«غمسوزی»؛ داستانی متفاوت از سرنوشت دو برادر
«غمسوزی»، نوشته اعظم عظیمی، با روایتی از عشق دو برادر به کوشش انتشارات شهرستان ادب منتشر شد و در دسترس علاقهمندان قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «غمسوزی» عنوان یکی از تازههای انتشارات شهرستان ادب است که به قلم اعظم عظیمی، داستاننویس اهل مشهد و مدرس دورههای داستان، کلام و فلسفه نوشته شده است. عظیمی در این اثر به روایت داستان دو برادر میپردازد. موضوع علاقه و عشق برادرها، محور اتفاقات آینده رمان را رقم میزند.
کتاب «غمسوزی» که حاصل مدرسه رمان شهرستان ادب است و در 319 به چاپ رسیده، ریتم مناسبی دارد و خواننده را با خود به دل حوادث میکشاند.
عظیمی ضمن اشاره به انتشار این اثر گفت: در داستاننویسی اصطلاحی هست به نام «درگاه بیبازگشت» و هر رمان خوب حداقل دو درگاه بیبازگشت دارد که قهرمان را به ترتیب وارد پرده دوم و سوم داستان میکنند. این درگاهها به گونهای هستند که از سویی قهرمان ناچار است از آنها بگذرد و از سویی دیگر، امکان بازگشت و خروج از آنها را ندارد. هر درگاه قهرمان را به سوی مرحلهای جدید از حیات بیرونی و درونیاش پیش میراند.
او با بیان اینکه نوشتن «غمسوزی» برای من یک درگاه بیبازگشت بود، ادامه داد: ناچار بودم بنویسمش. قهرمانش چند سال قبل از شروع کردن رمان، درون من داشت زندگی میکرد و منتظر بود نوشته شود. چندبار سعی کردم: داستان کوتاه و سپس فیلمنامه. اما هربار به چشمم چیز کالی میآمد. حس میکردم بیش از اینها حرف برای گفتن دارد.
به گفته عظیمی؛ مدرسه رمان یکی دیگر از درگاههای بیبازگشت من بود. آنجا با کمک استاد گرانقدرم، محمدحسن شهسواری نگاه گستردهتری به عالم داستان پیدا کردم. من از جهان داستانهای ادبی و خرده پیرنگ آمده بودم. ارزش و روش شاهپیرنگ و چیزهای جدید دیگر را استادم به من آموخت.
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم: امروز روزی است که فریده از من خواست زندگیاش را نجات بدهم. چه شد که قبول کردم؟ دوباره شدم همان برادر بزرگ چند سال پیش. کسی که وقتی علاقه برادر کوچکش به فریده را دید، از عشق سوزان خودش دست کشید. کدام شستن؟ آن روزها همه آبهای زمین نفت بودند. سوختم تا نام و نشان فریده هم در دلم خاکستر شد و به باد رفت. ...
انتهای پیام/