روایت تسنیم از حماسهآفرینیهای «مسیح کردستان» / شهیدی که داغ ایجاد اسرائیل دوم را بر دل آمریکا گذاشت + تصاویر
گروه استانها- اسمش محمد بود، مادرش او را میرزا صدا میزد و مردم او را مسیح کردستان نامیدند؛ داغ ایجاد اسرائیل دوم در کردستان را به دل آمریکا گذاشت و یک خرداد ۶۲ آسمانی شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرمآباد، او را مسیح کردستان مینامند، در تمام عملیات به مردم فکر میکرد و به منافع آنها میاندیشید. هر جا ذرهای منافع مردم به خطر میافتاد، نقشهای را عوض میکرد و طرح را طوری میریخت که به مردم ضرری نرسد. با شروع توطئهها در شهرهای مرزی ایران به ویژه در کردستان که به علت هم مرزی با عراق، هم سبب ویرانی آن سرزمین و هم کشتار بسیاری از مردم شد به فکر کردستان افتاد و برای برقراری آرامش، نیرو به آنجا فرستاد و خود روانه آنجا شد.
ناجی کردستان، محمد بروجردی سال 1333 در منطقه «دره گرگ» بروجرد به دنیا آمد. پنج خواهر و برادر بودند که در خانواده «میرزا» صدایش میزدند. در شش سالگی پدرش را از دست داد و همین سبب شد از همان دوران کودکی و با رفتن به مدرسه در کنار تحصیل، کمبود درآمد ناشی از فقدان پدر را با کار کردن جبران کند. شبها کار میکرد و روزها درس میخواند، همین اتکا به خود بود که از او در روزهای سخت جنگ مردی بزرگ و بالنده ساخت. با عزیمت خانواده به تهران، محمد در شرایط جدیدی قرار گرفت. همان زمان در کلاسهای فراگیری قرآن شرکت کرد و روح و جانش با فرامین و معنویت قرآن عجین و در همین کلاسها با جلسات مخفی و نیمه مخفی و گروههای مذهبی و سیاسی آشنا شد .
محمد در سن 17سالگی بهسنت حسنه پیامبر(ص) جامه عمل پوشاند و طی مراسمی ساده و بیآلایش ازدواج کرد که یک پسر و یک دختر حاصل این وصلت شد.
مدتی پس از ازدواج به خدمت سربازی فرا خوانده شد اما از آنجا که علاقهای به انجام وظیفه در ارتش شاهنشاهی را نداشت پس از مدتی فرار کرد و تصمیم گرفت برای دیدن امام به عراق برود که در مرز دستگیر شد و مدت شش ماه در زندان و شکنجهگاههای رژیم بهسر برد و مجدداً جهت خدمت اجباری به تهران آمد و پس از اتمام دو سال خدمت اجباری، مبارزات سیاسی خود را آغاز کرد.
شهید بروجردی ضمن ارتباط با شخصیتهای اسلامی و انقلابی علاوه بر خودسازی و کسب فیض، به بعضی از امور مربوط به انقلاب، همچون تکثیر و توزیع اعلامیهها و نوارهای سخنرانی حضرت امام (ره) اشتغال داشت. اما به این حد قانع نبود و جنگ مسلحانه و برخورد محکم با رژیم ستمشاهی را سرآغاز مبارزه امت اسلامی ایران میدانست.
به همین منظور به همراه چند تن دیگر از مبارزان به سوریه رفت و ضمن ارتباط با امام موسی صدر و شهید محمدمنتظری به فراگیری و آموزش نظامی و چریکی پرداخت تا خود را برای مرحلهای مهم تر آماده کند.
حضور شهید بروجردی در سوریه و لبنان آشنایی با شهیدان چمران و منتظری
در سوریه و لبنان با شهیدانی چون شهید چمران و شهید محمد منتظری آشنا شد و در کنار فراگیری مسائل نظامی، از خلق و خوی پسندیده و اخلاق وارسته و انقلابی این شهیدان نیز بهرههای وافری برد و همین اخلاص و عشق به اسلام بود که او را در چنین محیطهایی بدون تاثیرپذیری از جریانات چپی و التقاطی حفظ کرد.
از همان ابتدا سعی کرد با روحانیت خط امام تماس برقرار کند و او که قلبی مالامال از عشق به حضرت امام(ره) و کینه و نفرت از نظام منفور پهلوی در وجودش موج میزد با یاران امام از جمله شهید حاج مهدی عراقی مرتبط شد و به خودسازی و کسب فیض و علم در مکتب آنها و به چاپ و تکثیر و پخش اعلامیههای حضرت امام اقدام کرد بعد از قیام 19 دی ماه 1356 در قم برای عملیات نظامی علیه رژیم از علما مجوز شرعی گرفت و تا طلوع فجر پیروزی انقلاب به عملیات خود ادامه داد .
مسئولیت حفاظت از امام(ره)
با پیروزی انقلاب اسلامی و بازگشت حضرت امام(ره) به ایران از طرف شهید بهشتی و شهید عراقی مسئولیت حفاظت حضرت امام در فرودگاه و مسیر بهشت زهرا به وی واگذار شد. پس از پیروزی انقلاب وی سرپرستی زندان اوین را بهعهده گرفت و به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. با شروع غائله کردستان، به ندای امام لبیک گفت و عازم سپاه شد و به سرکوبی ضدانقلاب پرداخت. سپس به سمت فرماندهی عملیات غرب کشور منصوب شد و به پاکسازی کردستان ادامه داد. وی در مقابل توطئههای ضدانقلابیون سازمانی تشکیل داد و با 2 تن از اعضای شورای انقلاب، شهید بهشتی و حجت الاسلام رفسنجانی مسئولیت اداره این سازمان را بهعهده گرفتند .
در پی آغاز درگیریهای مسلحانه مردم و نیروهای شاه در روزهای 21 و 22 بهمن 1357 ، محمد نیز همدوش دیگر رزمندگان انقلاب به صفوف متزلزل قوای آریامهری حمله ور شد . او نقش چشمگیری در تصرف "پادگان جمشیدیه " و نیز آزاد سازی مراکز رادیو و تلویزیون از لوث چکمه پوشان گارد جاویدان ایفا کرد. در همین عملیات با اصابت گلولهای از ناحیه پا مجروح شد.
در نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زمانی که عوامل داخلی ابرقدرت ها، فتنه و آشوب را در مناطق کردنشین به راه انداختند، با فرمان تاریخی حضرت امام (ره) مبنی بر مقابله و سرکوب ضدانقلاب، عازم پاوه شد.
پس از تصویب طرح تشکیل سازمان پیشمرگان کرد مسلمان، مسئولیت این کار از طرف شهید مظلوم آیتالله بهشتی و آیت الله هاشمی رفسنجانی به ایشان سپرده شد.
شهید بروجردی آرزوی اسرائیل دوم در دل آمریکا را دفن کرد
اقدامات موثر این تشکیلات در کردستان، سازماندهی ضدانقلاب و نقشههای مزورانه اجنبیپرستان را برهم زد و آرزوی ایجاد اسرائیل دوم در کردستان را در دل آمریکا و ایادیش دفن کرد.
در کردستان تمام حرکات ضدانقلاب را به عنوان فرمانده عملیات زیر نظر داشت. در جریانات پاوه، درگیری سنندج و حوادث دردناک شهرهای کردستان همواره یکهتاز مقابله با ضدانقلاب بود و شهرها یکی پس از دیگری با دلاوری های شهید بروجردی و یارانش آزاد شد.
او دوشادوش شهید کاظمی از پاوه حرکت کرد و در پاکسازی بانه و سردشت، که نقطه اتکای بسیار بزرگ ضدانقلاب به شمار میرفت، سهم به سزایی داشت.
شهید بروجردی پس از شهادت شهید کاظمی و شهید گنجیزاده مستقیماً فرماندهی عملیات بسیار سخت و صعبالعبور مسیر پیرانشهر و سردشت را به عهده گرفت و شجاعانه در کنار رزمندگان اسلام لرزه بر اندام ضدانقلابیون انداخت.
او بارها میگفت: "آن کس که مردم کردستان را دوست داشته باشد میتواند در کردستان کار کند." و میگفت: "من به این مردم محروم و ستمدیده علاقه دارم."
نحوه شهادت شهید بروجردی
در جنگ خانمانسوز از سوی عراق و محاصره شهر سرپلذهاب، محمد و چند تن از همرزمانش به آن شهر رفته و آنجا را از یک سقوط حتمی نجات دادند که در این عملیات از ناحیه دست مجروح شد. در اوایل سال 1361 تقویت گردان شهدا و تبدیل آن به یک تیپ مانوری از طریق فرماندهان منطقه مطرح شد که این تیپ آسایش را از ضدانقلاب سلب کرد و مناطق وسیعی را از وجود آنان پاکسازی کرد و وی در دوران جنگ در عملیاتهای گوناگون شرکت کرد و رشادتها آفرید تا اینکه سرانجام در همین سنگر در حالی که تنها 29 سال سن داشت پس از سالها مجاهدت و مبارزه به دیدار حق شتافت و آسمانی شد. در یکم خرداد ماه سال 62 در جاده خاکی مهاباد ــ نقده، خودروی حامل این فرمانده دلیر روی مین ضدتانک در داخل آبگیر میرود و منفجر میشود وی به شهادت میرسد.
چرا به شهید بروجردی «مسیح کردستان» میگویند؟
شهید بروجردی را به داشتن روحیه نشاط و خوشرویی، فعال بودن، بردباری، صبوری، ولایتپذیری بدون قید و شرط، داشتن حالات معنوی، مقید به مسائل شرعی، داشتن نظم، ساده زیستی و توجه نکردن به تشریفات میشناسند.
شهید بروجردی در مباحث مختلف یک جامعه اسلامی آرمانی را ترسیم میکرد و همواره علاقهمند بود یک حکومت اسلامی در ایران ایجاد شود و در شرایطی که همه احساس میکردند کردستان ازدسترفته با حضور و مبارزات طولانی و به دلیل ویژگیهایی که در مقابله با عناصر ضدانقلاب و تجزیهطلب داشت، نقش بهسزایی در نجات کردستان ایفا کرد که این مهم، شهید بروجردی را به «مسیح کردستان» معروف کرد. این شهید بزرگوار به خیلی از مناطق خطرناک هم رفته و خودش را برای هر اتفاقی حتی شهادت نیز آماده کرده بود .
توصیف شهید بروجردی از زبان مقام معظم رهبری و شهید همت
مقام معظم رهبری در بخشی از سخنانشان راجع به سردار شهید محمد بروجردی فرمودهاند: «آن چیزی که من از شهید بروجردی احساس کردم و یک احترام عمیقی از او در دل من به وجود آورد، این بود که دیدم این برادر، باکمال متانت و باکمال نجابت، به چیزی که فکر میکند مسئولیت و وظیفه است. من تصور میکنم روحیه آرامش و نداشتن حالت ستیزهجویی با دوستان و گذشت و حلم در قبال کسانی که تعارضهای کاری با او داشتند، نشانه آن روح عرفانی شهید بود ».
سردار شهید حاج ابراهیم همت، شش ماه پیش از شهادتش، درباره شهید محمد بروجردی گفته بود: «بروجردی شناخته نشد. نه بر ملت ایران و نه بر تاریخ ما شناختهنشده است. تصور من این است که زمان بسیاری باید سپری شود تا شناخته شود. شاید خون رنگین بروجردی، این بیداری را در ما به وجود بیاورد».
قسمتی از وصیتنامه شهید
ما که جز تکلیف کاری دیگر نداریم، اگر ما به اجتهاد خودمان برای خودمان تعیین مسئولیت کنیم این غلط است. وجود امام، امروز برای ما معیار است. راه او راه سعادت و انحراف از راهش خسران دنیا و آخرت است و من با تمام وجود این اعتقاد را دارم که شناخت و مبارزه با جریانهایی که بین مسلمین سعی در به انحراف کشیدن انقلاب از خط اصیل و مکتبی آن را دارند به مراتب حساستر و سختتر از مبارزه با رژیم صدام و آمریکاست. وصیتم به برادران این است که سعی کنند توده مردم را که عاشق انقلاب هستند از نظر اعتقادی و سیاسی آماده کنند که بتوانند کادرهای صادق انقلاب را شناسایی کنند و عناصری که جریانهای انحرافی دارند را بشناسند؛ که شناخت مردم در تداوم انقلاب امری حیاتی است.
انتهای پیام/641/ش