نگاهی به فیلم "عنکبوت"| فیلمنامهای که مخاطب را جا میگذارد
سالهاست که شاهد ورود پروندههای قضایی به عنوان ایده در سینما هستیم و فیلم «عنکبوت» هم در دسته این فیلمها قرار میگیرد، اما آفت پرداخت به این حوادث واقعی سرعت در روایت و خالی گذاشتن نقاط پیوندی در فیلمنامه است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم؛ صفحه حوادث مطبوعات به طور معمول سوژههای سینمایی خوبی را به فیلمسازان معرفی میکند و سالهاست که شاهد ورود پروندههای قضایی به عنوان ایده در سینما هستیم. ابراهیم ایرجزاد در دومین ساخته خود، تحت عنوان «عنکبوت» به سراغ یکی از همین پروندههای قضایی در شهر خود، مشهد، رفته است. «تابستان داغ» نخستین ساخته بلند ایرجزاد به تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی بود که این بار هم در «عنکبوت» با این تهیهکننده همکاری مجددی داشته است. «عنکبوت» در بخش مسابقه سی و هشتمین جشنواره ملی فیلم فجر راه پیدا نکرد؛ اما این روزها در سینماهای سراسر کشور روی پرده رفته است.
سعید حنایی، نام آشنایی که در اوایل دهه هشتاد، در مطبوعات و رسانه با عنوان «قاتل عنکبوتی» بسیار خبرساز بوده است. حنایی قاتل زنجیرهای است که طی یک سال، جان 16 زن را گرفت. او معتقد بود این زنان خیابانی بودند و آن را با روسری همسرش و در خانه خود، خفه میکرد و تلاش داشت تا شهر را پاک کند و امنیت خانوادهها بیشتر شود. سعید حنایی حتی در زمان دستگیریاش ابراز ندامت و پیشمانی نکرد و به زعم خودش، کار درستی را انجام داده بود. سرانجام، او در سحرگاه 28 فروردین سال 1381، در محوطه زندان مرکزی مشهد، اعدام شد.
این ماجرای کلی از قتلهای زنجیرهای سعید حنایی است که بازگو کردن آن حتی در همین چند خط هم میتواند برخیها را کنجکاو کند و میتوان گفت ابراهیم ایرجزاد و اکتای براهنی (نویسنده فیلم) سوژه خوبی را برای نوشتن فیلمنامه و به تصویر کشیدن این داستان واقعی در مدیوم سینما انتخاب کردهاند. برای ساخت فیلمهایی در ژانر جنایی انواع روایتهای متعددی را میتوان برای پیشبرد داستان استفاده کرد و در فیلم سینمایی «عنکبوت» مشاهده میکنیم که کارگردان از فضای خانوادگی سعید حنایی استفاده میکند تا مخاطب را به دل این ماجرا ببرد. در سکانس ابتدایی متوجه میشویم که شغل سعید، بنایی است و کم کم وارد خانه او میشویم که همراه مادر، همسر و دو فرزندش زندگی میکند. مخاطب با همان چند سکانس اول، به راحتی متوجه میشود که با خانوادهای مذهبی و از لحاظ مالی، متوسط رو به پایین ساکن شهر مشهد مواجه است.
در فیلم، محسن تنابنده را به عنوان نقش اصلی میبینیم که گریمی نزدیک به سعید حنایی هم دارد. او توانسته جزییات نقش را به خوبی مقابل دوربین ایفا کند و در روند فیلم، ما را متوجه مشکلات روانی سعید حنایی میکند. سعید حنایی، یک کاراکتر معمولی نیست و تنابنده هم این موضوع را خوب میداند و در همین جهت، تلاشهایی کرده تا دنیای بیرحمانه این مرد را برای ما به تصویر بکشد. از دیگر بازیهای چشمگیر «عنکبوت» میتوان به نقشآفرینی شیرین یزدانبخش اشاره کرد. او نقش مادر سعید حنایی را با همان روش تربیت متعصبانه به رخ مخاطب میکشد و میتوان گفت کاملا مناسب این نقش است. البته همسر سعید حنایی (با بازی ساره بیات) نیز در فیلم نقش اساسی و مهمی در پیشبرد داستان دارد و اتفاقی که برای او در فیلم رخ میدهد، یکی از نقاط طلایی فیلم است.
سعید حنایی فرد متعصبی است و این را از تذکر دادنهای پی در پی به همسرش برای این که سوار ماشینهای شخصی نشود و حتی تعقیب و گریزهایش متوجه میشویم. این شک و بدبینیها زمانی به اوج خودش میرسد که جلوی در ورودی خانه، دیواری را بنا میکند تا از خانهشان روزنهای به بیرون وجود نداشته باشد. همین نشانهها، مخاطب را کم کم آماده میکند و زمانی که میبینیم سعید حنایی نخستین زنِ به اصطلاح خیابانی را در خانه خفه میکند، چندان هم از رفتار او متعجب نمیشویم. در واقع، یک سوم ابتدایی فیلم، به شخصیتپردازی این قاتل میپردازد و پس از آن وارد فاز قتلهای زنجیرهای او میشویم.
طراحی صحنه و لباس فیلم سینمایی «عنکبوت» را شاید بتوان از دیگر ویژگیهای خوب فیلم دانست که فضای سالهای 1379 و 1380 را به گونهای ترسیم میکند که مخاطب با آن بیگانه نیست و به راحتی همذاتپنداری میکند. از طراحی صحنه و لباس که بگذریم، موسیقی فیلم جای بحث دارد. «عنکبوت» ژانری جنایی و اجتماعی دارد و درنتیجه نیاز دارد تا موسیقیاش نیز در همین حال و فضایی دلهرهآور باشد. حامد ثابت، آهنگسازی که در این سالهای اخیر خودش را ثابت کرده و در این فیلم هم توانسته موسیقی متن درخور توجهی را به گوش تماشاگر برساند.
با تمام این اوصاف، یکی از مشکلات اصلی فیلم، فیلمنامهای است نقصهای بسیاری دارد. زیرا ابراهیم ایرجزاد تلاش کرده تا دو سال از زندگی سعید حنایی را در 96 دقیقه به تصویر بکشد و همین امر موجب میشود روند قصهگویی فیلم سریع باشد و مخاطب هرزگاهی از اتفاقات جا بماند و برخی مسائل نیز برایش جای ابهام داشته باشد.
مخاطب قصه دوست دارد، حال اگر آن قصه سراسر بر اساس واقعیت باشد و کمی هم چاشنی جنایی بگیرد، شاید مخاطب بیشتری هم جذب کند؛ چرا که رمز موفقیت در جذب مخاطب در ژانرهای جنایی و معمایی را میتوان در تعلیقهای زیاد، گرهافکنی و گرهگشایی تا انتهای فیلم دانست. همانطور که در چهلمین دوره از جشنواره فیلم فجر شاهد بودیم فیلمهای «علفزار» و «ملاقات خصوصی» الهام گرفته از چند پرونده قضایی بود و میزان استقبال از آنها نیز نشاندهنده اهمیت فیلمهایی از این قبیل در سینمای ایران است. «عنکبوت» فیلم دغدغهمند و قابل دفاعی است هرچند که کاستیهایی دارد. روند فیلمسازی ابراهیم ایرجزاد نشان میدهد که او فیلمسازی است که قصد تجربه کردن ژانرهای مختلف را دارد. در این روزها که فیلم «عنکبوت» روی پرده سینماست، باید دید که این کارگردان چه میزان مخاطب را از سالن سینما راضی بدرقه میکند.
نویسنده: دلارام صادقی
انتهای پیام/