کارنامه غیرقابل دفاع سینمای ایران در حوزه فلسطین ناشی از کم‌کاری مدیران است نه سینماگران


نویسنده و کارگردان سینمای ایران معتقد است که در تولید آثار مربوط به حوزه فلسطین و مقاومت، این مدیران فرهنگی هستند که نقشی تعیین‌کننده دارند نه سینماگران.

خبرگزاری تسنیم- محمد خاجی: پس از گذشت بیش از چهل و سه سال از پیروزی انقلاب اسلامی و ظهور گفتمان برآمده از آن که با مسائلی مانند: مسئله فلسطین و مقاومت ملت غیور این کشور در برابر تعدی رژیم اشغالگر قدس پیوندی وثیق و گسست‌ناپذیر دارد، هنوز این گفتمان در بسیاری از حوزه‌ها و میادین فرهنگی و هنری به نحو بایسته و مورد انتظار، تسری پیدا نکرده است. سینما یکی از همین میادین است؛ چه اینکه ازجمله قرائن مشهود عدم تسری گفتمان انقلاب اسلامی در سینمای ایران، شمار اندک فیلم‌هایی است که با محوریت فلسطین و قدس اشغالی ساخته شده‌اند که به زحمت به تعداد انگشتان یک دست می‌رسند. آثاری که شاید ماناترین آنها «بازمانده» ساخته مرحوم سیف‌الله داد باشد که با حضور بازیگران سوری در کشور سوریه فیلمبرداری شد. «قناری»، «هیام»، «بیگانگان»، «شکارچی شنبه» و «چشمان آبی زهرا»، از دیگر آثار سینمای ایرانی هستند که با محوریت فلسطین و مقاومت ملت مظلوم این کشور ساخته شده‌اند.

نمایی از فیلم سینمایی «بازمانده»

با این اوصاف، سهم ناچیز مقاومت فلسطین در آینه سینمای ایران از آن دست مسائل قابل توجهی است که مستلزم تبیین و ریشه‌یابی دقیق است. برای تبیین این مسئله و بررسی ابعاد و زوایای گوناگون آن به سراغ «جواد اردکانی» کارگردان فیلم سینمایی «قناری» که یکی از معدود آثار سینمایی ساخته شده درباره فلسطین  و قدس شریف است، رفتیم و با او در این زمینه هم‌کلام شدیم.

در ادامه، مشروح گفت‌وگوی خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم را با این نویسنده و کارگردان سینمای ایران از نظر می‌گذرانید:

***

مرور آثار سینمایی ساخته شده در سینمای ایران درباره مسئله فلسطین و قدس اشغالی، حاکی از نوعی غفلت و کم‌کاری در این زمینه است. اساسی‌ترین دلیل یا دلایل کم‌کاری سینمای ایران را در این زمینه چه می‌دانید؟

تصور من این است که عنصر تعیین‌کننده تولید آثار سینمایی و تلویزیونی در حوزه فلسطین، مدیران هستند نه هنرمندان. به بیان دیگر، دست خالی و کارنامه غیرقابل دفاع سینمای ایران در حوزه فلسطین به کم‌کاری مدیران سینمایی برمی‌گردد نه سینماگران. بدین معنا، این مدیران‌اند که می‌توانند آغازگر فرایند تولید چنین آثاری باشند. آنها هستند که قادرند این فرایند را ادامه دهند و درنهایت آن را به اتمام برسانند. اکنون هنرمندان زیادی از علاقه و آمادگی کافی برای ساخت آثار مرتبط به فلسطین برخوردارند و اگر مدیران فرهنگی ما اراده جدی داشته باشند، می‌توان امیدوار بود که کم‌کاری‌های موجود در سینمای ایران نسبت به مسئله فلسطین جبران شود. باوجود این، به نظر می‌رسد که مدیران فرهنگی ما درگیر اولویت‌های دیگری هستند. در برخی دوره‌ها تفکر سیاسی حاکم بر کشور به گونه‌ای بود که مدیران فرهنگی لزومی نمی‌دیدند که بخواهند روی موضوعات مرتبط به فلسطین و مقاومت تمرکز و سرمایه‌گذاری کنند. در برخی دیگر از دوره‌ها هم مدیرانی که در مسند کار قرار داشتند، به درگیری‌ها و اولویت‌های دیگری اشتغال داشتند و همین باعث شد که نتوانند به مسئله فلسطین توجه لازم و کافی داشته باشند. در نتیجه اکنون کارنامه سینمای ایران در زمینه فلسطین به شدت قابل انتقاد است.

