بررسی دلایل افزایش دستمزد بازیگران/ هنرمندان تلویزیون نگرانِ رقابت نابرابر با نمایش‌خانگی هستند

کوچِ سریال‌سازان و برنامه‌سازان رشد کرده در تلویزیون به شبکه نمایش‌خانگی، هجوم اسپانسرها و کسب درآمد در پلتفرم‌ها و خیلی از موارد دیگر، کار را برای تلویزیونی‌ها سخت‌تر می‌کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، این روزها بیش از هر موقع دیگر، این عبارت به گوش می‌رسد «تلویزیون در رقابت نابرابر با نمایش‌خانگی»! حالا چرا این رقابت هر روز نابرابرتر پیش می‌رود؛ مشکل فقط بودجه است؟ سؤال دیگر اینکه چرا فیلمسازان و بازیگران که بسیاری از آنها در تلویزیون رشد کردند و در سینما شهرت خود را بدست آوردند به یک‌باره آن شهرت و اعتبار را رها کرده و به سمت سریال‌سازی و برنامه‌سازی در شبکه نمایش‌خانگی رفتند؟

پاسخ آن روشن است؛  مخاطبان سینمایی که دیگر نمی توانند به خاطر تعطیلی سینما بر اثر ویروس کرونا به سالن‌های سینمایی بروند حالا در خانه برای تماشای فیلم به شبکه نمایش خانگی روی آورده‌اند. از طرفی دیگر تلویزیون هم با تمام تلاشی که در جهت جذب مخاطب دارد اما به دلیل دستمزدهای نجومی شبکه نمایش‌خانگی و خط قرمزهایی که در تلویزیون بیشتر رعایت می‌شود، خصوصاً در عرصه سریال‌سازی خصوصاً در زمانِ اوج‌گیری کرونا کمتر موفق بوده و آن‌طور که باید و شاید نظر مخاطبان خود را با سریال‌ها و برنامه‌های خود جلب کند.

به همین دلیل رفته رفته درصد استقبال مخاطبان از تماشای فیلم‌های نمایش‌خانگی و پیوستن به پلتفرم‌ها، بالا رفته و  همین موضوع باعث شده که فیلمسازان و بازیگران شناخته شده سینما و تلویزیون به ساخت سریال یا برنامه‌هایی روی بیاورند که نه برای اکران بر پرده سینما بلکه برای تماشا در قاب تلویزیون‌های خانگی تولید می‌شوند.

در این میان سریال‌سازانی هم از تلویزیون به سمتِ نمایش‌خانگی رفتند که این خودش، آغازگرِ ماجرایی دیگر بود. ماجرایی که بسیاری از آن به عنوان جریانِ بی‌اعتبار کردن تلویزیون، نام بردند. وقتی کارگردان‌هایی مثل مهران مدیری و رامبد جوان، برنامه «دورهمی» و «خندوانه» را در تلویزیون می‌سازند و سریال‌هایشان را به پلتفرم‌ها می‌برند.

هرچند سریال‌های موفقی هم از آب درنیامد؛ رامبد جوان «گمگشته» را برای تلویزیون ساخت که هنوز هم بارها پخش می‌شود اما این اتفاق با «مردم معمولی» در شبکه خانگی نیفتاد. مهران مدیری با آن کارنامه قوی و قدرتمند در سریال‌های 90 شبی، هرچند با «قهوه تلخ» در برهه‌ای توانست مخاطبِ همیشگی‌اش را با خودش همراه کند اما نیمه‌کاره ماندنِ این سریال، ناراحتی‌های دیگری را به وجود آورد. البته نه هیولا و نه دراکولایش بعدها نتوانستند آن عقبه ارزشمند را تکرار کنند. برخی این کم‌فروغی را دلیلِ استفاده مهران مدیری از افراد جدیدی عنوان کرد که تا به حال با آنها در مقامِ کارگردانی، کار نکرده بود.

