نگاهی به خرمشهرهایِ تلویزیون/ سریالهایی که کماکان تکرار میشوند!
یکی از نکاتی که همیشه مورد انتقاد بوده آن است که چرا به جایِ روایت «خرمشهر» از ابعادِ مختلف، کماکان تلویزیون به سریالهای قدیمیاش در این حوزه، تکیه میکند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تلویزیون را یک مرجع مهم قابل استناد در حوزه دفاعمقدس میدانند که اگر دراماتیزه شود خصوصاً در قالب سریال، به تصویر کشیده شود تاریخ را بسیار ماندنیتر در ذهنها حک میکند. ماجرای هشت سال دفاع مقدس رویدادی بزرگ نه تنها در کشور ما بلکه در دنیاست؛ پدیدهای که از زوایای مختلف قابل بررسی است.
هرچند مرور زمان چیزی از رشادتهای بزرگ مردان تاریخ که جان بر کف گذاشته و به نبرد با دشمن بعثی شتافتند، کم نمیکند اما این واقعه بزرگ تاریخی به تکرار و یادآوری نیاز دارد. تکراری که نسل جوان هم بدانند که در آن مقطع تاریخی چه اتفاقاتی در جبهه میافتاد و البته این جنگ چه تأثیری بر زندگی روزمره مردم عادی نیز داشت.
امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم به فرهنگ غنی و معرفتافزای دفاعمقدس که این بلبشوها و بحرانها بغرنجترش را گذشتهها گذراندهایم، اما امروزیها قادر به تحمل سختی نیستند چون خوب از معرفت و فرهنگ و سبک زندگی و تحمل سختیهای آن روزها خصوصا در دریای بیکران دفاعمقدس نگفتهایم.
رسانه ملی وظیفه فرهنگسازیهای باشکوه و مؤثر در جلوگیری از اتفاقات ضدفرهنگی غربیها را برعهده دارد. چه بهتر که رسانهملی بیش از همیشه اولویت سریالسازی خود را به کارهای دفاعمقدسی، اندیشهای و سبک زندگی قهرمانان ملی و مشاهیر و مفاخر اسلامی و ایرانیمان بدهد که راه جلوگیری از اشاعه سبکهای زندگی غربی نادرست و بحرانهای اساسی که خانوادهها و جامعه نمیداند بایستی چه برخوردی برای برونرفت از این معضلات و مشکلات داشته باشد، همین پرداختهای درست و هنرمندانه به آرمانهای و ارزشهای انقلاب اسلامی است که صداوسیما این روزها مقداری از این ارجحیتهای منطقی فاصله گرفته است.
نگاهی به کارنامه تلویزیون هم نشان میدهد که با وجود توجه ویژه رسانه ملی به حوزه دفاعمقدس و حتی واگذاری کنداکتور زیاد به برنامههای ویژه جنگ تحمیلی، در حوزه سریالسازی تعداد آثار اثرگذار و جدّی بسیار اندک بوده و در کنار آنها آثاری ضعیف و بسیار معمولی کارنامه مدیران وقت صداوسیما را پُر میکند.
** کیمیا- حامد بهداد در نقش شهید جهانآرا
سریال «کیمیا» جدیدترین اثری است که در بیش از 100 قسمت با موضوع دفاع مقدس و البته داستانهای اجتماعی و سیاسی دیگر روی آنتن شبکه دو سیما رفت و الان هم شبکههای برونمرزی و جنبی صداوسیما این مجموعه تلویزیونی را بازپخش میکند. در سریال «کیمیا» بازیگرانی نظیر مهراوه شریفی نیا، مهدی پاکدل، حسن پورشیرازی، آزیتا حاجیان، پوریا پورسرخ، آرش مجیدی، سیدمهرداد ضیایی، رضا توکلی، علی شادمان، عطا عمرانی، امیر کاظمی، کاظم هژیرآزاد، حسین توشه، کوروش زارعی، شهین تسلیمی، آشا محرابی، سودابه بیضایی، فریبا طالبی، نسرین نیک، وحید رهبانی، مالک سراج، عبدالحلیم تقلابی، ابتسام بقلایی، نوید خداشناس، میرفرخ هاشمیان، محسن مجلس آرا و... در آن ایفای نقش کردهاند.
«تحولات جامعه، پدر و دختری را مقابل هم قرار داده است. دختر خانواده که کیمیا نام دارد پرسشگر است و معترض و در مقابل او پدری قرار دارد که نظامی، منضبط و پایبند به قانون است. سیر حوادثی که در زندگی این خانواده رخ میدهد آنها را درگیر توطئه و دسیسهای بزرگ و شیطانی میکند و کیمیا با تلاشی خستگیناپذیر درصدد نجات خانواده برمیآید و به این ترتیب او تبدیل به زنی مقاوم و استوار میشود؛ زنی مشابه هزاران زن ایرانی مسلمان که برای حفظ خانواده از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.» اینها خلاصهای است از داستان «کیمیا» است که در سه مقطع زمانی: قبل از انقلاب، دوره جنگ و زمان حال روایت میشود، بیش از 300 بازیگر دارد و نقش یکی از شخصیتهای اصلی آن را مهراوه شریفینیا ایفا میکند.
یکی از نکاتِ جالب این سریال حضور حامد بهداد در نقش شهید جهانآرا بود که شاید جزو کمتر سریالهایی باشد به چنین نقشی پرداخته شد.
کارگردان این سریال در گفتوگو با خبرنگار تسنیم گفته بود: "با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری که فرمودند گنجینه دفاع مقدس تمام ناشدنی است، هرچه درباره این رویداد بگوییم، باز راه برای گفتنیها هموار است. حقیقتاً ما قهرمانان بسیاری داشتیم و هنوز هم در دفاع از حرم و اتفاقات دیگر دربارهشان میشنویم اما در تلویزیون به این بزرگمردان تاریخ معاصر توجه نمیشود. یک زمانی اگر پرداختهای هنری ما درباره دفاعمقدس به سرمنزل مقصود میرسید چون قهرمانپروری را درست انجام میدادیم و امروز پای قصههای ما چون کمتر قهرمان دارد یا درست پرداخته نمیشود، لنگ میزند."
*برخی از آثار تلویزیون که حوزه دفاعمقدس ساخته شده هم بعد از گذشت سالها همچنان برای مردم نوستالژی دارند؛ از «گل پامچال»، «سفر به چذابه»، «بهترین تابستان من»، «بازگشت پرستوها»، «خاک سرخ»، «سیمرغ» و «در چشم باد» که فیلمسازانشان در دسترس نبودند و نتوانستیم نظرات آنها را هم داشته باشیم که با مروری بر این آثار به سراغ گفتار کارگردانان مجموعههای «شوق پرواز»، «نبردی دیگر» و «بچههای هور» و «رقص پرواز» میرویم:
**گل پامچال و یک اثر مادرانه
اولین سریالی که به شکل مستقل درباره جنگ روی آنتن شبکه یک رفت، سریال «گل پامچال» بود. این سریال با نام ابتدایی «گل مینا» از روزهای پایانی جنگ در کلاردشت به کارگردانی محمدعلی طالبی کلید خورد؛ سریالی که تولیدش سه سال طول کشید و در نیمه دوم سال 70 در قالب 13 قسمت روی آنتن رفت. طرح اولیه این سریال برگرفته از کتاب «مادر» نوشته لیوبا ورونکوا بود و فاطمه معتمدآریا، داوود رشیدی، ستاره جعفری، کیومرث ملکمطیعی، رضا بابک، مریم حمیدی، اسماعیل گرامی، تانیا جوهری، محمود بصیری، پروین سلیمانی و مهری مهرنیا از جمله بازیگران آن بودند.
«گل پامچال» قصه دختری به نام لیلا را روایت کرد که در روز سیویک شهریور 59 و آغاز حمله عراق به ایران، زندگیاش را از دست میدهد. او برای یافتن برادرش شبیر به اهواز و بعد تهران سفر میکند. در ادامه به همراه یکی از اقوام خود عموابراهیم (داود رشیدی) به شمال میرود. کامبوزیا پرتوی نویسندگی این سریال را در کنار محمد حاتمی (مدیر تولید سریال و مدیر وقت گروه شاهد) انجام داد و محمدرضا لیقلی نیز موسیقی ماندگار آن را ساخت.
**سفر به چزابه و یادی از رسول ملاقلیپور
در ادامه ساخت آثاری که مستقیم به جنگ و یا تأثیر آن در جامعه میپرداختند، این بار زنده یاد «رسول ملاقلی پور» دریچهای جدید به فضای جبهه و جنگ باز کرد. او این بار به سراغ آدمهایی رفت که به شکل دیگری به جنگ نگاه میکردند اما درگیر این ماجرا میشوند. ملاقلیپور ساخت این فیلم ـ مجموعه را از سال 73 آغاز کرد و در نهایت در سال 76 آن را به تلویزیون و سینما سپرد. «سفر به چزابه» عنوان مجموعهای بود که بر اساس دو فیلم «سفر به چزابه» و «نجاتیافتگان» سریال داستان گروهی گردشگر بود که به مناطق جنگی میروند و هر یک از آنها از زمان جنگ داستانی در ذهن دارند.
یکی از آنها کارگردان فیلمی جنگی است که با آهنگساز فیلمش سر صحنه فیلمبرداری میرود و خود را در چزابه مییابد و با رزمندگان شهیدی که کارگردان با آنها آشنا بوده، در صحنه نبرد روبهرو میشود. آهنگساز ابتدا از محیط میهراسد اما به تدریج در حال و هوای جبهه قرار میگیرد و به حس مورد نظرش برای ساخت موسیقی فیلم جنگی میرسد.
در این میان پرستار نجاتیافتهای هم هست که به یاد داستان آخرین روزهای جنگ در یکی از درمانگاههای هلال احمر میافتد که به همراه یک مجروح قطع نخاعی راهی پشت جبهه میشود. «سفر به چزابه» علاوه بر کارگردانی موفق ملاقلیپور، با استفاده از بازیهای روان و جاافتاده بازیگران، فیلمبرداری موفق فرهاد صبا و تدوین خوب شهرزاد پویا بهره گرفته است. بازیهای درخشان حبیب دهقاننسب، مسعود کرامتی، عاطفه رضوی، فرهاد اصلانی، جمشید اسماعیلخانی و... به این سریال جسارتآمیز اعتبار دیگری بخشید.
**بهترین تابستان من و اولین پرداخت طنز جنگی
سریال «بهترین تابستان من» جزو اولین آثاری است که از دریچه طنز به دفاع مقدس میپردازد. این اثر را علی بهادری در سال 75 کارگردانی کرد و اولین سریالی است که «علی صادقی» بازیگر نام آشنای طنز در آن به ایفای نقش پرداخت. علیرضا اسحاقی، سیدجواد هاشمی، حسین خانیبیک، فاطمه طاهری، شاپور بخشایی، علی صادقی، مهدی صباغی، اسرافیل علمداری، علی جلیلیباله، محمد الهی، داریوش یاری، سیروس اعوانی، محسن پناهی، حسن روستایی، امیر محاسبتی، پروین پویا و محسن خرمدره بازیگران این مجموعه تلویزیونی هستند. این مجموعه تلویزیونی درباره یک نوجوان پرشور یزدی به نام «سعید» است که بهترین تابستان زندگیاش را در پشت جبهههای جنگ میگذراند.
**بازگشت پرستوها یک پرداخت درستی از بازگشت آزادگان
سریال «بازگشت پرستوها» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی در سالهای 75 و 76 ساخته شد و در سال 78 از شبکه دو سیما پخش شد. این مجموعه تلویزیونی اولین اثری است که مستقیم به بازگشت آزادگان میپردازد و درباره روزهای سخت اسارت رزمندگان در خاک عراق و بازگشتشان به میهن است. در سریال «بازگشت پرستوها» که بر اساس خاطرات آزادگان ساخته شده، داوود رشیدی، سیاوش طهمورث، کتایون ریاحی، رامین پرچمی، تانیا جوهری، روحانگیز مهتدی، گیتی ساعتچی، ملکه رنجبر، فرهاد محبت، عنایتالله شفیعی و بهروز شعیبی ایفای نقش کردهاند.
**سیمرغ یک پرداخت مستقیم به قهرمان جنگ
سریال «سیمرغ» با موضوع زندگی خلبانان شهید شیرودی و کشوری در سال 1375 ساخته شد و در سال 1379 روی آنتن رفت. این سریال را حسین قاسمی جامی کارگردانی کرد و محمد جوزانی در نقش شهید شیرودی، و سیدجواد هاشمی در نقش شهید کشوری و علیمحمد طالبی در نقش شهید چمران ایفای نقش کردند. این اثر که زندگی دو شهید معاصر را تصویر می کرد، با توجه به انتخاب خوب بازیگران و همچنین ساخت موسیقی خوب، مخاطبان بسیاری جذب کرد و هنوز خیلی ها آن را به یاد دارند. اما بعد از ساخت این نمونه موفق، تلویزیون تا سالها بعد دیگر به سراغ ساخت آثاری با موضوع زندگی شهدای معاصر نرفت.
**مصائب جنگ در قاب خاک سرخ
«خاک سرخ» نام یک مجموعه تلویزیونی 17 قسمتی به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا است که بارها روی آنتن تلویزیون رفت. این سریال که در ابتدا «لیلا و جنگ» نام داشت، داستانش درباره یک زندانی سیاسی به نام ایرج بود که با پیروزی انقلاب آزاد میشود. او هنگام دستگیرشدنش دخترش لیلا را گم میکند و همواره در ذهنش به دنبال او بوده است.
از سوی دیگر همزمان با شروع جنگ و عروسی لیلا در تهران، او متوجه میشود که پدر و مادر واقعیاش در خرمشهر زندگی میکنند و به دنبال آنها میرود، اما این جستوجو همزمان با ویرانی خرمشهر و مهاجرت خانواده لیلا از خرمشهر است. این سریال به قلم مسعود بهبهانینیا و تهیهکنندگی ایرج محمدی در سال 1379 ساخته شد و در دهه 1380 روی آنتن شبکه یک رفت و بعدها در شبکههای دیگر هم بازپخش شد.
پرویز پرستویی، مهتاب کرامتی، حبیب رضایی، لاله اسکندری، بهناز جعفری، محمد مختاری، حسین شیدایی و امیر آقایی بازیگران این سریال پُر مخاطب بودند. کارگردانی حاتمیکیا و نگاه خاص او به جنگ نام این سریال را در زمره سریالهای مهم و با اعتبار جنگی قرار داده است.
**در چشم باد یک الف ویژه جنگی
مجموعه تلویزیونی «در چشم باد» به تهیه کنندگی مسعود جعفریجوزانی و عباس اکبری در50 قسمت 50 دقیقهای برای پخش از شبکه اول سیما تهیه و تولید شد. فیلمنامه این سریال که در زمره سریالهای «الف» سیما به شمار میرود، توسط «مسعود جعفری جوزانی» در مدت دوسال نوشته شد.
سریال تاریخی «در چشم باد»، وقایع سیاسی و اجتماعی سه دوره از تاریخ در سالهای 1300، 1320 و 1360 را بررسی میکند که دوره اول پایان دوره قاجار و دوره پهلوی، دوره دوم جنگ جهانی دوم و دوره سوم یک دوره زمانی خاص در بعد از انقلاب اسلامی ایران را که دوره فتح خرمشهر است، در بر میگیرد. در این پروژه که «حسین علیزاده» موسیقی آن را ساخته، بازیگرانی چون، پارسا پیروزفر، اکبر عبدی، کامبیز دیرباز، سعید نیکپور، سحر جعفری جوزانی، لاله اسکندری، ستاره صفرآوه، رضا شفیعی جم، فخرالدین صدیق شریف، جهانگیر الماسی، محمود پاک نیت، محمدرضا هدایتی، هومن سیدی و… ایفای نقش کردهاند.
ساخت این سریال یکی از بزرگترین پروژههای سریالسازی در تلویزیون است که برای ساخت آن تا به حال از 480 لوکیشن استفاده شده و به بیش از 10 شهرستان و استان دیگر سفر شد. «در چشم باد» قصه زندگی خانوادهای است که رویدادها و لحظات تلخ و شیرین زندگیشان از دوره قیام میرزا کوچک جنگلی تا آزادسازی خرمشهر در آن به تصویر کشیده میشود، قصه از زمانی آغاز میشود که میرزا کوچک خان جنگلی، در گیلان اعلام جمهوری میکند و با این اقدام دوران پر حادثه تاریخ معاصر ایران آغاز میشود. پدر خانواده معروف به «ایرانی» از یاران میرزا کوچک خان جنگلی است. پس از کشته شدن میرزا، ایرانی همراه خانوادهاش به تهران کوچ میکند و با دایر کردن یک چاپخانه فعالیتهای سیاسیاش را پی میگیرد.
در این سریال 150 بازیگر در نقشهای اصلی ایفای نقش کردهاند. «سعید نیکپور» نقش «حسن ایرانی» پدر خانواده را بازی میکند. او از ابتدای سریال در قصه حضور دارد و در فاز دوم از قصه خارج میشود. ایرانی 3 پسر و یک دحتر دارد که نام یکی از پسرها «بیژن» است و نقش او را «پارسا پیروزفر» بازی میکند.
«بیژن» خلبان است و در جنگ جهانی دوم با متفقین میجنگد. او پس از جنگ دستگیر و به خارج از کشور تبعید میشود. بیژن زمان جنگ تحمیلی به ایران میآید و برای پیدا کردن پسرش مجبور میشود به جبهه برود. نقش پسر دیگر ایرانی به نام «نادر» را «کامبیز دیرباز» بازی میکند. «نادر» تاجر است و تمایل زیادی به دخالت در ماجراهای سیاسی ندارد. نقش همکار و دوست او را «رضا شفیعیجم» بازی میکند. اسد پسر کوچکتر خانواده «مهدی کاسه ساز» در حمله هوایی متفقین به نیروی دریایی بندر پهلوی به همراه ید الله بایندر شهید میشود. فاطمه دختر ایرانی «گلاره عباسی» با محمود دژگیر «محمد رضا هدایتی» ازدواج میکند.
** شهید بابایی در قابِ «شوقپرواز»
«شوق پرواز» داستان زندگی خلبان شهید عباس بابایی است. این سریال از شهریور ماه سال 1390 تا بهمن همان سال و در قالب 24 قسمت به روی آنتن رفت. کارگردان این مجموعه بر عهده یدالله صمدی بود. بازی شخصیت سرلشکر خلبان بابایی را شهاب حسینی برعهده داشت. مرحله پیشتولید سریال از سال 1376 آغاز شد و بخشهایی از فیلم که مربوط به دوران کودکی سرهنگ شهید بابایی در شهر قزوین بود هم فیلمبرداری شد.
کارگردانی سریال در این دوره برعهده حسین قاسمی جامی و نویسندگی 3 تن از نویسندگان ارتش گذاشته شده بود که به علت اختلاف نظرهای بوجود آمده بین عوامل تولید در همین ابتدا متوقف شد. ولی پس از وقفهای 10 ساله مجدداً از 1386 کلید خورد. در این دوره نویسندگی فیلمنامه کار مشترک ارتش، بنیاد امور ایثارگران و جانبازان و خانواده عباس بابایی بود. با ورود یدالله صمدی به عنوان کارگردان، تصویربرداری سریال از خرداد 1388 آغاز شد.
مرحوم ملیحه حکمت، همسر عباس بابایی با دیدن فیلم «دلشکسته» تحت تاثیر بازی شهاب حسینی قرار گرفت و وی را برای ایفای نقش همسرش در سریال پیشنهاد داد که با موافقت سایر عوامل تهیه روبرو شد. شهاب حسینی، شهرام حقیقت دوستف افسانه بایگان، الهام حمیدی، اکبر عبدی، فرهاد قائمیان، عبدالرضا اکبری، عباس امیری، مهران رجبی، مینا جعفرزاده، مهدی فقیه، اتابک نادری، محسن افشانی، آنا برزینا، زهره حمیدی، بهزاد رحیم خانیف سیدعلی صالحی، کوروش تهامی، مختار سایقی، حسن جوهرچی، حسین بابایی، سلما بابایی، ستاره اسکندری و اکرم محمدی بازیگران این مجموعه بودند.
** سریال نبردی دیگر
سریال «نبردی دیگر» در سال 1373 و مدتی پس از آمدن آزادگان سرافراز به میهن روی آنتن شبکه یک سیما رفت. این سریال براساس طرح آمادهای به قلم کاویانی در گروه جنگ شبکه یک ساخته شد و چهارشنبهها نیز از این شبکه روی آنتن رفت. سریالی که در زمان پخش خود، خیابانها را اصطلاحاً خلوت میکرد و خیلیها منتظر بودند ببینند بالاخره سرنوشت حاج رسول رستگاری قهرمان سریال چه میشود.
عبدالله باکیده کارگردان این سریال 13 قسمتی بود و بازیگرانی چون اکبر سنگی، غلامرضا علیاکبری، شاهد احمدلو، حسین خانیبیک و مهدی فقیه و... در آن ایفای نقش کردند. مشعل یکی از افسران استخبارات عراق است که به اردوگاه مفقودان میآید تا حاجرسول رستگاری را پیدا کند.
حاجرسول فرماندهای ایرانی است که در عملیات چزابه نصف صورت مشعل را با آرپیجی سوزانده است و او حالا در پی انتقام است. «نبردی دیگر» در زمان پخش خود به دلیل مستند بودن داستان سریال که بر اساس چندین کتاب، خاطره و گفتوگوی حضوری و تلفنی نگاشته شده بود، مورد توجه قرار گرفت.
** بچههای هور
سریال «بچههای هور» ساخته دیگر عبدالله باکیده درباره جوانی به نام هاشم است که با قایقش در این منطقه به جابهجایی مسافر مشغول است، او با مردی به نام خالد مواجه میشود که قاتل پدرش است. همه نگران قتل خالد هستند. او به دلیل تعهدی که داده، قرار است تا پس از ازدواج خواهرش (عبیر) با برادر مقتول (سبحان)، دهکده را ترک کند. قرار است تا روز عروسی، هیچ گلوله ای شلیک نشود اما در روز عروسی با آغاز جنگ ایران و عراق ، هزاران گلوله شلیک میشود. داوود رشیدی، حمیرا ریاضی، افسون افشار، مینا نوروزی، مریم صباغیان، علی اوسیوند، فریده دریامجد، حامد کلاهداری، صابر ابر، نیلوفر هوشمند، مینا نوروزیفر، اصغر نقیزاده و علی سلیمانی بازیگران این سریالاند.
** رقص پرواز
مجموعه «رقص پرواز» روایتگر داستان زندگی دکتر یاوری با بازی مهدی هاشمی جراح متخصص است که در زمان جنگ تحمیلی از آمریکا به ایران بازگشته و برای انجام یک عمل جراحی مجبور می شود به اهواز سفر کند. همزمان ملیحه با بازی لاله اسکندری که دانشجوی پزشکی است، برای یافتن نامزد خود دکتر وحید مولایی (شهاب حسینی) ناخواسته با دکتر یاوری همراه میشود.
ورود آن دو به اهواز مصادف با بمباران شهر توسط دشمن است. ملیحه در پی یافتن وحید، بیمارستان ها را یک به یک می گردد. دکتر یاوری، وحید مولایی را مییابد اما برای خبر دادن به ملیحه مردد است و.... . «رقص پرواز» که با مضمون جنگی و نگاه مستقیم به حضور پزشکان در جنگ توسط احمد مرادپور ساخته شد، پخشاش به سال 1386 موکول میشود؛ آن هم در دهه فجر آن سال، با این حال زمان پخش دیرهنگام سبب نشد که منتقدان از تحسین این سریال چشمپوشی کنند.
محمدرضا تختکشیان تهیهکننده این سریال بود که فیلمنامه آن را علیرضا طالبزاده نوشته بود. فخرالدین صدیق شریف در نقش دکتر احمد مولایی، سیروس گرجستانی (عمو یخی)، اصغر نقی زاده (محمود عروس)، امیرحسین صدیق (یوسف)، بیوک میرزایی (پدر ملیحه)، آفرین عبیسی (مادر وحید)، ناصر ایزدفر (مدیر هتل) و محمود مقامی در نقش خلبان دیگر بازیگران اصلی این مینی سریال هستند. این سریال در گروه حماسه و دفاع در هفت قسمت 50 دقیقهای ساخته شده است.
احمد مرادپور کارگردان این سریال تلویزیونی که کمتر از فیلمسازان دیگر امروز نام او را به عنوان سازنده سریال یا فیلمی میشنویم و خیلی هم اهل گفتگو نیست. کارگردان مجموعه «رقص پرواز» به خبرنگار فرهنگی تسنیم، گفت:
"امروز در فضای روز کشور این ضرورت وجود دارد درباره معرفت، اخلاق، فرهنگ و فداکاری و انسانیت بیشتر حرف بزنیم. چون این موارد در زندگی ما فراموش شده و طبیعی است از آن فرهنگ اولیه با انقلاب که باعث رشد همهگیر و فراگیر بسیاری شده و آرام آرام از جامعه رخت بربسته است. شاید تلنگری باشد برای برگرداندن به جایی که تعلق دارد؛ این روزها روزهای ما نیست و ملت ما آن روزها را فراموش کردهاند. شاید بدسرپرستیها و فردطلبیها آفتهای این روزگار ماست؛ به گونهای که نمیتوانیم بحرانهای امروز را هم تاب بیاوریم.
امروز تلویزیون ما با مشکلات عدیده مالی دست و پنجه نرم میکند اما با اولویتگذاری میتواند در این شرایط هم مدیریت درستی داشته باشد. چرا باید این همه کار آپارتمانی و آثاری ساخته شود که بین دیدن یا ندیدن آن برای مخاطب هیچ تأثیری ایجاد نمیکند و اصلاً برای مخاطب هیچ بار محتوایی ندارد؟ اما کار فاخر و ماندگار دفاعمقدسی جای خودش را به سطحینگریهای دفاعمقدسی بدهد. اینکه داستان ملودرامی ساخته شود و در حاشیه آن یک نگاهی به جبهه و جنگ هم بشود، تلویزیون باید فراتر از اینها گام بردارد تا به روزهای موفقیتآمیز سریالسازی جنگی خودش برگردد."
**در طی سالهای پس از دوران دفاع مقدس سریالهای دیگری نیز با مضمون دفاع مقدس ساخته شدند که به دلیل پرداخت ضعیف متأسفانه در زمان پخش هم موفق به جذب مخاطب نشدند و هیچ وقت در خاطره بینندگان باقی نماندند.
پروژههایی مثل شهید صیاد شیرازی، شهید باکری و برخی از شهدا و اتفاقات دیگر دفاعمقدس که هر باره در خبرهایشان میآید و برخی از این کارها هنوز در تحقیق و نگارشاند، چه زمانی راه میافتند؟ موضوع مهمتری از حفظ و تمامیت ارضی کشور وجود دارد؟ در حالی که برخی از سازندگان این آثار گلایه دارند که توسط پشتیبان و دستاندکاران مربوطه، حمایت نمیشوند، هنوز اصرار داریم از تاریخ قاجاریه کارهایی بسازیم.
روایت آن تاریخ تمامی ندارد؛ بودجه و امکانات برای ساخت این کارها بسیج میشود اما معرفی شهداء هنوز زمین مانده! آنقدر فیلمسازان جنگی برای ساختن اثرشان بارها به سختی کار را به سرانجام رساندهاند که گهگاه ترجیح میدهند یا کار نکنند و یا به سراغ این کارها نروند. اتفاقی که برای یدالله صمدی در جریان ساخت سریال "شوق پرواز" افتاد و یا فیلمسازانی مثل "احمد مرادپور" که در خیبر، حصر آبادان و عملیات رمضان و والفجر و خیلی از اتفاقات دیگر جنگ را فیلمبرداری و عکاسی کردهاند، اما این روزها نمیخواهند حتی گفتوگو کنند.
بارها مدیران تلویزیون به کمکاری، غفلت و کوتاهی اشاره کردهاند. چه آن فیلمسازی که به ساخت چند اثر آپارتمانی کلیشهای و تکراری بسنده میکند چه آن نویسندهای که امروز را به دیروز ترجیح میدهد، چه آن تهیهکنندهای که فقط ادعایِ رزمندگی دارد و از این راه برای منافع شخصیاش بهره میبرد و چه آن مدیر و مدیرانی که برای ساکتکردن عدهای چفیه گردن میکنند و فریاد میزنند ما حافظ ارزشهای دفاعِ مقدسیم اما امسال میرود و سال دیگری میآید و باز هم خبری نمیشود.
وقتی بازیگری از بیتوجهی نسبت به امکانات جنگی و قابل استفاده در ساخت کارهای نظامی و دفاعمقدسی گلایه میکند یا نویسنده و کارگردانی مثل احمد مرادپور از در اختیار قرار گرفتن اسلحه و چند وسیله کاری در ساخت کار دفاعمقدسی ناراحتند. همه گویای این است پشتیبانان این عرصه، بیشتر از عمل به دنبال خودنماییاند. یا مثلِ برخی از مدیران و مسئولین، نمایش دروغین و کار تبلیغاتیاند.
هرچند غریبواقع شدنِ عرصه دفاعمقدس با آن همه شاخصه ارزشمند در تلویزیون و سینما به ضررِ نسل جدید تمام میشود اما آن رشادتهای بزرگمردان تاریخ که جان بر کف گذاشتند و نامشان را در تاریخ ثبت کردند، کم نمیکند. اما این واقعه بزرگ تاریخی به تکرار و یادآوری نیاز دارد.تکراری که نسل جوان هم بدانند در آن مقطع تاریخی چه اتفاقاتی در جبهه میافتاد.
رسانهملی وظیفه فرهنگسازیهای باشکوه و مؤثر در جلوگیری از اتفاقات ضدفرهنگی غربیها را برعهده دارد. هنوز در سریال یا فیلمی آنقدر مؤثر و عمیق نپرداختیم و نگفتیم و نشان ندادیم که جوان امروز متوجه شود که چرا به دفاع ما میگویند "مقدس" و یا در خرمشهر چه اتفاقاتی افتاده که توانستیم این شهرِ ارزشمند و موقعیتِ بکر را از دست بیگانگان دربیاوریم؟
فیلمسازان گرانسنگی در این حوزه کارهایی را ساختهاند که هنوز ماندگارند اما چرا به جای تکرار مکررات دوباره دست به کار نمیشویم کاری جدید و اتفاقی جدید را خلق کنیم؟ تلویزیون اگرچه تک و توک سریالی را به این ایام میرساند که در چند سال اخیر خبری نیست؛ متأسفانه در این سالها فقط به ساختِ یکسری کارهای زودبازده و کمدردسر بسنده کردهایم و فیلمسازان کاربلد و ذائقه و سلیقه هوشمندانه مخاطب را به سمتی دیگر سوق دادهایم.
اگر نگاهی به دوروبرمان کنیم این سؤال را برایمان بوجود میآید چرا کارهای فاخر تعدادشان به انگشتانِ دست رسیده؟ در صورتیکه دفاعمقدس و خیلی از اتفاقات دیگر مذهبی و دینی ما هزاران درس و آموزه ناب در دورنشان نهفته است. استفاده فرهنگی و هنری از این دریای بیکران معرفت حتماً برای اصلاح سبک زندگی جامعه نیازمند این آموزههاییم.
بسیاری از فیلمسازان قدیمی ما مثل "مرادپور" نمیخواهند حرف بزنند چون این سالها فقط حرف زدهاند و حرف شنیدهاند؛ اما در مرحله و اجرا چیزی ندیدهاند. بازیگری مثل "بهمن دان" میگفت دوست دارد از عملکرد نیروی دریایی ارتش در دوران دفاعمقدس کاری بسازد اما در رفت و آمدهای بسیار به نتیجه قابل قبولی نرسید. چرا به جای این همه کارِ نه چندان موفقی که میآیند و میروند اتفاقی هم نمیافتد، به سراغ این دست کارها نمیرویم.
رئیس سابق صداوسیما و برخی از مسئولین دیگر بارها به این نکته اعتراف کردهاند در حوزه کارهای دفاعمقدسی و معرفی شهدا و سبک زندگی ارزشمندشان کمکاری کردهاند؛ این در حالی است که کاربلدهای این عرصه و سینماگرها و هنرمندان متعهد، حرفهای و کاربلد در انتظار دعوت و همکاری مسئولان برای تولید آثار خوب دفاعمقدساند.
انتهای پیام/