حاج قاسم برد موشک‌های ما را از ۲ کیلومتر به ۲۵۰ کیلومتر رساند/ فلسطین مرهون سردار سلیمانی است| گفتگو با طلال ناجی دبیرکل جبهه خلق برای آزادی فلسطین

«امروز ملت فلسطین تجربه و توانایی و قابلیت کار در زمینه خودکفایی در نوار غزه را دارند، اما این اعتبار و توانمندی مرهون سردار سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران است.»

خبرگزاری تسنیم- دفتر دمشق: فلسطین بدون تردید بزرگترین آرمان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود و او در طول بیش از دو دهه فرماندهی نیروی قدس، بیشترین ارتباط را با گروه‌های مختلف فلسطینی برقرار کرد.

راهبرد شهید حاج قاسم سلیمانی کار از نزدیک با تمام این گروه‌ها فارغ از سلایق مذهبی و سیاسی آنها بود و همین راهبرد توانست توان محور مقاومت مقابل رژیم صهیونیستی را در فلسطین چند برابر کند.

جبهه خلق برای آزادی فلسطین-فرماندهی کل از جمله این گروههای مبارز است که رهبران آن نزدیکی زیادی با حاج قاسم داشتند و دبیرکل آن نیز احمد جبریل مبارز قدیمی فلسطینی بود.احمد جبریل در تیرماه سال جاری درگذشت و «طلال ناجی» به عنوان دبیرکل جدید این جبهه انتخاب شد.

در ادامه گفتگوهای ویژه با شخصیت های وابسته به محور مقاومت به مناسبت دومین سالگرد شهادت سردار سپهبد «قاسم سلیمانی»، به گفتگو با «طلال ناجی» دبیرکل جبهه خلق برای آزادی فلسطین -فرماندهی کل درباره نقش شهید سلیمانی در حمایت از ملت و مبارزات مردم فلسطین در برابر استکبار صهیونیستی پرداختیم.

 

* اولین باری که شما با حاج قاسم سلیمانی اشنا شدید چه زمانی بود؟ از قبل هم ایشان را می‌شناختید؟

ما درگذشته بارها به عنوان جبهه هیئت‌های مختلف فلسطین به ایران سفر می‌کردیم و در آن زمان با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران آشنا شدیم. بعد از آن در اواخر دهه 90 (میلادی) بود که سردار سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه ایران را شناختیم. یعنی ارتباط ما با سپاه پاسداران پیش از آن بود که سردار سلیمانی این منصب را بر عهده بگیرد.

اولین دیدار ما با سردار سلیمانی به همان اواخر دهه 90 و اوایل سال 2000 بر می‌گردد و با فرماندهی ایشان در نیروی قدس این روابط شروع به پیشرفت کرد.

اولین باری که با حاج قاسم دیدار کردیم، شخصیت او ما را بسیار تحت تاثیر قرار داد. به ویژه زمانی که درباره مسئله فلسطین و مقاومت فلسطین صحبت می‌کرد، سرشار از مهربانی و تواضع و احساسات محبت آمیز بود.

ما از همان ابتدا احساس کردیم که ملت و مسئله فلسطین، جایگاه ویژه‌ای برای سردار سلیمانی دارد. البته حاج قاسم این احساس را نسبت به همه برادران عزیز در امت اسلامی داشتند، اما احساس کردیم که ایشان صراحتاً احساسات خود را نسبت به ملت و مسئله فلسطین ابراز می‌کنند. این صرفاً برداشت شخصی ما هم نبود؛ بلکه هریک از رهبران و مبارزان گروه‌های فلسطینی که در داخل و خارج با حاج قاسم دیدار کرده بودند همین احساس را داشتند؛ چرا که طی سال‌های گذشته این فرصت برای شماری از گروه‌های فلسطینی به وجود آمد تا با شهید حاج قاسم سلیمانی دیدار کنند.

* مردم فلسطین و بخصوص ساکنان نوار غزه، کرانه باختری و دیگر فلسطینیان چه شناخت و دیدگاهی نسبت به ایشان دارند؟ آیا این نگاهی که در میان مبارزین بود، در بین مردم هم وجود دارد؟

مردم فلسطین در هرکجا که باشند حاج قاسم سلیمانی را می‌شناسند. برخی از فلسطینیان این فرصت بزرگ و استثنایی را داشتند که با ایشان دیدار کنند و کسانی هم که به شکل مستقیم نتوانستند ایشان را ببینند، وصف حاج قاسم را از خلال اقدامات ایشان و خدماتی که به ملت فلسطین و گروه‌‎های فلسطینی عطا کرده بود شنیده بودند. شهید سلیمانی تاثیر مستقیمی بر پیشرفت مقاومت فلسطین و همچنین تاثیر بالایی بر پیشرفت کل محور مقاومت داشت.

البته همان طور که می‌دانید کشورها و گروه‌های مقاومت از اوایل دهه 60 که گروه‌های مقاومت فلسطین تشکیل شد وجود داشتند، اما این محور صراحتاً با اقدامات و تلاش شخصی شهید سلیمانی برجسته شد. بنابراین ملت فلسطین در غزهِ مقاوم و عزتمند که در برابر تجاوزات مستمر رژیم صهیونیستی علیه اهالی این منطقه و فلسطینیان در قدس اشغالی ایستادند و همچنین فلسطینیان قهرمان در بیت المقدس و کرانه باختری و اراضی اشغالی 1948 که از خلال نبرد شمشیر قدس و پایبندی به مسئله و مقاومت فلسطین و همه مقدسات اسلامی و مسیحی در قدس ، همبستگی بزرگی را رقم زدند، ثابت کردند که فلسطین یک ملت واحد است.

من به شما اطمینان می‌دهم که مردم فلسطین در اردوگاه‌های آوارگان در لبنان و اردن و سوریه و عراق و مصر، همگی حاج قاسم سلیمانی را می‌شناسند و راه ایشان را ادامه می‌دهند و از لطف و نقش و تاثیر و بخشندگی حاج قاسم در حمایت از مقاومت و مسئله فلسطین آگاه‌اند.

*اجازه بدهید درباره این موضوع، یعنی حمایت از آرمان فلسطین با جزئیات بیشتر صحبت کنیم. منظورم این است که حاج قاسم سلیمانی برای حمایت از گروه‌های مقاومت فلسطین، کارهای بزرگ و تلاش فراوانی انجام داد. ایشان مشخصا چه نقشی در رسیدن گروه‌های مقاومت فلسطین به این سطح از قدرت و آمادگی در زمینه‌های مادی و روانی و نظامی ایفا کرد؟

ما حق هیچ کس را در جمهوری اسلامی ایران نادیده نمی‌گیریم؛ زیرا خدمات شایانی برای انقلاب و همچنین مسئله فلسطین و سایر ملت‌های مستضعف در جهان ارائه کردند. اینجا از حضرت امام خمینی (ره) آغاز می‌کنیم که اولین نفری بود که فریاد یاری بیت المقدس و مردم ما در قدس را سر داد. می‌دانید که از زمان انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 و در همان روزهای اول انقلاب امام خمینی(ره) با صدور پیامی اعلام کردند که لازم است هر سال آخرین جمعه ماه مبارک رمضان برای حمایت از بیت المقدس و مردم آن و مقدسات این شهر اختصاص یابد.

امام خمینی (ره)همچنین اعلام کردند که اسرائیل غده سرطانی است که باید ریشه کن شود و ایشان با رهنمودهای خود به حمایت از گروه‌های مقاومت پرداختند. در آن زمان «یاسر عرفات» اولین کسی بود که از طرف فلسطین به تهران رفت و می‌دانید نخستین فردی بود که افتخار دیدار با امام خمینی(ره) را پیدا کرد. همچنین بعد از اینکه امام خمینی(ره) رحلت فرمودند و امام خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب ایران شدند، درهای جمهوری اسلامی ایران به روی همه گروه‌های مقاومت باز شد. هنگامی که امام خامنه‌ای مسئولیت رهبری انقلاب اسلامی ایران را برعهده گرفت شور و شوق برای حمایت از مقاومت و ملت فلسطین افزایش یافت.

اما جمهوری اسلامی ایران برای رهایی از بقایای رژیم مزدور شاه، مشکلات و دغدغه‌های داخلی زیادی داشت. برخی به دنبال نابودی جمهوری اسلامی در ایران بودند و همچنین مشکلات بزرگی در سطح جهانی علیه آن وجود داشت. فشارها ضد جمهوری اسلامی از همان روزهای اول انقلاب با محاصره آمریکایی -غربی و تلاش برای سرنگونی دولت و نظام جمهوری اسلامی ایران آغاز شد. با وجود همه محبت و حمایتی که ما از جانب جمهوری اسلامی ایران برای ملت و مسئله فلسطین و همه طرف‌های مقاومت در امت عربی و اسلامی احساس کردیم؛ اما زمانی که حاج قاسم سلیمانی به منصب فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران رسید ایشان این رویکرد را به شکلی خاص و مشخص در پیش گرفت و همین مسئله یعنی فرماندهی ایشان در سپاه «قدس» به خودی خود شاهدی بر این امر است.

 اولین و عالی ترین هدف برای حاج قاسم سلیمانی حمایت از قدس و مقدسات اسلامی و مسیحی بود؛ چرا که سردار سلیمانی ذهنیتی باز و نامحدود داشت و همه چیز را به شکل باز و گسترده می‌دید. ایشان می‌دانست که دشمن کجاست، دوست کجاست و متحدان کجا هستند و همچنین می‌دانست که چگونه از همه شرایط و موقعیت‌ها و احتمالات استفاده کند.

 

حاج قاسم فرمانده اندیشمند و قاطع و قدرتمند و مصمم یک دستگاه متخصص و بزرگ بود که شبانه روز برای اجرای برنامه و اهداف تلاش می‌کرد؛ یعنی اهداف انقلاب اسلامی ایران و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب.

ما حمایتی عمیق‌تر و بیشتری به دست آوردیم؛ زیرا یک فرمانده بزرگ داشتیم که به شکل ویژه مسئول روابط با گروه‌های مقاومت و ملت فلسطین بود. بعد از اینکه سردار سلیمانی فرماندهی نیروی قدس را بر عهده گرفت روابط با همه گروه‌های مختلف فلسطینی توسعه یافت. سردار سلیمانی قلب خود و قلب جمهوری اسلامی ایران را به روی همه کسانی که می‌خواهند با دشمن صهیونیستی بجنگند باز کرد. منظورم گروه‌ها و همه ملت فلسطین هستند. رویکرد حاج‌قاسم‌ در عملکرد و توسعه توانمندی‌های گروه‌های مقاومت فلسطین منعکس شد.

همه ما و فعالان و رزمندگان وابسته به گروه‌های مقاومت اسلامی از تأثیر و اعتبار و نقش مستقیم سردار سلیمانی در توسعه ظرفیت مقاومت فلسطین در نوار غزه آگاه هستیم.

در اواخر دهه 90، توانایی‌های ما ابتدایی و محدود بود و اولین موشک متعلق به مقاومت فلسطین در غزه تنها دو کیلومتر برد داشت. تصور کنید! یعنی خیلی محدود و حتی پایین‌تر از استانداردهای شناخته شده بین المللی برای راکت‌های کوچک. اما می‌بینیم که امروز مقاومت فلسطین موشکی با برد 250 کیلومتر دارد؛ موشکی که به فرودگاه رامون به سمت بندر عقبه و ایلات شلیک شد. منظورم این است که نقش مستقیم و حمایت شخصی سردار سلیمانی سبب توسعه این قابلیت‌ها شد.

الحمدلله امروز ملت فلسطین تجربه و توانایی و قابلیت کار در زمینه خودکفایی در نوار غزه را دارند، اما این اعتبار و توانمندی مرهون سردار سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران است. البته ما لطف برادران عزیزانمان در سوریه و همچنین کسانی که روابط محکم با سردار سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران داشتند را فراموش نمی‌کنیم. منظورم این است که علاوه بر جمهوری اسلامی ایران بخش بزرگی از آموزش و آمادگی گروه‌های مقاومت فلسطین به سوریه نیز مربوط است.

* اندیشه و رویکرد حاج‌ قاسم بر اساس اینکه مسئله فلسطین مسئله کل امت اسلامی است و نه صرفا ملت این سرزمین، همواره بر دوری از هرگونه تفرقه و همچنین دور شدن از فرقه‌گرایی و تعصب کورکورانه در خصوص مسئله فلسطین متمرکز بود. از نظر شما حاج قاسم سلیمانی تا چه اندازه به این موضوع اهمیت می‌داد و بر آن اصرار داشت؟

در دیدارهایی که در سال‌های 2014 و 2015 و 2016 با حاج‌قاسم داشتیم یادم هست که در یکی از آن دیدارها که در سال 2015 انجام شد ما به همراه هیئتی از گروه‌های مختلف فلسطینی از جمله برادرانمان در جنبش فتح در رام الله و همچنین «عباس زکی» عضو کمیته مرکزی جنبش فتح و رهبران سایر گروه‌ها همگی حضور داشتیم. سخنان حاج قاسم در این دیدار بسیار صریح و شفاف بود و در ابتدا همه ما را به وحدت ملی و لزوم تلاش برای پایان دادن به تفرقه و نزدیک‌تر کردن دیدگاه ها و اولویت دادن به مقابله با دشمن اسرائیلی و کنار گذاشتن اختلافات تشویق و ترغیب کرد.

حاج قاسم به همه ما گفت: برادران از شما می‌خواهم با یکدیگر قطع رابطه نکنید. همگی تلاش کنید هرگونه حمایتی هرچند کوچک و محدود را برای مسئله و ملت فلسطین دریافت کنید. فکر نکنید که این امر ممکن است ما را آزار دهد. کاملاً برعکس، ما بسیار خوشحال می‌شویم زمانی که از هر طرف حمایتی به شما برسد. هرگز روابط خود را قطع نکنید و این روابط را نگه دارید، ما به خاطر خودتان و ملت و آرمان فلسطین و همچنین به خاطر فرمان الهی در دفاع از ملت و مسئله فلسطین، از شما حمایت می‌کنیم.

این شفافیت و صراحت را در سخنان حاج قاسم که در حضور همه رهبران گروه‌های فلسطینی مطرح کرد، تصور کنید. سردار سلیمانی یک بار نیز در سال 2016 همه ما را در تهران خطاب قرار داد و گفت: من در برابر هر خانواده شهید فلسطینی که پسر یا شوهر یا پدر خود را به خاطر فلسطین تقدیم کرده است بسیار متواضع هستم. سلام و احترام مرا به همه خانواده‌های شهدای فلسطین برسانید.

تصور کنید که این فرمانده بزرگ با این کلمات و واژگان چگونه احساسات شنونده را تهییج می‌کند و می‌دانید که حاج قاسم صادق بود و احساسات واقعی خود را بیان می‌کرد. این سردار شهید قاسم سلیمانی بود. توصیف احساسات من و برادرانم نسبت به این فرمانده بزرگ بسیار سخت است. حاج قاسم زندگی خود را وقف مسئله فلسطین کرد و صراحتاً به خاطر ما به شهادت رسید. ما ترور حاج قاسم توسط دولت آمریکا و دشمن صهیونیستی را یک جنایت مشترک اسرائیلی- آمریکایی و شاید غربی می‌دانیم. منظورم این است که می‌دانید زمان، همه رازها را فاش می‌کند، اما همه می‌دانند که تصمیم برای ترور حاج قاسم توسط دولت آمریکا از کاخ سفید با هماهنگی سرویس جاسوسی موساد اسرائیل صادر شد و این جنایت وحشیانه در فرودگاه بغداد اتفاق افتاد.

قطعاً یکی از مهمترین دلایل ترور حاج قاسم، فلسطین و حمایت ایشان از ملت فلسطین بود. حاج قاسم نه خار، بلکه به یک شمشیر در چشم رژیم غاصب اسرائیل و پروژه‌های هژمونی آمریکا در منطقه ما تبدیل شده بود.

شهید قاسم سلیمانی و سپاه قدس نه تنها از فلسطینی‌ها بلکه از مردم عراق نیز حمایت می‌کردند و در آزادسازی این کشور از شر اشغالگران آمریکایی بعد از اشغال آن در سال 2003 و تشکیل نیروهای مردمی در عراق نقش بسزایی داشتند. بر همین اساس عراق در امتداد محور مقاومت قرار گرفت. نیروهای حشد شعبی در عراق و مجموعه‌ای از نیروهای دیگر یعنی حزب الله عراق و شماری از دیگر نیروها که افتخار حضور در محور مقاومت را دارند نقش مهمی در شکست داعش و گروه‌های تروریستی- تکفیری در عراق داشتند.

ما مستقیماً از سردار قاسم سلیمانی اطلاع یافتیم که چگونه نبرد آزادسازی عراق از چنگال گروهک‌های تروریستی و همچنین مرحله اول آزادسازی این کشور از شر اشغالگری آمریکا انجام شد. منظورم این است که آمریکا در سال 2011 در مرحله اول از عراق بیرون آمد. آمریکا بیش از 500 هزار سرباز در عراق داشت که در سال 2011 از این کشور خارج شدند. شهید حاج قاسم سلیمانی نقش بزرگی در توسعه قدرت مقاومت ملی عراق برای تحت فشار قرار دادن آمریکایی‌ها و اینکه اشغالگران آمریکایی در عراق احساس آرامش و ثبات و امنیت نداشته باشند، ایفا کرد.

سپس زمانی که داعش بخشی از عراق را اشغال کرد و بر این کشور و همچنین بخش‌های وسیعی از سوریه سیطره پیدا کرد، حاج قاسم برای ما که همراه با ابوجهاد احمد جبریل بودیم توضیح داد که اداره جنگ برای نابودی و سرکوب گروه‌های تروریستی و داعش از وجب به وجب خاک عراق چگونه انجام می‌شود.

عناصر داعش قبلاً تکریت وسامراء و بخش بزرگی از شمال عراق و همه نینوا و موصل را تصرف کرده بودند. حاج قاسم توضیح داد که ما اکنون در کنار نیروهای مقاومت مردمی عراق هستیم و به زودی اولین نبرد را برای آزاد سازی تکریت آغاز و سپس به سمت سامراء و بعد به سمت شمال حرکت می‌کنیم تا به موصل برسیم و سپس همه مناطق اطراف را در منطقه کردستان در شمال عراق آزاد می‌کنیم.

در واقع سردار سلیمانی شخصاً این نقش را ایفا کرده بود سپس نقشه دوم را درباره سوریه مقابل ما قرار داد؛ جایی که گروه‌های تروریستی در سوریه حضور داشتند یعنی در استان ادلب، حماه و شمال حلب.

در آن زمان تروریست‌ها بیش از دو سوم حلب را اشغال کرده بودند. حاج قاسم یک دیدگاه و تصویر ذهنی استراتژیک واقعی و روشن در این زمینه داشت و می‌پرسیم که ایشان چگونه جنگ را مدیریت می‌کرد؟ طبیعتاً این امر با همکاری برادران عزیزمان- چه در عراق و -چه در ارتش عربی سوریه و همچنین حشد شعبی انجام شد؛ اما مغز متفکر و طراح نقشه، شهید قاسم سلیمانی بود.

همانطور که گفتیم بار دومی که به دیدار حاج قاسم رفتیم، نیروهای مقاومت مردمی عراق بیشتر این کشور را تا موصل از شر داعش آزاد کرده بودند و سپاس موصل آزاد شد. پس از آن به سوریه رفتیم و آزادسازی اراضی سوریه آغاز شد.

حاج قاسم سلیمانی صرفا از تهران بر این نقشه نظارت نداشت؛ بلکه شخصا بر میدان جنگ نظارت می‌کرد و همه ما می‌دانیم که ایشان در خط مقدم جنگ با تروریسم در عراق و سوریه بود. امروز عکس‌ها و کلیپ‌های ویدئویی از شهید قاسم سلیمانی در همه جا و در سوریه در استان ادلب درباره مبارزه ایشان با گروه‌های تروریستی منتشر می‌شود که تنها در چند متری این تروریست‌ها در حلب و الرقه و دیرالزور و المیادین و البوکمال ایستاده بود.

همچنین در این تصاویر و ویدئوها دیده می‌شود که حاج قاسم به تنهایی در عراق که از جایی به جای دیگر منتقل می‌شد و هرگز به فرستادن دستیاران خود اکتفا نمی‌کرد. البته دستیاران حاج‌قاسم فرماندهان بزرگ و شایسته و باتجربه هستند، اما ایشان اصرار داشت که مستقیما با سربازان و رزمندگان در خط مقدم ارتباط برقرار کند و مستقیماً خود را در معرض خطر جدی قرار می‌داد. اگر دشمن می‌دانست مردی که در خط مقدم ایستاده سردار قاسم سلیمانی است همه دنیا را بسیج می‌کرد تا به او آسیب برساند. این شهید، قاسم سلیمانی است.

* این ذهنیت استراتژیک که شما از آن صحبت کردید قبل از هر چیزی بعد انسانی دارد. شما ویژگی های شخصی و اخلاقی سردار سلیمانی را چطور دیدید؟

من یک مثال درباره این فرمانده بزرگ می‌زنم که سرشار از احساسات انسانی بود. وقتی که ایشان ما را برای شام یا ناهار به تهران دعوت می‌کرد و همه رهبران فلسطینی و شماری از شخصیت‌ها و روحانیون فلسطینی از سوریه و لبنان و همچنین برادرانمان از حزب الله لبنان و دیگر برادران از یمن و عراق حضور داشتند، چند میز در تهران برای ما قرار داده می‌شد. به خدا قسم، حاج قاسم هرگز حاضر نشد روی صندلی بنشیند و غذا بخورد. همه ما با عشق، حاج قاسم را دوست داشتیم و رابطه ما با ایشان رسمی نبود بلکه ارتباطی صمیمی و پر از عشق بود.

ما احساس می‌کردیم که تا چه اندازه این مرد را دوست داریم و احساس می‌کردیم که او به ذهنیت و قلب و احساسات ما بسیار نزدیک است. ما بسیار مشتاق بودیم که به او بگوییم: حاج قاسم کنار ما بنشینید. حاج قاسم شخصا بر پذیرایی از مهمانان خود نظارت می‌کرد و خودش برای ما غذا می‌کشید و از تک تک مهمانان پذیرایی می‌کرد. حاج قاسم تمام مدت صرف نهار یا شام را ایستاده می‌گذراند و تا زمانی که از میهمانان خود پذیرایی نکرده بود و احساس نمی‌کرد که مهمان نوازی را کاملا به جا آورده است هرگز غذا نمی‌خورد. این، قاسم سلیمانی است.

متاسفانه در این زمان کوتاه قطعا نمی‌توان به همه این جزئیات درباره شهید حاج قاسم سلیمانی پرداخت.

انتهای پیام/