فیلمهای جشنواره پرفروش نیستند/ اکران نوروزی بیشتر متأثر از "نفوذ حرفهای" است نه نتایج فجر
در چهارمین نشست از سلسله نشستهای سینما گفتمان فرهنگی «گام دوم سینما» عنوان شد که فیلمهای جشنواره فجر پرفروش نیستند و فهرست اکران نوروزی نشان میدهد خیلی متأثر از جوایز فجر نیست و بیشتر تأثیر گرفته از رایزنیها و نفوذ حرفهای و پایدار دفاتر پخش است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از مرکز اطلاعرسانی روابط عمومی جشنواره فیلم فجر، در این نشست که با حضور حبیب اسماعیلی تهیهکننده سینما و محمدحسین قاسمی، تهیهکننده سینما، رامین رحیمی، منتقد و تهیهکننده، عباس کریمی، منتقد، فرناز سربندی، پژوهشگر و دکترای مدیریت و برنامهریزی فرهنگی، مهدی سلطانی گردفرامرزی، پژوهشگر و عضو هیأت علمی جهاد دانشگاهی و علی عبدالعلیزاده مدیر رسانه، کارشناس و مدیر نشست برگزار شد، کارشناسان نقطهنظرات خود را حول محور موضوع نشست ارائه دادند.
اقتصاد سینما همچنان روندی سنتی را طی میکند
عبدالعلیزاده، مجری و کارشناس در ابتدای بحث و پس از معرفی و دعوت از میهمانان نشست گفت: موضوع جشنواره فیلم فجر و تأثیر آن بر اقتصاد سینمای نیازمند زیرساختهایی مثل دادهپردازی اطلاعات اقتصادی سینما از جمله تحلیل فروش ، سهم و فراوانی آثار برگزیده در گلوگاههای رونق اکران ، میزان و نقش رایزنی دفاتر پخش و ... است.
وی در ادامه افزود: متأسفانه بحث اقتصاد سینمای ایران همچنان روندی سنتی را طی میکند و با وجود اهمیت فروان و تلاشهای رسانهای گامی در مسیر علمی شدن برنداشته است.
یک زمانی با سختی فراوان در هفتهنامه سینما از اوایل دهه 70 جدول هفتگی فروش میرفتیم و این مواضع را بررسی میکردیم. سال 94 در روزنامه صبا در صفحه اقتصاد هنر ما بحث متعددی را در مورد اهمیت علمی شدن اقتصاد سینما مطرح کردیم و حتی به موضوع تأثیر نتایج فجر بر اکران سینما را مورد ارزیابی قراردادیم.
عبدالعلیزاده در بخش دیگری از این نشست گفت: مهمترین مشکل و کاستی نبود دادههای پایه دقیق بود که همچنان همین مشکلات موجود است. و متأسفانه سالهاست که حتی رسانه ها نیز توجهی به نیازهای پایهای سینما ندارند.
اما واقعیت این است که با توجه به ضد و نقیض بودن نتایج هر دوره و چیدمان سلیقهای هیأتهای انتخاب و داوری جشنواره و در نتیجه عدم سیاستگذاری مشخص در جشنواره، نمیتوان گفت موفقیت 100 در صد اقتصادی منوط به درو کردن سیمرغهای بلورین جشنواره از سوی یک یا چند فیلم است. نزدیکی جشنواره فجر با اکران نوروزی که یکی از این بزنگاهها برای جهش اقتصادی سینمای ایران بوده اما فهرست اکران نوروزی نشان میدهد خیلی متأثر از جوایز فجر نیست و بیشتر تأثیر گرفته از رایزنیها و نفوذ حرفهای و پایدار دفاتر پخش است.
صرف بودجه جشنوارهها برای ساخت سالن سینما
حبیب اسماعیلی، تهیهکننده و پخش کننده اظهار کرد: این موضوع به همگان ثابت شده که سینما به صورت صرف هنر و یا مقولهای برای تفریح نیست. بلکه هنر صنعت است و باید به چرخه اقتصادی آن نیز توجه داشت. یکی از مشکلات ما عدم وجود مدیریت منسجم برای جشنواره فیلم فجر است که هر مدیری بر مبنای سلیقه خود، دبیران و مسئولانی را برمیگزیند و این ماجرا به شیوهای بنیادی باید بررسی شود.
او گفت: من اعتقاد دارم که لزومی به برگزاری این تعداد کثیر جشنوارههای سینمایی در طول سال نیست. میتوان بودجه این امور را به سالنسازی اختصاص داد. همه این موارد دست به دست هم میدهند که چرخه اقتصادی سینمای ایران فلج باشد. در گذشته گاهی میدیدیم که فیلمها ردهبندی میشدند به الف، ب و ج؛ و فیلمهایی که در رده الف بودند هفت هفته بر پرده میماند اما فیلمهای رده ج به سرعت از پرده پایین میآیند و نکته قابل بحث در این است که این ردهبندیها ارتباطی با سلیقه مخاطب پیدا نمیکرد و اتفاقاً فیلمهایی که میتوانستند گردش اقتصادی ایجاد کنند عملاً خارج از گود میماندند.
این تهیهکننده عنوان کرد: گویا بحثها و نقدهای ما تأثیری ندارد و منعکس نمیشود. مشکل بزرگی که داریم این است که مرکز تصمیم گیرنده واحد نداریم. وزارت ارشاد و هیچ ارگانی به امضای افرادی که به فیلم مجوز میدهند ارزش قائل نیستند. خوشبختانه در شورای پروانه ساخت و نمایش از همه طیفها و ارگان افرادی حاضر هستند اما متأسفانه همه ارگانها میخواهند کار به نفع خودشان باشد و این یکی از بزرگترین مشکلات است. چرا شهرداری و سازمان سینمایی کمک نمیکنند؟ سینمای بیجان در دوران کرونا تعطیل نبود. ولی الان هم که باز است تبلیغ نمیکنند که مردم به سینما بروند. در نمایش خانگی بلاتکلیفیها موجب ناشکوفایی سینما میشود و مردم هم بدبین میشوند. سینمای ما در این موقعیت بد اقتصادی،نیاز به فیلم خوب و مردم پسند دارد.
سیاستهای کلی جشنواره ثابت بماند تا سینمای ایران از بین نرود
در بخش دیگری از این نشست محمدحسین قاسمی به عنوان تهیهکننده اظهار داشت: یکی از مسائلی که باید نسبت به بهبود وضعیت آن مبادرت ورزید سینمای کمدی است که میتواند چرخه اقتصادی ایجاد کند. سینما چه در قالب سرگرمی و چه در قالب صنعت مهمترین داراییاش مخاطب است و باید به آن پرداخته شود. جشنواره فجر نیز باید به این مهم بپردازد.
او ادامه داد: یکی از مهمترین سیمرغهای جشنواره فیلم فجر، سیمرغ از نگاه مردمی است اما میبینیم که در روند اکران به این نکته توجه نمیشود و ما باید ریلگذاریای داشته باشیم که در نتیجه آن جریان تعدد مخاطب ایجاد شود. هر وقت نگاه ما از مردم فاصله بگیرد اتفاقات خوبی برای آثارمان رخ نمیدهد. باید بدانیم که فروش و جایگاه کیفی آثار میتوانند همعرض هم باشند و به صورت موازی پیش ببرند.
این تهیهکننده بیان کرد: باید سیاستهای کلی جشنواره ثابت بماند وگرنه در نهایت سینمای ایران و فیلمهای ایران از بین میروند.
