خاطراتی از سفر نمایندگان مجلس به بوسنی/ هراس غربی‌ها از تولد اولین کشور مسلمان در اروپا + عکس

سیدحسین فتاحی معصوم نماینده سابق مشهد در مجلس شورای اسلامی خاطراتی از سفر نمایندگان به بوسنی را بیان کرده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، دکتر سیدحسین فتاحی معصوم، استاد دانشگاه علوم پزشکی مشهد و نماینده سابق مشهد در مجلس شورای اسلامی در مطلبی خاطراتی از سفر نمایندگان مجلس شورای اسلامی به بوسنی هرزگوین را بیان کرده است که آن را در زیر می‌خوانید:

بسمه تعالی

ماه رمضان 1373

با یاد و گرامیداشت شهدای انقلاب اسلامی و شهدای جهان اسلام. ابتدا مختصری از وضعیت بوسنی هرزگوین و شرایط دوران جنگ بوسنی بیان شده و سپس خاطرات حضور هیئت نمایندگان‌ مجلس ارائه خواهد شد.

مقدمه

بعد از فروپاشی شوروی تمام کشورهای اقماری آن هم دچار فروپاشی شدند؛ یکی از این کشورها یوگسلاوی بود؛ یوگسلاوی کشور بزرگی متشکل از مناطق بوسنیایی‌نشین، صرب‌نشین و کروات نشین بود.

 یوگسلاوی هم به تبع فروپاشی شوروی دچار فروپاشی شد و به مجرد این اتفاق هر یک از اقوام آن اقدام به تأسیس کشوری مستقل کردند؛ صرب‌ها صربستان را تشکیل دادند، کروات‌ها کرواسی را ایجاد کردند و بوسنیایی‌ها هم که مسلمان بودند تصمیم گرفتند منطقه خود را به عنوان کشور مستقل اعلام کنند.

به مجرد این تصمیم غرب و دُوَل استکباری آن متوجه شدند که اولین کشور اسلامی اروپایی در حال متولد شدن است؛ چون در اروپا کشور اسلامی نداریم و این اولین کشور اسلامی اروپایی در حال شکل‌گیری بود، دولت‌های غربی به شدت از این موضوع نگران بودند و به هر صورت باید جلوی این تولد جدید را می‌گرفتند. لذا با برنامه‌‌ریزی به صرب‌ها و کروات‌ها گفتند شما از مرزهای خودتان به بوسنی حمله کنید، اما جنگ به ظاهر جنگ قومی و مذهبی و در واقع یک جنگ استعماری علیه استقلال طلبی یک کشور مسلمان بود.

جنگ آغاز شد و مسلمانان فقط امکانات محدود و ملی در دست داشتند، اما امکانات و سلاح‌های مختلفی از دُوَل استکباری غرب برای صرب‌ها و کروات‌ها آمد و لذا آنها قوی‌تر بودند. بوسنیایی‌ها ابتدا در این جنگ شکست خوردند و دشمنان آنان بسیاری از مردم مسلمان را کشتند؛ حادثه‌های تلخ‌تر از حادثه سربرنیتسا هم به وقوع پیوست. یکی از حوادث تلخ بوسنی حادثه شهر گُراژدِه است که همانند خرمشهر خودمان شد و در همین شهر 50 هزار نفر مسلمان را به شهادت رساندند؛ این در حالی بود که این دنیا فریاد برنیاورد.

شهر سارایِوُو که پایتخت کشور بوسنی است از چهار طرف محاصره شد؛ آن‌چنان بمباران و حمله‌های زمینی و هوایی اتفاق افتاد که بسیاری از مردم این شهر کشته و عده‌ای هم زخمی شدند.

با این حملات شدید، مردم از جهت تأمین مواد دارویی و خوراکی در مضیقه شدیدی گرفتار شدند. امکانات دفاعی و اسلحه نیز در دسترس بوسنیایی‌ها وجود نداشت؛ همه این مسائل دست به دست هم داد تا کشور بوسنی سقوط کرده، به دست صرب‌ها و کروات‌ها بیفتد و بین این دو کشور تقسیم شود و دیگر، کشوری مسلمان‌نشین به نام بوسنی وجود نداشته باشد. در این شرایط خبر جنگ به دنیا می‌رسید و تمام کشورهای اسلامی و غیراسلامی خبر داشتند؛ برخی از کشورهای اسلامی خواستند کمک کنند ولی از طرف آمریکا موانعی برای آنها ایجاد کرده بودند تا نتوانند کمک‌رسانی کنند.

 بوسنی مظلوم ماند؛ بوسنی می‌رفت تا آخرین نفس‌های خود را بکشد و برای همیشه از بین برود.

در این زمان، منجی بوسنی یعنی مقام معظم رهبری، دستوراتی به مسئولین کشور صادر کردند و ایران مصمم شد که برای نجات بوسنی اقدام کنند. ایران به این وسیله مواد غذایی، دارویی و کمک‌های مردمی به بوسنی را آغاز کرد و به آموزش نیروهای بوسنی پرداخت.

در زمانی که جنگ در بوسنی شدید شده بود طبق دعوت مقامات بوسنی از مجلس شورای اسلامی سه نفر از نمایندگان مجلس را انتخاب و اسامی آنان را به مسئولین سازمان ملل در بوسنی داده بودند. اواسط ماه رمضان در اسفند ماه 1373 بود که به ما اعلام کردند که موافقت سفر شما به بوسنی از طرف نماینده سازمان ملل آمده و باید بروید.

من سفر در ماه رمضان را دوست ندارم که نمی‌توان روزه گرفت ولی این سفر مهم بود آماده شدیم. مسئول هیئت سه نفره، شادروان حجت الاسلام آقای موحدی ساوجی رئیس کمیسیون داخلی مجلس، آقای آستانه و من که نائب رئیس کمیسیون اصل نود مجلس بودم مقدمات سفر آماده شد و به همراه مدیر کل مربوط از وزارت خارجه عازم شدیم. پس از رسیدن به یوگسلاوی با ماشین عازم کرواسی شده و شب 19 ماه مبارک بود و در مراسم احیاء سفارت جمهوری اسلامی در محل سفارت شرکت کردیم و احیاء گرفتیم. روز بعد عازم بوسنی شده و توسط ماشین نفربر مربوط به سازمان ملل وارد بوسنی شده و به محل استقرار دوستان ایرانی در محل کنسولگری ایران رسیده و مستقر شدیم.

در این لیالی قدر و شب 21 ماه مبارک با دوستان به مسجد شیعیان بوسنی رفته و احیاء برگزار شد. حجت الاسلام آقای موحد ساوجی سخنرانی کرد. حال و هوای مناجات واستغاثه به درگاه الهی و آنهم در دل دشمن و فرسنگ‌ها دور از وطن ولی در میان رفقا و هم‌کیشان مسلمان و شیعه  در کشور جنگ زده بوسنی برایمان خاطره انگیز و به‌یاد ماندنی بود‌.

در برنامه‌هایی که داشتیم دیدار اول، دیدار با علی عزت بگوویچ رئیس جمهور فقید بوسنی بود که در ساختمانی ساده و بدون تشریفات در ورودی به ساختمان یک محافظ وجود داشت. راهنمای هیئت، ما را به محل دفتر رئیس جمهوری راهنمایی کردند. رئیس جمهور آقای عزت بگوویج به گرمی از ما استقبال کرد و در بیانات خود با بلند کردن دست‌ها و با حرارت و خوشحالی بیان کرد که  ما 200 هزار سرباز آموزش دیده داریم و این را از برکات حضور ایران می‌دانست. چون امکان ارسال سلاح و ابزار جنگی به دلیل محاصره بوسنی بسیار مشکل بوده حسب اطلاع، ایران مسئولیت آموزش فرماندهان و سربازان را عهده‌دار شده بودند که ایشان با خوشحالی بیان کرد.

دیدارهایی با مسئولین و نمایندگان کرواسی داشتیم و مذاکراتی هم انجام شد.

در برنامه بعدی با مسئولین و نمایندگان مجلس بوسنی دیدار داشتیم و درباره اوضاع جنگ و مشکلات مردم  بوسنی مفصل صحبت شد. می‌گفتند روزانه یک ساعت آب شرب در بوسنی جاری می‌شود و باید برای تمام روز آب ذخیره کنیم و ما هم در محلی که مستقر شده بودیم و دوستان ایرانی در آنجا زندگی می‌کردند شاهد بودیم که هرچه شیشه و ظرف داشتند از آب پر کرده بودند وحتی وان حمام را هم پر آب کرده بودند و با پارچ آب برای مصرف و تهیه غذا برداشت می‌کردند.

در ابتدای جلسه معرفی افراد هیئت پارلمانی ایران توسط رئیس هیات آقای موحدی مرا معرفی کرد که ایشان جراح قفسه سینه و استاد دانشگاه است و خانم ایشان هم استاد دانشگاه و متخصص جراحی زنان و مامایی هستند که با هم نماینده شده‌اند که برایشان جالب بود که دو نفر جراح دانشگاهی و زن و شوهر در ایران نماینده مجلس شده اند و به انگلیسی و با تعجب می‌گفتند: "متخصص زنان و نماینده مجلس" !!

پس از دیدارها و ملاقات‌های رسمی که داشتیم از شهر و محل‌هایی که توسط بمباران‌های صرب‌ها تخریب شده بود و حضور در گلزار شهدای بوسنی و بازدید از کلیسای سهر که در بمباران شهر آسیب دیده بود  و دیدار با مردم در خیابان و در محل کارشان از برنامه‌های دیگر سفر بود.

حضور در مسجد دیگری که بزرگ بود با برنامه‌های فرهنگی و سنت‌های آنان آشنا شده که برایمان جالب بود. در این دیدارها کتاب نهج البلاغه مولا علی علیه السلام به زبان بوسنیایی و نشان پرچم که نام مقام معظم رهبری را روی آن نوشته بودند را به ما هدیه دادند.

بنده به عنوان جراح هیئت با حضور در بیمارستان و دیدار با مجروحان جنگ از نزدیک با روند درمان مجروحین آشنا شدم.

دیدار با برادران مسئول ایرانی و شنیدن اقدامات آنها پس از برگشت به ایران، توسط رئیس هیئت اعزامی شادروان موحدی ساوجی به مجلس ارائه شد که من در دسترس  ندارم.

این سفر پس از اتمام جنگ بوسنی از خاطرات ماندگار برای ما است و در هر ماه رمضان و به خصوص در شب‌های احیاء به یاد آن روزها می‌افتیم و برای شهدای آن کشور فاتحه می‌خوانیم.

 انشاءالله با پیروزی ملت بزرگ فلسطین و آزادسازی قدس قبله اول مسلمین، بتوانیم دیداری از قدس داشته  و نماز را در آنجا بخوانیم.

با آرزوی پیروزی جبهه مقاومت اسلامی در سرتاسر دنیا و با امید به ظهور منجی عالم بشریت و ایجاد حکومت عدل الهی جهانی

دکتر سید حسین فتاحی معصوم

استاد دانشگاه علوم پزشکی مشهد

نماینده دوره چهارم مجلس شورای اسلامی

1401/2/9

روز جهانی قدس

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط