توصیف سوزناک احمد بابایی از لحظه شهادت سردار سلیمانی + فیلم
احمد بابایی در سرودهای شنیدنی به مناسبت سالگرد شهادت سردار سلیمانی به سردار دلها عرض ادب کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، به مناسبت فرارسیدن دومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی، شاعران کشورمان به سردار دلها عرض ادب کردند.
احمد بابایی، شاعر سرودهای را تقدیم به سردار سلیمانی کرد. در زیر فیلم این شعرخوانی را میبینید و متن آن را میخوانید:
ساعتی که دو چشم عشق گریست
ساعت زخم و دلبری یک و بیست
آن شب جمعه ماه باران بود
گیسوی روضهها پریشان بود
از گلو بغضِ تازه میجوشید
روضهای پرگدازه میجوشید
جگرم بیقرار و درمانده است
در رگم شور خون فرمانده است
شعله آن شب که فکر غارت بود
شب جمعه، شب زیارت بود
آن شب جمعه، روضه احیا شد
تنِ فرمانده عرباً عربا شد
ساعتی که دو چشم عشق گریست
ساعت زخم و دلبری یک و بیست
وسط عِطر سیب، کشته شدُ
ای بمیرم، غریب کشته شدُ
دل فرمانده فیالمثل شمع است
همه روضهها در او جمع است
گُل کجا، داسِ مست...؛ گریه کنید
روضهِ قاسم است، گریه کنید
دوره کردند نیزهها جان را
بیهوا میزدند مهمان را
وای اگر مرد را زند، نامرد
وای اگر بی هوا زند، نامرد
نعل، جلوه فروخت در غربت
تن فرمانده سوخت در غربت
شیشهِ عِطر شد، سرش گم شد
خونِ مَرد آبروی مردم شد
ساعتی که دو چشم عشق گریست
ساعت زخم و دلبری یک و بیست
این زمستان، بهار قاسم ماست
تازه آغاز کار قاسم ماست
مالک ما دلیل راه علی است
دست او پرچم سپاه علی است
دست او مانده، رونما باشد
مانده تا دستگیر ما باشد
چشم فرمانده، تورمان کرده است
خون قاسم غیورمان کرده است
گرچه در بندِ صبر و حوصلهایم
ما چو مختار، فکر حرملهایم
زُلف این داغ دستِ حاشا نیست
هر که کوتاه آید از ما نیست
بین خون خفتهایم و میگوییم
بارها گفتهایم و میگوییم
علم از دست ما نمیافتد
کربلا از صدا نمیافتد
دل، به نور امید باید داد
پای پرچم، شهید باید داد
این شهادت، غیورمان کرده است
بیقرار ظهورمان کرده است
قائلیم، این کرانه مواج است
افق ما به جلوه محتاج است
و انأ الفانی و غزل الباقی است
همه حرفها هوالباقی است
یوسف ما هنوز در چاه است
انتقامی شدید در راه است
این زمستان بهار قاسم ماست
تازه آغاز کار قاسم ماست
ساعتی که دو چشم عشق گریست
ساعتِ زخم و دلبری یک و بیست
انتهای پیام/