یادداشت| تمهیدی بر نظریه قدرت انقلاب اسلامی
"قدرت ایمانی موجب می شود، ملت و سردمداران هر کشور تهدید را در اندازه واقعی خود ببینند، ظرفیت ها و استعدادهای خود را هم واقعی ببینند، و بر آن اساس امکانات خود را تامین کنند."
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، جعفر علیاننژادی دانشجوی دکترای علوم سیاسی در یادداشتی که روزهای گذشته در تسنیم با عنوان «ریشههای استحکام یک نظام دینی چیست؟» منتشر شد، با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان و سخنان ایشان پیرامون قدرت ملی، نوشت "ایجاد نظام سیاسی اسلامی نتیجه منطقی دوام و بقای جامعه ایمانی بااراده قوی است. نظام سیاسی اسلامی عالیترین لایه نهادی قدرت ملی است".
متن زیر بخش دوم یادداشت آقای علیان نژادی است:
بنای قدرت ایمانی بر واقعیت های میدانی
در یادداشت قبلی زنجیره مفهومی قدرت در اندیشه مقام معظم رهبری را از لایه ارزشی شر وع کرده و سپس لایه نهادی را مبتنی بر لایه ارزشی مورد بررسی قرار دادیم. اکنون در این بخش، چنانچه بخواهیم وجه دیگر صورتبندی مفهومی قدرت را تبیین نماییم، بایست وارد لایه واقعی آن شویم. بهبیاندیگر اگر بخواهیم اثبات کنیم این قدرت ایمانی منطبق با واقعیتهای میدانی است، لازم است لایه واقعی آن نیز مورد توجه قرار گیرد. برای این کار ابتدا باید تأثیرات عینی عناصر قدرت را روشن سازیم، ثانیاً تمایز قدرت ایمانی با قدرت غیر ایمانی را در ثمرات آن نشان دهیم، ثالثاً تطبیقپذیری بیشتر اراده ایمانی معطوف بهقدرت را با واقعیتهای میدانی اثبات کنیم.
1- تاثیرات واقعی عناصر قدرت ایمانی
اولین تأثیر واقعی قدرت ایمانی، استحکام ساخت درونی افراد است. اراده ایمانی معطوف بهقدرت، در افراد استقامت، بیداری و مسئولیتپذیری را نهادینه میکند. استحکام ساخت درونی، ارادهای در فرد مؤمن ایجاد میکند که میتواند بر تمام کاستیها، کمبودهای ظاهری، جسمانی و محیطی فائق بیابد. [1]
بهبیاندیگر مابه ازای عینی این قدرت ایمانی، تولید عزت برای فرد و در سطح جمعی برای جامعه است. این عزت همچون حصار و بارویی مستحکم شده، امکان نفوذ و محاصره را کم کرده، و خطر نابودی توسط نیروهای معارض درونی (شیطان) و بیرونی را از بین میبرد. [2] با ترکیب عزت فردی و عزت جمعی پدیده عزت ملی حاصل میشود. بنابراین عزت ملی بهعنوان یک امر واقعی ماحصل اراده ایمانی معطوف بهقدرت است.
تأثیر واقعی بعدی قدرت ایمانی، استحکام ساخت حقیقی جمهوری اسلامی است. در اندیشه مقام معظم رهبری ساخت حقیقی همچون روح، معنا و مضمون ساخت حقوقی کشور است. استقامتِ ساخت حقوقی، منوط به استحکام ساخت حقیقی است. بنابراین اگر ساخت حقیقی ناپایدار شده و تغییر کند، ساخت ظاهری از درون پوک و پوسیده و خطرپذیر خواهد شد. بنابراین دوام آرمانهای جمهوری اسلامی که شامل؛ عدالت، کرامت انسان، حفظ ارزشها، سعی برای ایجاد برادری و برابری، اخلاق و ایستادگی در مقابل نفوذ دشمن میشود، ماحصل اراده ایمانی معطوف به قدرت است.
این قدرت ایمانی اگر آگاهانه، پایدار و مسئولانه شد، موجب میشود مسئولین جمهوری اسلامی از اخلاق اسلامی دور نشوند، عدالت را فراموش و منزوی نکنند، مردمی بودن را نادیده نگیرند، به مسئولیت بهعنوان یک وسیله ثروت و قدرت نگاه نکنند، خدمت و فداکاری برای مردم را از ذهن و عمل خود دور ندارند، ساده زیستی را از ذهنیت خود کنار نزنند، ایستادگی در برابر تجاوزطلبیهای دشمن را فراموش نکنند و از حاکم شدن رودربایستی و ضعفهای شخص و شخصیتی در روابط سیاسی و بینالمللی بپرهیزند. [3]
با این توضیح معلوم می شود، نظام اسلامی در ظاهر و باطن بصورت توامان، محقق خواهد شد. بدون استحکام ساخت حقیقی، ساخت حقوقی نظام اسلامی فرو می ریزد. از ترکیب ساخت حقیقی و حقوقی جمهوری اسلامی، اقتدار جمهوری اسلامی حاصل می شود. بنابراین اقتدار ملی به عنوان یک امر واقعی نیز ماحصل قدرت ایمانی است.
2- ثمربخشی بیشتر قدرت ایمانی در برابر قدرت غیر ایمانی
همانطور که در یادداشت قبلی اشاره شد، هر مبدایی را مقصدی است. از ایمان دینی به عنوان نقطه شروع زنجیره مفهومی قدرت در اندیشه مقام معظم رهبری شروع کردیم و مدعی شدیم این شروع رو به سوی غایتی دارد. یعنی اراده دینی معطوف به قدرت، اولا هدفی در خود نیست.به بیان دیگر قدرت به ما هو قدرت ملاک و منظور نیست. قدرت عریان مقصود نیست. قدرتی که از اراده ایمانی ناشی می شود به سوی اهدافی در بیرون از خود معطوف است.
این قدرت ایمانی جهت دار است. حتی فروکاهیدن آن به ابزار رسیدن به هدف یا غایتی نیز صحیح نیست. یک ضرورت پایدار است. مانند ندارد. وسیله ای است که به صرف رسیدن به هدف، نمی توان از آن پیاده شد. بنابراین این قدرت ایمانی نه ابزار صرف است و نه هدفی در خود. بلکه غایتی دارد، جهتی دارد، این غایت و جهت از او جدا نیست هر لحظه در حال تحقق و مضاعف شدن است. ایمانی که موتور اراده معطوف به قدرت است، آگاهی آفرین است، مسئولیت ساز است، به شرط پرواداری و همه گیر شدن، نهاد ساز است.
قراردادی اجتماعی به جهت کنترل ترس (در معنای هابزی)، حفظ وضعیت صلحآمیز (لاک) و کنترل خشونت (در نظرگاه داگلاس نورث) نیست، منوط به فرض یک وضع اولیه طبیعی نیست، بلکه یک واقعیت طبیعی و همیشگی است. نظام سازی سیاسی ثمره منطقی آن است. پس از تشکیل نهاد و نظام سیاسی بهعنوان یکی از مهمترین اهداف خود، ثمرات خود را چند برابر میکند. الگوسازی میکند، منطق جذاب راهبردی ایجاد میکند، کارهای ناممکن را با در یک راستا قرار دادن اراده مردم و اراده الهی ممکن میکند. بعثت عقلانیت و اخلاق را موجب میشود. اراده ایمانی معطوف به توسعه گروههای مؤمن و مقاوم در سرتاسر عالم میپردازد و برای مقابله و تهاجم به جاهلیت مدرن، برنامه حکمتآمیز و خردمندانه پیشنهاد میدهد. [4]
3- تطبیق پذیری بیشتر قدرت ایمانی با واقعیت های میدانی
اراده ایمانی معطوف بهقدرت، مبنایی عقلانی برای تأمین اقتدار ملی ایجاد میکند. مبنایی که موجب میشود تهدیدات بیرونی را واقعی ببینیم و تقویت درونی را منطقی جلو ببریم. بهبیاندیگر موجب محاسبه درست و منطقی میشود. از احساسات و عواطف و توهمات تأثیر نمیپذیرد. بهعنوانمثال حد و اندازه قدرت دفاعی، عرض و طول نیروهای مسلّح، چگونگی تقسیم مسئولیتها میان نیروهای مسلّح و تعیین ابزار دفاعی را مشخص میسازد. [5] گفتار اقناعی دفاعی خود را بر بنیان بزرگ کردن تهدید و تزریق هراس در گفتمان عمومی دنبال نمیکند.
کاری که اساس گفتمان تجاوزکارانه رژیم ایالات متحده است. پیوتر کپ در کتاب تزریق هراس از طریق نظریه مجاورت به خوبی رتوریک تهدید روسای جمهوری آمریکا را توضیح میدهد. نزدیک نشان دادن خطر تروریسم بهمنظور حمله و استعمار کشورهایی چون افغانستان و عراق و... در سخنرانیهای عمومی روسای وقت آمریکا شاهد مثال این داستان است. [6] مبنای عقلانی اقتدار ملی هم چنین، مانع کوچک نشان دادن تهدید نیز میشود. این عارضه که در میان کشورهای ضعیف شایع است، بنیان برساخت استقلال را ضعیف ساخته و کشورها را در معرض خطر، امتیازدهی و متابعت از جریان سلطه، قرار میدهد. اراده ایمانی معطوف بهقدرت، منطقی عقلانی را عرضه میکند که اقتدار ملی واقعی را موجب شده و زمینه را برای واقعی دیدن میزان تهدید و نه کوچک یا بزرگ نشان دادن آن فراهم میکند.
بنابراین قدرت ایمانی موجب می شود، ملت و سردمداران هر کشور تهدید را در اندازه واقعی خود ببینند، ظرفیت ها و استعدادهای خود را هم واقعی ببینند، و بر آن اساس امکانات خود را تامین کنند. پس در یک جمله مبنای عقلانی قدرت ایمانی، موجب تطبیق پذیری بیشتر امکانات و ظرفیت های یک کشور با واقعیت های میدانی شده و به این ترتیب ضامن موجودیت و هویت ملی خواهد شد.
[1] - دیدار اعضای هیأت دولت 1388/06/16
[2] - مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) 1391/03/14
[3] - بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت 1387/09/24
[4] - بیانات در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید مبعث 1400/12/10
[5] بیانات در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح 21/7/99
[6] - زبان هراس: تزریق تهدید در گفتمان عمومی، پیوتر کپ، ترجمه علی بصارتی، نشر لوگوس، چاپ اول، 1398
انتهای پیام/