داور جشنواره شعر فجر: با خطر مبتذلنویسی در لباس سادهنویسی روبرو هستیم/در استفاده از فرم به تعادل رسیدهایم
حمیدرضا شکارسری اور جشنواره شعر فجر میگوید: یکی از آسیبهای کلی شعر این است که ما با خطر مبتذلنویسی در لباس سادهنویسی روبرو هستیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، روز گذشته دبیرخانه جشنواره شعر فجر فهرست نامزدهای نهایی این جشنواره را به همراه داوران در پنج گروه ادبی شعر کلاسیک، شعر نو(قالبهای نیمایی و سپید)، شعر محاوره، شعر کودک و نوجوان و درباره شعر(پژوهشهای حوزه شعر) را معرفی کرد.
بر این اساس سعید بیابانکی، علی داوودی، محمدمهدی سیار، حمیدرضا شکارسری، قادر طراوتپور، میلاد عرفانپور و محمدسعید میرزایی داوری سه بخش بزرگسالِ شعر کلاسیک، شعر نو و شعر محاوره شانزدهمین دوره جشنواره بینالمللی «شعر فجر» را برعهده داشتند. غلامرضا بکتاش، بابک نیکطلب و حمید هنرجو داوری بخش شعر کودک و نوجوان و محمود اکرامیفر، محمدرضا تقیدخت و سیدعلی میرافضلی داوری بخش «درباره شعر» را بر عهده داشتند.
در این دوره کتابهای منتشر شده در سال 1399 بررسی شده که شامل دو هزار و 609 اثر است. از این میان تعداد دو هزار و 106 اثر در حوزه شعر بزرگسال، 364 اثر در حوزه کودک و نوجوان و 139 اثر در بخش درباره شعر بوده است. اما کمیت و کیفیت آثار ارزیابی شدن در نگاه داوران چگونه بوده است؟
خبرگزاری تسنیم، در آستانه برگزاری اختتامیه شانزدهمین جشنواره شعر فجر با حمیدذرضا شکارسری داور بخش شعر نو به گفتوگو پرداخت. شکارسری در این گفتوگو از کمیت قابل توجه آثار شعر نو خبر داد. او در عین حال معتقد است که در این دوره شاهد اتفاقی در شعر نبودهایم، این گفتوگو را میتوانید در ادامه بخوانید:
* تسنیم: جناب شکارسری شیوه داوریها در این دوره از جشنواره شعر فجر چگونه بود؟
در مرحله نخست که کل آثار گردآوری شده ارزیابی شد، در شعر نو بیش از هزار اثر، در شعر کلاسیک با 900 اثر و در شعر محاوره با 100 کتاب روبرو بودیم، در مرحله نخست شاعران گروهبندی شده بودند و کتابها را در هر بخش به صورت مجزا بررسی میکردند، در مرحله پایانی اما شاعران تمامی آثار راه یافته به مرحله نهایی را بررسی کردند.
* تسنیم: طبیعتاً با توجه به سبقه شما در شعر باید در گروه شعر نو به داوری پرداخته باشید، آثار این حوزه را چطور ارزیابی می کنید؟
بله، من در بخش شعر نو به داوری پرداختم. در این بخش به لحاظ کمی نکتهای که جالب توجه بود، بیشتر بودن تعداد کتابهای منتشر شده در این حوزه به نسبت شعر کلاسیک در سال 99 بود. این نکته جالب توجه است و نیاز به بررسی بیشتر دارد. اما به لحاظ کیفی در هر کدام از بخشهای سنتی و شعر ما شاهد یک اتفاق نبودیم، در هیچ کدام از بخشها این اتفاق رخ نداد؛ البته این انتظار که ما در هر سال که کتابها را بررسی میکنیم، شاهد یک اتفاق باشیم، انتظار خیلی به جایی نیست، کارها در حد قابل انتشار بود نه انتظار. چندان تفاوتی هم با سالهای گذشته نداشت،ما هم انتظار معجزه نداشتیم.
مثل همه سالهای دیگر ما با یک منحنی زنگولهای روبرو هستیم، تعداد بسیار زیادی از آثار که از لحاظ کیفی چندان بالا نیستند و در کنار آن کارهای خوبی که به مرحله فینال هم رسیدند. در این میان تعداد بسیار زیادی هم آثار متوسط هستند. پس اوضاع کمی و آماری کتابها به لحاظ کیفیت عین سالهای گذشته است.
به قالب شعر نو در رده سنی کودک و نوجوان بها ندادهایم
اما در برخی از بخشها ما کمیت خوبی نداریم. به گمان من این نکته نیز قابل توجه است. ما هنوز شعر کودک را در موسیقی عروضی جست و جو میکنیم و قوالب نو را خیلی بها ندادهایم. این یک واقعیت است. مخاطب کودک و نوجوان و والدین اعتیاد به موسیقی عروضی در شعر این گروه سنی دارند و هنوز به فضاهای نو برای این گروه سنی ورود نکرده و جرأت ورود ندارند.
چون هنوز که هنوز است این قوالب در شعر کودک و نوجوان بدیع و تازه محسوب میشود، خوب رویارویی مخاطب عام با این قوالب قطعاً با نوعی نوگریزی و نوستیزی همراه است؛ چون به هر صورت اینکه بخواهیم عادت زیباییپسندی خود را کنار بگذاریم، کار سختی است. نکته آخر هم این است که شعر نو کودک و نوجوان خوب هم کم داریم. این موضوع قابل انکار نیست. هنوز که هنوز است تجربه نوگرایی در این شعر برای این گروه سنی هنوز به نقاط درخشان خود نرسیده است.
البته من گمان میکنم که عین شعر بزرگسال که به تدریج نوعی تعادل بین این قوالب برقرار شد و اکنون تعداد کتابهای نوسروده بیشتر از سنتی شده است، در شعر نوجوان هم به این موضوع خواهیم رسید.
* تسنیم: کتابهای شعر نو به لحاظ مضامین از چه وضعیتی برخوردار بودند، بیشتر چه مضامینی مورد توجه قرار گرفته است؟
ما در شعر نو نزدیک به هزار و 100 عنوان کتاب را بررسی کردیم. تمام موضوعات مورد توجه شاعران قرار گرفته بود؛ از موضوعات صریحی مثل جنگ و دفاع مقدس، مقاومت در منطقه تا فرمالیستترین نوع شعرها. نوعی تنوع و تکثر قابل توجه در کتابها وجود داشت.
کاهش تظاهرات فرمالیستی در شعر نو
از سوی دیگر، ما نسبت به یکی دو دهه گذشته حرکات و تظاهرات فرمالیستی را در شعرها کمتر میبینیم، مخاطبان شعر به یاد دارند که در دهه 70 و و اوایل دهه 80 چه جریانهای شعری خودنمایی میکرد. حالا در انتهای قرن میبینیم حرکات فرمی حتی در میان شاعرانی که به این تظاهرات معروف بودند، هم معتدل شده است؛ بنابراین این توجه به محتوای شاعرانه و توجه به مضامین شاعرانه به یک تعادل رسیده است.
*تسنیم: این تعادل در استفاده از فرم در میان شاعران باتجربه بیشتر دیده میشود یا در میان شاعران جوان و نوسروده نیز دیده میشود؟
شاعران با تجربه خواهناخواه الگوساز و موج ساز هستند، شاعران جوان خواه ناخواه از این جریانات شاعران با تجربه متأثر هستند، شعر شاعران با تجربه و صلاحیت که یک برند شعری محسوب میشوند، در شعر شاعران جوان خود را نشان میدهد.
* تسنیم: در دورههایی از داوریهای جشنواره فجر استعدادهای نوظهور کشف و شناسایی شدند که حالا برای شاعران جوان الگو محسوب میشوند، آیا در این دوره نیز با استعدادهای تازه مواجه شدید؟
بله، استعداد هم دیدیم. اگر چنین نبود، غمانگیز بود که ما هزار و 100 عنوان کتاب را بخوانیم و هیچ کدام از این کتابها جلب توجه نکند! به هر صورت ما داوران مجبور بودیم که هشت کتاب را به مرحله نهایی برسانیم. ما در مرحله اول 50 کتاب را انتخاب میکنیم، دوباره روی این 50 کتاب بررسی و خوانش دقیق انجام میدهیم، از این قرائت دقیق و خوانش دقیق دوباره ما هشت کتاب را گزینش میکنیم و به مرحله نهایی میرسانیم.گزینش اثر نهایی باز کار را سختتر کرد، آثار بالا آمده آنقدر توانایی و درخشش داشتند که به فینال برسند.
* تسنیم: وضعیت در بخش ترانه چگونه بود؟ در سالهای گذشته بسیاری از شاعران از وضعیت ترانهها ابراز نگرانی کردهاند، آیا شما نیز اینگونه میاندیشید؟
ببینید، این حرفهای کلی که در فلان ژانر این اتفاق میافتد، یا نمیافتد، حرف کلی است. مگر این موضوع در همه حوزهها صدق نمیکند؟ مگر ما در تمام قوالب با آثار ضعیف و قوی روبرو نیستیم، در تمام ژانرهای ادبی تعدادی آثار خوب هستندو تعدادی آثار بد.
در ترانه به خاطر مارکتینگی که مطرح است و توجهی که مخاطب عام باید به شعر محاورهای داشته باشد، شاید این خطر جدیتر باشد و گرنه در تمام ژانرها این وضعیت وحود دارد. تمایل به سادهنویسی نکات مثبتی دارد و آسیبهایی هم دارد، بخشی به ابتذال میرود و بخشی به شعر والای ساده میرسد. در ترانه هم ما با آثاری روبرو بودیم که صرفا به شکستهنویسی تبدیل شده بود، در شعر محاوره، آثاری هم داشتیم که به مرحله نهایی رسدند، چون اندیشه در زبان محاورهای ظهور و بروز کرده بود.
مثل تمام قوالب و ژانرهای دیگر تعداد آثار برتر همیشه کمتر از آثار ضعیف است. در ترانه هم نباید بیانصاف بود، در برخی اشعار میشد، بهرهمندی حداکثری شعر را از توان و پتانسیل زبان محاروه مشاهده کرد. شاعر نه تنها موفق شده بود زبان را محاوره کند، بلکه اندیشههای خود را هم در قالب این زبان به درستی منتقل کرده بود.
*تسنیم: به عنوان سوال آخر، با توجه به ارزیابی آثار سال 99، آسیبهای شعر را چگونه میبینید؟
یکی از آسیبهای کلی شعر این است که ما با خطر مبتذلنویسی در لباس سادهنویسی روبرو هستیم، در این تردیدی وجود ندارد. درست در نقطه مقابل توجه افراطی به فرم توجه به جذابیتها یا فرمهای موسیقیایی زبان بدون توجه به محتوای شعر از جمله آسیبهایی است که همواره شعر را تهدید کرده است.
از سوی دیگر کتابهایی که برای انتشار میروند، از غربال عبور نمیکنند. آیا ناشر به لحاظ اقتصادی میتواند این غربال را نگاه دارد؟ آیا ناشر میتواند به لحاظ اقتصادی تنها آثار قوی را منتشر کند؟ آیا ناشر در این اوضاع وخیم اقتصادی مجبور نیست، به انتشار کارهایی بپردازد که خودش هم میداند قابل توجه نیستند؟
انتهای پیام/