نگاهی به مجموعه شعر «داغ تو دلنشین» به مناسبت چاپ دوم

تعلق خاطر شاعر مجموعه «داغ تو دلنشین» به قالب‌های سنتی شعر فارسی نظیر «قطعه» باعث متفاوت شدن این اثر شده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مجموعه شعر «داغ تو دلنشین» دومین کتاب اردلان صامتی است. این کتاب به تازگی توسط انتشارات نزدیکتر به چاپ دوم رسیده است و همین استقبال مخاطبان سبب شده که نگاه‌های اهالی ادب و فرهنگ به سوی این کتاب بار دیگر متمایل شود. اردلان صامتی شاعری است متعلق به جرگه شاعران کلاسیک ادبیات فارسی که متولد 1361 است. با این حساب او امروز در آستانه 40 سالگی است و این سن می‌تواند زمان خوبی برای نمایش پختگی یک شاعر در جهان‌بینی، مضمون‌پردازی و زبان‌آوری در اشعارش باشد و مجموعه شعر «داغ تو دلنشین» به حق، چنین کتابی است.

«داغ تو دلنشین» را می‌توان از چند زاویه مورد بررسی و نقد و نظر قرار داد. نخستین زاویه، تعلق خاطر شاعر این مجموعه شعر، به قالب‌های سنتی شعر فارسی نظیر «قطعه» است. چنان که می‌دانیم قالب «قطعه»، اساساً قالب مهجوری در شعر معاصر فارسی محسوب می‌شود و شاعران اقبال کمتری – نسبت به قوالبی چون غزل و مثنوی – به این قالب نشان داده‌اند. قطعه قالبی است که بیشتر برای ارائه روایتی از یک ماجرا با درون‌مایه‌ای اخلاقی و پیام‌محور به کار گرفته می‌شود و از این منظر، شاعر مجموعه «داغ تو دلنشین» به خوبی توانسته از ظرفیت‌های این قالب ادبی استفاده کند.

صامتی در قطعه‌های کتابش، تلاش کرده افزون بر این نگاه داستان‌محور و روایی، نگاهی دیگر را نیز به قالب قطعه تجربه کند و آن، نگاه به قطعه به مثابه یک غزل بدون مطلع یا غزلِ بی‌سر است. او در بعضی از قطعه‌های کتاب «داغ تو دلنشین» با بیانی عاشقانه و غنایی توانسته لطیف‌ترین مضامین عاشقانه را در ظرف قالب قطعه بریزد و جلوه تازه‌ای از این قالب را به تصویر بکشد.

ویژگی دیگر اشعار مجموعه «داغ تو دلنشین» تنوع موسیقایی است. شاعر این کتاب تلاش کرده بتواند از همه ظرفیت‌های وزن‌های عروضی شعر فارسی بهره ببرد و همین شده که ما در این کتاب شاهد این هستیم که وزن بسیاری از اشعار، با اشعار دیگر متفاوت است. این یعنی شاعر در تلاش بوده در تمامی اوزان ممکن، طبع خود را بیازماید و بدین شیوه، با بهره‌گیری درست از موسیقی کلام، به آهنگین بودن شعر خود  بیشتر کمک کند. غزل‌هایی چون «ای باده‌ چشمانت در جان و دلم جاری/ غرقم به خیالاتت درخواب و به بیداری» با وزن «مفعول مفاعیلن، مفعول مفاعیلن» یا غزل «می‌گذرد روزگار بی‌تو چه دشوار / می‌رود از دل قرار، بی‌تو به تکرار» با وزن «مفتعلن فاعلات مفتعلن فاع» نشان‌دهنده توجه شاعر به همین نکته است.

در پایان یکی از اشعار این مجموعه را با هم می‌خوانیم و برای صامتی در آثار پیش رو، موفقیت‌های بیشتری آرزومندیم:

چنان فسانه که از راه دور می‌آید
فقط خیال تو با عقل جور می‌آید

من و خیال تو و منطقِ فسانه و سحر
صدای پای تو از راهِ دور می‌آید

پر از خطوط عبور تو می‌شود ذهنم
شمیم عطر تو از این مرور می‌آید

ضمیر خاطره، از این خیال روشن شد
که از دریچه‌ی یاد تو، نور می‌آید

چو فاتحان اساطیر، ای الهه عشق!
چقدر بر تو و چشمت غرور می‌آید

به یک روایت آشفته، یار من روزی
به رتق و فتق تمام امور می‌آید

نمانده هیچ، به جز آرزو به سینه من
امید وصل تو با من به گور می‌آید

محمدرضا پارسا (روزنامه‌نگار)

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط