از عرب‌ستیزی تا نژادپرستی؛ اشعار جعلی که تن فردوسی را در گور لرزاند

صفحه محمدرضا شفیعی کدکنی در فضای مجازی در پی انتشار گسترده ابیات جعلی و انتساب آن به فردوسی، اقدام به انتشار نسخه‌های معتبر از شاهنامه کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صفحه مجازی محمدرضا شفیعی کدکنی در سلسله مطالبی اقدام به انتشار ابیات جعلی منتسب به فردوسی کرده است. بسیاری از این ابیات چنان در افواه جاری است که شاید برای هر مخاطبی در وهله اول جعلی بودن این ابیات، نادرست به نظر برسد.

برخی از ابیاتی که در این صفحه ذکر شده،‌ پیش‌تر توسط اساتید و پژوهشگران در قالب مقالات علمی پژوهشی یا علمی ترویجی پرداخته شده بود، اما انتشار این ابیات در فضای مجازی که دسترسی عموم مردم به آن بیشتر است، واکنش‌های مختلفی از سوی مخاطبان عام داشته است؛ از جمله اینکه آنها نیز همراه با صفحه مجازی شفیعی کدکنی شده و ابیاتی را برای اطلاع از صحت آن ارسال کرده‌اند.

تعدادی از ابیات جعلی که در این صفحه به آن پرداخته شده، به این شرح است:

چو بخت عرب بر عجم چیره گشت
همه روز ایرانیان تیره گشت

جهان را دگرگونه شد رسم و راه
تو گویی نتابد دگر مهر و ماه

ز می نشئه و نغمه از چنگ رفت
ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت

***

بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی

***

ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را بدان‌جا رسیده است کار

که تاج کیانی کند آرزو
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو

***

چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

در این بخش نقل قولی از زنده‌یاد مجتبی مینوی در رد انتساب این بیت به فردوسی آمده است: «در تمام شاهنامه چنین بیتی نیست. یک وقتی یک کسی دلش خواسته است چنین بیتی بسازد و به فردوسی نسبت دهد. اشعار بی‌پدر و مادر را پهلوی هم قرار داده‌اند و اسم آن را شاهنامه گذاشته‌اند. بنده وقتی می‌گویم این شعر مال فردوسی نیست، می‌گویند آقا تو وطن‌پرست نیستی. افرادی می‌خواهند احساسات وطن‌پرستی مردم را بدین ترتیب تحریک کنند و بالا بیاورند. هرچه دلشان خواست در آن می‌گنجانند و هرچه در آن گنجانیده شده، قبول می‌کنند و می‌گویند این شاهنامه ملت ایران است».

در حالی انتساب این بیت به فردوسی بارها توسط شاهنامه‌پژوهان متعدد رد شده است که کتاب فارسی نهم با ذکر مطلبی این بیت را نیز در شمار ابیات شاهنامه فردوسی آورده است. انتشار این بیت و انتساب آن به فردوسی آن هم در کتاب درسی که ذهنیت و دانش کودکان و نوجوانان را شکل می‌دهد، بارها مورد انتقاد کارشناسان قرار گرفته است.

از دیگر ابیات جعلی منسوب به فردوسی، این بیت مشهور است: «چنین گفت پیغمبر راستگوی/ ز گهواره تا گور دانش بجوی». در صفحه منتسب به شفیعی کدکنی در رد این انتساب نیز یادداشتی از علی‌اصغر حکمت، از ادیبان و پژوهشگران، به نقل از کتاب «شاه‌نامه‌ها»ی سیروس شمیسا آمده است که خواندنش خالی از لطف نیست: یک شخصی آمد نزد من که حدیث «اطلبوا العلم من المهد الی اللحد» را به «ز گهواره تا گور دانش بجوی» ترجمه کرده بود. من دیدم زیباست گفتم در مدارس استفاده شود. امروز آمده جزو ابیات شاهنامه!

صفحه منتسب به شفیعی کدکنی در ادامه برای آنکه مخاطبان متنی متقن از ابیات شاهنامه را بخوانند، نسخه‌های معتبر از این اثر سترگ را به این شرح معرفی کرده است: چاپ مسکو، چاپ تورنر ماکان براساس نسخ متعدد، چاپ ژول مول ، چاپ ژان اگوست وولرس براساس دو چاپ تورنر ماکان و ژول مول، چاپ بروخیم به اهتمام سعید نفیسی، چاپ نفیس عکسی بایسنقری، چاپ مؤسسه خاور، چاپ قسمت‌هایی از شاهنامه زیر نظر استاد مجتبی مینوی منتشر شده توسط بنیاد شاهنامه، شاهنامه به تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق، «نامه باستان» از جلال‌الدین کزازی، شاهنامه براساس چاپ مسکو به کوشش دکتر سعید حمیدیان، شاهنامه به کوشش دکتر عزیزالله جوینی، شاهنامه به کوشش مصطفی جیحونی و چاپ دبیرسیاقی براساس چاپ ماکان و مول.

انتشار مطالب و ابیات جعلی تنها مختص به شاهنامه و فردوسی نیست. در سال‌های اخیر با رشد استفاده از شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، شاهد انتشار انبوه مطالب ‌بی‌اساس و جعلی و انتساب آن به چهره‌های مطرح فرهنگ و ادب کشور بوده‌ایم. رشد این روند در سال‌های اخیر گسترش یافته است؛ به همین دلیل برخی از دغدغه‌مندان تلاش دارند تا با تشکیل کمپین یا صفحه‌ای در فضای مجازی نسبت به انتشار این آثار، اطلاع‌رسانی کنند.

اگر در فضای مجازی بگردید حتماً اشعار جعلی و در اغلب موارد سستی را می‌یابید که به شاعران در سده‌های مختلف نسبت داده‌اند؛ از مولوی گرفته تا سهراب سپهری و ... . گاه انتساب این مطالب موجب اعتراض خانواده شاعر نیز شده است. در جدیدترین نمونه، خانواده زنده‌یاد قیصر امین‌پور نیز با راه‌اندازی بخشی با عنوان جعلیات در صفحه این شاعر در اینستاگرام، با انتشار این مطالب بی‌پایه مقابله کرده و حتی عنوان کرده‌اند که قصد دارند تا از افرادی که این نوع مطالب را منتشر می‌کنند، به صورت قانونی برخورد کنند.

کاهش سطح مطالعه از یک سو و اطمینان و بسنده کردن به مطالب فضای مجازی از سوی دیگر سبب شده تا عموماً مخاطبان نیز در مواجهه با انتشار هر مطلبی صرفاً به لایک کردن آن بسنده کنند؛ بی‌آنکه نسبت به درستی آن اطلاعی داشته باشند یا تلاش کنند این اطلاع را کسب کنند. از سوی دیگر تکرار این مطالب سست در رسانه ملی نیز طی سال‌های اخیر بر این مسئله دامن زده است. در این میان، کسانی که می‌خواهند دل‌نوشته یا شعرشان از قِبَل این انتساب‌های جعلی مشهور شود، از این آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند. 

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط