روایتی از نبوغ نظامی رزمندگان خوزستانی در عملیات غرورآفرین فتحالمبین/ ماجرای مأموریت باران و نحوه فتح ارتفاعات رادار + فیلم
گروه استانها- به همت نبوغ نظامی و رشادت و از خودگذشتگی رزمندگان دزفول در واحد عملیات سپاه دزفول حدود یک سال و نیم تا پیش از شروع عملیات غرورآفرین فتح المبین انجام میشود، حماسهای که تا ابد بر تارک انقلاب اسلامی درخشید.
به گزارش خبرگزاری تسنیم ازدزفول، سه ماه قبل از آغاز جنگ تحمیلی تعدادی از نیروهای سپاه پاسداران دزفول داوطلبانه در قالب گروههای رزمی برای مبارزه با ضد انقلاب به شهرهای تبریز، ارومیه ماکو و سپس به مهاباد اعزام شدند با آغاز جنگ تحمیلی این نیروها فراخوانده شدند و با کمک سایر نیروها عملیاتهای محدود و ایذایی را علیه دشمن اجرا کردند.
بخش عملیات سپاه دزفول با تشکیل 9 جبهه پدافندی در غرب رودخانه کرخه از جمله جبهه دالپری، دشت عباس، بلتا، تپه چشمه، کرخه، صالح مشطط، مالحه، عنکوش، رقابیه و تنگه سعده حدود یک سال و نیم مقابل دشمن ایستاد و شهدای عزیزی تقدیم میهن کرد.
در آستانه عملیات غرورآفرین فتحالمبین خبرنگار تسنیم در گفتوگو با سردار عبدالمحمد کوچک جانشین طرح عملیات تیپ هفت ولیعصر(عج) یادگار هشت سال دفاع مقدس و نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس به نقش مهم بیبدلیل و تاثیرگذار واحد عملیات اطلاعات شناسایی سپاه دزفول تا پیش از آغاز عملیات فتحالمبین پرداخته است که در ادامه از نظر شما مخاطبان میگذرد.
سردار کوچک در ادامه به جبهه رقابیه از دیگر جبهههای شناسایی رزمندگان دزفول اشاره کرد و گفت: آبان سال 1359 با اخبار و اطلاعاتی که به سپاه دزفول رسید، نیروهای سپاه متوجه رخنه بزرگ در منطقه عمومی بین جبهه شوش و تنگه سعده شدند که خالی از نیروهای خودی بود. اخبار این بود که عراقیها قصد دارند از این منطقه خود را به کرخه برسانند و با زدن پل و عبور از آن، خود را به روستای عبدالخان برسانند و سپس جاده آسفالته اهواز_ شوش را قطع کنند.
در این رابطه برادر عبدالحسین مقدم فرمانده سپاه دزفول به همراه دو نفر از نیروهای اطلاعاتی برای ارزیایی و صحت و سقم این اخبار از طریق دبه شجاع وارد منطقه شدند و با شیخ شجاع همه منطقه را ارزیابی کردند.
در نهایت نقطه دقیق احداث پل روی رودخانه کرخه را هم مشخص کردند و تصمیم بر آن شد عناصری از سپاه دزفول با هدف کار اطلاعاتی و شناسایی و انجام عملیاتهای چریکی وارد این منطقه شوند.
با تصمیم غلامعلی رشید(سردار غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی حضرت خاتمالانبیاء (ص) و با حضور برادر رئوفینژاد ( معاون فرماندهی قرارگاه رزمی عملیاتی خاتمالانبیاء سردار عبدالمحمد رئوفینژاد) یک گروه 20 نفره از برادران رزمنده به فرماندهی برادر محمد بازآورده در منطقه عمومی ذلیجان مستقر شدند و برای مینگذاری و کمین بین فکه و چزابه اقدام کردند.
در ادامه اقدامات خودی برای حفاظت از منطقه، گروه دیگری مامور شد که در منطقه رقابیه برای شناسایی و عملیاتهای کمین و مینگذاری مستقر شوند.
این گروه به فرماندهی برادر حسین پیرایه با به کارگیری نیروهای محلی از جمله شیخ شجاع در این منطقه فعال شده و تا عمق منطقه، شناسایی و عملیات کمین ومینگذاری را انجام میدادند در این جبهه چندین عملیات کمین و مینگذاری روی جاده سندال هم انجام شد.
در مقطعی به دلیل حساسیت منطقه پس از بازدید برادر حسن باقری به همراه برادر رئوفینژاد از جبهههای دزفول، آنان تا داخل تنگه رقابیه جلو رفته و از روی یکی از تپههای دیدگاه وضعیت دشمن را بررسی کردند و حساسیت منطقه برای حسن باقری بیش از پیش روشن شد. بعد از اجرای چند عملیات محدود و کمین، عراقیها نسبت به این جبهه حساستر شدند و گزارشهایی مبنی بر تحرکات و اقدامات نیروهای دشمن رسید. آخرین اخبار این بود که عراق قصد پیشروی در جبهه رقابیه را دارد.
در یک اتفاق غیرمنتظره، شیخ شجاع که از عناصر فعال بومی بود، یک شب با جیپ شخصی خود، به همراه خانواده به عراق پناهده شد. وی اخبار را به دشمن منتقل کرده بود. 48ساعت بعد، عراق در این منطقه دست به حملهای زد.با پناهنده شدن شیخ شجاع به عراق، نیروهای حسین پیرایه کارشان تمام شد.
در گروههای نیروهای برادر بازآورده نیز اتفاقی افتاد. دستوراتی مبنی بر خارج کردن برخی از نیروهای مستقر در منطقه رسید، اما بازآورده مخالفت میکند و تاکید بر جایگزینی نیروها دارد. غلامعلیرشید با برادر کوسهچی فرمانده جبهه صالح مشطط تماس میگیرد و اعلام میکند خود را به روستای شیخ شجاع برساند و مسئولیت آنجا را برعهده بگیرد. هم زمان خبر حرکت عراقیها به سمت محور رقابیه رسید. به گونهای که برادر بازآورده فرصت خداحافظی نیافت و یکی دو روز در منطقه ماند تا برادر کوسهچی را نسبت به منطقه توجیه کند.
هم زمان با حرکت دشمن از رقابیه به سمت کرخه، نیروهای برادر بازآورده ناچار بودند از محور تنگه رقابیه( همزمان با عملیات عراقیها) عقب نشینی کنند. دشمن با این حمله از تنگه رقابیه عبور کرد. این عملیات هم زمان با تعویض بازآورده و کوسهچی بود. به دلیل عدم حضور نیورهای خودی در منطقه، بدون هیچ مقاومتی، دشمن در این محور خود را تا10 کیلومتری کرخه رساند.
با رسیدن دشمن به 10کیلومتری کرخه، نیروهای دشمن در روستای شیخ شایع( در جنوب جبهه شوش) متوقف شدند.البته عملیاتهای هوانیروز در توقف نیروهای دشمن موثر بود.
یک روز بعد از توقف دشمن، نیروهای ارتش( تیپ2زرهی لشکر16قزوین) به منطقه رسیدند و به طور کلی حرکت عراقیها متوقف شد.
البته دلیل اصلی توقف دشمن در منطقه رقابیه، یکی مقاومت بینظیر هوانیروز و دوم رسیدن به موقع تیپ 2لشکر 16زرهی قزوین و سوم وضعیت خاص جغرافیایی و جنس زمین بود(رملی بودن زمین منطقه).
نیروهای مختصری از سپاه که در آن منطقه حضور داشتند در کنار برادران ارتشی یک خط پدافندی ایجاد کردند.لازم به ذکر است حرکت عراقیها از رقابیه به طرف رودخانه کرخه حداکثر از دو طرف جاده، چهار پنج کیلومتر وسعت داشت. در واقع بین ارتفاعات ابوصلیبی خات تا میشداغ حدود 50کیلومتر زمین قابل عبور وجود داشت که حدود ده پانزده کیلومتر از این مسیر در تصرف نیروهای خودی بود. نیروهای خودی نیز مشغول اقدام برای ایجاد موانع برای جلوگیری از پیشروی بیشتر دشمن در این منطقه بودند.
بعد از یک هفته، یک روز صبح دشمن با اجرای آتش سنگین، ظاهرا قصد ادامه عملیات را داشت. لذا نیروهای خودی، آماده دفاع شدند. تا حدودی عصر همان روز خبری از ادامه عملیات دشمن نشد و آتش دشمن خاموش شد.نیروهای خودی متوجه عقب نشینی دشمن شدند و بر همین اساس نیروهای اسلام به تعقیب دشمن پرداختند و متوجه شدند که دشمن تا رقابیه عقب رفته و در همان جا آرایش گرفتند.
جبهه رقابیه اوایل فرودین 1360 تشکیل شد در این مدت تا عملیات فتح المبین دشمن چندین بار اقدام به تک کرد که با دفاع خوب نیروهای خودی، از پیشروی دشمن در این منطقه جلوگیری شد.
تا قبل از عملیات فتح المبین با شناسایی دقیق منطقه ذلیجان و عمقر، عملیاتهای محدود در این مناطق انجام میشد با توجه به نبودن دشمن در ذلیجان به راحتی نیروهای خودی با موتورسیکلت منطقه عمقر را شناسایی میکردند. تا اینکه به حضور مقرهای پشتیبانی عراق در مرز پی برده شد. لذا با پشتیبانی تیپ 2لشکر 16زرهی قزوین یک قبضه توپ 130 میلی متری در ذلیجان مستقر شد و از همانجا به عقبههای دشمن اجرای آتش صورت میگرفت. دیدهبانی این توپخانه با سپاه و اجرای اشت با برادران ارتش بود.
وی در ادامه با بیان اینکه از دیگر جبههها که رزمندگان سپاه دزفول نقش عملیات و اطلاعات شناسایی قبل از عملیات فتح المبین را شناسایی میکردند جبهه تنگ سعده بود، گفت: این جبهه همزمان باشکلگیری جبهه رقابیه در دستور کار قرار گرفت و با تاکید غلامعلی رشید حدود 60 نفر از نیروهای سپاه دزفول به فرماندهی برادران محمدعلی صبور و رضا پورعابد و عبدالنبی عیدی در منطقه حضور یافتند. هدف از تشکیل این محور جلوگیری از نفوذ عراقیها از محور بستان بود. برادران ارتشی هم در این جبهه حضور داشتند.
از اقدامات مهم در این جبهه، شناسایی منطقه وسیعی در جنوب تنگه سعده تا شهر بستان بود. مدتی که از تشکیل این جبهه گذشت بنا به تاکید برادر غلامعلی رشید که در این مقطع مسئول عملیات قرارگاه جبهه جنوب (گلف) بود، برای اجرای عملیاتهای الله اکبر و طریق القدس، از این جبهه استفاده شد. این جبهه پدافندی یکی از محورهای اصلی تیپ 14امام حسین در عملیات طریق القدس بود.
به گزارش تسنیم، ماموریت پدافندی سپاه دزفول به استعداد 3گروهان رزمی به همراه عناصر از واحدهای پشتیبانی رزم و خدمات رزو از9مهر 1359 تا 19 دی 1360 ماموریت داشت در غرب کرخه در جبهههای دالپری، دشت عباس، بلتا، تپه چشمه، کرخه، صالح مشطط، مالحه، عنکوش، رقابیه، ذلیجان و تنگه سعده پدافند کنند و از 19دی1360 بعد از تشکیل تیپ7ولی عصر در جبهههای تپه چشمه کرخه و صالح مشطط ( جبهه شهدا) متمرکز شود و بقیه جبههها را به یگانهای دیگر تحویل دهد و در منطقه محول شده نیروهای دشمن را شناسایی و خود را برای عملیات آماده کند.
شایان به ذکر است قسمت اول این گزارش با عنوان « روایتی از جانفشانی رزمندگان دزفول در تپههای دلتا و چشمه تا آزادسازی ارتقاعات شاوریه + فیلم» منتشر شده است.
در ادامه قسمت دوم گزارش ویدویی از روایت سردار عبدالمحمد کوچک، جانشین طرح عملیات تیپ هفت ولی عصر(عج)، یادگار هشت سال دفاع مقدس و نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس از حضور نقش خطیر و تاثیرگذار واحد عملیات سپاه دزفول در 9جبهه پدافندی در غرب رودخانه کرخه برای شناسایی منطقه تا پیش از عملیات غرور آفرین فتحالمبین را مشاهده میکنید.