"دوشنبه‌های سوهانک"؛ انسان غربی خودش را خاستگاه شناخت قرار داده است


مشکلی که در عرصه معرفت‌شناسی در جامعه مدرن وجود دارد این است که انسان غربی، خودش را خاستگاه شناخت قرار داده در صورتی که در اسلام انسان، جایگاه شناخت و خداوند متعال است که  صاحب علم و شناخت است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ بعد از ظهر امروز مجموع نشست‌های تخصصی "دوشنبه‌های سوهانک" با موضوع جاهلیت مدرن و وظایف دانشگاه و رسانه برگزار شد.

روح‌الامین سعیدی, عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق در رابطه با این موضوع اظهار کرد: مشکلی که در عرصه معرفت‌شناسی در جامعه مدرن وجود دارد این است که انسان غربی خودش را خاستگاه شناخت قرار داده در صورتی که در اسلام، انسان جایگاه شناخت و خداوند متعال است که  صاحب علم و شناخت است.

وی ادامه داد: در واقع خداوند است که صاحب علم است و این علم و آگاهی را به انسان داده است؛ غربی‌ها شناخت را به تجربه حسی محدود می‌کنند در حالی که اسلام علاوه بر اینکه تجربه حسی را قبول دارد, سایر ابزارها را نیز برای افزایش شناخت و آگاهی بر شمرده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق بیان کرد: شناخت فقط حسی نیست و برخی شناخت‌ها مانند شناخت خداوند متعال غیرقابل مشاهده و با ابزار حسی قابل درک نیستند؛ اسلام می‌گوید اگر با حس نشد با وحی قرآنی, استدلال, عقلانیت و ... باید به معرفت‌شناختی پرداخت؛ قرآن ریشه جاهلیت مدرن را همین موضوع می‌داند که غربی‌ها استفاده از ظن و گمان برای رسیدن به جواب کافی نمی‌داند.

سعیدی ادامه داد: این در حالی است که در اندیشه کارل کوپر فیلسوف بزرگ غرب این موضوع پذیرفته شده است و کوپر در کتاب خود اذعان کرده که دانش شناختی هرگز قطعی نیست اما این حدس زدن‌ها می‌تواند تبدیل به یک قطعیت شود؛ در یک کلام ریشه جاهلیت مدرن، معرفت پایه است.

وی خاطرنشان کرد: دانشگاه‌های غربی اذعان به ناکارامدی اثبات‌گرایی و پسا اثبات‌گرایی کرده‌اند و با توجه به این موضوع ما نیز باید با توجه به فرهنگ خودمان که مبنی بر قرآن و اسلام است شهامت ورود به معرفت‌شناسی را داشته باشیم و از جاهلیت مدرن فاصله بگیریم؛ شروع کار ما از هستی‌شناسی است و ابتدا باید هستی را بشناسیم, بپذیریم و سپس به موضوع شناخت و معرفت شناسی ورود پیدا کنیم.

در ادامه این نشست، حبیب رحیم‌پور ازغندی؛ پژوهشگر فلسفه گفت: جاهلیت مدرن دال بر مدرنیته است و نباید تصور شود که مدرنیته اصلی سهلی و گذار از مدرنیته امری دم‌دستی و پیش پا افتاده است. مدرنیته در نهایت به 2 پایه کانونی ارجاع می‌‌شود و 2 محور سکولاریته و سوبژکتیویته قوام‌بخش مدرنیته هستند. این 2 مورد دوام امر مدرنیته را شکل می‌دهد و امر مدرن با این 2 محور هویت پیدا می‌کند.

وی توضیح داد: تعبیر جاهلیت به معنای نادانی است اما جاهلیت مدرن به معنی نادرستی است و گذار از امر مدرن به راحتی با یک اراده دم دستی میسر نیست. مدرنیته موضوع پیچیده, تو در تو و اثرگذاری است و با نادانی دانستن آن نمی‌توان تغییراتی را در واقعیت آن ایجاد کرد.

این پژوهشگر فلسفه بیان کرد: مهم‌ترین ویژگی مدرنیته, نسبت واقعیت نهادی است و گره خوردن نهادها با مدرنیته اساسی‌ترین کاری است که برای تثبیت مدرنیته انجام شده است و در واقع  این نهادها عامل ثبوت مدرنیته هستند.

رحیم‌پور ادامه داد: جدایی از این نهادها اجتناب‌ناپذیر است؛ به عنوان مثال بانک به عنوان یک نهاد بر زیست فردی ما اثر می‌گذارد و اگر تصمیم بگیریم که روابط فردی خود را با بانک قطع کنیم، تبادات مالی ما دچار مشکل خواهد شد؛ به همین دلیل است که بانک یک نهاد کانونی است و این نهاد بر زیست فردی و جمعی ما اثر می‌گذارد؛ مسئله اثر نهاد بر زیست فردی مهم‌ترین ساز و کاری است که امر مدرن به صورت ملموس انجام داده است.

وی گفت: مهم‌ترین اقدامی که می‌توانیم در رابطه با مدرنیته انجام دهیم, بازسای نهادی و بازنگری نهادی است. برای جاهلیت‌زدایی باید به خودآگاهی نهادی برسیم و در مواجهه با نهاد باید از طریق خود نهاد با آن مقابله کرد؛ نهادهای مدرن هرچه بیشتر تکرار شوند، گفتمان مدرن را بیشتر تثبیت می‌کنند.

پژوهشگر فلسفه خاطرنشان کرد: گام اول انقلاب اسلامی بیشتر در مسیر سیاسی بوده اما گام دوم باید انقلاب سیاسی باشد که این انقلاب سیاسی می‌تواند بازنگری نهادی و ماهیت و تبعات هر یک از این نهادها را رقم بزند؛ نهاد بی‌بدیلی که ریشه آن دور از مفاهیم سکولاریته باشد.

انتهای پیام/ 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط