پیش شرطهای تقویت تولید دانشبنیان/ از کاهش تصدیگری دولت تا اصلاحات بورسی متناسب با زیستبوم شرکتهای دانشبنیان
یک کارشناس اقتصادی گفت: تقویت کیفی دانشگاهها، کاهش تصدیگری دولت در اقتصاد، اصلاح دیدگاه سنتی بورس در قبال ارزشگذاری شرکتهای دانشبنیان از جمله این پیش شرطها است.
مهدی رباطی کارشناس اقتصادی در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، در خصوص نامگذاری سال 1401 با عنوان تولید، دانشبنیان و اشتغالزایی از سوی مقام معظم رهبری گفت: نامگذاری امسال با این عنوان بسیار هوشمندانه بوده است چرا که اقتصاد در دنیا مدتها از که به این سمت حرکت کرده است و از خلق ثروت توسط منابع طبیعی و نیروی کار به سمت خلق ثروت براساس تکنولوژی، تولید علم و فناوریهای که به صورت مداوم خلق میشود، حرکت کرده است.
وی ادامه داد: اگر نگاهی به لیست شرکتهای با ارزش دنیا نگاه کنید مشاهده خواهید کرد که شرکتهایی بیشترین ارزش را دارند که وابستگی به منابع طبیعی ندارند و سرمایهگذاری سنگینی در بخش زیرساخت و ماشین آلات نداشتهاند بلکه مبتنی بر دانش، تولید علم و تکنولوژی هستند.
این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: این نشان میدهد که مدتها است در دنیا با یک تغییر پارادایم مواجه هستیم و آن حرکت به سمت تولید دانش برای خلق ثروت است. این موضوع که در بسیاری از کشورها از جمله ایران مغفول واقع شده است و اگر میخواهیم به سمت ثروت آفرینی پایدار حرکت کنیم، راهگریزی جز حرکت به سمت تولید مبتنی بر دانش و استفاده از نخبگان را نداریم.
وی با بیان اینکه تحقق این موضوع نیازمند زیرساختها و پیششرطهایی است، گفت: تقویت کیفی دانشگاههای کشور از جمله این پیششرطها است. دانشگاهها باید با بودجه کافی و جلب نخبگان به این سمت حرکت کنند که واقعا تولیدکننده علم باشند نه صرفا مصرفکننده علم. ما باید فضایی در کشور ایجاد کنیم که نخبگان در کشور باقی بمانند و مهاجرت نکنند.
رباطی گفت: نکته دیگر که لازمه تحقق شعار سال 1401 است، فراهم کردن فضای اقتصادی امن، قابل پیشبینی و مساعد برای بخش خصوصی واقعی و کارآفرینان است. در واقع بنگاههای اقتصادی باید بتوانند با اطمینان سرمایهگذاری کنند تا بتوانند از مسیر علم و تولید دانشبنیان، ثروتآفرینی داشته باشند.
وی با اشاره به اینکه نقش دولت در اقتصاد باید به صورت مداوم کاهش یابد و از فضای تولید و بنگاهداری فاصله بگیرد، گفت: در حقیقت دولت باید به این سمت حرکت کند که پیششرطهای لازم برای فعالیت نخبگان و بخش خصوصی را ایجاد کند. مورد دیگر این است که در دنیا تمام فعالان اقتصادی و بنگاههای دانشبنیانی که خلق ارزش میکنند، با این انگیزه کار میکنند که بتوانند تولیدات خود را ارزشگذاری کرده و در بازار سرمایه کشور خود و یا بازار بینالمللی آن را عرضه کنند.
این کارشناس اقتصادی معتقد است: مسئله این است که باید فضایی ایجاد شود که بورس بتواند ارزشگذاری دقیق برای تولیدات دانشبنیان انجام دهد و اجازه دهد تا افرادی که در این مدل اقتصادی (شرکتهای دانشبنیان، فینتکها و حوزه تکنولوژی) سرمایهگذاری میکنند، بتوانند به شکل راحت و قابل اعتنایی خلق ثروت کنند.
وی با تاکید بر اینکه در حال حاضر بورس تهران خلا جدی در این حوزه دارد، گفت: شرکتهای دانشبنیان به سختی ارزشگذاری میشوند. دید بازار سرمایه ما برای ارزشگذاری همچنان یک دید سنتی است و شرکتهایی که در حوزههای نرم افزاری و غیرصنعتی فعالیت میکنند حضور بسیار کمرنگی در بازار سرمایه دارند،
در نتیجه یکی از ارکانی که در طی سال باید تغییر کند، بورس است. بورس باید به سمت ایجاد فضایی که این شرکتها بتوانند برای توسعه خود تامین مالی انجام دهند و ارزشگذاری منصفانه و قابل قبولی برای شرکتها و فعالیتهای خود داشته باشند، حرکت کند.
رباطی در پاسخ به سوالی در خصوص علل عدم تحقق شعارهای مرتبط با تولید در سالهای اخیر گفت: شعار امسال، شعار دقیقه است و بر نقطه درستی تمرکز پیدا کرده است، کما اینکه در سالهای گذشته نیز این اتفاق رخ داده بود. تحقق این شعارها مانند این است که یک هدف عالی و مناسبی را برای خود تعیین کنیم اما رسیدن به این هدف ملزوماتی دارد،
به عنوان مثال برای تحقق شعار تولید، دانشبنیان و اشتغالزایی پیششرطهایی لازم است که به آنها اشاره شد. در سالهای گذشته نیز شاهد بودیم که در قوای کشور چه در حوزه اجرایی و چه در حوزه قوانین، پیششرطهای لازم ایجاد نشده است. مباحثی مانند تحریمها نیز اضافه شده و سبب شده است تا نتوانیم آن طور که باید به سمت تحقق شعارها حرکت کنیم.
وی افزود: در بسیاری از مواقع سیاستگذاریهای درستی انجام میشود و در کشور ما نیز معمولا اسناد بالادستی، اسناد خوب و دقیقی هستند اما در مرحله اجرا و پیادهسازی آنها خلاهای جدی وجود دارد و یکی از دلایل این است که سیستم اجرایی کشور تا حدود بسیار زیادی از افراد نخبه تهی شده است و این باعث شده است تا توان اجرایی لازم برای مدیران کشور را نداشته باشیم،
در نتیجه به این دلیل که ابزارهای لازم برای اجرای سیاستها را در اختیار نداریم و نقش دولت در اقتصاد و در اداره کشور بسیار پررنگ است، شاهد هستیم که با وجود نامگذاریهای درستی که انجام میشود، در عمل اتفاقی باید بیفتد، رخ نداده است و با آنچه که در حقیقت رخ داده است فاصله چشمگیری دارد.
انتهای پیام/