مستندی که شخصیت قهرمان را در جغرافیای یک خانواده چهار نفره معنا میکند
مستند بلند «سرباز شماره صفر»، بیتکلف و بی ریا شخصیت قهرمان را در گستره یک خانواده چهار نفره معنا و روایت میکند.
خبرگزاری تسنیم-امیرحسین مکاریانی
«محمد سلیمی راد» یک مستندساز اهل کهگیلویه و بویراحمد است که مستند بلند «سرباز شماره صفر» را به پانزدهمین جشنواره فیلم مستند ایران فرستاده. سرباز شماره صفر، داستان زندگی مردی به اسم جهانگیر را در 74 دقیقه روایت میکند که به خاطر بیماری همسرش، به سراغ پرونده جانبازیاش میرود اما متوجه میشود در زمان جنگ بیمارستانی که در آن بستری بود بخاطر حمله هوایی دشمن اسناد پروندهاش از بین رفته است.
مستند برای تعریف و تیپسازی سوژهاش وقت صرف میکند و پیش از ورود به ماجرای اصلی روایت، تلاش میکند فضای روایی متناسب با داستانش را تعریف کند. کاراکتر اصلی فیلم خودش به روایت میپردازد و فضای زندگیاش جذاب است؛ پس وقت گذاشتن برای تعریف این فضا، خطر پسزدگی مخاطب را بههمراه ندارد.
شخصیتی که در ابتدای مستند تعریف میشود، یک شخصیت فعال، پر تلاش و همراه با خانواده است. روایت اصلی مستند که بیماری همسر جهانگیر بدوره است هم از زبان خودش روایت میشود. جهانگیر که کاراکتر اصلی مستند است کمتر به صورت مستقیم به نقل قول میپردازد و تلاش شده نقش راوی نداشته باشد.
همچنان که مشکلات همسرش را از بهزیستی پیگیری میکند مشکلات جانبازان روستا را هم برای دریافت درصد جانبازیشان پیگیری میکند، اما تا اینجای مستند مخاطب نمیداند وجه تسمیه این روایت با نام «سرباز شماره صفر» در چیست؟
در نهایت بعد از 35 دقیقه مشخص میشود این کاراکتر فعال مستند خود یک رزمنده و جانباز است. اما به تنهایی تمام مشکلات خانواده را به دوش میکشود و هر کدام از مشکلاتش را که هر کدام به تنهایی توانایی از کار انداختن یک انسان را دارد مدیریت میکند.
جهانگیر در ابتدای مستند به دنبال پروندهاش میگردد و در اواسط فیلم مشخص میشود پروندهای که بهدنبالش است پرونده جانبازی است و گویا گم شدهاست. تازه از این جاست که ماجرای پیگیری پرونده جانبازی آغاز میشود. حالا که پرونده گم شدهاست، جهانگیر مجبور میشود به سراغ همرزمانش رفته و از آنها استعلام بگیرد.
با وجود دایره محدود جغرافیایی برای روایت مستند، کارگردان به خوبی از تنوع لوکیشن استفاده کردهاست و تلاش کرده حتی با تغییر زاویه دوربین هم که شده تصاویر متفاوتی در اختیار مخاطبان بگذارد تا مستند به لحاظ بصری به تکرار نرسیده و در کنار آن جاری بودن زندگی هم به نوعی در تصویر مشخص باشد.
از نحوه به تصویر کشیدن شخصیت جهانگیر در مستند مشخص میشود که قرار نیست یک قهرمان روایت شود. نه از کوزآپهای عجیب و غریب خبری هست و نه از دیالوگهای شعارگونه و ساختگی. اصلا جهانگیر نمیخواهد در روایت قهرمان باشد، تنها به دنبال درمان همسرش هست و ساختن زندگی فقیرانه، اما از دل این روایت ساده قهرمانی بیرون میآید که در دنیای منفعل و بیتفاوت امروز تجویزِ تلاش و پشتکار میکند. تلاشی که گاهی حتی مخاطبان مستند را هم ناامید میکند. شاید دایره قهرمانی او در یک خانواده چهارنفری محدود شود اما مستندساز توانسته درک این احساسِ قهرمان بودگی را به تصویر بکشد.
جریان مستندسازی کشور بر خلاف سینمای داستانی در سالهای اخیر قهرمانان درست و قابل لمسی را به تصویر کشیده است و هر سال بر تعداد این روایتها افزوده می شود. نگاه درست به قهرمان در جریان روایت میتواند آن را ملموستر و قابل پذیرشتر کند.
در دنیای شتابزده امروز پای یک چیز ایستادن شهامت میخواهد و این شخصیت نشان میدهد چقدر متعهد بودن به یک چیز بر ارزشهای انسانی میافزاید. آنچه بیش از همه مخاطب را باکاراکتر همراه میکند شخصیت بی آلایش و ساده جهانگیر است.
انتهای پیام/