نقد فیلم های جشنواره فجر |ملاقات خصوصی و ماهان: دو فیلم با یک بلیط

نقد فیلم های جشنواره فجر |ملاقات خصوصی و ماهان: دو فیلم با یک بلیط

در یادداشت سید سعید هاشم‌زاده "ملاقات خصوصی" و "ماهان" فیلم‌های روز چهارم جشنواره فیلم فجر مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.

خبرگزاری تسنیم-سیدسعید هاشم‌زاده در نقد دو فیلم روز چهارم جشنواره فیلم فجر "ملاقات خصوصی" و "ماهان" نوشت:

اصطلاح دو فیلم با یک بلیط مربوط به دوره‌های تاریخی است که برخی از سینماها، نمی‌توانستند هزینه خود در بیاورند بنابر این یک فیلم پرفروش را درکنار یک فیلم کم فروش قرار می‌دادند و با یک بلیط این دو اثر را کنار هم اکران می‌کردند. شاید این توصیف مناسب تر باشد که در این دوره یک فیلم کم اهمیت کنار یک فیلم پر اهمیت قرار می‌گرفت تا فیلم کم اهمیت تر نیز دیده شود یا بالاخره رنگ و روی اکران را به خود ببیند. حالا جشنواره هم شده است دو فیلم با یک بلیط. ما شاهد فیلم‌هایی هستیم که به هیچ عنوان فیلم جشنواره ای نیستند. نه در کیفیت، نه در اهمیت شان و نه در هیچ پارامتر دیگری. دیروز همچون روز قبل اوضاع همین بود. فیلمی‌که به نسبت برای جشنواره مناسب است و فیلمی‌که هیچ نسبتی با جشنواره ندارد و نمی‌دانیم چرا باید به اکران در بیاید. ماهان حتی از فیلمی‌نظیر لایه‌های دروغ نیز کم ارزش تر و بی کیفیت تر بود و این باعث شد تا منتقدان برای اولین بار سالن را ترک کنند و فقط به دست زدن و قهقهه کردن راضی نباشند.

*ملاقات خصوصی

ملاقات خصوصی ایده داستانی بدیع و تازه ای دارد. ایده مردهای زندانی که با ازدواج شان با دختران و زنان خارج از کشور، آنها را وادار می‌کنند تا مواد مخدر را به زندان بیاورند. و این مواد به 4 برابر قیمت خود در زندان بفروش می‌رسد. فیلم با لحن یک درام خانوادگی آغاز می‌شود درامی‌ که قرار است زندگی فلاکت بار افراد یک خانواده را در آن ببینیم. مادر و دختری که عطاری را اداره می‌کنند تا بتوانند زندگی و معاش خانواده را بگذرانند و تأمین کنند. از سوی دیگر پدر آنها زندانی است و برادرشان نیز خلاف کاری فراری محسوب می‌شود. ارتباط پدر از داخل زندان یک واسطه دیگر را نیز از میان زندانی‌ها با خود همراه دارد و آن فرهاد جوان زندانی است که عاشق دختر خانواده، پروانه می‌شود. درام عاشقانه شروع به کار می‌کند، ایده‌ای خوب که می‌تواند رابطه و دوری آدمی‌ بیرون و درون یک زندان را به تصویر بکشد. این ارتباط از دور ریتم و فضای فیلم را متفاوت می‌کند اما لایه دوم فیلم از همین جا خود را نمایان می‌کند و آن مسئله مواد مخدر است و ورود مواد به زندان توسط زنان زندانی‌ها.

این موضوع فیلم را به سمت  و سوی دیگر می‌لغزاند. سمت و سویی که می‌شناسیم و دیده‌ایم و تقریبا از آن سیر هستیم. حداقل از سیر چنین موضوعی و نه از ایده آن. داستان در یک سوم پایانی دغدغه یک زن و شوهر و خانواده در ارتباط با مواد است دغدغه‌ای که بارها دیده‌ایم. و فکر می‌کنم نکته مهم در اثر بازیگران آن هستند که با تکرار رویه پیشین نتوانستند اجرایی متفاوت و دارای تغییر را از خود نشان دهند تا تبدیل به شخصیت‌هایی قابل باور گردند و سپس موقعیت را قابل باور کنند.

پریناز ایزدیار در چنین شمایلی ظاهر می‌شود و خود را تکرار می‌کند. هوتن شکیبا نیز در نقش پسری که به جبر در گروهی خلاف افتاده است باز هم ما را به یاد فیلم‌های قبلی‌اش می‌اندازد. و این یادآوری‌ها فاصله تماشاگر با اثر را می‌کاهد. از سوی دیگر اما عاقبت اخلاقی که فیلم به ما گوشزد می‌کند بدون در نظر گرفتن حواشی اتفاق می‌افتد. حواشی که موجب می‌شد تا فرهاد، نتواند خود تصمیم گیرد و در زندان تحت فرمان بسیاری غیر از خود بود.

تماس داخل و خارج از زندان هم از نکات جالب ملاقات خصوصی است. چنانچه گویی هر زمان زندانی می‌تواند با بیرون از زندان رابطه برقرار کند و موبایل امری عادی در زندان است. در صورتی که خود بدست آوردن موبایل از آغاز ماجرا تا پایان لو رفتن باند می‌توانست تبدیل به یک گره می‌شود.

ملاقات خصوصی می‌توانست با پرداختی دگرگونه ایده تازه خود را بسط و گسترش دهد و در اجرا و انتخاب بازیگر نیز باعث ارتقای کیفی فیلم گردد اما فیلم تا نمایش یک درام عاشقانه / خانوادگی پیش می‌رود و در همین نقطه و با یک پیام اخلاقی و بدون ترسیم تبعاتش به پایان می‌رسد.

 

* ماهان

ماهان فیلم نیست. یک بیانیه اخلاقی دبستانی است درباره سرطان. یک داستانک کودکانه و کلیشه‌ای یا حتی بدتر، یک تمرین کلاسی هنرستانی. فیلم‌هایی وجود دارند که پیش از عرصه نقد قرار می‌گیرند. درواقع آنها قبل از نقد هستند، ماقبل نقد. نقد کردن درباره آنها، گویی باز تعریف تمام پارامترها سینمایی و بدیهیات است. و البته که از گفتن بدیهیات گریزی نیست. اینجا روی نقد باید به سمت هیأت بازبین باشد. به سمت هیأتی که چیزی به عنوان ارزش سینمایی یک اثر را فدای محتوای آن و شعارهای اخلاقی دبستانی‌اش کرده است. چیزی که بیش از اندازه بر این خشم می‌افزاید عدم دخالت دبیر جشنواره و بازبینی نکردن فیلم‌ها از سمت و سوی خودش است. ماجرا درباره فیلم ماهان به شکلی فرامتنی باید دنبال شود و توسط اهالی رسانه و منتقدان مطرح گردد. ماهان مشتی نمونه خروار است. مشتی که می‌گوید چرا باید جشنواره را با این آثار نازل پر کرد و ارزش کیفی فیلم و دسته آثاری که انتخاب شده‌اند را پایین آورد. اثری بهتر از این برای پذیرفتن وجود نداشت؟! یا اینکه باید این محتوازدگی در میان داوران دیده می‌شد!؟

ماهان جایی برای بحث نمی‌گذارد و در برابر آن بدیهیات قرار می‌گیرند؛ چاره ای نیست. از دست ماهان باید به شناخت دوباره بدیهیات پناه برد. یعنی از متن تا اجرا. از بازیگری تا دوربین و دیالوگ و میزانسن و هر آنچه که فیلم هست و ماهان نیست.    

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران