نقد فیلم های جشنواره فجر| "بیمادر" روایتی کلیشهای و شعاری/ "۲۸۸۸" ادای دین به شهدای خلبان
فیلم بی مادر به کارگردانی مرتضی فاطمی از آن دست فیلمهایی است که سوژهای تکراری دارد و مبنی روایی آن مبتنی بر اتفاقات ناخواسته است.
خبرگزاری تسنیم-مرتضی رنجبران
بی مادر یکی از فیلم های حاضر در چهلمین جشنواره فیلم فجر است که در روزهای اخیر از آن رونمایی شده و در مجموع نتوانسته نظر مخاطبان را جلب کند.
دلیل این مهم را شاید بتواند در چند نکته جست وجو کرد. نخست سوژه تکراری این اثر است. درباره رحم اجارهای بارها و بارها صحبت شده و این اتفاق دیگر موضوع تازه نیست از اینرو پرداخت به این مسئله از ابتدای کار نوعی ریسک محسوب میشده که کارگردان آنرا به جان میخرد و در نهایت نیز نمیتواند به موفقیت برسد.
گاه پیش آمده روایات متعددی از یک مسئله اجتماعی از سوی فیلمسازان مختلف ارائه شده و گهگاه از دل این آثار، فیلمهای درخور توجهی نیز خلق شدهاست اما در "بیمادر" موضوع جدیدی رخ نمیدهد. مادری تن به رحم اجارهای میدهد و در ادامه کار براساس اتفاقاتی پیش میرود که برای مخاطب باورپذیر نیست.
نه برادر که نقش آنرا پژمان جمشیدی بازی میکند برای مخاطب جذاب و باورپذیر است نه زن فقیر و نه زن و مردی که میخواهند از طریق این زن به رنج بچهدار نشدن خود پایان دهند. چرایی این عدم باورپذیری در چند موضوع خلاصه میشود. نخست عدم پرداخت به شخصیتها و ارائه اطلاعات از آنها و دوم ایستایی کاراکترها در قصهای که به عنوان دومین عامل، ضربهای اساسی بر پیکر فیلم زده است.
قصه بیمادر و گرهها و گره افکنیها بر اساس اتفاق پیش میرود و حتی مشخص نیست برخی از این اتفاقات برای چه طراحی شدهاند؟ به عنوان نمونه کارکرد صحنه تصادف برای مخاطب مشخص نیست و اگر این صحنه را حذف کنیم اتفاقی در فیلم رخ نمیدهد. در عین حال کلیدیترین موضوعی که فیلمنامه را تحت تاثیر قرار میدهد نیز براساس اتفاق رخ میدهد در صورتی که برای این اتفاق هیچ زمینه چینی درستی انجام نمیشود تا اتفاق باورپذیر جلوه کند.
از طرفی تلاش برای تحریک احساسات مخاطب با استفاده از فقر یک زن و بازیهای غلو شده در مواردی که پای مادرانگی به میان است از موارد دیگری است که اثر را با شکست روبرو میکند.
از این مهم که بگذریم فیلم اسیر شعارزدگی است و کلام استاد روانشناس در باب زندگی از جمله آنهاست. همچنین پرسشهای مختلفی نیز درباره اثر به وجود میآید که فیلمساز به آن پاسخی نمیدهد از جمله آنکه تا پایان کار مشخص نمیشود چرا به رغم اینکه قرار بوده برای زن خانهای اجاره شود این اتفاق نمیافتد.
در بازیها هم اتفاق ویژهای رخ نمیدهد؛ میترا حجار بدون هیچ افت و خیز خاصی در نقش خود به ایفای نقش میپردازد. امیر آقایی نیز اتفاق ویژهای در این اثر محسوب نمیشود و در پارهای اوقات هم افت شدیدی دارد. در کنار این موارد بازی پردیس پورعابدینی به عنوان نخستین تجربه سینمایی در نقش اصلی قابل قبول است.
به هر حال "بیمادر" و آثاری از این دست از جمله فیلمهایی هستند که در اکران نیز نمیتوان انتظار داشت هزینه خود را بازگردانند و در ذهن مخاطبان باقی بمانند.
"2888" ادای دین به شهدای خلبان
2888 به رغم مشکلات محتوایی و گرتهبرداری از نمونههای هالیوودی، اثری قابل احترام در باب ادای دین به شهدای خلبان است.
2888 را می توان اثری متفاوت در سینمای دفاع مقدس دانست. اثری که بدون استفاده از ادوات جنگی ویژه، توانسته با تکیه بر جلوههای ویژه قابل قبول و البته رفتن به سراغ کاراکتر خلبانها، در ادای دین به این شهدا، متفاوت باشد.
در ابتدای اثر، تصویری از چند خلبان بازمانده جنگ تحمیلی را میبینیم تا مخاطب بداند با اثری براساس واقعیت روبروست. پیشتر در آثار هالیوودی از جمله سه تیغ ارهای نیز البته در پایان اثر بخشهایی از گفت وگوی کاراکترهای اصلی را میبینیم که در اثر به کار برده شده بوده و از این منظر میتوان گفت کیوان علی محمدی و علی اکبر حیدری از این نگاه در فیلم خود بهره بردهاند.
فیلم از ساختار آثاری بهره میبرد که پیشتر از کیوان علیمحمدی و امید بنکدار دیدیم. فضایی تیره با دوری از روایتگری مشخص و سیالگونه بودن اثر در چیدمان صحنههایی که بیشتر بر پایه شخصیتها پیش میرود تا قصه. اما همین دوری از روایتگری تا حدودی به اثر ضربه زده است. قرار است این فیلم درباره پایگاه شکاری 2888 باشد اما تا پایان اثر، مخاطب نمیداند که قصه درباره پایگاه و افرادی است که در آن به شهادت رسیدهاند و دقیقا اهمیت این پایگاه و حتی اسم آنرا در اثر تا پایان کار نمیبینیم.
فیلمساز تلاش میکند تصویری متفاوت را از کلیشههای مرسوم ارائه دهد از اینرو به سراغ تصویری واقعی از خلبانان و زندگی شخصی آنان میرود و از این منظر این فیلم حرکتی رو به جلو در سینمای دفاع مقدس محسوب میشود اما در ادامه تکلیف فیلمساز مشخص نیست که میخواهد روایت شهدا را از نگاه بیژن داشته باشد یا قرار است روایت زندگی بیژن را به تصویر بکشد از اینرو فیلم در معرفی شهدا و سرنوشت هریک به تکرار میافتد تاجایی که ما بارها و بارها مکالمه بیژن را با شهدایی که نامشان را میبینیم، میشنویم و در نهایت تصویری از آنان را در مقابله با هواپیماهای دشمنشاهد هستیم.
به رغم این موارد اما فیلمساز در پرداخت به شهدای خلبان از نوآوری قابل توجهی بهره برده تا جایی که به دور از هزینههای گزاف، فیلمی قابل قبول در زمینه دفاع مقدس خلق شدهاست. پیشتر هرچه درباره شهدای خلبان دیده بودیم روایات متعدد از عملیاتها بود اما اینبار ما تصویری ویژه و تکرار نشده را میبینیم که ازخودگذشتگی خلبانان و دوری آنان از خانواده و حسرتهایشان را نشان میدهد و از این نظر 2888 جز یکی از فیلمهای خوب و مهم در زمینه دفاع مقدس محسوب میشود.
در عین حال باید بپذیریم احتمال ارتباط مخاطب عام با این اثر دفاع مقدس کمتر از فیلمهایی است که قصهای مشخص را دنبال میکنند و از این منظر باید برای معرفی هرچه بیشتر این فیلم به مخاطبان، تلاش بیشتری داشت.
انتهای پیام/