انقلاب ۵۷ در شیراز از مسجد " حبیب" آغاز شد/ نقشی سرنوشت‌ساز در تاریخ شهر شعر و شاعری


گروه استان‌ها - مسجد حبیب شیراز، مسجدی کوچک در یکی از محلات قدیمی شیراز است که نقشی سرنوشت‎‌ساز در تاریخ انقلاب اسلامی دارد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، هر سال در آستانه دهه فجر همه از پیروزی انقلاب می‌گویند و دستاوردهای این 40 ساله اما گاهی باید به عقب برگشت، باید دید که شعله‌های این انقلاب از کجا جرقه خورده و باید مسیر را از کجا پیش برد.

در جریان انقلاب اسلامی مساجد نقش بسیار مهمی داشتند، به عبارتی می‌توان گفت منبر مساجد بود که جرقه‌های اصلی انقلاب را زد و اکنون پس از گذشت 43 سال باید مسیر را از مساجد سپری کرد.

مسجد حبیب شیراز، مسجدی کوچک در یکی از محلات قدیمی شیراز است که نقشی سرنوشت‎‌ساز در تاریخ انقلاب اسلامی دارد. مسجد حبیب در پشت میدان تره بار قدیمی شیراز برای آنان که برگ‎‌های تاریخ انقلاب را در شیراز تورق می‎‌کنند، نامی آشناست. از میدان غدیر به سمت مرکز تره بار قدیمی شیراز که قدم برداری سمت چپ در انتهای کوچه 7 مسجدی کوچک اما استوار ایستاده، مسجدی که دیوارش مزین به تصاویر شهدای انقلاب شده است. 

روبه‌روی مسجد زمین زراعی است که مردم آن محله صیفی‌جات خود را از آن تهیه می‌کنند. از در کوچک مسجد که وارد شوی در سمت چپ بالای دیوار نرده‌های آهنی قدیمی وجود دارد که دیگر رنگ به چهره‌شان نمانده اما برای اهالی آن محله و مسجد یادگارانی از روزهای سخت است، روزی که باید در تاریخ شیراز روز مسجد حبیب نام گیرد. 

عید غدیر 57 است و برگ‌های ورق خورده تقویم آبان ماه را نشان می‌دهد. سرمای پاییز شیراز استخوان‌سوز نیست اما در این روز آتشی در مسجد حبیب روشن می‌شود که گرمایش تا امروز حس می‌شود. 

آیت‌الله کرامت‌الله ملک‌حسینی یک سال پیش از رحلت خود ( در سال 90) بخشی از خاطرات خود درباره مسجد حبیب را ذکر کرده است. وی گفته است « چند روز قبل از روز عید غدیرخم، "مصطفی آیت اللهی" و برادرش "علی آیت‎ اللهی" که فرزندان عالم بزرگ آیت‎‌الله "سید کاظم آیت‎‌اللهی" و از طرفداران جدی و قاطع امام خمینی(ره) بودند به نزد من در شیراز آمدند و گفتند که مردم در شهرهای تهران، قم و سایر نقاط کشور تظاهرات و تجمع می‌کنند اما در شیراز هنوز خبری نیست و شما باید فکری بکنید».

عمال رژیم مدتی بود که مدرسه خان را از آیت‌الله ملک حسینی گرفته بودند و اجازه درس و بحث و سخنرانی را در آن مکان به وی نمی‌دادند تا اینکه آیت‌الله ملک حسینی مسجد حبیب را برمی‌گزیند، مسجدی که هر چند امروزه دیگر کسی سراغی از آن نمی‌گیرد اما همچنان دنج و دوست داشتنی است.

روز حادثه آیت‌الله ملک حسینی با تاکسی باری خود را به مسجد می‌رساند، شبستان و حیاط مسجد پر شده از زنان و مردانی که از گوشه و کنار شیراز و شهرهای زرقان و کوار و غیره برای شنیدن سخنرانی آمدند. نیروهای رژیم هم به همراه تانک زره‎پوش از پشت میدان تره بار و پمپ بنزینی که نزدیک مسجد حبیب بود، آمده و مستقر شده بودند.

یکی از موی سفید کرده‌های مسجد که از اهالی همین محل است و خود را روح ضمیر معرفی می‌کند، چندی پیش درباره آن روز و حادثه مسجد حبیب به تسنیم گفت: عید غدیر بود و مردم به دعوت آیت‌الله ملک حسینی برای برگزاری جشن عید در مسجد جمع شده بودند، نیروهای رژیم که آیت‌الله ملک حسینی را تحت نظر داشتند متوجه می‌شوند که در مراسم علیه رژیم صحبت شده است.

وی از شلوغی مسجد در آن روز می‌گوید از اینکه مردم از همه جای شیراز برای شنیدن سخنان آیت‌الله ملک حسینی آمده بودند تا اینکه سرهنگی به نام قاسمی با پوتین وارد مسجد می‎‌شود و با آیت‌الله ملک حسینی بگو مگو می‎‌کند و با هم درگیر می‎‌شوند.

روح ضمیر در گفت‌‎وگو با تسنیم می‎‌گوید: پس از این حادثه بود که سربازان شاه از بالای نرده‌ها آتش به روی مردم گشودند. با دست نرده‌ها را به من نشان می‌دهد و چند بار با تاسف می‌گوید: «از اینجا از اینجا مردم را به گلوله بستند».

به گفته وی مقاومت مردم سبب می‌شود که نیروی هوایی نیز به کمک سرهنگ قاسمی بیاید و با هلی کوپتر سقف شیروانی مسجد را گلوله باران کنند و تعداد بسیاری از مردم زخمی شوند. روی دیوار مسجد عکس شهدا نقش بسته است، شهدایی که برخی سنشان به زحمت به 20 سالگی می‌رسد.

آیت‎ الله ملک‎ حسینی در ادامه خاطرات آن روز گفته است «در خیابان دوباره مردم دور ما جمع شدند که باز هم نیروهای رژیم به طرف مردم تیراندازی کردند. داخل کوچه‌ای رفتیم. چند نفر از ماموران آمدند، گفتند"بیایید بیرون، مردم رابه کشتن دادید". گفتم شما مردم را می‎‌‌کشید و خداوند لعنت کند قاتلان را».

پس از این حادثه آیت‌الله ملک ‎حسینی دستگیر می‌‎شود اما آتشی که در دل مردم شیراز روشن شده بود تا 22 بهمن 57 ادامه می‎‌‌یابد و هر روز راهپیمایی و تظاهرات علیه رژیم در گوشه و کنار شهر برپا می‌شود اما از آن زمان تاکنون مسجد حبیب در گوشه‌ای از این شهر آتشی در دل مردم روشن کرد که خاموش شدنی نیست.

انتهای پیام/424 /ی