"عملگرایی فرهنگی و اقتصادی" راهکار توسعه روابط با کشورهای آسیای میانه

مهمترین برونداد رویکردهای فرهنگی و اقتصادی یا گفتمان عملگرایی، توسعه پایدار انسان محور در روابط دو یا چند جانبه است؛ موضوعی که درباره مناطق مشترک فرهنگی نظیر آسیای میانه باید به آن توجه ویژه‌ای کرد.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، همکاری های فرهنگی یکی از مهمترین مولفه های برقراری ارتباط در نظام منطقه ای و بین المللی است.

فرهنگ، زیرساخت و مقدمه سایر همکاری های بین المللی محسوب می شود و اهمیت آن تا جایی است که بدون اتکا به مولفه های فرهنگی و میراث تمدنی در سیاست خارجی توفیقات چندانی حاصل نمی شود.

گفتن و نوشتن در خصوص پیشگامی دیپلماسی فرهنگی هدف این نوشتار نیست، اما با این مقدمه نگاه کوتاهی به روابط فرهنگی ایران با بازیگران حوزه تمدنی در آسیای مرکزی خواهیم داشت.

آسیای مرکزی یکی از مهمترین زیرسیستم های سیاسی در محیط پیرامونی ایران است که دارای پیشینه تمدنی چند هزارساله با ایران است. وجود تشابهات تاریخی، تمدنی و فرهنگی در کنار زیست مشترک و تجارب تاریخی بیشمار بین ایران و ملل این منطقه همواره محرکی در روابط ایران با این زیست بوم فرهنگی بوده است. گاه اشتراکات فرهنگی باعث بروز تنش هایی شده و گاه نیز بستر همکاری بوده است‌. 

پس از فروپاشی شوروی و استقلال کشورهای آسیای مرکزی، ایران در زمره اولین کشورهایی بوده که استقلال این کشورها را به رسمیت شناحته، اما متاسفانه در گذر زمان قافیه رقابت در این منطقه را به رقبا و سایر بازیگران منطقه ای واگذار کرده است. 

گفتمان های مختلفی در این 30 سال بر سیاست خارجی ایران در آسیای مرکزی حاکم بوده است که اکثر قریب به اتفاق آنها تحت تاثیر رویکردهای امنیتی- نظامی بوده و اشتراکات فرهنگی نه تنها فرصت آفرین نبوده بلکه در تسلط رویکرهای امنیتی باعث تولید ترس امنیتی و برداشت های ناصحیح از رویکرد ایران در این منطقه شده است. 

فقدان تکامل در فرآیند دولت و ملت سازی پس از استقلال در این کشورها در کنار رویکردهای گفته شده در سیاست خارجی ایران و البته شعار زدگی های بی شمار در گفتار و نوشتار سیاستمداران ایران  "حس سلطه برادر بزرگ دیگر" در این کشورها همواره تقویت می شده و رفته رفته "تقابل" به جای "همکاری" بر روابط ایران و کشورهای منطقه ای سایه انداخته است.

ترس از اقدام رقیب مهمترین برونداد رویکردهای امنیتی و نظامی است و عامل شفافیت در سیاست خارجی را نابود می کند.

نسخه تجویزی این نویسنده در خصوص توسعه روابط ایران و کشورهای آسیای مرکزی "الگوی توسعه عملگرایی" است. در این مدل مفهومی دو رویکرد فرهنگی و اقتصادی به جای نظامی و امنیتی باید بیش از پیش تقویت شود تا ضمن برطرف کردن نیازهای متقابل زیستی و اجتماعی، با مولفه حس مشترک فرهنگی روابط رفته رفته تعمیق شود.

باید به گونه ای رفتار شود که زمینه های همکاری از موضوعی به موضوع دیگر به صورت نرم تسری یابد. در رویکردهای فرهنگی میزان تبادلات فرهنگی میان ملت ها به شاخصی مهم و البته قوام یافته تبدیل می شود و در بعد اقتصادی هم کمی گرایی اقتصادی در روابط دو کشور جای هیاهو و شعارهای بدون پشتوانه را می گیرد و ملاک قضاوت در توفیق و یا عدم توفیق سیاست خارجی، نه کلمات بلکه نمودارهای قابل اندازه گیری، می شود.

نکته دیگر اینکه مهمترین برونداد رویکردهای فرهنگی و اقتصادی یا گفتمان عملگرایی، توسعه پایدار انسان محور در روابط دویا چند جانبه است. 

اگر در سیاست خارجی شعار فرهنگی و تمدنی می دهیم اما همچنان بر پاشنه امنیتی و نظامی، روزگار می گذرانیم، بدون شک نه تنها با کشورهای منطقه باب منازعه را می گشاییم بلکه ظرفیت های دیگر همکاری را از فرصت به تهدید تبدیل می کنیم.

چندی است سیاست خارجی توجه به کشورهای پیرامونی در دستور کار دولت قرار گرفته است، امیدوارم منطق عملگرایی فرهنگی و اقتصادی به گفتمان اصلی این سیاست خارجی در آسیای مرکزی تبدیل شود.

علی سعادت آذر مدیرگروه ترکیه شناسی اسلام معاصر

 

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط