یادداشت تسنیم| نقدی بر ایده وزیر جهاد کشاورزی برای "تفکیک سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج"
بنا بر اظهارات سید جواد ساداتینژاد، وزیر جهاد کشاورزی، مقرر شده است مقولۀ ترویج از سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی منفک شود، امری که بهجای تقویت این هر دو، به تضعیف آن منجر خواهد شد.
خبرگزاری تسنیم؛ گروه اندیشه اقتصاد
پایگاه سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی نوشت {اینجا}:
"سید جواد ساداتینژاد در نشست صبح روز جمعه 12 فروردین 1401 با مدیران و فعالان 81 شرکت فناور و دانشبنیان استان خراسان رضوی، با اشاره به فرمان مقام معظم رهبری در ابتدای سال جاری، گفت: ...حوزۀ ترویج باید از سازمان تحقیقات و آموزش جدا شود و با نگاه بخش خصوصی، آن را به یک ترویج مدرن امروزی با نوآوری تبدیل کنیم.
وی بر انتقال دانش از طریق مروّجان به بخش کشاورزی تأکید کرد و افزود: حوزۀ ترویج بایدبخش خصوصی را کنار خودش قرار دهد و همۀ فارغالتحصیلان بخش کشاورزی با هم یکی شوند و بهعنوان مروّجین بتوانند کارها را انجام دهند، چرا که رسوخ و نفوذ به مروّج نیاز دارد، به این معنا کهباید یک آدم امینی کنار کشاورز باشد تا دانش را به کشاورز انتقال دهد و این توسط مراکز خدمات و مروّجهای ما انجام میگیرد، بنابراین ما باید یک پوستاندازی سخت در سال 1401 در سازمان تات انجام دهیم."
طی همین مدت کوتاه صدارت، رویکرد تحولخواه وزیر محترم جهاد کشاورزی، کاملاً مشهود و شایان تقدیر است. این رویکرد از انتصابها تا برنامهها و اعلامنظرهای صریح وی کاملاً نمود خارجی دارد، اما در این مصداق خاص، رویکرد جناب وزیر نادرست بهنظر میرسد، این مطلب از باب خیرخواهی طرح میشود و مستظهر به دلایل ذیل است:
اولاً اساس رویکرد جداسازی در دنیا منسوخ، و بلکه رویۀ کلی در کشورهای پیشرفتۀ دنیا عکس این است؛ ایجاد اتحاد راهبردی و وثیق میتواند منافع طرفین را تا چندین برابر ارتقا و بهبود ببخشد.
برای مثال میتوان به برقراری نوبهنوی اتحادهای گوناگون بین کشورها، مانند تشکیل اتحادیۀ اروپا،G-20 ،ASEAN BRICS ،G8 ،OECD و الخ اشاره کرد که تشکیل آنها طی نیم سدۀ اخیر شتابی فزاینده گرفته است.
در بنگاهها نیز همین روند مشاهده میشود، برآمدن فزاینده و پرشتاب و پرتعداد کمپانیهای فراملی مؤید این مدعاست، برای نمونه خودروسازان بزرگ دنیا اکنون تقریباً در 7 کُلنی و گروه بزرگ فعالیت میکنند (مثلاً گروه فولکسواگن مالک برندهای آئودی، پورشه، بنتلی، بوگاتی، لامبورگینی، فولکسواگن، سیات، اشکودا، ایتال دیزاین ودوکاتی است).
چرا چنین است؟ آیا غربیها با هم به همگرایی رسیدهاند؟ یا عقل اقتصادی این کمپانیهای موفق، ضعیف عمل میکند که اینچنین ادغامهایی اتفاق میافتد؟! واقعیت این است که اینهمه یگانگی و پیوستگی و اتصال و اتفاق و پیوند و توافق و همدستی، با وجود تنافر و رقابت عمیق و حداکثری در انسان سوپرپستمدرن، بهدلیل «کسب منفعت مضاعف در اتحاد» رقم میخورد، بنابراین کُمیتِ اساس و منطق «رویکرد انفصالی به نهادها» اصولاً لنگ است.
نکتۀ دوم در معنای واژۀ «ترویج» نهفته است، این بسیار حائز اهمیت است که این کلمه در عبارت «سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی» به چه معنا بهکار میرود، آیا چنان که با طرح تفکیک جناب وزیر سازگار است، ترویج بهمعنای «ابلاغ، اشاعه، انتشار یا تبلیغ» بهکار گرفته شده است؟ یا بهخلاف این نظر، آیا این واژه به این معنا نیست که سازمان تات باید ملاط دانشی را که از تحقیقات بهدست آورده است (آنچنان که از نامش پیداست) با ابزارهای «آموزش و ترویج» در عرصه به کشاورزان منتقل کند؟ و اگر چنین است، با تفکیک این دو حوزه، بناست غیر از دانش چهچیزی ترویج شود؟! ملاحظه میفرمایید که اساس نگاه به مقولۀ ترویج در مدل پیشنهادی جناب وزیر دچار کژتابی است.
نکتۀ سوم اینکه جناب وزیر بهدرستی «ترویج» را کنار دو مقولۀ «دیم» و «شیلات»، سه پایۀ تحولی بخش کشاورزی در سال 1401 معرفی کردهاند، اما آیا بهتر نیست برای تقویت ترویج، به مدلهای کارآمدتر و شستهرفتهتر فکر کنیم؟ برای مثال بهتر نیست اتفاقاً ظرفیت بخش دانشی وزارت علوم ــ یعنی دانشکدههای کشاورزی ــ در اختیار ترویج قرار گیرد؟ یعنی بهعکس این نگاه تفکیکی جناب وزیر، با ادغام دانشکدههای کشاورزی وزارت علوم در سازمان تات، کشاورزان و اجرا و عرصۀ بخش کشاورزی کشور، مطابق مدل کشورهای موفقی مانند هند و هلند و کانادا، از یک مرکز دانشی راهبری شوند و سرویس بگیرند، و بخش بزرگی از حوزۀ دانش کشاورزی که هیچ ارتباطی با اجرا ندارد با مقولۀ ترویج پیوند بخورد، چیزی شبیه مدل موفق وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خودمان؟
نکتۀ چهارم، تغییرات ساختاری مستلزم مطالعات عمیق، و مطالعات تطبیقی شرایط کشورهای موفق دنیاست. بهنظر میرسد منطقاً امکان چنین مطالعات عمیقی در مدت زمان کوتاه تصدی وزارت جهاد کشاورزی دولت سیزدهم، امکانپذیر نبوده، و طرح بهنوعی شتابزده بسته شده باشد.
حداقل به چهار دلیل فوقآمده تصمیم تفکیک حوزۀ ترویج از سازمان تات نادرست بهنظر میرسد، ضمن اینکه فهرست بلندبالایی از بایستههای رویزمینماندۀ حوزۀ ترویج وجود دارد که در همین ساختار فعلی درصورت توجه شایسته به آنها انقلابی در حوزۀ ترویج اتفاق خواهد افتاد. در آینده طی یادداشتهایی جداگانه در گروه اندیشۀ اقتصاد خبرگزاری تسنیم، به این موارد نیز اشاره خواهد شد.
انتهای پیام/+