‌کلکسیونری که مینی‌بوس را موزه سیار کرد/ دوره‌گردی "مش حسن" به یاد مادر + فیلم


گروه استان‌ها- «مش حسن؛ بچه دهات» کلکسیونر «عجیب‌وغریب» اما ساده‌دلی است که مینی‌بوس خود را به عشق مادرش، به موزه دست‌نویس‌ها و کتب خطی و البته ظروف عتیقه و قدیمی تبدیل کرده است و در شهرهای ایران می‌گردد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از سمنان، خودش که می‌گوید عاشق سفر است و این را البته از خاطراتی که درباره سفرهایش بیان می‌کند می‌توان فهمید.

«حسن جعفری‌نژاد» معروف به «مش حسن» اهل روستای دولت‌آباد دامغان و بازنشسته ارتش است. پیرمرد ساده‌دل (به قول خودش دهاتی) در سال 1341 مادرش را از دست داده و عشق به مادرش مسیر زندگی‌اش را از همان سال تغییر می‌دهد. او پس از مرگ مادر و به یاد مادر به نگارش کتب دست‌نویس و جمع‌آوری نسخ دستی و کتب خطی با موضوع مادر را آغاز کرده و به یک کلکسیونر کتب دستی و دست‌نویس‌ها تبدیل می‌شود.

مینی‌بوس مش حسن پر است از چیزهای عجیب‌ و غریب و زیبا که شاید ساعت‌ها ذهن شما را درگیر و محو خود کند؛ اما چیزی هست که همه این اشیای مختلف و گاهاً ناهمگون را به هم ربط می‌دهد؛ مانند نخ تسبیح؛ و چه چیزی بهتر از مادر که گویا در مینی‌بوس مش حسن حکومت می‌کند. یعنی هر چیزی که در موزه سیار مش حسن می‌بینید «مادرانه» است؛ از خوشنویسی‌های زیبا در وصف مادر بر جای‌جای بدنه مینی‌بوسش گرفته تا اشیاء قدیمی و شاید گران‌قیمت در آن.

او حتی یک کتاب «عجیب‌وغریب» دست‌نویس هم دارد که به‌صورت یک رول کاغذی است. این کتاب که 2 قرقره به ارتفاع حدود 1.5 متر دارد؛ مثل همه کتاب‌های معمولی برگ نمی‌خورد بلکه رول شده و به‌صورت رولی در گردش است.

مش حسن یک مینی‌بوس قدیمی بنز آبی و سفید دارد که با آن رفت‌وآمد می‌کنند و اطراف مینی‌بوس را با اشعاری از شعرای مطرح در وصف مادر تزئین کرده و شیشه‌های مینی‌بوس را هم به عکس‌های جوانی‌های خود و عکس روستای زادگاهش و اتفاقاتی که در ایران‌گردی برایش رقم خورده آراییده است. او همه عکس‌های این مدت را هم در قالب یک آلبوم جمع‌آوری کرده و البته روزنامه‌هایی که درباره او نوشته‌اند و موزه‌هایی که به آن دعوت‌شده‌ و تقدیرنامه‌هایی که از افراد و مؤسسات مختلف گرفته است؛ همه و همه در کلکسیون کامل مش حسن؛ بچه دهات دیده می‌شود.

روی سقف مینی‌بوس مش حسن هم 2 عدد دوچرخه که نه؛ وسایلی شبیه به آن با 13 و 24 چرخ در چپ و راست آن نصب‌شده و روی صندلی این به‌اصطلاح دوچرخه‌ها ظروف مسی قدیمی شبیه دیگ و دیگچه بزرگ در نگاه اول جلب‌توجه کرده و هر جا که مش حسن توقف می‌کند؛ مردم جذب این کلکسیون عجیب‌وغریب می‌شود.

در بیشتر کتب دستی مش حسن بچه دهات، نقاشی هم وجود دارد. او یک سری ظروف سفالی و فلزی هم تهیه و داخل آن را به نقاشی مزین کرده و بعضاً آن را به نمایش هم می‌گذارد.

به‌واسطه علاقه مش حسن به فرهنگ کهن، منزلش هم شبیه موزه است و در این موزه خانگی، انواع ابزارآلات، یراق، ظروف و سازه‌های قدیمی و آنتیک به تعداد بسیار فراوان وجود دارد و علاقه‌مندان از منزل وی در تهران بازدید می‌کنند. مش حسن به‌واسطه شهرتی که حالا بعد از 60 سال ایران‌گردی به هم زده به نمایشگاه‌ها و موزه‌های مختلف دعوت‌شده و در مراسم‌های این نمایشگاه‌ها و موزه‌ها و گردهمایی مختلف فرهنگی حضور پیدا می‌کنند.

مش حسن طبع شعر هم دارد و از هر دری که با او حرف بزنید؛ شعر هم قاطی حرف‌های او با شما خواهد بود. پای صحبت او که بنشینید؛ نگاه بلندی که در راستای حفاظت از میراث کهن و فرهنگ اصیل ایرانی دارد؛ پی خواهید برد؛ البته با چاشنی صفا و صمیمیت. به قول خودش بخشی از مردم نسبت به اهالی دهات نگاه خوبی ندارند؛ درحالی‌که از همین –به قول او- دهات افراد نخبه و دانشمند و بزرگان علم و سیاست و فرهنگ پرورش‌یافته‌اند. این را از خاطره‌ای که بارها و بارها برای همه درباره حضورش در موزه پرفسور حسابی و صحبتش درباره «دهات» تعریف می‌کند به سادگی می‌توان فهمید.

مش حسن از مراسمی که در موزه پرفسور حسابی میهمان آن بوده می‌گوید و تعریف می‌کند که به زور  میکروفون سیار را به او داده‌اند تا چیزی برای حاضران بگوید. او هم که شعر اول و آخر همه صحبت‌هایش است خطاب به حضار خوانده: «غیر از هنر که تاج سرآفرینش است/ دوران هیچ منزلتی پایدار نیست» و بعد سرحرف را بازکرده و رسانده به نگاه اشتباه مردم به به روستا و اهالی‌اش.

او از اینکه مردم کسانی که کار اشتباه یا  خطایی انجام می‌دهند را «دهاتی»  خطاب می‌کنند؛ ناراحت است و از بیان این ناراحتی، حتی در مراسمی رسمی در موزه پرفسور حسابی ابایی ندارد.

برای مش حسن سؤال است که چرا مردم فراموش می‌کنند که همه این میوه های خوش طعم و معطری که می‌خورند را از اهالی روستا یا همان دهاتی‌ها دارند. شاید مش حسن به همین خاطر روی «بچه دهات» متعصب است و دوست دارد همه او را «مش حسن؛ بچه دهات» صدا کنند.

شاید اصلاً مش حسن مینی‌بوس خود را هم برای تغییر همین نگاه مردم به روستا و  احیای حرمت -به قول او- دهات به جاده‌ها انداخته و روانه این شهر و آن شهر شده است.

آنچه خواهید دید بخشی از صحبت‌های «مش حسن؛ بچه دهات» است که با همان صفا و صمیمیت اهالی روستا آن را بیان کرده است.

 

انتهای پیام/363/ی