حافظ خوانی بهروز رضوی ویژه شب یلدا/ خوش است خلوت اگر یار یار من باشد + فیلم
گوینده معروف قصههای شبانه رادیو با تفألی بر حافظ زنگِ آغاز ویژه برنامههای یلدایی تسنیم را به صدا درآورد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بهروز رضوی همان گوینده معروف قصههای شبانه رادیوست. غزلسرایی و حافظخوانی و شاهنامهخوانیهایش بارها از شبکههای تلویزیونی پخش شده و به یک نوستالژی نوایی تبدیل شده است. رضوی این روزها قصههایی با موضوعات گوناگون در برنامه «کتاب شب» رادیو تهران برای شنوندگان روایت میکند.
رضوی معتقد است گوینده حرفهای و موفق نباید خودش را در برنامه به رخ مخاطب بکشد و باید تمام تمرکزش روی متنی باشد که اجرا میکند. او در گپ و گفتی که با خبرنگار تسنیم انجام داده و مشروح آن به زودی منتشر خواهد شد. نزدیک به 40 سال تجربه در زمینه گویندگی دارد و هر قصهای را آنگونه که نیاز است روایت میکند. این گوینده پیشکسوت رادیو خطاب به نسل جدید گویندگان میگوید: "من همیشه به همکاران جوان و تازه نفسی که به رسانه میآیند و در کلاسهایی که دارم به گویندگان تاکید میکنم اگر میخواهند موفق شوند، خودشان را به حس متن بسپارند".
بهروز رضوی در جلوی دوربین تسنیم تفألی بر دیوان حافظ دارد و با آن صدای گیرا و دوستداشتنیاش، غزلسرایی میکند. او قبل از تفأل بر حافظ، گفت: شب یلدا را برگزار میکنیم مطابق سنت و آدابی که داریم و برنامهای برای دور هم جمع شدن که ما ایرانیها از هر بهانهای استفاده میکنیم این اتفاق بیفتد. اسباب برگزاری شب یلدا هم شاهنامه فردوسی و هم دیوان حافظ است. دیوان حافظ کتاب بالینی ما ایرانیها است و سختی انتخاب شعر دیوان حافظ هم باعث شده که تفأل بزنیم و به رسم همیشگی این کار را انجام میدهیم.
خوش است خلوت اگر یار یار من باشد
نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد
من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم
که گاه گاه بر او دست اهرمن باشد
روا مدار خدایا که در حریم وصال
رقیب محرم و حرمان نصیب من باشد
همای گو مفکن سایه شرف هرگز
در آن دیار که طوطی کم از زغن باشد
بیان شوق چه حاجت که سوز آتش دل
توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد
هوای کوی تو از سر نمیرود آری
غریب را دل سرگشته با وطن باشد
به سان سوسن اگر ده زبان شود حافظ
چو غنچه پیش تواش مهر بر دهن باشد
********
شاهد فال:
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد
از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد
هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
جام می و خون دل هر یک به کسی دادند
در دایره قسمت اوضاع چنین باشد
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر
کاین سابقه پیشین تا روز پسین باشد
انتهای پیام/