نقد فیلم های جشنواره فجر|من مهدی باکری نیستم!

نقد فیلم های جشنواره فجر|من مهدی باکری نیستم!

"موقعیت مهدی" با سبک روایت تازه‌ای از فضای دفاع مقدس توانسته روح تازه‌ای به جشنواره چهلم فیلم فجر بدمد.

خبرگزاری تسنیم-سجاد دانی

موقعیت مهدی روایتی از یک قهرمان بی نظیر، واقعی و بدون نیاز به خیال پردازی در دوران دفاع مقدس و به دور از صف‌بندی‌های جناحی و سیاسی که جای جای فیلم مخاطب حس غرور و صداقت را با تمام وجود لمس می‌کند که بی‌شک شخصیت والای شهید باکری، جان و رنگی به این فیلم داده است.

هادی حجازی فر روایتی شاعرانه از یک فرمانده جنگ دارد؛ کار سترگی که در مقام کارگردان،  بازیگر و  یکی از نویسندگان صورت گرفته و به خوبی از عهده آن برآمده است. سختی کار بیشتر از این موضوع نشأت می‌گرد که وقتی فیلمسازی مدیون ساخت اثر از ابتدای کار برایش مشخص باشد تکلیف خود را بهتر میداند اما این فیلم از ابتدا با نگاه به ساخت یک سریال شکل گرفته و در ادامه تصمیم عوض شده و یک نسخه سینمایی هم از آن استخراج شده است.

هر چند که سازندگان اثر معتقدند سکانس‌های سینمایی فیلمبرداری مجزایی داشته‌اند اما به هر حال پلانهای تلویزیونی هم در این نسخه سینمایی دیده می‌شوند.

موقعیت مهدی آهنگی دلنواز از لشگر آذری زبان عاشوراست که با اقتدا به ساحت نورانی حضرت اباالفضل العباس(ع) سرود مقاومت و غیرت را به زیبایی سر دادند و جاودانه شدند، اما نکته بسیار دارای اهمیت در قصه، دیالوگ‌های فراوان آذری است که اتفاقا مخاطب فارسی زبان هم ارتباط ویژه‌ای با قهرمان و همرزمانش برقرار می‌کند.

در موقعیت مهدی شاهد روایت زندگی دلیر مردی هستیم که شبیه به کسی نیست، رفتار و منش عاشقانه‌ی  او با احسان فرزند برادر شهیدش حمید که با سیلی زدن به صورت خود موجب شادی و لبخند او می‌شود ،یادمان تکریم فرزندان شهدا در زمان معاصر توسط حاج قاسم را در ذهن طنین انداز می‌کند.

فیلم موقعیت مهدی در فصول مختلف زندگی شهید باکری روایت می‌شود یکی از این فصول سکانس‌های تحسین بر انگیز و قابل احترام فیلم مربوط به بازسازی هنرمندانه از اطاق عملیات فرماندهان جنگ است که با چهره همیشه خندان و آرام سردار دلها شهید قاسم سلیمانی همراه است. مهدی باکری با شجاعت و نفوذ کلام در همین جلسه فرماندهان می‌گوید نمی‌شود با کوچکترین مقاومت عقب‌نشینی کرد همین که من و شما زنده برگشته‌ایم یعنی جای مقاومت بیشتر بود!
آخر هم مردانه پای این جمله ایستاد و عقب نشینی نکرد.

پرده‌ای شریف دیگر در این فیلم خداباوری و عزم راسخ مهدی در سکانسی است که مورد گلایه و اشک‌های خواهر خود از عدم بازگشت پیکر حمید برادر و معاون لشگر قرار می‌گیرد که کوچکترین پشیمانی و لرزشی در وجودش از این تصمیم پدیدار نمی‌شود زجه‌های خواهرانه، او را سست نکرد و این نشان دهنده ی حقیقت معامله او با پروردگارش دارد.

یکی از نقاط قابل توجه و مثبت فیلم حجازی فر بازسازی با روح  صحنه‌های نبرد ،خاصه جزیره مجنون است که در کنار جلوهای ویژه میدانی و تصویر‌برداری خلاقانه سبب امتیاز این فیلم شده است و برگ برنده فیلم یعنی بازی هوشمندانه خود کارگردان بعنوان نقش اول از امتیازات برجسته این اثر شده است.

شاه کلید این روایت جایی است که رزمنده جوان آذری زبان برای برگرداندن برادر شهید خود به خط می‌زند و وقتی با این جمله همرزم دیگر خود مواجه می‌شود که آقا مهدی برادر خودش معاون لشگر را هم گفت به عقب برنگردانیم می‌گوید من مهدی باکری نیستم!

آری باکری‌ها کمتر تکرار شدند و اتفاقا فقدان اینچنین روحیه‌ها و باورهای الهی در دهه‌های اخیر و خاصه بعد از جنگ به شدت در بین مسئولان کشور احساس می‌شود که در راه خدمت جای هیچ اهمال و منفعت طلبی نیست.

موقعیت مهدی به نیکی نشان می‌دهد که مردی شایسته، کم حرف و با نگاه هایی عمیق چگونه در بستر سرد و سفره‌هایی خالی از امکانات و با زخم های فراوان همچون کوهی استوار نمادی بی بدلیل برای یک تاریخ باشد.

 

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران