۲۲ سال بعد از اولین تحقیر صهیونیستها در جنوب لبنان؛ از دستاوردهای حزبالله تا ورود به مرحله زوال اسرائیل
رژیم صهیونیستی بعد از گذشت ۲۲ سال از اولین شکست مفتضحانه خود مقابل حزبالله اکنون در مرحلهای قرار گرفته که تا پایان موجودیت خود تنها یک جنگ دیگر با مقاومت فاصله دارد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، بعد از گذشت 22 سال از اولین پیروزی رسمی مقاومت لبنان مقابل ارتش پرمدعای رژیم صهیونیستی، اکنون حزبالله در نقطهای قرار گرفته که دشمنان چه در سطح سیاسی و چه نظامی قدرت رویارویی با آن را ندارند.
اولین باری که مقاومت، اسرائیل را به معنای واقعی تحقیر کرد
25 مه سال 2000 بود که حزبالله موفق به اخراج اشغالگران صهیونیست از جنوب لبنان شد؛ روزی که اسرائیل به معنای واقعی در برابر نه یک کشور بلکه یک گروه مردمی تحقیر شد و اعراب جان تازهای برای مقاومت در برابر اشغالگران گرفتند. این روز در لبنان به نام عید مقاومت نامگذاری شده و مردم همه ساله در چنین تاریخی جشن برگزار میکنند.
حمله رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 1982 اگرچه نیروهای سازمان آزادیبخش فلسطین را وادار به خروج از لبنان و انتقال به کشورهای دیگر همچون تونس کرد اما عاملی برای ایجاد وحدت بین لبنانیهایی شد که با وجود اختلاف نظرهای فراوان، همگی بر سر بیرون راندن اشغالگران صهیونیست با یکدیگر به اتفاق نظر رسیدند و هرکدام در حد توان و امکانات خود در این مسیر تلاش کردند.
خروج اسرائیل از بیروت و سپس عقب نشینی به آن سوی رودخانه لیطانی در سال 1985 اولین نتیجه مقاومت مردمی بود که در دو سال اول اشغالگری به شکل تدریجی شکل گرفت تا در سال 1985 رسما تحت عنوان «حزب الله» اعلام وجود کند.
عملیاتهای پی در پی مقاومت در این دوره طبق راهبرد تعیین شده و برنامهریزی دقیق حالت تصاعدی به خود گرفت تا جایی که رژیم صهیونیستی را وادار کرد برای در امان ماندن از خسارتهای همه روزه در لبنان، کم کم به فکر خروج از جنوب این کشور و واگذاری آن به مزدوران داخلی بیفتد. اما این بار خروج از لبنان طبق برنامه سران رژیم صهیونیستی مانند تجربههای قبلی در خروج از صحرای سینا و نیز خروج از خاک لبنان در سال 1978 انجام نگرفت. رژیم صهیونیستی که همچنان به فکر امتیازگیری از لبنان بود تلاش کرد تا خود را در عرصه رسانهای و دیپلماتیک به عنوان طرف پیروز که از روی مصالح راهبردی امنیتی و سیاسی دست به عقب نشینی و خروج مرحلهبندی شده میزند، معرفی کند؛ اما مقاومت نقش صهیونیستها را نقش بر آب کرد و اشغالگران شبانه از جنوب لبنان گریختند.
فشارهای نظامی که رژیم صهیونیستی در جبهههای جنگ متحمل شد و همچنین نارضایتی افکار عمومی اسرائیل از ادامه جنگ در جنوب لبنان از یکطرف و افزایش مشروعیت بینالمللی و منطقهای حزبالله از سوی دیگر، کابینه رژیم اشغالگر قدس را مجبور کرد که در 6 مارس 2000 رسماً طرح عقبنشینی ارتش رژیم صهیونیستی را از جنوب لبنان تصویب کند. متعاقباً در آوریل 2000 ایهودباراک، نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی طی نامهای به کوفی عنان، دبیرکل سازمان ملل متحد اعلام کرد که ارتش رژیم صهیونیستی در 7 ژوئیه سال 2000 به صورت یکجانبه اقدام به ترک خاک لبنان خواهد کرد. اما با افزایش حملات مقاومت اسلامی و نیروهای مردمی علیه مواضع ارتش رژیم صهیونیستی، خروج نیروهای صهیونیستی 45 روز زودتر از موعد مقرر انجام پذیرفت.
بارزترین دستاوردهای مقاومت در آزادسازی جنوب لبنان
اما پیروزی حزب الله در سال 2000 پایان تحقیر اسرائیل نبود و این رژیم تحت حمایت آمریکا و اروپا و برخی کشورهای عربی همچون عربستان سعودی برای جبران شکست اول، مجددا در جولای 2006 به لبنان لشکر کشید تا یک شکست مفتضحانهتر برای خود رقم بزند. فرار خفت بار ارتش رژیم صهیونیستی برای دومین بار از لبنان در جنگی که 33 روز طول کشید سرآغاز تغییر معادلات درگیری میان مقاومت و اسرائیل در زمین و دریا و هوا بود؛ معادلاتی که موجب شده صهیونیستها از آن زمان تاکنون جرات نزدیک شدن به مرزهای لبنان را نداشته باشند.
اما برجستهترین دستاوردهای حزبالله در آزادسازی جنوب لبنان از شر اشغالگران در سال 2000 را میتوان به شکل زیر مورد ارزیابی قرار داد:
-فروپاشی اسطوره «ارتش شکست ناپذیر» اسرائیل: هنوز بعد از گذشت 22 سال ، فرماندهان و سران وقت رژیم صهیونیستی که تصمیم عقب نشینی را اتخاذ کردند از آن به عنوان یک شکست بزرگ و ناامید کننده یاد میکنند. اما این شکست برای ارتش رژیم صهیونیستی، یک پیروزی بزرگ برای حزب الله لبنان به صورت خاص و محور مقاومت در منطقه به صورت عام بوده است، چرا که مهمترین دستاورد آن علاوه بر عقب راندن صهیونیستها از اراضی یک کشور عربی که در نوع خود بی سابقه بود، شکستن اسطورهای به نام ارتش شکست ناپذیر رژیم صهیونیستی به شمار میرود؛ تصویری که صهیونیستها با استفاده از ابزارهای رسانهای خود به خوبی آن را به خورد افکار عمومی در جهان به ویژه در جهان عرب داده بودند تا انگیزه اعراب برای هر گونه مقابله با ارتش صهیونیستی را از بین ببرند.
- -تثبیت جایگاه حزب الله در داخل لبنان: پیروزی حزب الله در جنوب لبنان باعث شد تا حتی برخی از مخالفان، حمایت خود را از این حزب در کشور نشان دهند؛ همان طور که میبینیم بسیاری از اقشار جامعه لبنان حتی با تضادهای فکری و فرهنگی و عقیدتی که با حزب الله لبنان دارند از سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله حمایت میکنند و رزمندگان حزب الله را عامل آزاد سازی کشور در برابر دشمن صهیونیستی میدانند.
-مرحله بعد از آزادسازی جنوب توسط مقاومت یک نقطه عطف در تاریخ لبنان و مقاومت آن محسوب میشود. بعد از این پیروزی، حزبالله رسما در عرصه جهانی و منطقهای معرفی شده و توانست جایگاه خود را آنگونه که شایسته است در داخل لبنان پیدا کند. علاوه بر مردمی که مقاومت را بزرگترین حامی خود در برابر خطرات حاکمیتی میدیدند، مقامات لبنان نیز که اغلب وابسته به آمریکا بودند مجبور شدند موجودیت مقاومت را در ساختار لبنان بپذیرند. بعد از این مرحله بود که حزبالله رسما جای پای خود را در عرصه سیاسی لبنان تثبیت کرد و در دولتها و پارلمانهای متعددی که از سال 2000 تاکنون در لبنان شکل گرفته علیرغم همه توطئههای محور وابسته به آمریکا، همواره وزنه سنگینی در حوزه سیاسی لبنان داشته است.
همین مسئله موجب شده تا تلاش دشمنان مقاومت برای خلع سلاح حزبالله از دو دهه گذشته به ثمر ننشیند و لبنانیها سلاح مقاومت را سلاحی مشروع میدانند که ثابت کرده تنها در برابر دشمنان خارجی و برای دفاع از حاکمیت لبنان مورد استفاده قرار میگیرد.
– تغییر قواعد درگیری و توازن قوا: بعد از فرار صهیونیستها از جنوب لبنان، قوانین درگیری در منطقه میان محور مقاومت و رژیم صهیونیستی و به صورت کلی توازن قوا تغییر کرد. دیگر دست برتر با صهیونیستها نبود. حزب الله لبنان بعد از این پیروزی، از لاک دفاعی خود بیرون آمده و وارد فاز هجومی و تهدید شده است. با بررسی سخنرانیهای سید حسن نصرالله و تهدیداتی که با اشاره به قدرت نظامی و به ویژه موشکی این حزب علیه تل آویو مطرح میکند میتوان به میزان اعتماد به نفس رزمندگان حزب الله و ورود به مرحله هجومی از سال 2000 تاکنون پی برد.
- -پیروزی گزینه مقاومت در برابر مذاکره: حزب الله لبنان این دستاورد نظامی خود را بدون کوچکترین گفتگو و مذاکرهای با دشمن صهیونیستی محقق کرد؛ مسألهای که سران سازشکار جهان عرب و فلسطین و کسانی که همواره دم از مذاکره با دشمن میزنند باید به آن توجه کنند.
-تکثیر الگوی حزب الله در فلسطین: شاید یکی از مهمترین دستاوردهای زودهنگام پیروزی مقاومت لبنان در سال 2000 میلادی مقابل دشمن اشغالگر٬ ظهور «انتفاضه اقصی» (انتفاضه دوم فلسطینیان) بود که بیش از 5 سال ادامه داشت و در این مدت فلسطینیها وارد عمق مقابله و جنگ با دشمن صهیونیستی شدند تا اینکه شکست خفتبار جنگ 2005 غزه را به اشغالگران تحمیل کردند.
اما مهمترین شاخصه الگوگیری مقاومت فلسطین از مقاومت لبنان، در نبرد شمشیر قدس در مه سال 2021 میان فلسطینیان و صهیونیستها در اراضی اشغالی دیده میشود که مهمترین نقطه عطف تغییر توازن قوا به نفع مقاومت فلسطین به شمار میرود. در این جنگ گروههای فلسطینی با تکیه بر توان داخلی و رزمندگان خود برای نخستینبار تصمیمگیرنده جنگ بودند و در نهایت خودشان سرنوشت آن را رقم زدند.
هراس اشغالگران از قدرت نظامی حزبالله
در مرحله فعلی حزبالله لبنان به عنوان یک مولفه سیاسی تاثیرگذار در این کشور و بخش جدایی ناپذیر آن یک قدرت نظامی بزرگی است که صهیونیستها اعتراف میکنند بیش از 150 هزار فروند موشک دقیق در اختیار دارد.
این درحالی است که سید حسن نصرالله در یکی از سخنرانیهای خود طی یک سال گذشته در پیامی قاطع خطاب به دشمن صهیونیستی تاکید کرد که تعداد موشکهای دقیق مقاومت نسبت به سال گذشته دو برابر شده و مقاومت میتواند هر منطقهای را در سراسر فلسطین اشغالی مورد هدف قرار دهد.
