روایتی تلخ از وضعیت نابسامان موسیقی خوزستان/ آهنگ خاص جنوب به خاطرهها میپیوندد + فیلم
گروه استانها ـ پژوهشگر موسیقی خوزستانی گفت:هیچ موسیقی و هنری نمی ماند مگر اینکه در موردش کار شود، اگر رسانهها در رابطه با موسیقی صحبت نکنند به طور حتم ماندگار نخواهد ماند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز ، موسیقی هنری است که از ابتدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس توسط هنرمندان متعهد به عنوان ابزاری هنری مورد استفاده قرار گرفته و نقش مهمی در ماندگاری خاطرات و لحظات انقلاب داشته است.
در خوزستان نیز هنرمندان دلسوز و دغدغه مند در هر صحنه حساسی برای کشور و انقلاب پای کار آمده اند. مفاهیمی مانند هنر انقلابی، دفاع مقدس و همچنین مناسبتهای دینی مواردی بوده که هنرمندان هنر و توانمندی خود را برای مردم به کار گرفته اند.
کاظم پوره هنرمند آهنگساز، پژوهشگر و نویسنده خوزستانی است که آثار بسیاری را در زمینه موسیقی ساختهاست. کتاب موسیقی و ترانههای بختیاری، نخستین کتاب تخصصی وی در راستای شناخت و پژوهش موسیقی بختیاری به شمار میرود، وی این کتاب را در سال 1381 تألیف کرد که در همان سال به عنوان کتاب سال برگزیده شد.
به عنوان دومین اثر پوره میتوان به هویت موسیقی شوشتر حاصل 24 سال تلاش اشاره داشت که برای نخستین بار به صورت تخصصی به بررسی موسیقی این خطه میپردازد و نت نگاری و آوانوایی همه گوشههای موسیقی شوشتری در آن گنجانده شدهاست.
برهمین اساس با وی به گفت وگو پرداختیم تا گذری بر وضعیت موسیقی سنتی در خوزستان و چالشهای پیشروی آن داشته باشیم.
تفاوت اشرف مخلوقات با موجودات زنده در حفظ خاطرات است، تفاوت اشرف مخلوقات نیز با هنرمند در عینیت بخشی به این خاطرات است، در ابتدای کلام تعریفی از انسان، موسیقی و هنر داشته باشید؟
پوره: بزرگان موسیقی را علم صداشناسی میدانند، تا دست انسان به ساز نخورد، صدا ایجاد نمیشود پس این نشان دهنده اهمیت و نقش انسان در تولید آوا و صدا است. تاکنون هیچ حیوانی را ندیدیم مگر در انیمیشنها که ساز بنوازد، دست انسان برای نواختن ساز توانمند است، برهمین اساس به جای نام ساز از اسم نوازنده استفاده میشود.
شما از مؤسسان حوزه هنری خوزستان هستید، این فرآیند چگونه صورت گرفت در ابتدا چه مشکلاتی داشتید؟
پوره: در ابتدای تأسیس حوزه هنری امکانات بسیار کم بود به گونهای که حتی صندلی برای نشستن نداشتیم، بعدها این تشکیلات آرام آرام شکل گرفت در همین زمان با هماهنگی شرکت نفت یک پیانو وارد حوزه هنری کردیم و نواختن آغاز شد.
من اراده ارشاد و حوزه هنری را بسیار دوست دارم و در هردوی آنها فعالیت کرده ام.
در رابطه با حوزه فعالیتی خود بیشتر توضیح دهید؟ تاکنون چه آثاری را خلق کرده اید؟
پوره: کار اصلی من موسیقی است، کار موسیقی را با اساتید بزرگ و گرانقدری از جمله احمد نیک پی و مهران پورمردان آغاز کردم و وجود این دو بزرگ مرد تأثیرات بسیاری را در مسیر فعالیت بنده ایجاد کرد.سپس آغاز یادگیری، اتلاف وقت را جایز ندانسته و برای ورود به وادی پیانو به سراغ آقای پورتراب و دهلوی رفتم، در زمان مسئولیت خود هر چیزی را که میآموختم در اختیار حوزه هنری و اداره ارشاد میگذاشتم.
آغاز جنگ تحمیلی در ایران سبب شد تا در آن زمان همه تفکرات معطوف به جنگ شود، تعداد قطعاتی که در آن دورانها خلق شد را دقیق به خاطر ندارم اما شاید موفق به ساخت بیش از 40 در رابطه با عملیاتهای مختلف، ورود امام، سپاه، حاجیان و ... قطعه شدم، متأسفانه یکی از رخدادهای تاریکی که در دوران جنگ اتفاق افتاد کشته شدن بسیاری از حاجیان ایرانی توسط دولت عربستان بود که من در همان زمان قطعه ای را در این خصوص ساختم در حال حاضرزمانی که آثار تولید شده گذشته را با حال مقایسه میکنم؛ می بینیم که با توجه به اینکه در آن زمان آموزشی در خصوص آهنگ سازی ندیده بودیم اما یک حس شورخدایی سبب میشد تا خالق قطعه شویم و اکنون پس از گذشت زمان بسیار می بینم که کارهای بسیار زیبایی در آن دوران برجای گذاشتیم.
درحال حاضر کارهایی که ساخته میشود با حالتهای آن زمان متفاوت است، اگر نظم و ساختار موسیقی را نگاه کنید به ارزش کارهای آن زمان بیشتر پی میبرید.
آیا این آثار در آلبوم خاصی گردآوری شده است؟
پوره: این آثار به همراه ضمیمه نتهای مربوطه در کاری که به تازگی برای نشر به حوزه هنری ارائه شده است، وجود دارند.
درباره نخستین آثارتان توضیح دهید؟
پوره: کتاب موسیقی و ترانههای بختیاری در سال 1371 به عنوان نخستین اثر از سوی نشر آنزان منتشر شد، پس از آن هویت موسیقی شوشتر و ستارههای رقصان در رابطه با پیانو به رشته تحریر درآمد در این کتاب به لحظه خداحافظی رزمندگان در شبهای عملیات با نام« قطعه شبی که با هم گریستیم» پرداخته شده است در هر اثری که تولید کردم از یاد رزمندگان غافل نبودم، هیچ زمان نگذاشتم که یادشان از بین برود.
از زحمات و زمان کار پژوهشی در رابطه با موسیقی خوزستان نیز غافل نشویم و در خصوص مصائبی که بر شما گذشت، بفرمائید؟
پوره: در اخلاق بحثی به نام خود شناسی وجود دارد؛ براساس این مبحث اگر انسان خود را نشناسد، نمیتواند دیگران را بشناشد در موسیقی نیز همین امر مطرح است در حقیقت شناخت موسیقی بختیاری به توصیه پدرم صورت گرفت در آغاز کار پس از مقدمهچینیهای نخست تصمیم گرفتم که سفری به شهرستانهای دزفول، شوشتر و رامهرمز داشته باشم اما متأسفانه در این سفرها موفقیتی حاصل نشد در نهایت کار را از مسجد سلیمان آغاز کردم.
در مسجد سلیمان به سراغ منوچهررباطی رفتم و خاطرات وی را نیز به رشته تحریر درآوردهام، همچنین با سیدعلی موسوی نیز صحبت شد در حقیقت هر اتفاقی که در موسیقی رخ داده است، داستانی داشت که در کتاب پیش از ضمیمه نتها به آن پرداخته شد.
نوشتن نتهای موسیقی بختیاری بسیار سخت است، برهمین اساس جلسه ای با استاد پورتراب، فخرالدینی و دهلوی برگزارشد و در نهایت توانستیم موسیقی بختیاری را به نت تبدیل کنیم، پس از تبدیل موسیقی به نت باید جوابگو بود در همین زمان به دانشگاه تهران احضار شدم و زمانی که در خصوص موسیقی بختیاری صحبت کردم و متوجه حضور و اظهار نظر 2 استاد بزرگ دیگر شدند، این کتاب و مجموعه پذیرفته شد و درحال حاضر به عنوان کتاب مرجع از آن استفاده می شود.
اما بزرگترین مشکلی که در این مسیر وجود داشت، عدم وجود مبنا و مرجعی برای موسیقی بختیاری بود تا بتوانم میان مجموعه نگاشته شده با آن مقایسههایی انجام شود، چاپ کتاب هویت موسیقی شوشتر جو خاصی را در زمینه موسیقی استان ایجاد کرد و من از استقبال هم ولایتیها خرسند میشدم؛ بنابراین تصمیم گرفتهام تا موسیقی استان را به نت تبدیل کنم.
کار نگارش کتاب هویت موسیقی شوشتر را از سال 1372 به همراه حسن کتانباف و احمدعلی کامرانفر آغاز کردم، براساس بررسیهای صورت گرفته به این رسیدیم که بیشتر اصطلاحاتی را که برای برخی از موسیقیها به کار میبرند از نظر علمی صحیح نیست و این موضوع تشخیص را برای ما سختتر میکرد؛ بنابراین باید زمان بیشتری را برای نوشتن هر قطعه صرف میشد، همچنین با توجه به اینکه پیش از این مطالعاتی در این خصوص انجام نشده بود، برهمین اساس با استفاده از کامپیوتر نتها نوشته شد در نهایت آوازها و تصنیفها به آن ضمیمه شد و مجموعه ای به نام هویت موسیقی شوشتر شکل گرفت.
باتوجه به اینکه از موسیقی های شوشتر و دزفول از نظر ریشه و ساختار تقریباً یکسان هستند، چرا یک نوع موسیقی به دو عنوان نامگذاری شده در حالی که موسیقی خطه در فارسی ایرانی جایگاه رفیعی دارد؟
پوره: موسیقی شوشتر تر است، اما یک سری مشترکاتی دارند که در کتاب هویت موسیقی شوشتر به آن پرداخته شده است، برای مثال در شوشتر قطعهای با نام یوسفی وجود دارد که شباهت فوق العاده زیادی به کتراک دزفول دارد در این کتاب عنوان مشترک برای آن نوشته شد؛ زمانی که کتاب هویت موسیقی شوشتر به چاپ رسید، پشیمان شدم چرا که آثار جدیدی پس از آن خلق کردم و سبکهای نو به وجود آمد به نظرم شاید بهتر بود افزون بر آن 24 سال حداقل 2 سال دیگر بر روی آن کار میکردم.
کدام یک از نواحی و بخشهای خوزستان این قابلیت را دارد که موسیقی آن به کتاب تبدیل شود؟
دزفول، موسیقی بهمئی، ترکهای قشقایی، 14 چریک، بهبهان، نواحی خرمشهر و آبادان موسیقی فوق العاده ای دارند و هنوز کار نشده اند؛ البته هر چه که ما موسیقی عربی کار کنیم به سود آن سوی مرزها است اما یک سری موسیقی مانند گوشه هویزاوی و الوانیه وجود دارد که تنها مطعلق به مناطق خوزستان است و حیف است که در جایی بیان نشود.
امیدوارم که بتوانیم مجموعه هزاران صفحه ای از موسیقی خوزستان بسازیم چرا که این قابلیت را دارد تا به عنوان دایرالمعارف موسیقی مطرح شود.
در دوران های مختلف تاریخ هنرمندان و موزیسینهای خوزستانی در هر رده ای در حوزه های گویشی، اقوام و زبان مادری شاخص بوده اند در حال حاضر به نظر می رسد که این مرجعیت از بین رفته است؛ وضعیت موسیقی را در استان چگونه میبینید؟
وضعیت موسیقی در استان اصلا خوب نیست به گونه ای که میتوان گفت خبری از موسیقی نیست، کدام نقطه از کشور می توان نام برد که این همه موسیقی با تفاوتهای بسیار داشته باشد؟
یک بار کتابی را از ابوالحسن صبا می خواندم نوشته بود که اگر میخواهیم به روزشویم این نیست که موسیقی را به روز تبدیل کنیم افراد باید نوع خواندن خود را تغییر دهند در حقیقت به جای اینکه با گیتار و گیتار برقی بنوازیم و تصور کنیم که اینها علم روز است باید به این نوع کارها روی بیاوریم تا موسیقی ما نیز رشد پیدا کند.
در موسیقی همه اقوام کشور بخشی از تاریخ در موسیقی نگهداری شده است که در کتاب نخست شما نیز به تعدادی از این موسیقی ها اشارات تاریخی داشته است، امروز چگونه می توان وقایع مهم تاریخی را در موسیقی نگهداری کرد، آیا اصلا این کار قابل انجام است و ضرورتی دارد؟
پوره: در دزفول پزشکی به نام اورارا باتارا از فلیپین زندگی می کرد که با وجود موشک باران های دوران جنگ تحمیلی همچنان در شهر باقی ماند آیا وفاداری وی قابل تقدیر نیست؟ برهمین اساس شروع به ساخت قطعه ای را برای ایشان با تم موسیقی فلیپین کردم، همچنین دکتر آنتوان رگنر از اتریش در زمانی که جنگ بین مردم عادی دزفول و فئودالهای دولت شکل گرفت ایشان به دزفول آمد و فعالیتهای ارزنده ای را برای درمان چشمها و کچلی انجام داد، برای ایشان نیز قطعه ای نوشتم و با هنر خود پاسخ محبتهایش را دادم، همچنین قطعه دیگری برای ایزابل بلانکو دلپنال نویسنده کتابی در رابطه با علم هیدرولیک تحت عنوان« گل رز من» سرودم، وی به دولت آلمان گفته بود که ایرانیان با وسایل ساده پیش از اینکه کامپیوتری ایجاد شود با وسایل ساده علم هیدرولیک را ایجاد کردند.
همه این قطعهها براساس موسیقی کشور افراد سروده شد، مجموعه این کارها را تحت عنوان «روزهای سخت مردم ایران» که نشان دهنده مصائب مردم در دوره شاه است را به حوزه هنری برای چاپ ارائه کردم؛ در این مجموعه از سیلاب 2019، کرونا، قطعه جشن پایان کرونا و پرستاران نیز نوشته شده است، همچنین در زمینه موسیقی دوران دفاع مقدس نیز مجموعه ای آماده شد و اکنون در اختیار حوزه هنری است.
با آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون برای شما به عنوان حسن ختام صحبتها در رابطه با تأثیر هنر بر زندگی مردم و نقش رسانه بر ماندگاری هنر توضیحاتی ارائه کنید؟
پوره: هیچ موسیقی و هنری نمیماند مگر اینکه در موردش کار شود، اگر رسانهها در رابطه با موسیقی صحبت نکنند به طور حتم ماندگار نخواهد ماند.
متأسفانه حوزه هنری و ارشاد درآمد مختصری دارند و برای برخی جاهای دیگر اهمیتی ندارد که این دو نهاد موسیقی کار کنند یا خیر تازه اگر کار نکنند از اینها راضی ترند؛ به اعتقاد بنده این موضوع غلط است چرا که برای رای گیری، راهپیمایی و مشکلات به وجود همه ما لازم است پس باید به این مباحث توجه شود تا عده ای تافته جدابافته نشوند در ایران فرد مداح را بیشتر از فعالان موسیقی دوست دارند و من از این موضوع دلگیر و ناراحت می شوم.
کسی که از خارج به دنبال تحقیق در رابطه با موسیقی مذهبی ما است باید چه چیزی را ببیند؟ چه داریم که به او نشان دهیم؟
برای هر هنری باید کار کرد، گسترش این کار نیز باید توسط رسانه صورت گیرد اگر بازتاب انجام نشود، آواها مفهوم نخواهد داشت به صورتی که فردی در جایی صدایی را تنها برای خود تولید میکند پس نقش رسانهها در ماندگاری هنر وصف ناپذیراست.
انتهای پیام/331/ش