حتی حسین سهیلی‌زاده و سیروس مقدم هم تجربه‌های خیلی خوبی در نمایش‌خانگی نداشتند. سهیلی‌زاده با «دلنوازان»، «فاصله‌ها»، «آوای باران» با وجود استفاده کمتر از سلبریتی‌ها توانست استقبالِ مخاطبان را به همراه داشته باشد اما در «مانکن» و «ملکه گدایان» با سلبریتی‌های رنگارنگ این اتفاق برای او و سریال‌هایش نیفتاد. 

همین اتفاق برای سیروس مقدم هم افتاد؛ او با سریال‌های خوبی در تلویزیون شناخته شد اما با ورود به شبکه نمایش خانگی نامِ خودش را در جدول نیمه‌کاره‌های این شبکه ثبت کرد. «خواب‌زده» هرچند سریال ماورایی قابل اعتنایی بود اما بدونِ توضیح، نیمه‌کاره رها شد و «جزیره» که نشان از سردرگمی آقای کارگردان بود و در همان پیچ و خم‌ها و درماندگی‌ها، مخاطب را تنها گذاشت و بدون هیچ نتیجه‌ای، نمایش‌خانگی را ترک کرد. 

در این میان، برخی از برنامه‌سازان هم به سراغِ آدم‌های موفق تلویزیون رفتند. ایرج طهماسب که این روزها «مهمونی» را برای پلتفرمِ نمایش‌خانگی آماده می‌کند سال‌ها با «کلاه قرمزی» در تلویزیون شناخته شد. یا «هم‌رفیق» شهاب حسینی برنامه دیگری بود که با اجرای او پخش شد. هنرمندی که سال‌ها با «اکسیژن» و برنامه‌ها و سریال‌های دیگر تلویزیون شناخته می‌شد و سرزبان‌ها افتاد و نهایتاً به سینما رفت. 

این‌ها خودش جریانی است که کار را برای بسیاری از تهیه‌کنندگان و کارگردانان تلویزیون سخت‌ کرده است. وقتی سروش محمدزاده کارگردان فصل دوم سریال «نوار زرد» چندی پیش به تلویزیون آمد و به همین نکته اشاره کرد. "متأسفانه بازیگران سینمایی ما، اخیراً رغبت زیادی برای حضور در تلویزیون ندارند و این یک چالش بزرگ برای کارگردان است. امیدوارم تعدادی از بازیگران سینما که به پول فکر می‌کنند بدانند که یک جایی باید خودشان به سینما و تلویزیون رحم کنند."

او دست رویِ نقطه قابل تأملی گذاشت که آیا واقعاً برای 8 ساعت کار در  26 روز از ماه، باید 1 میلیارد تومان دستمزد طلب کرد؟ اگر مراقبت نکنیم قطعاً بنای سینما و تلویزیون فرو خواهد ریخت. برآورد سریال‌ها کارشناسی لازم دارد، قطعاً برای کار پلیسی به اندازه ملودرام نمی‌توان هزینه کرد. کیفیت سریال‌ها حق‌الناس است که تلویزیون باید آن را حفظ کند. سریال‌سازی کار تکنیکی و فنی است که نیاز به پول دارد.

دستمزدهای نجومی نکته‌ای بود که برای اولین بار در گفت‌وگوی لایو تسنیم با محمدحسین لطیفی کارگردان سینما و تلویزیون به آن پرداخته شد. او در تشریح این اتفاق و چالشِ برای کارگردانان و تهیه‌کنندگان خصوصاً در صداوسیما، گفت: "یک زمانی ما وقتی کار می‌کردیم سقف آن 40 درصد بودجه فیلم از آنِ‌ بازیگران فیلم بود و 60 درصد بقیه فیلم. الان رسیده به 70 درصد و برخی از جاها 75 درصد برای بازیگران است و 25 تا 30 درصد به کیفیت و کارگردان و نویسنده و فیلمبردار و صحنه و گریم می‌رسد. آن آدم می‌گوید من برای بازیگران پول می‌دهم و بقیه عوامل برایشان مهم نیست. این اتفاق افتاده و از دست در رفته است. خودم فکر می‌کنم درست باید کار کرد من سعی می‌کنم درست کار کنم و اگر کار نمی‌کنم برای اینکه شرایط مساعد آن فراهم نبوده است که بتوانم درست کار کنم. مدت‌هاست فاصله گرفته‌ام و گاهی اوقات سینمایی کار می‌کنم."

یکی از مشکلات اساسی تلویزیون، موضوع دستمزدهای نجومی بازیگران و ورود بی‌رویه بازرگانی در سریال‌سازی و برنامه‌سازی است. اتفاقی که حتی برخی از سریال‌های تلویزیون حتی "پایتخت" را هم درگیر کرد و باعث شد گروهی از کارگردان‌ها و بازیگران به شبکه نمایش‌خانگی کوچ کنند. سرمایه‌های مشکوک و حضور بی‌رویه اسپانسرها و سرمایه‌گذارها این اتفاق را رقم زد و بازاری که هر بازیگری به راحتی قیدِ تلویزیون را می‌زند و به سراغش می‌رود. البته گروهی هم به دعوتِ بازرگانی صداوسیما در برنامه‌های مشارکتی مجری می‌شوند و یا در سریال‌های مشارکتی حضور فعال دارند. 

ورود بی‌رویه بازرگانی و رفتارِ تجاری باعث شد تا نرخ‌ها و دستمزدها بالاتر برود. این اتفاق در ابتدا با بالا رفتن دستمزدهای میهمانان و کارشناسان تلویزیونی شروع شد و حالا ساختِ سریال‌های تلویزیونی با این مشکل بزرگ مواجه شده است. دستمزدهای قابل تأملی که با آن چندین سریال می‌توان ساخت و یا به کارهای الف ویژه و فاخری که می‌توانند سال‌ها ماندگار باشند، اختصاص پیدا کند. اولین سؤال این است که آیا تنها تلویزیون و بازرگانی‌اش مقصّر بالا رفتن دستمزدهای بازیگران است؟ یا شبکه نمایش‌خانگی و حتی عواملِ دیگر؟

مسعود کرامتی چندی پیش در گفت‌وگوی لایو با تسنیم  درباره دستمزدهای نجومی بازیگران گفت: "به نظرمن سوء تفاهمی درباره دستمزد بازیگران بوجود آمده است. همه بازیگران دستمزد آنچنانی نمی‌گیرند و تعداد انگشت‌شمارند که دستمزدشان بالا است. اتفاقاً تلویزیون این معضل را ایجاد کرد؛ تلویزیون مشخصاً به تهیه‌کننده‌اش می‌گفت سراغ فلان شخص برود و آن شخص می‌گفت این قدر می‌گیرم که تهیه‌کننده می‌گفت من ندارم و تلویزیون می‌گفت من می‌دهم او را بیاورید. از تلویزیون شروع شد و به نمایش‌‌خانگی رسید و آنجا شدت و عدت پیدا کرد. عده خاصی این ویژگی را دارند که مدیران و مردم دوستشان دارند؛ ترکیبی شده که بتازند."

دلیل دیگر بالا رفتن دستمزدها شاید رقابت عجیب و غریبِ شبکه‌ها با هم باشد. این اتفاق بارها در انتخاب مجری، دکور و حتی دعوتِ میهمان پیش آمده است. کارشناسی که امروز میلیونی دستمزد دریافت می‌کند از میانِ هیاهوی رقابت‌های پوشالی شبکه‌ها، به این ارقامِ قابل تأمل رسیده‌اند. این رقابت‌های منفی خلاقیت و نوآوری را از بین برد و جایش را به سرمایه‌سالاری در تلویزیون داد. بیشتر پایِ اسپانسرها را به صداوسیما باز کرد و از طرفی نرخِ دستمزد بازیگران را بالا برد. 

