مهمترین عملیات راهبردی کنونی دولت آمریکا در سیاست بین الملل چیست؟
وزارت خارجه آمریکا با تحریک چین و برگزاری کنفرانس دموکراسی و دعوت از مقامات ارشد تایوان و اعلام حمایت بابت استقلال وعده کمک و پشتیبانی می دهد، تا جایی که رییس جمهور چین لباس نظامی بر تن کرده و تهدید به اقدام نظامی علیه متخاصمان وحدت ملی خود می کند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ارتش آمریکا با اعزام سه هزار نیرو به شرق اروپا و آلمان و آمادگی برای 8500 نیرو بیشتر به این قاره و رجزخوانی شبانه روزی و تحریک روسیه و اوکراین و اروپا و همراهی انگلیس، آتش بیار معرکه جنگ اوکراین شده است.
در عین حال، رییس جمهور آمریکا در دیدار با امیر قطر به او قول داده که به زودی این کشور را به عنوان متحد اصلی غیرعضو در پیمان ناتو معرفی خواهد کرد و این مهم را به اطلاع کنگره هم خواهد رساند.
سه تحول مهم در منطقه شرق آسیا، اروپا و غرب آسیا که در میان اخبار بین الملل شاید چندان به یکدیگر ارتباطی نداشته باشند اما با مرکزیت دادن مهمترین ابزار هژمونی ایالات متحده آمریکا می توان به ارتباط راهبردی میان این تحولات پی برد.
شرق آسیا
در صورتی که آمریکا موفق شود چین را درگیر جنگ تایوان کند چند دستاورد مهم خواهد داشت:
اول اینکه ابرقدرت رقیب را به جنگی داخلی درگیر کرده و ضربه مهمی به اقتصاد آن خواهد زد بدون آنکه برایش هزینه چندانی داشته باشد، اما در پس این دستاورد تاکتیکی دستاوردی استراتژیک هم هست، لطمه به اعتبار یوان چین باعث افزایش اعتبار دلار و فروش بیشتر اوراق قرضه فدرال رزرو به سایر کشورها و کسب درآمد بیشتر از فروش دلار بی پشتوانه بدون کاهش ارزش دلار و جبران بخشی از کسری بودجه 30 هزار میلیارد دلاری اش خواهد شد.
از سوی دیگر ضربه به تایوان که یکی از مراکز اصلی مبادلات رمزارز های جهانی است باعث ضربه به رمزارزها که مهمترین دشمن استراتژیک دلار هستند، خواهد شد و محدوده این آسیب از جنوب شرق آسیا تا ژاپن گسترده خواهد بود، که یا بازار رمزارز ها آسیب جدی خواهد دید یا جغرافیای مکانی آن به نفع ایالات متحده جا به جا خواهد شد و یا ترکیبی از هردو !
باید خاطر نشان کرد که چندی پیش ردپای سازمان های اطلاعاتی ایالات متحده در اعتراضات قزاقستان به عنوان منبع گاز تضمین شده چین و به عنوان مرکز فراسرزمینی تولید رمزارز چین و دومین تولید کننده بیت کوین و شریک فضایی و حیاط خلوت روسیه به وضوح دیده شد و حمایت تمام قد از درگیری های قزاقستان در رسانه های همسو با حکومت ایالات متحده عیان بود، بطوری که اگر موفق به سرنگونی دولت مرکزی می شدند کانون بحرانی جدید آن هم میان چین و روسیه ایجاد می شد.این واقعه آن قدر مهم بود که واکنش سریع و تمام قد همه کشور های عضو پیمان امنیت جمعی را در پی داشت.
روسیه و اروپا
در صورتی که آمریکا موفق شود روسیه را درگیر جنگ اوکراین کند هم لطمه سختی به اقتصاد روسیه وارد کرده و هم فرصت می یابد به بهانه های دیگر عرصه تحریم روسیه را تنگ تر کند، از سویی اروپایی را که چند دهه است جنگ ندیده دوباره درگیر جنگ می نماید و آسیب جدی به یورو، رقیب دیرینه دلار وارد خواهد کرد. با درگیری جنگ در اوکراین برای همیشه حتی آن اندک ارتباط مسکو با اوکراین به عنوان قطب صنعتی چند صد ساله خود را هم قطع می کند و اوکراین دشمنی خونی و بی بازگشت و دیواری مقابل روسیه برای ارتباط با اروپا خواهد گردید.
بی شک با درگیری جنگ در اوکراین، اتحادیه اروپا به طور گستردهای درگیر حمایت از اوکراین شده و روسیه مجبور به مقابله غیرمستقیم با اروپا، بخشی از تجارت گاز خود را از دست خواهد داد. قطع مسیر گازی اوکراین و شاید مسیر های گازی دیگر نه تنها به درآمد روسیه که به امنیت انرژی اتحادیه اروپا و خصوصاً آلمان ضربه مهلکی خواهد زد زیرا وابستگی اقتصاد مستحکم آلمان بسیار بیشتر از سایر اعضای اتحادیه اروپا به گاز روسیه است و این باعث تغییر موازنه قدرت در اتحادیه اروپا از آلمان به سوی فرانسه خواهد شد، و آلمان را که همواره تلاش کرده قیم اتحادیه اروپا باشد را به سوی انزوا و فرانسه را که از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون به طور بچگانه ای فضاهای خالی برنامه ایالات متحده در منازعات بین المللی را پر می کرده، قدرتمندتر خواهد کرد و اتحادیه اروپا را به نوعی تغییر مسیر ضمنی و آرام سوق خواهد داد.
غرب آسیا
در این میان به نظر می رسد قطر برگ برنده آمریکا برای حل مشکل انرژی اتحادیه اروپا خواهد بود. اما باید به این نکته توجه کرد که هزینه تمام شده خرید گاز مایع از بزرگترین تولید کننده آن یعنی قطر و حمل دریایی آن تا دروازه های اروپا بازهم به طور چشمگیری بیشتر از هزینه خرید گاز روسیه از طریق لوله های انتقال گاز است و باز هم کسی غیر از مردم و صنایع اروپا تاوان این سیاست آمریکایی را نخواهند داد. باید خاطر نشان کرد که زمستانی که گذشت گران ترین روزهای تامین انرژی اتحادیه اروپا از زمان پیدایش این اتحادیه سبز بود.
با پیشبرد این راهبرد اهمیت قطر در سواحل جنوبی خلیج فارس بسیار بیشتر از سعودی و امارات خواهد شد.
در نتیجه، اگر آمریکا موفق شود آتش هر دو جنگ در شرق و غرب را همزمان روشن کند دوباره تجربه موفق جنگ جهانی دوم برای فروش کالا و خدمات به کشورهای هم سو و کسب ثروت افسانه ای دیگری را برای خود رقم خواهد زد و این در حالی است که ایالات متحده آمریکا هزینه چندانی برای به دست آوردن هدف خود صرف نخواهد کرد و اگر موفق نشود، با هزینه تراشی در یک بازی برون مرزی استراتژیک برای همه رقبای دلار، قدرت نسبی دلار را تنظیم و تثبیت خواهد کرد. دلاری که تورم آن و مشکلات اقتصادی این دوران کرونا زده دردسری برای رییس جمهور 79 ساله آمریکا شده است، به گونه ای که اقتصاددانان مطرح آمریکا نسبت به از دست رفتن قدرت هژمونی اقتصادی آمریکا هشدار داده اند.
در پایان باید این نکته تاریخی را یادآور شد که به نظر تاریخنگاران دلیل آغاز جنگ جهانی دوم، حمله آلمان به بخشی از قلمرو مورد مناقشه با لهستان (که بعد از جنگ جهانی اول به لهستان واگذار شده بود) برای جلوگیری از شرایط سخت و کشتار آلمانی زبان های جدا افتاده از آلمان بود که در آن زمان در این منطقه مستقر بودند. به عقیده بسیاری از تاریخ نگاران سیاسی اگر این تلاش های دیپلماتیک گسترده شکست نمی خورد، مقامات ارشد دولت آلمان در آن زمان نیز دست به اقدام نظامی نمی زدند. هرچند کارشکنی های میاجی گرانی مانند دولت ایالات متحده در ماجرای تعیین تکلیف منطقه صنعتی سیلزی در پیدا و نهان بی تاثیر نبود، دقیقاً مانند اتفاقاتی که هم اکنون در اوکراین در جریان است.
نویسنده: یوسف یزدان پناه، کارشناس مسائل بینالملل