محجور ماندن هرچه بیشتر صنایع دستی در سایه نبود سیاستهای حمایتی دولت
یک هنرمند صنایع دستی ضمن بیان علل عدم توسعه و رونق بازار فروش صنایع دستی در کشور، نبود سیاستهای حمایتی و عدم نگاه ایجابی به این حوزه را علت محجور ماندن هرچه بیشتر آن در امر ارزآوری، افزایـش تولید و درآمد ملی دانست.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ پایه ماشه یکی از انواع رشتههای صنایع دستی در ایران است که در حقیقت وام گرفته از واژهای فرانسوی و مصداق لغوی آن "کاغذ فشرده شده" است. خاستگاه این هنر قدیمی کشورهای شرق آسیا بوده است و در قرن 15 میلادی با ورود این هنر به اروپا، برای ساخت مجسمههای کوچک مذهبی استفاده میشده است. فرانسویها اولین مردمانی بودند که توانستند شکل تازهای به پاپیه ماشه بدهند و آن را بهصورت تجاری فرآوری کنند.
در ایران این هنر که در روزگار صفویان گسترده بسیاری پیدا کرد، قدمتی بالغ بر 400 سال دارد. بعد از آن هنرمندان ایرانی با ابداع روشهای جدیدی روح تازهای در این رشته دمیده و هنر ایرانی را با ساخت آثاری چون قلمدان، قاب آئینه، جلدهای روغنی، رحل قرآن و دیگر اشیایی که در صنایع دستی ایران به هنر «لاکی» معروف هستند، به رخ جهانیان کشیدند، بنابراین قزوین را میتوان خاستگاه اصلی هنر لاکی نامید که در آینده در اصفهان نیز گسترش یافت.
در این دوره هنرمندان و نگارگران با نقش مجالس شکار و رزم و تذهیب با خطوط اسلیمی و ختایی آثار ساختهشده با هنر لاکی را زینت میبخشیدند. بعدها در دوران زند و قاجار نیز این هنر بسیار مورد توجه هنرمندان ایرانی قرار گرفت و آثار بسیار زیبایی از آن دوران به یادگار مانده است.
راحله نامداری استاد کار رشته پایه ماشه که در شهر اصفهان به مدت 18 سال در این رشته به هنروری و تراوش زیبایی پرداخته، این هنر را از پدر و پدر وی از ابوی خود به عاریه گرفته است.
این هنرمند صنایع دستی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم، ضمن بیان تاریخچه مختصری از رشته متبوع خود در ادامه به بیان دغدغهها، موانع و بیمهریهای موجود در این حوزه میپردازد و ضمن ابراز نگرانی بابت عدم تضمین مالی در زمان بازنشستگی خود، از وعدههای تحقق نیافته و عدم نگاه ایجابی به این حوزه توسط وزارت میراث فرهنگی گلایه کرد.
وی ضمن اشاره به این موضوع که صنایع دستی ایران کشور ایران علیرغم برخورداری از رشتههای متنوع و اصیل فرهنگی هیچ جایگاهی در ارزآوری و چرخش سود در امر اقتصاد در قیاس با سایر کشورها ندارد، گفت: کم رونق شدن کیفیت آثار هنری، عدم ثبات شغلی، رکود بازار و از دست رفتن جایگاه هنر در اقتصاد کشور را میتوان از علل عدم توسعه این صنعت درآمدزا در کشور دانست.
این هنرمند صنایع دستی عدم بستهبندی مناسب که بعضاً هزینه آن از تولید یک محصول صنایع دستی بیشتر است، مواد اولیه گران و بیکیفیت، نبود سیاستهای حمایتی و هزینههای بالای تولید نظیر اجارهبها را گوشهای مشکلات دستوپا گیر هنرمندان و صنعتگران دانست که همواره موجب محجور ماندن هرچه بیشتر این حوزه در کشور شده است.
نزدیک به 9 سال است که نتواستم تحت پوشش بیمه قرار بگیرم
نامداری با بیان اینکه از سال 1392 به دلیل عدم پرداخت دو قسط از بیمه خویشفرما خود، از شمولیت بیمه تأمین اجتماعی خارج شده است، بیان کرد: به دلیل وجود مشکلات متعدد و عدم تأمین بودجه از منابع مالی از سال 92 تا کنون علیرغم مطالبه و تقاضای درخواستهای مکرر جهت عضویت در بیمه، تاکنون موفق به دریافت معافیت بیمه تأمین اجتماعی نشدهام.
این استادکار پایه ماشه با اشاره به این موضوع که به منظور اجرای قانون سال 1388 مجلس شورای اسلامی مبنی بر تصویب بیمه قالیبافان و صنعتگران صنایعدستی شناسهدار که مطابق با آن دولت باید در مقام کارفرمای صنعتگران منفرد، مشمولان این طرح را نیز بیمه کند، در یکی و دو سال اخیر بازدیدهای دورهای و میدانی از کارگاههای صنایع دستی در دستور کار وزارتخانه میراث فرهنگی قرار گرفته است، تصریح کرد: این بازدیدها به منظور راستیآزمایی و صلاحیت هنرمندان صنایع دستی جهت اعطای بیمه تأمین اجتماعی است.
وی ادامه داد: در همین راستا و بنا به درخواستهای مکرر، تا کنون وزارت میراث فرهنگی در دو مرتبه از کارگاهی که در آن با چند هنرور دیگر مشغول به کار هستند بازدید کردهاند؛ علاوه بر آن بنا به رویه قانونی موجود مبتنی بر داشتن گواهی مهارت فنی از سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور در دو سال گذشته با مراجعه به این سازمان و تقاضای پوشش بیمهای برای خود، متأسفانه تا کنون موفق به اخذ آن نشدهام.
عدم همپوشانی مقوله گردشگری و صنایع دستی
این هنرمند صنایع دستی در ادامه صحبتهای خود از عدم نگاه دغدغهمندی مسئولان ذیربط بر حوزه صنایع دستی سخن گفت و اظهار کرد: گرچه حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در تحت لوای یک وزارتخانه مشغول به فعالیت و نقشپردازی هستند، اما به هیچ عنوان این سه حوزه در جهت تعالی و رشد هر کدام که به نوعی مکمل و هم پوشاننده هم هستند، ایفای نقش نمیکنند.
مطابق با صحبتهای نامداری، یکی از مصادیق عدم همپوشانی حوزه گردشگری و صنایع دستی میتوان به این مورد اشاره کرد که زمانی که تورهای گردشگران داخلی و خارجی وارد اصفهان میشوند، تنها به بازدید و تماشای چند مکان دیدنی و تاریخی از این شهر اکتفا میکنند و در نهایت برای معرفی صنایع دستی اصفهان تنها به تماشای میدان امام این شهر که در آن بازاری برای نمایش و عرضه محصولات صنایع دستی است هدایت میشوند.
این استادکار پایه ماشه این موضوع در حالی دانست که اگر گردشگران به منظور شناخت هنر اصیل شهر مقصد سفر خود، به کارگاههای فعال صنایع دستی موجود در سطح شهرهای توریستی هدایت شوند، علاوه بر شناخت استادانکاران و هنرمندان حرفهای هر حوزه و ایجاد بازار فروش، متوجه تفاوت و تمایز کار اصیل صنایع دستی با محصول بیکیفیت و به نوعی تقلبی میشوند. به علاوه تحقق این امر موجب ایجاد ترغیب و علاقهمندی جوانان و کودکان جهت فعالیت و هنروری در این حوزهها خواهد شد و به نوعی رشتههای صنایع دستی که به دلیل وجود عوامل دافع و سنگاندازیها موجود، به دست فراموشی سپرده میشود، حفظ میشود.
بازارچههای صنایع دستی محل جولان محصولات بیکیفیت و ارزان شده است
وی موضوع قابل تأمل و مهمی دیگر در راستای عدم ترویج و شناخت بیشتر صنایع دستی کشور را برگزاری بازارچههایی که هیچگونه ظهور و بروزی در جهت نمایش اصیل صنایع دستی کشور ندارد، عنوان کرد و گفت: بازارچههای صنایع دستی و سنتی متأسفانه مملو از محصولات ارزانقیمت و زیورآلاتی شدهاند که هیچ مفهومی از صنایع دستی و سنتی را به مخاطبان القا نمیکند. این محصولات که معمولاً حاصل کار لیزر و سی ان سی بوده، جای صنایع دستی باکیفیت و شناسنامهدار اصیل را گرفته است.
این هنرمند صنایع دستی همچنین با اشاره به این مطلب که تا دوره نهم دولت شرکت در نمایشگاه صنایع دستی تهران که هر ساله در محل دائمی نمایشگاه تهران برگزار میشود، غرفه و اسکان رایگان در اختیار هنرمندان و صنعتگران این حوزه قرار میگرفت، یادآور شد: علاوه بر آن هر سال هنرمندی را به عنوان هنرمند شاخص و حرفهای معرفی میکردند که این امر تأثیر بسزایی در ترویج کار وی و ایجاد بازار رقابتی بین فعالان این حوزه و در نهایت افزایش کیفیت و کمیت محصولات و تولیدات میشد.
نامداری همچنین در پایان صحبتهای خود خاطرنشان کرد: متأسفانه در طول چند سال گذشته شرکت در این نمایشگاه منوط به پرداخت اجارهبها غرفه و هزینههای سنگین اسکان توسط شرکتکنندهها شده است، که همین امر موجب مهجور ماندن هنرمندان و صنعتگران بسیاری میشود که شاید در فعالیت خود به مراتب حرفهایتر و شناختهتر باشند، اما به دلیل کمبود منابع مالی از شرکت در این نمایشگاه جا بمانند و در نهایت مخاطبان از شناخت و خرید محصولات این فعالان بیبهره شوند.