌ها را از یکدیگر امتیاز می‌دهد، تقوی و اخلاق نیکو و اعمال نیک است. از خداوند بزرگ می‌خواهم شما فرزندان عزیز را موفق کند و به راه راست هدایت فرماید.

من یک دختر یهودی هستم

با درود به رهبر انقلاب و رزمندگان و شهدای جبهه‌ها

گرچه انسای جالبی ندارم، ولی سعی می‌کنم احساسات درونی‌ام را تا آنجا که می‌توانم، برای شما بازگو کنم. من یک دختر یهودی هستم؛ دختری که تا قبل از انقلاب و به هنگام قیام شکوهمند مردم، هنوز این سؤال را داشتم که مگر شاه چه خیانتی کرده! و از اطرافیانم می‌پرسیدم که چرا می‌گویند مرگ بر شاه؟ و این جریان انقلاب و از خودگذشتگی مردم بود که جواب سؤال‌هایم را داد. و این دیرفهمی تقصیرش متوجه من نبود، چون محیطی که در آن بودم،‌چنان مرا ساخته بود؛ و حال چه زیباست که حتی بچه‌های 8-9 ساله نیز در اثر جریان انقلاب شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر سرمایه‌دار» را با تمام روح و جسمشان درک می‌کنند.

و اینک من نه به عنوان یک یهودی، بلکه به عنوان فردی از این اجتماع دیرزمانی نیست انقلاب و مردم ایثارگرش را شناخته، برای شما نامه می‌نویسم. به عنوان فردی که در این سه سال به اندازه 30 سال از عمر پدر پیرش از حقایق و واقعیت‌ها تجربه گرفته، به عنوان فردی که گرچه در اولین پیروزی انقلاب سهمی نداشته، ولی مصمم است در کنار مردمش در به پیروزی رساندن این انقلاب سهمی داشته باشد، به عنوان فردی که سازش‌ناپذیری و درایت امام را در امور مردم زحمت‌کش میهن می‌ستایم، به عنوان فرد ناچیز...

شما خوب می‌دانید که در زمان شاه خائن آمریکایی، یکی از حیله‌هایی که برای تفرقه‌انداختن و راحت حکومت کردن به کار می‌رفت، اختلاف انداختن میان مردم دارای مذاهب گوناگون بود، تا مردم زحمت‌کش را از مسئله اصلی مبارزه به انحراف بکشاند و سرمایه‌داران و بزرگ‌مالکان از هر مذهبی هم‌چنان بر گرده زحمت‌کشان سوار باشند. و این جریان انقلاب اسلامی است که معیارهای پوسیده گذشته را در خود خرد می‌کند و معیارهای والایی را جانشین می‌کند.

همین‌طور که می‌دانید، در زمان تشکیل کشور غیرقانونوی صهیونیست‌ها، اکثر کسانی که از ایرن و کشورهای تحت استثمار امپریالیست‌ها به این سرزمین مهاجرت کردند، اکثراً مردم فقیر و بیچاره‌ای بودند که در محیط زندگی خود تحت فشار شدید بودند و صهیونیست‌ها از این حربه که یهودی‌ها هرجا باشند مورد آزارند، جز اینکه کشوری برای خودشان داشته باشند، استفاده کرده و مهاجران را به سوی خود جلب می‌کردند.

دایی من از کسانی بود که به علت فقر مادی شدید، و از اینکه به عنوان یک یهودی به او هیچ‌کاری نمی‌دادند و هرجا پا می‌گذاشت،‌کلمه تحقیرکننده «جهود» را می‌شنید، به آنجا رفت و حال در آنجا نیز جز کارگر ساده نیست؛ ولی با این حال، آنچنان صهیونیست‌ها در تحریف دین به سود خود و اربابشان آمریکا مهارت داشته‌اند و آنچنان در سوء استفاده از احساسات انسانی و مذهبی مردم یهود ذکاوت به خرج داده‌اند تا توانستند چنان کشوری را زیر پرچم دل‌سوزی برای مردم یهود عَلَم کنند! و افرادی مثل دایی من را هم‌چنان در جهل مرکب باقی گذاشت.

روی دیگر صهیونیزم، ضد یهود بودن است که در جهت منافع امپریالیست‌ها است؛ چون هر دو گمراه‌کننده مردم است. به امید پیروزی کامل انقلاب، به امید سلامتی امام که چون پدر احترامش می‌دارم و به امید پیروزی رزمندگان در جبهه جنگ فعلی و جنگ نهایی.

از نوشتن اسم خودداری می‌کنم، چون تفاوتی و تغییری در ماهیت امر پیش نمی‌آورد، و هم از این لحاظ قصدم نوشتن نامه،‌ بردن اسمم به این طرف و آن طرف نبود.
با درود به پیر جماران

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط