رشیدی: پژوهشهای سینمایی باید بر اساس نیازهای داخل مسألهیابی شوند/ پورمحمدرضا: قواعد رایج مقالهنویسی دست پژوهشگرِ هنر را بسته است
میزگرد پژوهش در فرهنگ و هنر به آسیبها، نقاط قوت و ضعف پژوهش پرداخت و این مسأله را بررسی کرد که آیا پژوهشهای سینمایی دردی را از سینمای کشور دوا میکند یا خیر؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، میزگرد پژوهش در فرهنگ و هنر، در برنامه شهر فرنگ برگزار شد و به آسیبشناسی این حوزه با حضور کارشناسان پرداخت.
در ابتدای این برنامه که با اجرای حمیدرضا مدقق و همراهی نوید پورمحمدرضا نویسنده و صادق رشیدی استاد دانشگاه برگزار شد، رشیدی در پاسخ به این سؤال مجری که "آیا پژوهش هنری و سینمایی داریم یا خیر"، بیان کرد که بعد از گذشت 4 دهه از انقلاب اسلامی، رشتههای گوناگون علمی در دانشگاههای کشور تأسیس شده و پژوهش نیز در کنار آن رشد کرده است. در اینکه در حوزههای سینما و تئاتر پژوهش داریم شکی نیست اما اینکه چقدر آنها روشمند هستند نیاز به تحلیل دقیق دارد.
وی در ادامه با بیان اینکه مطالعات هنر به سمت گفتمان علمی رفته است گفت که این رویکرد از زمان مواجهه حوزههای علوم اجتماعی با هنر شروع شده است. وقتی رشتههای مختلف در علوم اجتماعی پر رنگ شدند، هنر را از دریچه رشتههای خود مورد مطالعه قرار دادند و اینگونه رشتههای بینا رشتهای صورت گرفت.
پورمحمدرضا نیز درباره این سؤال پاسخ مثبت داد و گفت: بله و اتفاقاً تعداد پژوهشهای سینمایی زیاد است اما درباره کیفیت آنها باید صحبت کرد.
وی گفت: ما در ایران در مورد این حوزه در حال تمرینیم و کار میکنیم. بنظرم چشم انداز این حوزه امیدوار کننده است. نباید فراموش کرد که بخشی از مطالعات سینمایی به دانشگاه برمیگردد و بخشی هم به عرصه عمومی زیرا مردم نیز به این حوزه علاقمندند و تحقیق میکنند. تفاوتها وتشابهها و بررسیهای این دو حوزه خیلی جالب است.
اما موضوع بخش اصلی و مهم این میزگرد، بررسی قواعد رایج حوزه پژوهش در عرصه تحقیقات هنری و سینمایی و معایب آن بود. پورمحمدرضا در این خصوص با نقد مؤلفههای رایج صوری پژوهش بیان کرد که نباید مؤلفههای پژوهش را به ارزش تبدیل کنیم، نباید حتماً و لزوماً به روش مبنایی پژوهش وابسته باشیم. اینکه در ابتدا تعاریف دادهها باشد و نظریات را جدا کنیم و سپس سراغ تحلیل دادهها برویم، الزامآور نباید باشد.
وی با دفاع از پژوهشهای سینمایی منتشر شده گفت که میگویند که این پژوهشها خیلی روزنامهنگاری است و چندان علمی نیست. اما آنها اتفاقاً روششناسی دارند اما مستتر است. شبیه تز دانشگاهی نیست که از اول وعده استنتاج و بررسی فرضیه بدهد.
او با اشاره به برخی از آثار که درباره سینما منتشر شده است گفت این دو کتاب هیچکدام در ابتدا روش شناسی ندارند. اما در هر دو روششناسی مستتر را میتوان ردیابی کرد و بنظرم، حتی به معرفت شناسی هم نزدیک شدهاند.
در ادامه مدقق درباره کاربرد پژوهش برای حل مشکلات سینمایی سؤال کرد. رشیدی در این خصوص جواب داد که البته این سؤال را باید متولیان امر پژوهش نیز پاسخ دهند و نه فقط پژوهشگران. اما در خصوص این سؤال باید گفت که اولاً آمار پژوهشهای علمی ما در جهان رو به فزونی است که این اتفاق خیلی خوبی است اما در عین حال طبق گزارش رسمی معاونت علمی ریاست جمهوری از هر چند هزار مقاله یک مقاله رویکرد نوآورانه دارد. برای همین هر پژوهشی در کشور باید ابتدا بر اساس نیازهای بومی و داخلی مسألهیابی شود و سپس مورد پژوهش قرار گیرد. پژوهشهای هنری باید نیازها را برآورده کند. اما متأسفانه خیلی از آنها نظری است.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود بیان کرد که بسیاری از پژوهشگاههای هنری ما شبهِ انتشارات شدهاند. وقتی از آنها درباره پژوهشهایی که برای گره باز کردن سؤال میشود، به کتب منتشر شدهشان اشاره میکنند. وقتی هم آنها را میخوانیم میبینیم که دو سوم کتاب درباره روششناسی است که در طرحنامه آمده است.
رشیدی اضافه کرد: از آنجایی که پژوهشهای هنر شکل گزارشی به خود میگیرند باید آنها را به تحلیلی و مسأله محور تقسیم کرد. دومی کاربردیتر و اثربخشتر است و این مسأله یابی از جایی آغاز می شود که پژوهشگر پرسشگری میکند. خود اینکه پژوهش چه فرقی با عرصه نگارش دارد مسأله مهمی است. هرکسی نمیتواند جای پژوهشگر باشد، پژوهش کار سختی و محصول تفکر است.
پورمحمدرضا نیز در خصوص کاربردی بودن پژوهشها بیان کرد که پژوهشهایی که گره باز کند وجود دارد اما به ندرت. دلیل هم این است که وسواس پژوهشی نسبت به رعایت قواعد صوری باعث محدودیت او میشود. همه چیز در پژوهش باید از مبانی نظری شروع شود اما بنظرم در پژوهش دکتری لازم نیست این قواعد اینگونه رعایت شود. اینکه در بخش مبانی نظری تعاریفی را طی کنیم که بیشتر اینها بارها در پژوهشهای دیگر طی و دور ریخته شده است، چه کارکردی دارد؟ ارزش پژوهش به رعایت این قواعد صوری نیست. البته قواعد صوری تا حدی به پژوهش کمک میکند تا عینیگرا و در چارچوب عمل کند. اما از دل اینها چیزی که پیشتاز باشد بیرون نمیآید.
وی اضافه کرد: علت اینکه برخی از پژوهشها به نتیجه کاربردی نمیرسد برای این است که جنبه تفسیری و نظری شخصی آن بیش از حد پر رنگ شده است و در نتیجه تئوریک شدهاند و نمیتوانند با وضعیت و روزگار ما ارتباط بگیرند؛ بیشتر آنان متکی به ترجمهاند. ما باید در سینما دنبال تعادل بین جنبه عینی و ذهنیت باشیم که حاصل خوانش محقق است.
رشیدی نیز در همین راستا بیان کرد که قواعد پوزیتویستی قرن نوزدهمی به دانشگاه برای پژوهش تحمیل شده است. قواعدی مانند طرح فرضیه، برای علوم تجربی است نه برای هنر. نمیتوان این قواعد را به پژوهش تحمیل کرد. به کسی که دنبال زیباییشناسی است نمیتوان تحمیل کرد که باید پژوهش شکل علمی بگیرد بعد هم دید که آیا فرضیه علمی پژوهش مورد آزمون قرار گرفته که نتیجه داشته باشد یا خیر؟ در نتیجه این مسیر گیجکننده است.
او گفت: گفتمان علمی ما بروکراتیک شده است و نتیجه این شده است که جلوی رشد در هنر را میگیرد. دانشجو امکان دارد در طی تحقیق حتی به سؤالی برسد که مسیر را تغییر دهد اما طرحنامه تحمیلی سد راه او شده است. بنظرم باید فکری برای این طرحنامهها کرد که متأسفانه دانشگاهها برای حل این مسأله همت نکرده و دست و پای دانجشو بسته شده است. مقالات مجلات علمی پژوهشی رشته هنر عموماً توصیفیاند و بدون هیچ نتیجهگیری.
پوررضا نیز با تأیید صحبتهای رشیدی بیان کرد که معروف است که مقاله «لورا مالوِی» با عنوان «لذت بصری و سینمای روایی» به عنوان پرارجاعترین مقاله در دنیای پژوهش سینمایی است اما همین مقاله اگر امروز برای مجلات معتبر علمی فرستاده میشد به دلیل اینکه منابع کافی ندارد و یا روش نمونهگیری آن صحیح نیست، رد میشد. ما به همین اندازه که به روش نمونهگیری توجه میکنیم باید به تازگی فکر هم توجه داشته باشیم. مالوِی با اینکه روشهای رایج پژوهش را ندارد اما فکر و ایده تازهای را مطرح میکند. بسیاری از مطالبی که در رسانهها میخوانم، مطالب بیادعایی هستند که از بسیاری از مطالب علمی مجلات حرفهای بهتری برای گفتن دارند.
مدقق در واکنش به صحبتهای پوررضا گفت که اما باید قواعدی وجود داشته باشد که بتوان با آنها مقالات را مورد ارزیابی قرار داد و میتوان هم طرح فکر تازه و همینطور قواعد را به عنوان ملاک بررسی قرار داد.
انتهای پیام/