نشانهها و اظهارات پرشماری وجود دارد که بیانگر پذیرش قدرت موشکی حزبالله از سوی رژیم صهیونیستی است، اما بهنظر آنچه که «عاموس یادلین» رئیس پیشین شعبه اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی مطرح کرده، نظری راهبردیتر و حساسیتبرانگیزتر برای اسرائیل است: «تعداد موشکهای حزبالله مهم نیست، مهم این است که حزبالله دائما در حال بهبود دقت موشکهای دوربرد خود بوده و توانایی آنها را در حمل کلاهکها افزایش میدهد. چنین موشکهایی میتوانند مراکز جمعیتی و تاسیسات استراتژیک اسرائیل را هدف قرار دهند.»
علاوه بر موشکهای دقیق، پیشرفت چشمگیر حزبالله در زمینه پهپادی نیز مسئلهای است که تاثیر بالایی در قواعد درگیری در جنگ احتمالی آینده خواهد داشت و یکی از مهمترین سلاحهای حزب الله در تقابل با اشغالگران محسوب میشود. مرکز مطالعات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی «آلما» در دسامبر 2021 با انتشار گزارشی اعلام کرد، حزبالله در راستای تقویت ناوگان پهپادی خود تلاش میکند و شمار پهپادهای آن تاکنون به 2 هزار فروند میرسد که اغلب آنها توسط خود حزبالله ساخته شدهاند.
شاخصهای بازدارندگی حزبالله از 2 دهه گذشته
از آن گذشته شاخصهای بازدارندگی حزبالله از دو دهه گذشته کاملا بارز بوده و خود صهیونیستها نیز به آن اعتراف میکنند:
– توان تهدید؛ حزبالله به دلیل توان فنی و تسلیحاتی خود همراه با مولفههایی دیگری چون مجاورت جغرافیایی، از قدرت مورد نیاز برای طرح تهدید علیه اسرائیل برخوردار است. تجارب تاکتیکی ناشی از جنگهای قبلی و نیز حضور در جنگ مقابل تروریسم در سوریه، همچون مهارتهای تهاجمی، جنگ شهری و مدیریت عملیاتهای گسترده وقتی به توان فنی و تسلیحاتی افزوده شود، بر توان تهدید حزبالله میافزاید.
– معتبرسازی تهدید؛ تهدیدات حزبالله همچون طرح راهبرد عملیاتی در شمال فلسطین اشغالی و هدفگیری مخازن گاز آمونیاک واقع در شهر حیفا در سرزمینهای اشغالی، کاملا برای اسرائیل معتبر محسوب میشوند و بر همین اساس این رژیم با اتخاذ تدابیری همچون آمادگی و سازماندهی نظامی و امنیتی در مناطق شمالی و یا جابجایی مخازن آمونیاک، سعی در برطرف کردن این تهدیدات داشته است.
– ارتباط و انتقال پیام بازدارنده؛ حزبالله همچنان از مهمترین کانالش یعنی شخص سیدحسن نصرالله برای انتقال پیامهای بازدارنده به اسرائیل بهره میبرد. جامعه صهیونیستی نیز به صورت نسبی به این جمعبندی رسیده است که در صدق گفتههای تهدیدآمیز نصرالله تردیدی نیست. سید حسن نصرالله در این خصوص گفته است: «عملیات روانی بخشی از نبرد است و این درست است. اما من به جنگ روانی معتبر میپردازم. من در مورد حقایق صحبت میکنم، دروغ نمیگویم.»
رژیم صهیونیستی بعد از گذشت 22 سال از اولین شکست خفتبار خود مقابل مقاومت لبنان اکنون در مرحلهای قرار گرفته که خود را در محاصره حلقه واحدی به نام محور مقاومت میبیند که از ایران تا لبنان و عراق و یمن و فلسطین و ... گسترش یافته و به اعتراف خود صهیونیستها تنها یک جنگ دیگر برای پایان دادن به موجودیت اسرائیل کافی است.
انتهای پیام/