کارنامه حقوق بشری عربستان روی میز انجمنهای بینالمللی
انجمن بینالملل کارشناسان و تحلیلگران سیاسی با بررسی کارنامه سیاه حقوق بشری عربستان سعودی به این نتیجه رسید که بسیاری از جنایتهای آل سعود چه در داخل و چه در خارج با حمایت کشورهای غربی از جمله آمریکا و انگلیس انجام میشود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، کارنامه سیاه حقوق بشری و جنایتهای رژیم آل سعود در داخل و خارج در میزگردی که توسط انجمن بینالمللی کارشناسان و تحلیلگران سیاسی با عنوان «قتل عام آل سعود و بحران دولت سعودی » برگزار شد، مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
مرکز مطالعاتی وقت تاکید کرد: در همین راستا « دکتر محسن صالح» رئیس این انجمن در خصوص اعدام دسته جمعی اخیر در عربستان که منجر به قتل 81 نفر شد صحبت کرد و گفت: عربستان با وجود کارنامه سیاه حقوق بشری و محکوم شدن از سوی سازمانهای حقوق بشری و بینالمللی در خصوص قتل « جمال خاشقجی» روزنامه نگار منتقد سعودی از ارتکاب به اعمال چنین جنایتی خجالت نکشید.
وی در ادامه افزود: همه ما میدانیم که این رژیم بر اساس تروریسم بنا شده که وجهه اسلام را مخدوش میکند، مسلمانان، فلسطینیها و همه اعراب را به وحشت میاندازد و در نتیجه ملت را تکه تکه میکند. این رژیم غاصب نابود خواهد شد؛چراکه فجیعترین اعمال را از ابتدای قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم در عراق و فلسطین و کل منطقه انجام میدهد.
وی در ادامه افزود: عربستان دو قرن پیش تاریخ عرب را ویران کرد و نقش این رژیم ویرانگر است، بیش از آنکه ارتجاعی و سرمایه داری باشد.
دکتر « فواد ابراهیم» کارشناس این سازمان نیز به نوبه خود اعلام کرد: من گمان میکنم که خشونت یک ویژگی ذاتی عربستان است و دولت عربستان معمولا مبتنی بر خشونت عمل می کند.دولت سعودی از بدو تاسیس تا امروز بر اساس خشونت حکومت کرده و آن ابزار تحمیل اقتدارش بوده است.سطح خشونت در دوران سلطنت فیصل بن عبدالعزیز آل سعود که از سال 1964 تا 1975 حکومت میکرد، بسیار بالا بود.
وی در ادامه افزود: دوران حکومت « ملک سلمان» پادشاه عربستان با بقیه دورهها متمایز است. در دوره وی تعداد بازداشت شدگان، تعداد قربانیان در داخل زندانها و اعدامیها بسیار افزایش یافته است.
تشدید خشونتها در دوران سلمان از همان ابتدا قابل توجه بود و نکتهای در خور توجه است، فوت عبدالله در ژانویه 2015 خلاء رهبری در آل سعود ایجاد کرد. وی توانمندسازی نسبی زنان و انجام برخی اصلاحات تشریفات در مجلس شورا را انجام داد و اولین کسی بود که زنان را به مجلس شورا وارد کرد؛اما وی شیعیان اهل قطیف و الاحساء را مورد اذیت و آزار قرار داد و در دوران حکومت بن سلمان این اذیت و آزار و خشونت به طور بیسابقهای افزایش یافت.
در سال 2008 دادگاه کیفری ویژه برای رسیدگی به پروندههای تروریسم در عربستان تأسیس شد و این تشدید خشونت دولتی و مشروعیت بخشیدن به آن برای مقبولیت جهانی و اعدامها در زمینه مسائل سیاسی مرتبط با رژیم سعودی بود. سرکوبگری در زمان سلمان شکل جدیدی به خود گرفت، جایی که بعد از فردی بودن به صورت جمعی درآمد و این یک تحول بسیار خطرناک است. این اعدامها در روزهای جداگانه و در طول یک سال و در پروندههای جنایی قتل یا قاچاق مواد مخدر و موارد دیگر انجام شد، اما آنچه نگرانی ایجاد کرد، تشدید اعدامها در زمینه سیاسی بود.
اولین اعدام در زمینه سیاسی در ابتدای سال 2016 با قتل 47 نفر از ملت الاحساء و قطیف انجام شد که در میان آنها مجاهد شهید « شیخ نمر باقر النمر» نیز بود. به گفته سازمان دیده بان حقوق بشر اعدام از سال 1980، مرحله جدیدی را در اعدامهای دسته جمعی عربستان ایجاد کرد و میتوان گفت که تشدید اعدامها در این کشور نشان دهنده این است که رژیم سعودی خطر از دست دادن قدرت را احساس کرد و تصمیم گرفت برای تقویت قدرت خود از خلال خشونت عمل کند.
ملک سلمان در سال 2019 قتل عام دیگری را انجام داد و 36 نفر را که اکثریت قریب به اتفاق آنها از فرقه شیعه بودند، در یک زمینه سیاسی اعدام کرد.
تشدید اعدامها در عربستان در حالی صورت میگیرد که بسیاری از فعالان و طرفداران حقوق بشر و حامیان اصلاحات کشور در زندان و شرایط اسفناکی به سر میبرند.
آخرین قتل عام در 12 مارس بزرگترین اعدام در تاریخ عربستان سعودی، از جمله 41 نفر از فرقه شیعه، در تاریخ عربستان سعودی است.
«محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی از خلال سرکوب مخالفان در داخل و خارج کشور میخواهد تاج و تخت پادشاهی خود را حفظ کند واستفاده از خشونت یکی از ابزارهای سیاسی است که وی برای ایمن کردن قدرت خود به آن متوسل شده است.
شکی نیست که رژیم سعودی از حمایت نظام بینالملل که توسط آمریکا و اروپا رهبری میشود برخوردار است که آنها در صورت وقوع جنایت چه در سطح اعدام و چه در سطح نقض حقوق بشر و در همه سطوح از آن حمایت میکنند. بنابراین نظام بینالملل با مشارکت این کشورها شریک کامل جنایت عربستان در زمینه حقوق بشر است.
در همین راستا محمد بن سلمان برای جلب حمایت غرب از ابزار نفت استفاده میکند. چیزی که «بوریس جانسون » نخست وزیر انگلیس را بر آن داشت تا به جای دعوت از محمد بن سلمان به انگلیس از ریاض دیدن کند. البته بوریس جانسون میدانست که سفر محمد بن سلمان به انگلیس برای این کشور گران تمام خواهد شد؛ چراکه در صورت وقوع این سفر به دلیل جنایت ولیعهد سعودی علیه حقوق بشری جنجال گستردهای در سطح جهان ایجاد میشد.
محمد بن سلمان میخواهد به جهان به خصوص جهان غرب بگوید که او تنها گزینه پیش روی آنهاست. رژیم سعودی یک کشور تحت الحمایه غرب در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس است و هنوز هم یک کشور کارآمد برای منافع ایالات متحده است، بنابراین استفاده محمد بن سلمان از خشونت برای تأیید این موضوع است که این رژیم میخواهد ثبات و وحدت داخلی خود را حفظ کند تا بتواند نیازهای آمریکا را در منطقه برآورده کند.
استاد « ابراهیم مدهون» کارشناس بینالملل نیز در همین راستا اعلام کرد: اشاره به منشأ تأسیس آل سعود ضروری است و می دانیم که انگلیسیها بودند که پادشاهیها و ایالتها و امارتهای خلیج فارس را تأسیس کردند و انگلیسیها این رژیم سعودی را برای خدمت به اهداف استعمار خود در منطقه آوردند. لندن برای استقرار رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی از این رژیمها حمایت کرد. بنابراین ما اعتقاد راسخ داریم که رژیم سعودی مخلوق انگلیس برای اهداف استعماری است ، بنابراین این نظام بر اساس قتل عامهای فراوان شیعیان استوار بوده است.
وی تاکید کرد: عربستان سعودی با برخی کشورهای همسایه مشکل مرزی دارد. این کشور تلاش کرد بحرین را به خود ضمیمه کند اما به دلیل نارضایتی انگلیسیها در این موضوع ناکام ماند و مشکلاتی با قطر، امارات، عمان و یمن وجود دارد از اینجا میدانیم که تشکیل این دولت از سوی انگلیسیها سلطه بر اعراب و مسلمانان است.
ابراهیم مدهون در ادامه افزود: امروزه کشورهایی در منطقه هستند که همسو با محور مقاومت حرکت نمیکنند و به دلیل اطاعت از اوامر آمریکا مقاومت نخواهند کرد. اما عربستان پس از به قدرت رسیدن محمد به سلمان به پادشاهی نابود خواهد شد.
بر اساس گفته های این کارشناس بین المللی، حاکمیت آل سعود بنا به دلایل مختلفی شروع به افول کرده است؛ چراکه بحران و تنشهایی در خاندان این رژیم حاکم است. همچنین بحران عمیقی در سطح فرهنگی، مذهبی، اخلاقی و اقتصادی این رژیم وجود دارد.
عربستان که بزرگترین صادرکننده نفت است از کسری بودجه رنج میبرد و مالیاتهایی را علیه شهروندان وضع کرده که این خود نشانه ضعف رژیم آل سعود است. از جمله عوامل دیگر افول حاکمیت آل سعود را میتوان انزوای سیاسی ولیعهد سعودی، تشدید سرکوبگری و اختلاف با برخی کشورهای خلیج فارس دانست.
شکاف بزرگی بین نظام دینی و نظام سیاسی در عربستان وجود دارد و این امر زمینه را برای ضعف رژیم آل سعود و شاید سقوط آن در آینده نزدیک و ارتکاب جنایات فجیع و غیرموجه فراهم کند. و با وجود مشغله جهانی به جنگ اوکراین و روسیه، این جنایت نمیتواند نادیده گرفته شود ، به خصوص که مخالفان در شبه جزیره عربستان، کشورهای حاشیه خلیج فارس و بحرین به این جنایت شنیع توجه دارند و این یکی از نکاتی است که بر ضعف و زوال این دولت میافزاید.
مدهون تاکید کرد : من فکر نمیکنم رژیم سعودی چه در میان شیعه و چه در میان سنی محبوبیت داشته باشد و ما شاهد صداهایی بودیم که به زور سرکوب شد، اما این صداها بلند خواهد شد و منجر به شروع تظاهرات میشود.
وی افزود: رژیمهای خلیجفارس پایگاه مردمی ندارند، مثلاً در بحرین نارضایتی در بین مردم در نتیجه سیاستهای رژیم آل خلیفه و افتادن آن در دام امارات و عربستان سعودی وجود دارد. امروز بقای این رژیمها در گرو حمایت آمریکا یا کشورهای غربی است. زمانیکه کشورهای خلیج فارس نمیتوانند به نیروهای نیابتی خدمت کنند، این کشورها ضعیف میشوند و محور مقاومت قویتر میشود.
امروز در عراق محور مقاومت برای بیرون راندن آمریکاییها از منطقه تلاش میکند و مردم خلیجفارس وجود پایگاههای آمریکایی و وجود رژیم صهیونیستی که امنیت منطقه را تهدید می کنند را نمیپذیرند و در راس امنیت این منطقه، محور مقاومت است که در راستای منافع مردم حرکت می کند.
انتهای پیام/