چالشهای رشد ادبیات داستانی در قزوین / نویسندگان مینودری از شاعرانش عقب افتادند
گروه استانها- پای ادبیات بومی استان قزوین در حوزه داستاننویسی و نویسندگی کمی لنگ میزند و نویسندگان این کهن دیار نتوانستهاند مانند شاعرانش در عرصه ملی هنرنمایی کرده و نامآور شوند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم ازقزوین، یکی از تجلیات مهم ادبی استان در این سالها کتابها یا مجموعههای شعری بودهاند که در عرصه کشور خوش درخشیدهاند و همواره نماینده سرافرازی برای به رخ کشیدن فرهنگ دیار مینودری محسوب میشوند. اما به نظر میرسد، پای ادبیات بومی استان قزوین در حوزه داستاننویسی و نویسندگی کمی لنگ میزند و نویسندگان این کهن دیار نتوانستهاند مانند شاعرانش در عرصه ملی هنرنمایی کرده و نامآور شوند. البته در طول چند دهه اخیر شاهد درخششهای مقطعی برخی داستانهای بلند و رمانهای نوشتهشده توسط نویسندگان قزوینی بودیم؛ اما هنوز خبری از جریانسازی ادبیات داستانی قزوین در مقیاس ملی نیست.
نویسندگان کممطالعه
یک نویسنده جوان قزوینی با اشاره به آموزش نحوه نوشتن داستاننویسی در کارگاه داستانهای مینودری، ادامه داد: وضعیت امروز ادبیات داستاننویسی در قزوین خوب نیست و بسیاری از کسانی که در قزوین داعیه نویسندگی دارند، از فقر اطلاعات و دانش لازم رنج میبرند، چرا که مطالعه مستمر و هدفمند ندارند.
مرتضی تولایی با یادآوری اهمیت نگاه و جهانبینی یک نویسنده داستان، گفت: برخی از نویسندگان قزوین صاحب دیدگاه مشخصی نیستند و نویسندهای که جهانبینی ویژه خودش را نداشته باشد، نمیتواند خوب عمل کند، چرا که هر داستانی نیازمند یک راهبرد و اندیشه است که تاثیرگذارترین وجه هر اثر ادبی محسوب میشود.
داستاننویس حرفهای نداریم
تولایی با بیان اینکه باید دستیابی به فنون نوین داستاننویسی و نویسندگی را باید از خود نوشتن آغاز کرد، افزود: خواندن نظریهها و کتابهای نقد ادبی برای کسی خوب است که یک نویسنده جاافتاده باشد، و برای کسی که هنوز دست به نوشتن نبرده منحرف کننده است.
وی با ذکر اینکه در قزوین نویسندگی نمیتواند یک حرفه تلقی شود، ادامه داد: به جز بعضی نویسندگان پیشکسوت قزوین مانند «علی قانع» که شغل مناسبی دارند و به درآمد داستاننویسی اتکایی ندارند، بقیه نویسندگان استان مجبورند، بین داستاننویسی و یک شغل نان و آبدار یکی را انتخاب کنند.
لزوم تجلی فرهنگ بومی
این کارشناس ادبیات با تاکید بر ضرورت اشاعه فرهنگ بومی و محلی قزوین در ادبیات داستانی نویسندگان استان، بیان کرد: طی صحبتهایی که با مسئولان حوزه هنری قزوین داشتهایم، قرار شده جلسات جداگانهای برای ترویج فرهنگ داستاننویسی و قصهگویی قزوین برپا شود، چون کارگاه داستاننویسی فعلی جندان مجالی برای این کار نمیگذارد.
وی با ذکر اینکه در قزوین نویسندههای با کیفیت ملی کمتر دیده میشوند، گفت: یکی 2 هنرجو نویسندگی را میشناسم که بسیار مستعد هستند و یکی از آنها که جوانی 3-22 ساله است، یک داستان کوتاه نمادگرا نوشته که شاید یکی از بهترین داستانهای ایران به حساب میآید.
ضرورت سادگی داستانهای مینودری
یک شاعر و نویسنده قزوینی با بیان این که هنوز به لایههای زیرین ادبیات نوین با مایههای بومی قزوین نزدیک نشدهایم، گفت: موردی که در نوشتن داستان و قصه با رویکرد محلی باید رعایت شود، ضرورت دوری از پیچیدهگویی، تکلف و پیرایهبندیهای بیهوده است و ساده، صمیمی و روان نوشتن در این خصوص یک اصل است.
سعید عاشقی افزود: آنچه را که نویسنده طی سالیان دراز مانند یک پرونده خاطرات در ذهنش اندوخته است، باید به طور عینی در نوشته اش نشان دهد و ضمن رعایت نکاتی مانند تحرک داستانی و روابط مکانیکی بین فضاها، شخصیتها و اتفاقات بعد شاعرانگی و فضای ذهنی موردنظرش را پرورش دهد.
وی با یادآوری این که اگر شخصیت قابل باوری خلق نکنیم، موفق نشدهایم، عنوان کرد: نویسنده باید لحظاتی را که شخصیت اصلی قصه با خود تنها میشوند، پیدا کند و با همذاتپنداری که با روایت این لحظهها ایجاد میکند، ضمن بخشیدن هویت لازم به او کشش لازم را برای حفظ خواننده ایجاد کند.
پرداختن بیش از حد به معضلات اجتماعی در نوشتهها آزاردهنده است
یکی از نویسندگان جوان استان با یادآوری اینکه وقتی که داستان جذاب باشد، خواننده تا پایان کتاب را زمین نمیگذارد، گفت: یافتن ایده، پرداخت موضوع و فکر کردن به متن قصه و زندگی کردن با آن پیش از نوشتنش از این جهت اهمیت دارد که برخی اوقات میبینیم که قصههایمان با نداشتن بافت دراماتیک محکم کشش لازم را ایجاد نمیکنند.
محمد رضایی پرداختن بیش از حد به معضلات اجتماعی را از مشکلات داستاننویسی معاصر استان عنوان کرد و افزود: بهتر است به کارکردهای مثبت داستان هم توجه کرده از داستان برای امید دادن به جامعه بهره بگیریم و با ترویج داستانهای ارزشآفرین در جهت ارتقای روحیه و بالندگی اجتماعی حرکت کنیم.
به گزارش تسنیم، متأسفانه رویکرد سیاستزده برخی از نهادهای فرهنگی استان قزوین در یک دهه اخیر و تشکیل کلونیهای کوچک از هنرمندان همفکر و دوری از فضای نقد باعث شد که حوزه ادبیات داستانی در استان قزوین در رقابت با حوزه شعر و شاعری عقب بماند و نگاه علمی و ادبی در خلق داستان کمتر ترویج شد که در مدیریت فرهنگی نوین استان باید توجه ویژهای به این بخش شود.
انتهای پیام/ش