قاسمی ادامه داد: به نظر من جشنواره فیلم فجر تابع برنامهی مدون نیست و هر دوره به واسطه اعمال سلیقهای به سمتی میرود. خود جشنواره ابتدا باید جلوی ضرر را بگیرد و طی پژوهشی تکلیف خودش را با خود مشخص کند که قرار است فستیوال یا جشن باشد یا کاربردی هم به نفع سینمای ایران داشته باشد. در کنار ایجاد این فضا استفاده از تکنولوژی و نوآوری نیز مؤثر است. اگر بتوانیم به سمتی برویم که فیلم را تجاریسازی کنیم، برای عرضه و تولید اتفاق بزرگی در سینمای ایران میتواند رخ دهد.
بازار طبیعی فیلم این است که خود مردم تعیین کنند چه برایشان تولید شود
رامین رحیمی نیز در ادامه این نشست گفت: متأسفانه ما دادههای شفافی از سینمای ایران نداریم و به صورت دقیق نمیدانیم که مردم تا چه اندازه از آثار سینمایی استفاده کردهاند. باید گفت فستیوال در دنیا محل کشف استعدادهای جوان است که در عرصه سینما نوآوریهایی را ایجاد کردهاند. در این قبیل جشنوارهها خلاقیت متر و معیار بوده و بحث میزان فروش آنها ایجاد نمیشود. چراکه اغلب این آثار نوگرایانه و خلاقانه هستند. جشنواره فیلم فجر در ترجمان فارسی بیشتر جشن به حساب میآید تا فستیوال که آینهای از آثار ساخته شده در طی یک سال است و چون دولتی است ساز و کارهایی هم به هنگام انتخاب درباره آثار صورت میگیرد و به اعتقاد من باید بررسی کرد که این رویداد عظیم چگونه قرار است راهگشا باشد.
این منتقد عنوان کرد: مباحث نظری از منابع مکتوب قبلی با مدل سیاستگذاری در ایران متفاوت است. یکی از شاخصهای مهم مصرف فرهنگی شاخص رفاه و اوقات فراغت است که باید دید در سبد فرهنگی خانوار سینما چقدر اولویت دارد؟ آیا سوبسیدی به آن تعلق گرفته یا خیر. ما به تولید فیلم سوبسید دادهایم ولی هیچ وقت به مخاطب سوبسید ندادیم. بهنظرم فیلم خوب میتواند خودش بازارش را پیدا کند. ما در بحث اقتصاد سینما و محصولات فرهنگی و هنری بازارهای جدید احداث نکردیم. فیلمهای ما برای دیدن روی پرده سینما ساخته نشدهاند.
رحیمی افزود: بارها موافق اکران فیلمهای خارجی بودم ولی مخالفتهایی میشد. البته پیشنهاد من فیلمهایی بود که از لحاظ تکنیکی قادر به ساخت آن نیستیم و تأکید داشتم که کپیرایت آن فیلمها هم خریداری شود. اینکه همه چشمها باید به دولت باشد و همه نگاه ها نزدیک به دولت باشد، برای کلیت خوب نیست. حتی شنیدهایم با مجلس برای دریافت بودجه بیشتر رایزنی شده که این موضوع برای سینما سم است. این موضوع باعث میشود که انباری از فیلم ایجاد شود که توان اکران ندارد. باید کمیته شورای سیاستگذاری ایجاد شود که دوستان آکادمیک کنار هم بنشینند و مدلهای مختلف بررسی شود و به یک مدل جامع برسیم.
وی درباره تأثیر اقتصادی برگزاری جشنوارهها گفت: به طور کلی فکر میکنم فستیوالها کمکی به اکران فیلمها نمیکنند. فیلمهایی در فستیوالها با استقبال بیشتری مواجه میشوند که درباره مردم ساخته شده باشند. باید چنین محصولاتی را برای مردم تولید کنیم. متأسفانه بیشتر محصولات ما مدیر پسند است!
اصلاً سینما اقتصادی دارد؟
عباس کریمی، منتقد در این نشست عنوان کرد: در ابتدا باید بررسی کرد که اصلاً سینما اقتصادی دارد که بعد از آن تازه به این بپردازیم که نقش جشنواره در اقتصاد آن کجا است. ما دهمین یا یازدهمین کشور تولیدکننده فیلم هستیم اما چرخه اقتصادی ما در این میان نیست. سینما یک کالای عمومی فرهنگی است اما در کشور ما کالایی خصوصی است چون از تمهیدات ویژهای از جانب دولت برخوردار نمیشود. در کشور ما حتی نقد به شیوه درست هم جریان ندارد. باید نقدهایی را شاهد باشیم که مردم با اعتقاد به آن منتقد برای تماشای فیلمها به سالن سینما بروند.
کریمی با بیان اینکه جشنواره یک ویترین است، یادآور شد: کتاب هم کالایی فرهنگی است که اگر پشت ویترین نباشد کسی آن را نمیخرد. ما فیلمهایی را تولید میکنیم که نمایش آنها را در جشنواره داریم ممکن است چیزی نباشد که مخاطب میخواهد. این اشتیاق مخاطب است که او را به سینما میکشاند. رسانههای دیگر که رقیب سینما هستند نمیتوانند تاثیرگذار باشند چرا که اهالی واقعی سینما دوست دارند فیلم را روی پرده بزرگ سینما ببینند.
کریمی با اشاره به کارکرد اقتصادی جشنواره فیلم فجر گفت: جشنواره در حال حاضر نمیتواند در حوزه اقتصاد سینما کاری کند. باید ساختار جشنواره کن و ونیز را کنار بگذاریم و ساختار خود را نگاه کنیم. این نکته حائز اهمیت است که تعدد جشنوارههای فیلم در کشور به جشنواره فیلم لطمه میزند. جشنواره فیلم فجر در کنار غربالگری باید اعتمادسازی کند، استقلال و مشروعیت برای مردم داشته باشد. مردم باید احتیاج پیدا کنند که فیلم ببینند. لذت تماشای فیلم در سالن بزرگ وقتی بوجود بیاد دوباره دنبالش میرویم.
سینمای ایران نقطه قوت فرهنگی در دو دهه گذشته است
مهدی سلطانی گردفرامرزی، پژوهشگر در ادامه این نشست گفت: سینمای ایران نقطه قوت فرهنگی در دو دهه گذشته است که نام ایران را در عرصههای جهانی به رخ کشیده است. سینمای ایران سینمای مطرحی در سطح جهانی به حساب میآید و امسال در شرف چهلمین سال برگزاری جشنواره فیلم فجر هستیم. بسیاری از فیلمهایی که در جشنواره پذیرفته میشود جزو پرفروشترین آثار سینمایی نیستند و خود این مورد مسئلهای است که باید به آن پرداخته شود.
وی افزود: ما نیازمند به پژوهشهای اقتصادی، تبارشناسی و تحلیل گفتمان در سینمای ایران هستیم. من فکر میکنم یکی از دلایل بیرونقی اینروزهای سینما بحث گسترش تکنولوژی روز و تکثر رسانههای متفاوت است. شاید باید گفت اهداف اقتصادی جشنواره دچار شکست شده است و باید در این حوزه کاری انجام داد.
این پژوهشگر یادآور شد: یکی از نقاط بازدارنده در حوزه تولید فیلم در سینمای ایران مدیریتهای جزیرهای است و نهادهای مختلف برای خود جداگانه فیلم میسازند. مسئله رابطه دانش و قدرت و اقتصاد است. جشنواره یک رویداد است و در واقع نوعی مناسکی است که میتواند در شکل صحیح و درست خود با کشف سلایق مخاطب به شکوفایی تولید و رونق گیشه کمک شایانی کند.
سلطانی خاطرنشان کرد: مشکل ما در سینمای ایران این است که سینما دچار اقتصاد کمیابی و محدود است. همین که نمیتوانید فیلم خارجی اکران کنید یعنی یک سری موارد را از دایره خارج کردهایم. یک سری موضوعات در فیلمهای سینمایی ما دائم تکرار میشود. تحول در سینما و شکوفایی اقتصادی نیاز به برنامهریزی کلان فرهنگی با استفاده از مبانی علمی و آکادمیک اقتصادی و تکیه بر تجارب عملی سینماگران دارد.
برای شکوفایی اندیشه سینما باید مخاطب عام را به سینما بکشانیم
فرناز سربندی، پژوهشگر و دکترای مدیریت و برنامهریزی فرهنگی نیز با ارائه تصاویر و آمارهایی از پژوهش پایاننامه دکترای خود در زمینه اقتصاد سینما در این نشست گفت: کشورهای توسعه یافته که میخواهند اقتصاد شکوفا داشته باشند سراغ مواردی مانند اقتصاد فرهنگی میروند. مثلاً کره جنوبی در 20 سال گذشته در این حوزه پیشرفت داشته و قطب اقتصادی صنایع خلاق شامل سینمای دیجیتال و فرهنگی بوده است. اگر بخواهیم اقتصاد و سینمای شکوفایی داشته باشیم در سایر شاخههای دیگر هم باید شکوفایی داشته باشیم. نمونه بارز سینمای ژاپن است.
وی افزود: ما باید درآمد حاصل از سیاستگذاری فرهنگی داشته باشیم و این چیزی نیست که در کوتاه مدت بتوان نتیجه گرفت و نیازمند برنامهریزی طولانی مدت است. کشورهایی مثل کره از سالهای پیش شروع کردهاند. کشور ما با آنچه در اسناد ما در این خصوص آمده فاصله زیادی دارد و پر از دستورالعمل و ایدهآلها است ولی در عمل اینطور نیست. نهادهای مختلفی در این خصوص تصمیم میگیرند ولی سازمان سینمایی محوریترین نقش را میتواند داشته باشد.
این پژوهشگر با بیان اینکه جشنوارهها در اقتصاد سینما نقش مهمی دارند ادامه داد: یکی از شاخصهای تعریف شده طبق استاندارد جهانی این است که برای هر 10 هزار نفر یک سالن استاندارد داشته باشیم. در سالهای بعد از انقلاب فراز و فرودهای زیادی داشتیم. آن بخشهایی از افزایش ساخت سالن که در دهه 70 و 80 داشتیم ناشی از عملکرد وزارت ارشاد و معاونت وقت سینمایی نبوده بلکه توسط شهرداریها و نهادهای فرهنگی در ساخت و تجهیز فرهنگسراهای دارای سالن نمایش بوده است. در تاریخهای مختلف فرازها یا قبل یا بعد از تغییر معاونین و مسئولان سینمایی بوده است. این نشان دهنده آن است که بر مبنای سلیقه فردی افراد بوده و حتی جناحی هم نبوده است. طبق آمار، در تهران برای هر 100 هزار نفر یک سینما وجود دارد و در سیستان و بلوچستان برای هر 3 میلیون نفر. این یعنی حتی نتوانستیم به استاندارها برسیم. مبحث دیگر بهای بلیتهاست که نمیتواند معیار خوبی برای رکوردشکنی فیلمها باشد. بودجه ما در دهههای مختلف متفاوت بوده است.
وی اضافه کرد: ما اگر از یک کل توقع داشته باشیم که بازدهی و کارایی داشته باشد، باید همه اجزای آن را ارتقا دهیم تا از کل، انتظار منطقی داشته باشیم. برای شکوفایی اندیشه سینما باید مخاطب عام را به سینما بکشانیم در آن صورت میتوانیم یکی از پیامدهای جشنواره یعنی سینمای اقتصادی را داشته باشیم. مردم باید فیلمها را ببینند و درباره آن با هم صحبت کنند. البته جشنواره از نظر دیپلماسی فرهنگی، تعامل و کشف استعدادها هم میتواند مؤثر باشد. اثر اقتصادی مهم جشنواره درصورتی است که رونق به اقتصاد سینما بیاید. عرصه فرهنگ، عرصه رها شده و شعار است. باید آن را با سیاستگذاری که انجام میشود در سینما ارتقا بدهیم و بعد از به جشنواره فیلم فجر ببالیم.
انتهای پیام/