شما یکی از معدود فیلمسازان سینمای ایران هستید که فیلم «قناری» را با محوریت فلسطین ساخته‌اید. باتوجه به الزاماتی که توصیف کردید، این فیلم چگونه ساخته شد؟

یکی از مدیران وقت فرهنگی کشور بانی ساخت فیلم «قناری» شد. آن مدیر، مجتبی مشیری بود که در آن مقطع مدیریت شبکه دوم سیما را برعهده داشت و فیلم «قناری» به سفارش او ساخته شد. خوشبختانه من هم به مسئله فلسطین علاقه‌مند بودم و پای فیلم ایستادم. مطمئن باشید که اگر در آن مقطع آقای مشیری در مسند کار حضور نداشت، فیلمی به نام «قناری» ساخته نمی‌شد. بنابراین تأکید می‌کنم که نقش مدیران در ساخت آثار اینچنینی بسیار کلیدی و تعیین‌کننده است. باید این مطالبه و پرسش مهم را از عموم مدیران فرهنگی که در مقطعی بر مسند فرهنگ و هنر کشور تکیه زده‌اند، پرسید که چرا در دوران مدیریت‌تان به مسئله فلسطین و مقاومت نپرداختید؟ چرا امکان و شرایط ساخت فیلم‌هایی با محوریت فلسطین و مقاومت را تسهیل نکردید؟ اگر مدیری بگوید که کسی حاضر به ساخت فیلم‌هایی با چنین مضامین و موضوعاتی نبوده یا نیست، بی‌شک پاسخی غیرصادقانه به این پرسش داده و قصد فرار از پاسخگویی را داشته است.

تصور می‌کنم که مسئله فلسطین هنوز برای جامعه ما و حتی برای مدیران ما به درستی تبیین نشده است. شاید خیلی از مدیران فرهنگی ما تعریفی 10درصدی هم از مسئله فلسطین نداشته باشند. متأسفانه فارغ از حوزه سینما و تولید آثار نمایشی، باید بگویم که ما در بعد رسانه‌ای هم نسبت به مسئله فلسطین کم‌کاری کرده‌ایم و روشنگری‌های واقعی و درحد نیاز در این زمینه صورت نگرفته است و نمی‌گیرد.

پوستر فیلم سینمایی «قناری»

از نگاه شما کلیدی‌ترین اولویت‌ها و اقتضائاتی که باید در زمینه فلسطین و سینمای مقاومت مدنظر مدیران و سیاستگذاران فرهنگی کشور قرار گیرد، چیست؟

قدم اول، این است که مدیریت فرهنگی کشور نسبت به مسئله فلسطین به یک اجماع واقعی برسد، راهبردی برای خود تعریف کند و براساس این راهبرد، برنامه‌ریزی معینی انجام دهد؛ سپس شروع به عملیاتی‌سازی برنامه‌هایش کند. متأسفانه آنچه که جای خالی‌اش نزد مدیریت فرهنگی کشور احساس می‌شود، این است که به جای آنکه در مقیاس کلان طراحی و در مقیاس جزئی اجرا کنند، در گستره جزئی اجرا می‌کنند و منتظر می‌مانند ببینند که در سطح کلان چه اتفاقی رخ می‌دهد.

انتظار این است که مدیریت جدید فرهنگی کشور به شکل واقعی نقشه راهی در زمینه سینمای مقاومت تعریف کند و این نقشه راه را با مردم و هنرمندان به اشتراک بگذارد؛ سپس براساس همین نقشه راه، برنامه‌ریزی مشخصی انجام دهد و برنامه‌های طراحی‌شده را به درستی اجرا کند. در این نقشه راه باید تکلیف مدیریت فرهنگی کشور با مسائل منطقه‌ای ازجمله مسئله فلسطین روشن باشد. تا جایی که من مطلع هستم، چنین اتفاقی تاکنون نیفتاده است. تا به امروز هیچ سندی وجود نداشته که بدانیم قرار است در این زمینه چه بکنیم و به کجا برسیم. اصل مورد انتظار این است که مدیران ما مطابق با مصالح عمومی کشور و انقلاب عمل کنند نه مطابق با منافع گروه‌ یا جریان‌های خاص. هرآنچه که در مقابل مصالح کشور و انقلاب وجود دارد، باید کنار گذاشته شود. متأسفانه سال‌ها است که جریان غالب مدیریت فرهنگی ما در بخش‌های مختلف کشور از مصالح انقلاب غافل شده و درگیر منافع گروهی یا مناسبات حزبی است که ازقضا برخی از این مناسبات هم بسیار آلوده است. اگر قرار باشد چنین وضعیتی همچنان ادامه پیدا کند، اساسا نباید انتظار خروجی جدی و قابل توجهی داشت. امیدوارم به سمت سالم‌سازی فضای مدیریت فرهنگی حرکت کنیم و از عناصر مشکوک، منفعت‌طلب و باندباز فاصله بگیریم. در چنین شرایطی می‌توان امید و انتظار داشت که مسائل مهمی مانند مسئله فلسطین دستمایه ساخت آثار متعدد سینمایی قرار گیرند.

نقش برگزاری برخی جشنواره‌های سینمایی مانند جشنواره فیلم مقاومت را در قوام و غنای سینمای مقاومت در کشور و عطف توجه فیلمسازان به مسئله فلسطین چگونه ارزیابی می‌کنید؟

باید به این نکته توجه داشت که کارکرد جشنواره‌ها مانند کارکرد ویترین مغازه‌ها است. بدین‌ معنا، ابتدا باید محصولی وجود داشته باشد که بخواهیم آن را درون ویترین بگذاریم، در غیر این‌صورت چه نیازی به ویترین خواهد بود؟ حرفی که می‌خواهم بزنم ناظر به جشنواره خاصی نیست اما متأسفانه در برخی از مواقع، نفس برگزاری جشنواره برای عده‌ای منافع مشخصی را به دنبال دارد که صرف تأمین همین منافع باعث برپایی جشنواره می‌شود. ما ابتدا باید فیلم کودک بسازیم و بعد به سراغ برگزاری جشنواره فیلم کودک و نوجوان برویم. در زمینه سینمای دفاع مقدس و مقاومت هم قاعده به همین ترتیب است. اگر با هزینه برگزاری این جشنواره‌ها بتوان فیلم یا فیلم‌هایی در حوزه‌های موضوعی‌شان ساخت، این کار در اولویت است. البته تأکید می‌کنم که من با برگزاری جشنواره‌های فرهنگی و هنری موافقم و اساسا با هر حرکت فرهنگی که به شکلی سالم و اصیل برداشته شود، همراه هستم، اما صرف برگزاری جشنواره به تنهایی کافی نیست و نمی‌تواند اتفاق خاصی را رقم بزند؛ چراکه جشنواره موجب تولید فیلم‌هایی با محوریت مقاومت نمی‌شود. تولید و ساخت فیلم باید به شکل جدی و مجزا مورد توجه و حمایت مدیران فرهنگی کشور قرار گیرد و سپس خروجی‌ کارها برای نمایش به جشنواره‌های سینمایی بیایند.

کارکرد بنیاد سینمایی فارابی که بنیادی با ظرفیت‌های فراملی  است و می‌تواند در مقیاس بین‌المللی به تولید و توزیع آثار سینمایی بپردازد را در زمینه ساخت و پخش آثار مربوط به مسئله فلسطین چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بنیاد فارابی ظرفیت‌هایی دارد که متأسفانه از آنها استفاده نمی‌شود. بخش بین‌الملل این بنیاد می‌تواند بر مسئله فلسطین متمرکز شود؛ چراکه مسئله فلسطین یک مسئله صرفا ملی یا حتی منطقه‌ای نیست، بلکه مسئله‌ای جهانی است. این مسئله در همه جای دنیا مخاطب دارد. به‌ویژه در منطقه ما مخاطبان انبوهی دارد. به یاد دارم که وقتی فیلم «قناری» را در جشنواره قاهره مصر نمایش دادیم، به شدت مورد توجه عموم مردم واقع شد و با اتکا به آرای مردمی توانست جایزه مردمی آن جشنواره را از آن خود کند. من به‌واسطه حضور در جشنواره قاهره متوجه شدم که مردم مصر تا چه میزان روحیه ضدصهیونیستی دارند و چقدر برای تخاطب حول موضوعات مرتبط به فلسطین و محور مقاومت آمادگی دارند. این روحیه در میان مردم سوریه، عراق و... هم وجود دارد.

اگر بنیاد سینمایی فارابی تمهیدات مناسبی را برای تولید آثار سینمایی با موضوع فلسطین و مقاومت اتخاذ کند و در ادامه برنامه‌ریزی متناسبی برای پخش این آثار در میان مردم کشورهای منطقه داشته باشد، به وظیفه خود عمل کرده است. فارابی باید در این زمینه پرچم‌دار باشد. این کار، علاوه بر بعد اقتصادی‌اش، وجه فرهنگی هم دارد و اتفاقا از بنیادی با امکانات و ظرفیت‌های فارابی برمی‌آید. فارابی حتی می‌‌تواند امکان تولیدات مشترک میان کشورهای منطقه را تسهیل سازد اما متأسفانه تا به حال از ظرفیت‌های خود به نحو بایسته و مورد انتظار، استفاده نکرده است. فارابی هم در عرصه تولید و هم در عرصه پخش می‌تواند گام‌های موثری را حول مسئله فلسطین و محور مقاومت بردارد. این وظیفه‌ای است که فقط از عهده بنیادی مانند فارابی برمی‌آید. من شک ندارم که اگر مدیران این بنیاد به شکلی صحیح و سنجیده پیش روند و دست به تولید آثاری قوی و جذاب بزنند، آثارشان به لحاظ مالی هم به سوددهی خواهد رسید یا دست‌کم بودجه خود را بازمی‌گرداند. مادامی که صرفا تولید را محض تولید انجام دهیم و نه‌تنها به پخش بین‌المللی تولیدات سینمایی‌مان نیندیشیم، بلکه به توزیع داخلی آنها هم فکر نکنیم، راه به جایی نخواهیم برد. ما برای نمایش منطقه‌ای و جهانی تولیدات سینمای مقاومت تا به امروز هیچ برنامه‌ای نداشته‌ایم و بنیاد سینمایی فارابی می‌تواند در این زمینه فتح باب کند.

به نظر می‌رسد که بیشتر مدیران فرهنگی ما به حدأقل‌ها راضی‌اند و همین که فیلمی با موضوع فلسطین یا دیگر موضوعات مربوط به مقاومت ساخته شود، برایشان کفایت می‌کند. برای مثال، اگر بنا باشد فیلمی با محوریت مسئله فلسطین ساخته شود، قاطبه مدیران ما دیگر به دنبال این نمی‌روند که زیرساخت‌ها و عوامل حرفه‌ای، امکانات استاندارد و... را برای ساخت چنین فیلمی فراهم کنند. از نظر آنها همین که امکان ساخت فیلمی با مضمون مقاومت به وجود آمده، اتفاق بی‌سابقه‌ای رخ داده است و دیگر لازم نیست به تأمین دیگر ظرایف و لوازم پرداخت.

بله، متأسفانه چنین چشم‌اندازی در میان مدیران فرهنگی ما وجود ندارد. در بسیاری از مواقع فیلم‌ها صرفا تولید می‌شوند که در رزومه مدیر مربوطه قرار گیرند و بیلان کاری‌اش را پر کنند. تصور کنید منِ نوعی می‌خواهم فیلمی با محوریت فلسطین کار کنم و طبیعتا لوکیشن من در یکی از کشورهای عربی است و بازیگرانم هم عرب‌زبان هستند. اگر مدیری که بنای سرمایه‌گذاری روی فیلم مرا دارد، از قبل به سراغ شرکت‌های معتبر پخش بین‌المللی رفته باشد و با آنها به توافق رسیده باشد و مرا ملزم کند که حتما از چند سوپراستار سینمایی جهان عرب در فیلمم استفاده کنم، قطعا خروجی کار متفاوت خواهد شد و سرنوشت متفاوتی هم پیدا خواهد کرد.

لازم است بار دیگر تأکید کنم که مدیران و سیاستگذاران فرهنگی جایگاه بسیار کلیدی و مهمی در زمینه ساخت و توزیع آثار مرتبط به حوزه‌ مقاومت دارند. امیدوارم به جای مدیرانی که صرفا بودجه بیت‌المال را در مسیر منافع حزبی و گروهی‌شان صرف می‌کردند، مدیران فرهنگی سالم، توانمند و با انگیزه‌ عنان حوزه‌های مرتبط به فرهنگ و هنر را در دست بگیرند و با تصمیمات و سیاست‌هایشان تولیدات سینمای ایران را در مسیر مصالح کشور و انقلاب سوق دهند.

انتهای پیام/

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط