روایت دیپلمات سابق ترکیه از انزوای منطقهای و بینالمللی این کشور
ترکیه از سویی از غرب دور شده و در دیگر سو، در شرق و جهان اسلام نیز، در گونهای از انزوا به سر میبرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، این روزها که بحران اقتصادی در ترکیه بالا گرفته، بسیاری از تحلیل گران، در مورد سیاست خارجی نیز انتقاد دارند و معتقدند که بخش مهمی از بحران اقتصادی کنونی ترکیه، به خاطر ضعف در دیپلماسی و سیاست خارجی است.
عبدالرحمن بیلگیچ سفیر اسبق ترکیه در ژاپن و انگلیس در مصاحبه با طاها آک یول روزنامه نگار مشهور ترکیه، درباره انزوای دیپلماتیک ترکیه اظهار نظر کرده است.
بیلگیچ، یک دیپلمات ساده نیست. او طی سالیان 2011 تا 2014 میلادی، معاون هاکان فیدان در سرویس اطلاعاتی میت ترکیه بوده و در جریان محرمانه ترین مسائل سیاسی – امنیتی ترکیه در سالیان اخیر بوده است.
او از دیپلمات ها و چهره های سیاسی نخبه ای است که از صف یاران اردوغان جداشده و به علی باباجان پیوسته اند. بیلگیچ در حال حاضر، در حزب جهش و دموکراسی و در معاونت سیاست خارجی حزب، در کنار باباجان ایستاده است.
این دیپلمات بازنشسته امروز دوشنبه در روزنامه قرار به سوالات طاها آک یول پاسخ داده است.
شورای اروپا تصمیم گرفته است که مذاکرات الحاق ترکیه به اتحادیه را متوقف کند. ارزیابی شما از این موضع اروپا چیست؟
اشارات شورا به ترکیه در سند نهایی اعلام شده پس از آخرین نشست شورای امور عمومی اتحادیه اروپا، حاوی نکاتی قابل تامل است. اگرچه در این سند آمده که «ترکیه موقعیت خود را به عنوان کشور نامزد عضویت حفظ می کند»، اما تصریح شده که مذاکرات متوقف شده است. به عبارت دیگر، یک فصل جدید از مذاکرات را نمی توان باز یا بسته کرد. تصمیم شورای اروپا بر اساس دلایل زیر بود:
1.عقبگرد ترکیه در حوزه حقوق اساسی از جمله دموکراسی، حاکمیت قانون و آزادی بیان و اختلال سیستماتیک، تفکیک قوا و استقلال دستگاه قضا.
2.نگرانی جدی در مورد بی ثباتی در بازار ترکیه و عملکرد اقتصادی دولت.
3. تنش و تضاد فزاینده سیاست خارجی ترکیه با سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا.
4.تهدیدات و اقدامات ترکیه و بی اعتنایی به روابط حسن همجواری.
البته در سند مورد بحث اشاره شده که اروپا، از مواضع ترکیه در زمینه کاهش تنش خرسند است، اما انتظار میرود که ترکیه با سیاست تعامل مبتنی بر موازنه پیش برود و از برخی مواضع تند، عقب نشینی کند.
این نشان دهنده انتظار رویکرد آشتی جویانه از ترکیه است. به ویژه انتظار برخی از اعضای اتحادیه اروپا همچون یونان و قبرس، وضعیت مرعش متروکه یا واروشا و لیبی.
متاسفانه در حال حاضر، هیچ چراغ سبزی برای گسترش و نوسازی توافقنامه اتحادیه گمرکی بین ترکیه و اروپا وجود ندارد. این مایه تاسف است که به دنبال چنین وقایعی، امنیت ملی و منافع حیاتی ما به شدت تحت تاثیر تصمیمات غلط قرار گرفته است. اگر ترکیه، اصلاح را از داخل شروع نکند و در سیاست خارجی، به درستی به وظایف مسئولانه خود عمل نکند، احتمالاً با مشکلات وخیمتری مواجه خواهیم شد.
دولت اعلام کرده که خواهان بهبود روابط با عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس است. آیا امکان بازگشت به روابط خوب و حسنه پیشین وجود دارد؟
بهبود روابط ترکیه با عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس فرآیندی است که نیازمند گذر زمان، حرفه ای گری و اراده متقابل است. ما باید در خاورمیانه، در کوتاه مدت، بر پایان دادن به درگیری و خشونت تمرکز کنیم.
در میان مدت و درازمدت باید حل مسالمت آمیز مشکلات، همکاری اقتصادی و منطقه ای را هدف قرار دهیم که صلح و رفاه منطقه را برقرار کند. ما باید بتوانیم بین منافع ملی خود و واقعیت های منطقه، یک تعادل منطقی برقرار کنیم. هم میتوانیم خواهان افزایش مشکلات منطقه نباشیم و هم این که بخشی از راهحل شویم. ما باید مراقب باشیم که روابط خود را با بازیگران قانونی و مشروع، پیش ببریم.
ما در غرب هم بخشی از دوستان خود را از دست داده ایم. چرا؟
دلیل اصلی این امر انحراف ترکیه از ارزش های اصلی جهان غرب است. علاوه بر این، تصویری از خود به نمایش گذاشته ایم که نشان می دهد ترکیه در سیاست خود، تکیه بر قدرت سخت را بر گزینه های دیگر ترجیح داده است. این نوع از سیاست خارجی نیز باعث شده که دوستان خود را از دست بدهیم.
به نظر من ترکیه، اگرچه دور از غرب زندگی می کند، اما به طور کامل از غرب جدا نشده است. ترکیه همچنان در ناتو فعال است و حضور خود را در نهادهای بین المللی و منطقه ای از جمله اتحادیه اروپا و شورای اروپا حفظ می کند.
گرچه گرایش به روسیه و چین هر از گاهی از نظر گفتمانی رو به جلو بوده، اما روابط با این کشورها به دلایل استراتژیک، اقتصادی و فرهنگی، نهایتاً فراتر از همکاری تاکتیکی نرفته است. این تابلو، ترکیه را طوری نشان می دهد که گویی در هاله ای از ابهام قرار داد، نه دموکراسی است نه خودکامه. تنهایی و انزوا در یک موقعیت برزخی، نه ارزشمند است و نه می تواند همچون استقلال، تعریف شود.
فاصله گرفتن ترکیه از غرب، از سویی باعث می شود که ما به عنوان یک کشور قانون محور، مرفه و دموکراتیک از استانداردهای معاصر بسیار عقب بمانیم و در سوی دیگر، در شرق نیز اعتبار خود را از دست بدهیم. این رویه، بر قدرت سخت ما هم تاثیر می گذارد. همین حالا، نیروی هوایی ما به خاطر تحویل نگرفتن اف 35 تا حدی ضعیف شده است.
هیچ وقت در تاریخ جمهوری ترکیه، تا این اندازه در جهان اسلام منزوی نبوده ایم. ارزیابی شما از دلایل این انزوا چیست؟
یکی از دلایل اصلی انزوای ما در جهان اسلام این است که از دنیای غرب دور شده ایم. ما به جای عقل گرایی و منافع بلندمدت کشور در سیاست خارجی، درگیر مشکلات منطقه ای، جنگ های داخلی و جنگ های نیابتی با دیدگاه ایدئولوژیک محدود هستیم.
امنیت مرزهای ما و حفظ منافع حیاتی ما ایجاب نمی کند که در گوشه ای از مشکلاتی که ذکر کردم، خود را گرفتار کنیم. ما باید با همه طرف های مرتبط در سوریه، لیبی و شرق مدیترانه در تماس باشیم. ترکیه نباید طوری پیش برود که برای بسیاری از کشورها، همچون یک تهدید مشترک قلمداد شود.
از دست دادن روابط آسان است، اما اصلاح آن به زمان نیاز دارد. همین حالا ما شاهد این هستیم که مصر و اسرائیل که ما می خواهیم روابط خود را با آنها عادی کنیم، دست دست می کنند و با تعلل قدم بر می دارند. در همین حال، همسایه ای همچون یونان، با استفاده از فرصت، حمله دیپلماتیک علیه ترکیه را آغاز کرده است. ما نباید در دام لحن، گفتمان و روایت جنگ طلبانه، بیفتیم.
آیا بلوک روسیه و چین می تواند یک جایگزین خوب برای سیاست خارجی ترکیه باشد؟
روابط دوجانبه ما با روسیه یک مشارکت چند بعدی و ارزشمند است. ما می توانیم این روابط را به شیوه ای سالم و متعادل حفظ کنیم. البته همیشه علایق ما با هم منطبق نیست.
در مورد چین هم، باید بگویم، چین یک قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی رو به رشد است و جایگاه مهمی در نظام بینالملل چند قطبی دارد. ولی لازم است که ما چالش های منطقه آسیا و اقیانوسیه را در نظر بگیریم و همکاری خود را با این کشور بر اساس منافع مشترک توسعه دهیم.
برای رسیدن به این هدف، لازم نیست در برابر فشارهای سنگین علیه برادران اویغورمان بی تفاوت باشیم. حتی می توانیم از اویغورها برای ایجاد پل دوستی بین آنکارا و پکن حمایت کنیم. این را هم بگویم که اساساً سازمان همکاری شانگهای، به عنوان بلوک روسیه و چین شناخته می شود. ولی نه شانگهای می تواند برای ما جای ناتو را بگیرد، نه تجارت با شانگهای می تواند جایگزین روابط ما با اتحادیه اروپا شود.
تجارت با اروپا معادل نیمی از کل تجارت خارجی ما است، اما سهم تجارت ما با کشورهای سازمان همکاری شانگهای حدود 10 درصد است و تراز تجاری خارجی علیه ما است. علاوه بر این، حتی اگر بخواهیم عضو این سازمان باشیم، کسی نیست که ما را بپذیرد. چین به شدت نسبت به استقرار ترکیه عضو ناتو در سازمان همکاری شانگهای بدبین است.
به نظر شما چه اصلاحاتی در دیپلماسی ما لازم است؟ سیاست خارجی اساسی ترکیه چگونه باید باشد؟
اول از همه، ما باید از منافع و امنیت ملی خود دفاع کنیم و به ثبات و صلح منطقه ای و جهانی کمک کنیم. متأسفانه در کشور شاهد یک روند دو قطبی سازی شدن شدید هستیم. حال اقتصاد ما خراب است و علاوه بر این، بافت اجتماعی ما آسیب دیده است. ما باید بپذیریم که بدون ترمیم اینها نمی توانیم دیپلماسی خود را به شکل اثرگذار و قدرتمندتر پیش ببریم. اتحادهایی که ما به آنها تعلق داریم، در واقع بر اساس ارزش های مشترک شکل می گیرند و لذا حفاظت از ارزش های آنها ضروری است.
باید با دقت به اسناد اساسی مانند منشور سازمان ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون های بین المللی تصویب شده توسط پارلمان ترکیه و هنجارهایی که در ایجاد آنها مشارکت داشته ایم، پایبند باشیم.
ما باید بتوانیم با همه متحدان، همسایگان و کشورهای اطراف خود، بر اساس اصل عدم مداخله در امور داخلی، گفتگوهای سازنده و متوازن برقرار کنیم. دیپلماسی ما باید هویت ما را به عنوان میانجی و مشکل گشا در مناقشات منطقه ای و بین المللی، به نمایش بگذارد.
به جای آن که بخواهیم اصطلاحاً تغذیه از بحران را در پیش بگیریم، می توان با حل مشکلات و استفاده از دیپلماسی، قوی تر شد. سیاست خارجی مستلزم واقع بینی، تدبیر، توجه و صبر است. اما در عین حال، باید به دیپلماسی خود چنان انعطافی بدهیم که در صورت لزوم، گام های خلاقانه و جسورانه بردارد.
ما به منش خردمندانه، عقل سلیم و کثرت گرایی در سیاست خارجی نیاز داریم و باید با دانشگاه ها و سازمان های غیردولتی در فرآیندهای سیاست خارجی همکاری کنیم.
به طور خلاصه، باید تقویت روابط با همه همسایگان، متحدان ناتو، شرکای اتحادیه اروپا، جهان ترک و جهان عرب - اسلام در اولویت ما باشد. باید به طور ویژه بر پرونده قبرس و روابط با یونان تمرکز کنیم.
ما باید برای حل مشکلاتی که امنیت و رفاه ملی ما را تحت تأثیر قرار می دهد، به ویژه وضعیت سوریه، لیبی و عراق و ثبات در قفقاز و بالکان تلاش کنیم. معتقدم که لازم است یکی از جنبههای مهم سیاست خارجی، تقویت ارتباط با شهروندانمان در خارج از کشور باشد؛ به منظور دورنگه داشتن آنان از حملات نژادپرستانه و حفظ احترام و کرامت آنان در کشورهای جهان.
انتهای پیام/