نگاهی به فیلم "نگهبان شب"| به همان سادگی

بیش از دو دهه از گذاشتن اولین سنگ بنا سینمای میر کریمی می گذرد؛ می گوییم سینمای میرکریمی چرا که سال هاست ثابت کرده جز, معدود فیلمسازانی است که زبان خاص خود را در سینما دارد.

خبرگزاری تسنیم- ملیکا راد

بیش از دو دهه از گذاشتن اولین سنگ بنا سینمای میر کریمی می گذرد؛ می گوییم سینمای میرکریمی چرا که سال هاست ثابت کرده جز, معدود فیلمسازانی است که زبان خاص خود را در سینما دارد؛ البته زبانی که گاه شیواست و گاه کمی با لکنت. جهان خودش را دارد و همواره حوالی آن پرسه می زند و ولع گریز زدن به هر ژانر و فضایی را که بورس می‌شود، ندارد. پارامترهای اشتراکی در فیلم‌هایش وجود دارد و معمولا الگوی ثابتی را میتوانید از درون آثارش بیرون بکشید. میرکریمی در قاطبه آثارش شخصیتی را از جهانش بیرون می‌کشد و وارد مسیری تازه می‌کند گاهی این مسیرهمچون «خیلی دور، خیلی نزدیک» و « قصرشیرین» تجسم عینی پیدا می‌کند و گاهی هم نه. اما آنچه که ثابت است ورود شخصیت به مسیری جدید و تا حدی ناشناخته، رویارویی او با تقابل‌ها و تردید‌ها و در نهایت رسیدن به جهان بینی تازه بوده و فیلمساز در انتهای این مسیر همواره در جبهه اخلاقیات و معنویات ایستاده است.

« نگهبان شب» نیز از این قاعده مستثنی نیست. پسری ساده دل و روستایی وارد دنیایی تازه می‌شود دنیایی به قاعده یک مجتمع مسکونی نیمه‌کاره که میرکریمی هر آنچه در جامعه کنونی ایران جریان دارد در آن ساختمان منعکس کرده‌است.

میر‌کریمی به رسم همیشه‌اش در «نگهبان شب» نیز سراسر از تمثیل و استعاره بهره‌گرفته، فیلم قصه خطی ساده، سر راست و موقعیت‌هایی تکراری دارد، خبری از هیچ ایده جذابی نیست اما میر‌کریمی قصه اش را درست تعریف می‌کند و مخاطب را تا انتها با خود همراه می‌کند. گویی میر کریمی و داودی در نگارش فیلمنامه بیشتر توجه و انرژی شان معطوف به تمثیل سازی بوده‌است.

در فیلم با ساختمان نیمه کاره‌ای مواجه می‌شویم که قرار است خانه‌ای باشد برای فرهنگیان و رسول همان پسر ساده دل روستایی آمده تا نگهبان آن باشد. مهندسی را می‌بینیم که علیرغم وعده‌هایش، خیال ساخت و تحویل خانه‌ها را ندارد و ساختمان برایش شده وسیله زد و بندهای مالی و تا زمانی که ساختمان نیمه کاره باشد و آباد نشود می‌تواند وام‌های کلان از بانک بگیرد و در جیب‌اش بگذارد. عده‌ای فرهنگی دربه در ساخت خانه‌شان هستند اما هر چه تلاش می‌کنند فایده‌ای ندارد و حتی دست شان به مهندس هم نمی‌رسد.

در جایی از فیلم، درست بعد از آنکه مهندس به بهانه ساختمان با زد و بند وام کلانی را از بانک گرفته، آب پاکی را روی دست رسول که آرزوی ساخته شدن آن خانه‌ها را دارد، می‌ریزد و می‌گوید اصلا قرار نیست این ساختمان ساخته شود. مهندس بارها در مقام سواستفاده از رسول ظاهر می‌شود. از سکانس عروسی رسول و نصیبه که با لباس عروس و داماد آن‌ها را به پای صندوق رای میبرد تا برای نامزد انتخاباتی موردنظرش خوش رقصی کند تا زمانی که ضربه کاری را به رسول می‌زند و از اسم او در جهت فساد مالی‌اش بهره می‌گیرد.

این‌ها فقط بخشی از تمثیل‌هایی است که میرکریمی در اثر تازه‌اش از آن استفاده کرده، در واقع خوب که نگاه کنیم میبینیم آنچه که در« نگهبان شب» به تصویر کشیده می‌شود به گونه‌ای تمثیلی از آن چیزی است که در جامعه کنونی ما در حال وقوع است. خانه‌ای که وطن است. جوانی که نگهبان خانه است، فرهنگیانی که هر آنچه که داشتند را برای خانه گذاشتند و دست آخر خانه‌ای که ساخته نمی‌شود و فقط مهندس و عده‌ای دیگر از آن سود می‌برند.

« نگهبان شب» قصه تردیدها و دو راهی ها میان اخلاقیات و مادیات و میر کریمی سعی کرده از مسائل اجتماعی و اقتصادی یک دهه اخیر وام بگیرد. به نظر می‌رسد او در «نگهبان شب» نگاهی انتقادی دارد، هر چند که خودش آنطور که در نشست خبری فیلم گفته معتقد است که فیلم تبادل احساس نسبت به مسائل جامعه و شرح حال است نه نقد. اما این سوال پیش می‌آید که آقای میر کریمی اصلا چه اشکالی دارد اگر که نقد باشد؟

فیلم ریتم نسبتا کندی دارد اما سبب نمی‌شود که ارتباط مخاطب با آن قطع یا دچار مشکل شود، هر چند که به نظر می‌رسد شاید بازنگری در تدوین اثر برای اکران عمومی کمک کننده باشد اما یکی از ویژگی‌های « نگهبان شب» بازی تورج الوند در نقش رسول و لاله مرزبان در نقش نصیبه است که سهم بسیاری در همراهی مخاطب با فیلم دارد. بازی محسن کیایی قابل قبول است، تضادهای کاراکتر مهندس را به خوبی به نمایش می‌گذارد و نقش، یک خاکستری خوب از آب در آمده اما ایفای آن اتفاق ویژه‌ای برای کیایی به حساب نمی‌آید در واقع کیایی همان همیشگی است.

 

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط