چالش‌های اجرایی سیاست هدایت اعتبار/ مدنی‌زاده: هدایت اعتبار خطر امضاهای طلایی را افزایش می‌دهد /درودیان: فساد در خصوصی‌سازی هم منجر به کنار گذاشتن آن شد؟

بسیاری از اقتصاددانان معتقدند: «هدایت اعتبار» بهترین ابزار برای افزایش کیفیت خلق پول بانکی و رشد بخش مولد است. در مقابل برخی دیگر از اقتصاددانان با اشاره به پیش شرط ها و چالش های این سیاست اقتصادی، در کارآمدی و کارآیی آن تشکیک می کنند.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، یکی از موضوعات مهم در حوزه پول و بانکداری افزایش کیفیت خلق پول و تسهیلات بانکی است.  گروهی از اقتصاددانان معتقدند برای اینکه بتوان موتور خلق پول در نظام بانکی را به زنجیره تولید و بخش حقیقی اقتصاد متصل کرد می بایست سیاست هدایت اعتبار را در پیش گرفت. مطابق این سیاست بانک مرکزی می بایست با استفاده از ابزارهایی که دارد، بانک ها تحت فشار گذاشته تا تسهیلات بانکی، مطابق برنامه‌های سیاست گذار اقتصادی داده شود. در مقابل طیف وسیعی از اقتصاددنان معتقدند این سیاست کارایی و کارآمدی لازم را نداشته و منجر به اعمال سلیقه و فساد در تسهیلات بانکی می شود.

پیشتر در گزارشی با عنوان «راه سخت بانک مرکزی برای اجرای درست سیاست هدایت اعتبار» به برخی چالشهای بانک مرکزی در این زمینه اشاره شد. همچنین میزگردی با موضوع «چالش‌ها و موانع اجرای سیاست هدایت اعتبار در ایران» با حضور دکتر سیدعلی مدنی زاده، رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف و دکتر حسین درودیان اقتصاددان و مدرس دانشگاه در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.

مدنی زاده: هدایت اعتبار پنج پیش شرط دارد/ درودیان: نباید با کمال‌گرایی هدایت اعتبار کنار گذاشته شود

 

سید علی مدنی زاده در بخشی از این میزگرد ضمن بیان آنکه با بی توجهی به پیش شرط های اجرای سیاست هدایت اعتبار، این سیاست به شکست می انجامد گفت: زمانی شما می توانید هدایت اعتبار موفقی را داشته باشید که پنج شرط محقق شود. اول آنکه تسهیلات به بخش هایی داده شود که امکان صادرات در آن بخش ها وجود داشته باشد، دوم آنکه برنامه توسعه شفافی داشته باشیم. پیش شرط سوم آن است که تورم وجود نداشته باشد، یعنی ثبات قیمت‌ها وجود داشته باشد.

به گفته وی، چهارمین شرط گفتگوی میان دولت و بخش خصوصی و پنجمین شرط مانیتور و رصد کردن فرد و بنگاه دریافت کننده تسهیلات است، اینکه دریافت کننده واقعا بخش خصوصی باشد و بخش دولتی نباشد. اینها پیش شرط‌هاست و نکته مهمش این است که حالا وقتی به تجربه های شکست خورده دنیا نگاه می کنیم در بحث هدایت اعتبار می بینیم مشکل کجاست؟ مشکل این بوده که دقیقا خیلی از این پیش شرط‌ها محقق نشده و نتیجه اش چه شده؟ نتیجه آن سوی تخصیص اتفاق افتاده است.

در مقابل، حسین درودیان ضمن تایید پیش شرط های گفته شده برای اجرای سیاست هدایت اعتبار گفت: هرکاری و هر اقدامی شروط کمالی دارد، یعنی برای اینکه به آن کمال و بهترین حالتش برسد حتما باید الزامات و لوازمی را رعایت بکند. اما می توانیم گاهی اوقات با بهترین وضع ایده آل مقایسه اش نکنیم یعنی با شرایط موجود هم می‌شود مقایسه کرد. گرچه من تایید می کنم که سیاست صنعتی مشوق است، ولی برخی موارد هست که تقریبا همه بر آن اجماع دارند که این بخش یا این طرح برای ما خیلی مهم هست، یعنی شکی نیست که اگر ما برویم در این موضوع وارد شویم سرمایه گذاری بکنیم بعدا پشیمان نمی‌شویم.

درودیان با بیان آنکه سرمایه گذاری هایی وجود دارد که برای اقتصاد لازم است گفت: اقتصاد شهرهای جدید، شهرهای آباد با واحد‌های مسکونی قابل زیست، با سرانه های مناسب، معابر استاندارد و... لازم دارد. اینها چیزهایی نیست که شما اگر اینها را بسازید بعدا بگویید که ای بابا مثلا هدر رفت منابع. یا مثلاً با توجه به اینکه ما می دانیم چینی‌ها سال هاست برنامه دارند برای اینکه از طریق زمینی به اروپا برسند و ما می توانیم با سرمایه گذاری بخشی از این مسیر باشیم. شاید این مسئله الان در جایگاه فوق استراتژیک برای کشور هست. بله ما سیاست صنعتی دقیق نداریم ولی یک چیزایی را در همین وسط می شود شناسایی کرد که اینها در کشور ما اولویت دارد هم از منظر اهداف ملی و هم حتی چه بسا سودآوری خیلی خوبی هم داشته باشد و می توان با هدایت اعتبار روی آن ها سرمایه گذاری کرد.

مدنی زاده: هدایت اعتبار خطر امضاهای طلایی را افزایش می دهد/ درودیان: آیا فساد در خصوصی سازی هم منجر به کنار گذاشتن این سیاست شد؟

مدنی زاده چالش دیگر سیاست هدایت اعتبار را فساد در اعطای تسهیلات می داند. او در بیان دلایل خود در این زمینه گفت: چون شما وقتی که می گویید آقا اینجا پول بدهید و اینجا ندهید، در داخل شبکه بانکی چه اتفاقی می افتد؟ در واقع امضاهای طلایی وجود دارد که منابع موجود را به تو بدهم یا ندهم.

در واقع در ژاپن و کره خیلی مسئله فساد در این موضوع را می بینیم که یک نمونه ان دِوو بود و بانک‌هایی که ورشکست شدند. من تازه دارم مثال‌های موفق در اجرای هدایت اعتبار را می گویم. ژاپن و کره که در این برنامه موفق بودند، در آنها کلی از این مسائل فساد بود، در مابقی آنها هم همینطور بود.

اما درودیان با اشاره به تجربه های شکست خورده اصلاحات اقتصادی گفت: اصولاً هر سیاستی با هر گفتمانی شما اگر نگاه کنید تجارب موفقش نادر است، معمولا شکست می خورد، چرا؟ چون اینها یک قابلیت‌هایی می خواهد، مثلا همان پیش نیازهایی که آقای مدنی در مورد هدایت اعتبار گفتند، شما مثلا در مورد خصوصی سازی، اصلاح قیمت انرژی و... بگویید پیش نیازهایش چیست؟ من فکر می کنم آنجا شما به یک فهرستی می‌رسید. پشت آن فهرست یک دولت قوی می خواهد، بروکراسی کارآمد می‌خواهد. بخش خصوصی قوی میخواهد.

حرف من این است که همانطور که هدایت اعتبار پیش نیازهایی دارد که عدم تحقق پیش نیازهایش موجب ناکارآمدی آن می شود و شده است، سیاست‌های متعارف بازار آنها هم همین است، آنها هم پیش نیازهایی دارد که اگر رعایت نشود منجر به ناکامی می شود کما اینکه شده و این اتفاق افتاده است. گاهی اوقات بعضی افراد می‌گویند این چون پیش نیازهایی دارد پس رهایش کنید. من می گویم اگر بنابر این باشد که اجرای سیاست ها را به دلیل عدم تحقق همه پیش نیازهایش رها کنیم می بایست خیلی از سیاست ها را رها کنیم.

 

 

ادامه دارد.