تلویزیون به جای ستاره‌سازی و رویکردهای درستِ رسانه‌ای، رقابت با فضای‌مجازی و VODها را در پیش گرفت و در این راه به سمت سلبریتی‌محوری رفت. آنها هر نرخ و دستمزدی مطرح کردند مدیران تلویزیون برای عقب نماندن از حفظ مخاطب‌شان به این باور رسیدند که با این نگاه می‌توانند در کانون توجهات باقی بمانند و در این راه کاربلدها کنار رفتند؛ ستاره‌های سینمایی بیشتر به تلویزیون آمدند و پای پول و سرمایه و اسپانسر بیش از پیش به شبکه‌های سیما باز شد. 

الهام غفوری تهیه‌کننده

یکی از نکاتی که در اولین جلسه تهیه‌کنندگان سریال‌ها با حمید شاه‌آبادی معاون سیما مطرح شد، موضوع دستمزدهای نجومی بود که الهام غفوری تهیه‌کننده سریال "پایتخت" مطرح کرد. او گفت:  " مشکل اساسی ما فیلمنامه‌نویس و بازیگر است. نویسنده خوب واقعاً کم است که بتوانیم به او اعتماد کنیم و کار سریال را به او بسپاریم. حضور شبکه نمایش خانگی در کنار تلویزیون و رقم و اعدادی که آن‌ها پرداخت می‌کنند و با رقم‌هایی که تلویزیون در جلسات، برآورد می‌کند هیچ ربطی به هم ندارد.  این باعث می‌شود بازیگرهای حرفه‌ای تمایلی برای کار کردن با تلویزیون نداشته باشند. در واقع نرخ بازیگران و فیلمنامه‌نویسان در نمایش‌خانگی ما را دچار مشکل پرداخت کرده!  مشکلی است که باید فکر اساسی برای آن بشود."

فارغ از این موضوع، محبوبیت و برند شدن مجموعه‌ای خطرات و آسیب‌هایی هم به همراه دارد. چرا که بازیگران حیات آن مجموعه و کار را وابسته خودشان می‌دانند و به همین خاطر دستمزدها را بالا می‌برند. این هم نکته دیگری است که باید دست‌اندرکاران امر در سریال‌سازی و معاونت سیما به آن توجه داشته باشند. این اتفاق امروز برای خیلی از برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیون خصوصاً برندها افتاده و گاهی اوقات به تأخیر می‌افتند، دلیلش همین دستمزدهای بالای هنرمندانش است. باز هم دلیل اصلی‌اش مراوده مستقیم تهیه‌کنندگان و حتی بازیگران و مجریان با اسپانسرها و حضور حامیان مالی و مشارکت در ساخت بوده که امروز تلویزیون را با سازندگان آن برنامه‌ها و سریال‌ها با مشکل روبرو کرده است.

این روزها تلویزیون با همه سختی‌ها کنداکتوری برای عید نوروز و رمضان دارد که نشان می‌دهد مدیران و دست‌اندرکاران امر تمام تلاش‌شان را کرده‌اند در غیابِ یکسری همیشگی‌ها مثلِ «پایتخت»، «نون‌خ» و...، فصل سوم «زیرخاکی» با پژمان جمشیدی و ژاله صامتی، «نجلا» را با حسام منظور و هدایت هاشمی و مهرداد ضیایی و...، «از سرنوشت» را با حسین پاکدل و بازیگران جوانش، «دردسرهای شیرین» را با پوریا پورسرخ، «خداداد» و «خوشنام» حمید لولایی را به آنتن برسانند. اما با همه این اوصاف، علیرضا بذرافشان کارگردان «خودخواسته» به نگرانی‌ها و زنگِ خطری اشاره می‌کند که مدت‌هاست روشن شده و باید در دوره مدیریتی جدید، صداوسیمایی‌ها بیش از گذشته به آن توجه کنند. «رقابت نابرابر با پلتفرم‌ها و نمایش‌خانگی»!

علیرضا بذرافشان کارگردان

بذرافشان کارگردان سریالِ این روزهای شبکه یک که پیش از این مجموعه‌هایی همچون «نابرده رنج» را به عنوان یکی از نوستالژی‌های تلویزیونی در کارنامه‌اش دارد، در برنامه‌ای تلویزیونی به رقابت نابرابر با پلتفرم‌ها و حتی هالیوود اشاره کرد. او گفت: "ما با بودجه خیلی خیلی پایین‌تر با آنها رقابت می‌کنیم. دستمزد نمایش خانگی بسیار بالا رفته است. بسیاری از بازیگرهایی که در گذشته دوست داشتند حتی نقش فرعی داشته باشند، الان برای نقش اصلی هم با اکراه می‌آیند. این دستمزد برای عوامل پشت دوربین هم تفاوت دارد. برای همین سریال "خودخواسته" یکسری از بازیگران تنها براساس ارتباط با عوامل آمده‌اند. در حال حاضر جمع کردن یک گروه خوب اصلاً کار راحتی نیست. از طرفی آثار نمایش خانگی یکسری از محدودیت‌های تلویزیون را ندارند. بزرگترین حسن تلویزیون این است که دایره مخاطبان گسترده دارد."

او البته به نکته‌ای دیگر هم اشاره کرد که آن هم باید در مدیریت بر سریال‌سازی تلویزیون لحاظ شود و آن فراهم کردن شرایط لازم برای ساخت کمدی خوب در تلویزیون است. وی در اینباره توضیح داد: "همیشه می‌گوییم مشکل از فیلمنامه است اما مشکل اصلی تهیه‌کننده است. اگر یک تهیه‌کننده فرهیخته نباشد، امکان ندارد فیلمنامه خوب بسازد. من پیشنهاد می‌کنم که تلویزیون از تهیه‌کننده فرهیخته استفاده کند. قطعاً کارهای بد به خاطر تهیه‌کننده بد و آثار خوب هم به خاطر تهیه‌کننده خوب ساخته می‌شوند. از طرفی دیگر ما برای شوخی با اصناف مشکل داریم. بهتر است کمی ظرفیت خود را بالا ببریم. از وقتی شبکه های اجتماعی آمده، یک نفر در یک صنف می تواند یک پیج در اینستاگرام ایجاد و به یک موضوع اعتراض کند، دیگران هم با او همراه شوند. قبلاً اصلاً این‌طور نبود. شوخی کردن بد نیست، توهین به یک قشر بد است."

 

پایانِ یک بام و دو هوایی در خطوط قرمز!

اگر به تفاوت سریال‌سازی در رسانه ملّی و شبکه نمایش‌خانگی نگاه کنیم، تلویزیون از شوراهای خاصی تشکیل شده و تصویب یک فیلمنامه تلویزیونی باید از چندین وادی بگذرد تا بتواند مجوز ساخت دریافت کند و همچنین پس از اخذ مجوز باید هفت‌خوانی را طی کند تا سریال ساخته شود. البته همیشه به این تصویب‌ها و نظارت‌ها انتقاد وارد شده که در این سال‌ها، تک و توک فیلمنامه خوب و پخته‌ای را روی آنتن دیده‌ایم. 

اما در نمایش‌خانگی، سریال‌سازان و برنامه‌سازان کار راحت‌تری دارند. پول و اسپانسر را داشته باشند با موانعِ کمتری سریال و برنامه‌شان را به مرحله انتشار می‌رسانند؛ هنرمندانی که هم در تلویزیون و هم در شبکه نمایش خانگی فعالیت دارند آنچه را که در تلویزیون نمی‌توانند تصویر بکشند در فضای بازتری به نام نمایش خانگی ارائه می‌کنند. این همان یک بام و دو هوایی است که باید به پایان برسد.

ساختِ کارهای باکیفیت و جلوگیری از سطحی‌سازها

در وهله بعدی تلویزیون باید سریال‌های با کیفیت تولید کند و جلویِ کارهای بی‌کیفیت و سطحی را بگیرد. تلویزیون خواسته و ناخواسته در جریان فرهنگی و حرکت اجتماعی مردم در عرصه یک رقابت با شبکه نماش خانگی قرار گرفته است و چنانچه تلویزیون به روند کنونی ادامه دهد بی‌گمان شبکه خانگی رونق بیشتری خواهد گرفت و به مرور ممکن است تلویزیون را مجبور کند کرکره تولید سریال‌های خود را پایین بکشد.

حضور سطحی‌سازها و اصطلاحاً فیلمنامه‌های کم‌مایه باعث شده تا بخشی از مخاطبان معمول تلویزیون که از پخش سریال‌های سطحی و تکراری خسته شده‌اند دست‌کم به سوی استفاده از سریال‌های شبکه خانگی روی بیاورند و به همین دلیل است که انواع سریال‌های سطحی و متوسط و بالای متوسط حتی گاه سریال‌های خوش ساخت و قوی در شبکه خانگی عرضه می‌شود. در صورتی که تلویزیون در جایگاه یک دستگاه فرهنگی مهم کشور قرار دارد اما از این توانایی‌ها و قابلیت‌ها به درستی استفاده نمی‌کند، لازم است در دوره جدید و با قولِ بازگشت سرمایه‌های تلویزیون، سریال‌سازی به دورانِ طلایی خودش برگردد. 

تفاوت‌هایی که نباید میانِ کارگردانی‌ها باشد!

امروزه سریال‌های آمریکایی که با اقبال‌های بین‌المللی مواجه می‌شوند ساختار سینمایی دارند یعنی نحوه روایت و داستان گسترده، فیلم‌ساز و سرمایه‌گذار را به سمتی می برد که قصه گسترده را در قالب سریال یا مجموعه‌های داستانی تعریف کند اما در نوع قاب‌بندی و روایت قصه اصلا مخاطب را دست پائین نمی‌گیرند و خیلی جدّی با آن برخورد می‌کنند. متأسفانه هنوز این رویکرد وجود ندارد؛ یعنی طرز کار ما در سینما، تلویزیون و نمایش خانگی با یکدیگر متفاوت است در حالی که هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند.

حضورِ خطرناک اسپانسرها و مشکلات بودجه‌ای

علیرضا سبط احمدی یکی از تهیه‌کنندگانِ تلویزیون چندی پیش می‌گفت: یکی از مشکلاتی که در تلویزیون با آن برخورد می‌کنیم این است که در طول یک پروژه یک ساله چندین بار با افزایش هزینه‌ها مواجه می‌شویم و این موضوع کار را بسیار سخت می‌کند و به نظر من فضای شبکه نمایش خانگی آزادتر است و تهیه‌کننده به راحتی می‌تواند هزینه کند. در واقع برخی از دلایلی که گرایش تهیه‌کنندگان به سمت نمایش خانگی بیشتر شده و در این شبکه می‌توانند فعالیت کنند همین است. شاید صدا و سیما در زمان‌های مختلف دچار بحران مالی و مدیریتی می‌شود اما خواستگاهش مشخص است و مخاطبان زیادی هم دارد و در حال حاضر شبکه نمایش خانگی مانند آب جاری در رودخانه می‌ماند و ممکن است روزی دیگر این هزینه‌ها بر نگردد و آن وقت است که نمایش خانگی نمی‌تواند به حیات خود ادامه دهد.

علیرضا سبط احمدی تهیه‌کننده

او به نکته قابل تأملی اشاره کرد که جالب توجه است؛ سبط احمدی تأکید کرد:  برآورد بودجه تلویزیون درحال حاضر برای سریال های شهری، آپارتمانی و خانگی حول محور 11، 12 و  13 میلیون تومان می‌چرخد اما در نمایش خانگی گاهی اوقات دقیقه‌ای 35 الی 40 میلیون تومان هزینه می‌شود و اختلاف واقعا بین آن‌ها زیاد است و گاهی اوقات دستمزدها بی‌حساب و کتاب است اما در تلویزیون این دستمزدها حساب و کتاب دارد و برای بودجه، اعتبار و نقدینگی باید توضیح دهد و به همین دلیل است که ما در تلویزیون برای پرداخت هزینه محدودتر می‌شویم ولی اگر مقداری فضا متنوع و متفاوت شود کار برای سینماگران وجود دارد. من امیدوارم همیشه و در همه حال شاهد ساخت آثار متنوع و مختلف باشیم چراکه رونق فرهنگی یک کشور با همین آثارش است.

البته در برخی از موارد هم دیده شده، اسپانسرها پشتِ سریالی در تلویزیون آمدند و سریال را به سمتی هدایت کردند که از مفاهیم اولیه خود بازمانده است. نمونه بارزِ آن سریال «پایتخت» که از وقتی اسپانسری هدایت شد، آن هویت اولیه خودش را فراموش کرد. حتی در فصل ششم خود، دیگر آن «پایتختی» نبود که مخاطب را با خودش همراه می‌کرد.البته این موضوع در میان برنامه‌سازان به وفور دیده می‌شود. برنامه‌ای که طراحی و شکل و شمایلش به گونه‌ای دیگر است اما ورود اسپانسر، آن طراحی را به هم زده و با حضور صرف یک سلبریتی، نتوانسته آن تأثیرگذاری را در تلویزیون داشته باشد.

مجید قناد مجری و برنامه‌ساز

این همان خطری است که حتی مجید قناد به عنوان برنامه‌ساز کودک به آن اشاره کرده است. او در یکی از گفت‌وگوهایش با خبرنگار تسنیم  تأکید کرد:"بسیاری از من سؤال کردند چرا نیستم و برنامه ندارم، نخواستم خیلی شفاف درباره زوایای نبودن‌هایم صحبت کنم اما خیلی کوتاه باید بگویم که امروز ساختن برنامه در رسانه ملی نیاز به مشارکت دارد و اسپانسرهای ما برای سرمایه‌گذاری در این قشر، اقبالی ندارند."

اگر یک رقابت سالم بین شبکه نمایش خانگی و تلویزیون باشد باعث می‌شود داستان و سریال‌ها سطح‌شان بالا برود چون مردم به سراغ فیلم و سریال خوب می‌روند. 

عد‌ه‌ای اعتقاد دارند کیفیت بالای سریال‌‌های شبکه خانگی باعث شده دیده شوند و عد‌ه‌ای دیگر می‌گویند محدودیت‌‌های کمتر این حوزه دلیل اصلی است. آیا مسائلی مانند اینکه نقش حجاب در شبکه نمایش‌خانگی کمتر است و یا برای جذبِ مخاطب از میانبرهایی استفاده می‌کنند که این امکان خیلی به ندرت برای سریال‌سازانِ تلویزیونی وجود دارد، باعث برجسته شدن جایگاه شبکه نمایش خانگی شده و یا ضعف صداوسیما موجب این مساله شده است؟

زینب تقوایی تهیه‌کننده تلویزیون هم معتقد است: وقتی بازیگری در شبکه نمایش خانگی ماهی 200 میلیون دریافت می‌کند، می‌توانم به او بگویم در تلویزیون با 150 میلیون کار کند، نه‌ اینکه با ماهی 50 میلیون کار کند! باید واقعیت را بپذیریم اما ‌بخش خانگی بسیاری از تعادل‌‌ها را به هم‌ زده است. کسانی در آن کار کردند که خیلی درست به کار مسلط نبودند و پول‌‌هایی دادند که خوب نبوده و طرف معادلات کاری را به هم ‌زده است و دستمزد‌هایی پرداخت شده که در سینما و تلویزیون مرسوم نبوده است. الان تلویزیون دچار چالش شده اما سینمای ما هم دچار چالش می‌شود. این هم زنگِ خطر دیگری که باید مدیران جدید فرهنگی کشور به آن بیشتر توجه کنند.

انتهای پیام/
 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط